تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 368 از 469 اولاول ... 268318358364365366367368369370371372378418468 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,671 به 3,680 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #3671
    حـــــرفـه ای ebicross's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    مـشـهـد
    پست ها
    3,508

    پيش فرض

    من سیستم پای پنجرس و هرچی آشغال دارم از پنجره میندازم بیرون و آب هم میخورم تهش رو میریزم بیرون.
    صبح داشتم چای میخوردم؛ لیوان من دقیق 3.5 لیوان های معمولی ظرفیت داره. تهش که رسید هنوز فکر کنم یک لیوانی داشت که ریختم بیرون.
    یهو متوجه شدم صدای شر شرش طبیعی نبود.
    توجه نکردم و یک ساعتی بعد بیرون رو همینطوری که نگاه کردم متوجه لکه چای شدم که رو پراید نوی همسایمون خیلی تابلو بود. بنده خدا پراید نقره ای پلاستیک کشیده خریده بود.
    منم طبیعی کردم رفتم پایین با یک لنگ خیس. شروع کردم تمیز کردن کاپوت جلوش.
    تقریبا تمام شده بود که همسایمون اومد.
    با خنده گفت خیلی ممنون شما چرا ماشین منو تمیز میکنید؟
    یکم فکر کردم موندم چی بگم. گفتم اگر بگم چای داغ رو ماشینت ریختم که تابلویه.
    یهو گفتم: فکر کردم ماشین خودمونه داشتم تمیزش میکردم.
    طرف با تعجب گفت: ماشین شما که سفیده!!!
    منم خندیدم تا شاید طبیعی بشه

  2. #3672
    حـــــرفـه ای ebicross's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    مـشـهـد
    پست ها
    3,508

    پيش فرض

    یه بار با دوستم رفتم تعویض روغنی.
    این یارو داشت روغن عوض میکرد و منم این شیلنگ کمپرسور هوا رو برداشته بودم تا ----- رو باد بگیرم.
    دستش مثل تفنگ بود و یک شیلنگ هم سرش داشت.
    من به شوخی گرفتم طرف دوستم و اون هم با دهنش سر شیلگ رو گاز گرفت
    منم یه لحظه شیطون رفت تو جلدم و دستم رو بردم روی ماشه... البته اینجاش اکشن بود. منظورم همون کلید هوای روی دسته بود.
    یهو لپای دوستم باد شد و چشاش نزدیک بود بزنه بیرون.
    شروع کرد سرفه کردن. الان که چند روز میگزره هنوز گلو درد داره.

  3. #3673
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    پست ها
    455

    پيش فرض

    اسمه تعویض روغنی اومد یاد سوتیه خودم افتادم .. چند سال پیش تازه گواهینامه گرفته بودم باباهه اومد یه حالی بهم بده گفت ماشینو بردار برو تعویض روغنی پیشه فلانی(آشنا بود) ما هم که ندید بدید جلدی پریدم پشته فرمون رفیتم به اون آدرسی که بابام گفته بود .. همینکه میخواستم برم رو چاله سرویس یارو تعویض روغنیه اومد جلو بهم فرمون بده منم همش هواسم به آیینه روبرو مغازه بود... میترسیدم ماشینو بندازم تو چاله هی داشت میگفت بیا جلو ...یهو کلاژ رو ول کردم بیچاره تعویض روغنیه پرس شد تو قوطیای روغن کنار دیوار .. ولی خیلی قشنگ مثله این فیلم هندیا شد قوطیا از اینور و اونور پخش و پلا شدن .. فقط شانس آوردم قبل از اینکه برم رو چاله آمار داده بودم بهش که آشنام و الا دهنمو سرویس میکرد...

  4. #3674
    آخر فروم باز frnsh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    3,823

    پيش فرض

    منم همینطور واسه همین همیشه پابرهنه میرم ( شوخی کردما... )
    جالبی!
    من که اگه هرچی دمپاییه تو خونه خیس باشه پا برهنه نمیرم!! یه سشوار میکشم و خیلی هم خوب خشک میشه!!!!

    از دمپایی خیس میگین که من هم به شدت بدم میومد. الان وحشت دارم.
    من هم یه زمانی از دمپایی خیس بدم میومد. از بس دیگه دمپایا همیشه خیس بود عادت کرده بودم.
    یه بار همینطوری خیس یعنی با دمپایی خیس تو توالت بودم.
    یهو به دمپایا که سفید بود دقت کردم دیدم توش آب نیست. یه چیز دیگس.
    بعد متوجه شدم بچه خواهرم دمپایی های خودش نبوده این بزرگارو پاش کرده. 4 سالشه دیگه عقلش نمیکشه تو دمپایی کثافت کاری کرد آب بکشه....
    این یکی دیگه عندش بود!!!!

  5. #3675
    حـــــرفـه ای Mojtaba N87's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    مشهد (Hometown : شیراز)
    پست ها
    5,015

    پيش فرض

    الآن که داشتم میومدم تو راه یه یک ربعی رفتم خونه یکی از دوستان . بعد که خداحافظی کردم رفتم بیرون گوشی رو در آوردم که با جایی تماس بگیرم. همونطور که گوشی رو کنار گوشم گرفته بودم سوار ماشین شدم و قبل از حرکت فکر کردم گوشیم رو جا گذاشتم. پیاده شدم و همونطور گوشی بدست زنگ در رو زدم گفتم امیر بی زحمت همون گوشی ما رو بیار پایین! دیدم داره هر هر می خنده! (آیفون تصویری) . من هم تازه دو زاریم افتاد!

    آخه خیلی خسته بودم مغزم کلا تعطیل رسمی بود!

  6. #3676
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    Ceaf.ir
    پست ها
    2,661

    پيش فرض

    الآن که داشتم میومدم تو راه یه یک ربعی رفتم خونه یکی از دوستان . بعد که خداحافظی کردم رفتم بیرون گوشی رو در آوردم که با جایی تماس بگیرم. همونطور که گوشی رو کنار گوشم گرفته بودم سوار ماشین شدم و قبل از حرکت فکر کردم گوشیم رو جا گذاشتم. پیاده شدم و همونطور گوشی بدست زنگ در رو زدم گفتم امیر بی زحمت همون گوشی ما رو بیار پایین! دیدم داره هر هر می خنده! (آیفون تصویری) . من هم تازه دو زاریم افتاد!

    آخه خیلی خسته بودم مغزم کلا تعطیل رسمی بود!

  7. #3677
    حـــــرفـه ای Havbb's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    .: اصــــــ‍‍‍‍‍فــــــهــــان :. اسم من: حـامـد
    پست ها
    2,171

    پيش فرض

    الآن که داشتم میومدم تو راه یه یک ربعی رفتم خونه یکی از دوستان . بعد که خداحافظی کردم رفتم بیرون گوشی رو در آوردم که با جایی تماس بگیرم. همونطور که گوشی رو کنار گوشم گرفته بودم سوار ماشین شدم و قبل از حرکت فکر کردم گوشیم رو جا گذاشتم. پیاده شدم و همونطور گوشی بدست زنگ در رو زدم گفتم امیر بی زحمت همون گوشی ما رو بیار پایین! دیدم داره هر هر می خنده! (آیفون تصویری) . من هم تازه دو زاریم افتاد!

    آخه خیلی خسته بودم مغزم کلا تعطیل رسمی بود!
    از شما که همکار انجمن موبایلی دیگه بعیده

  8. #3678
    آخر فروم باز pouria007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    NeverLand
    پست ها
    1,474

    پيش فرض

    سلام
    خوبين؟(باشين يا نباشين مهم نيست :دي)
    چند تا سوتي از ديگران
    1- ما يه همسايه اي داريم بچش به ق ميگه ك
    يه بار به لباسش قير ماليده شده بود اومد به مامانش گفت ماماني من لباسم ك*ري شده
    2- يه سيدي رپ رايت كردم واسه دوستم كه اكثر آهنگاش غير بهداشتي بود خلاصه دوستم اينو گذاشته بوده تو ماشين و با صداي بلند تو كوچه گوش ميداده كه به يه آهنگ بد ميرسه و كل كوچه ميرن تو كما
    3- اولاي سال بود يه كلاس اولي اومد نشست كنار ما و از هر دري گفت بعد گفت آقاي ايكس مدير خوبيه
    دوستم گفت ك*ري تر از خودش خودشه
    بچه بلند شد رفت
    سر صف جناب مدير فرزندشون رو معرفي كردن و دوستم آب شد
    حالا خودم:
    1- معلم گفت اين چيه من هم چون عادت دارم به جاي گفتن "نقطه اي به مختصات 1 و 2 ميگم 1 و 2 با صداي بلند گفتم 1 و 3
    2- من خطاب به پسر عمه م در حضور خود عمه م در حال چك كردن سيستم:
    اي بابا تو كه اين ويندوز رو گا**دي!(سوتي1)
    پسر عمه: من؟
    من : نه پس عمه من(سوتي 2)

  9. #3679
    داره خودمونی میشه yeki-bod-yeki-nabo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    تو قصه ها.
    پست ها
    64

    پيش فرض

    سلام.
    یه سوال برام پیش اومد اونم اینکه تاحالا کسی موفق شده صفحه بعدی رو ببینه؟؟؟؟؟؟؟؟369

  10. #3680
    آخر فروم باز pouria007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    NeverLand
    پست ها
    1,474

    پيش فرض

    سلام
    خوبين؟(باشين يا نباشين مهم نيست :دي)
    چند تا سوتي از ديگران
    1- ما يه همسايه اي داريم بچش به ق ميگه ك
    يه بار به لباسش قير ماليده شده بود اومد به مامانش گفت ماماني من لباسم ك*ري شده
    2- يه سيدي رپ رايت كردم واسه دوستم كه اكثر آهنگاش غير بهداشتي بود خلاصه دوستم اينو گذاشته بوده تو ماشين و با صداي بلند تو كوچه گوش ميداده كه به يه آهنگ بد ميرسه و كل كوچه ميرن تو كما
    3- اولاي سال بود يه كلاس اولي اومد نشست كنار ما و از هر دري گفت بعد گفت آقاي ايكس مدير خوبيه
    دوستم گفت ك*ري تر از خودش خودشه
    بچه بلند شد رفت
    سر صف جناب مدير فرزندشون رو معرفي كردن و دوستم آب شد
    حالا خودم:
    1- معلم گفت اين چيه من هم چون عادت دارم به جاي گفتن "نقطه اي به مختصات 1 و 2 ميگم 1 و 2 با صداي بلند گفتم 1 و 3
    2- من خطاب به پسر عمه م در حضور خود عمه م در حال چك كردن سيستم:
    اي بابا تو كه اين ويندوز رو گا**دي!(سوتي1)
    پسر عمه: من؟
    من : نه پس عمه من(سوتي 2)

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •