تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 366 از 640 اولاول ... 266316356362363364365366367368369370376416466 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,651 به 3,660 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #3651
    کـاربـر بـاسـابـقـه mohsen_gh1991's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    در جای خشک و خنک، دور از دسترس اطفال
    پست ها
    2,405

    پيش فرض

    سپیده دم اومد و وقت رفتن
    حرفی نداریم ما برای گفتن
    حرفی که بوده بین ما تموم شد
    این جا برام نیست دیگه جای موندن
    من می‌رم از زندگی تو بیرون
    یادت باشه،خونمو کردی ویرون ...خونمو کردی ویرون...
    می‌خوام برم نگو که دیوونه‌ای
    برای موندن ندارم بونه‌ای
    وقت خداحافظ‌یه تو گلوم، حلقه زده بقض غریبونه‌ای
    من می‌رم از زندگی تو بیرون
    یادت باشه خونمو کردی ویرون
    خونمو کردی ویرون
    اوّل آشنایی‌مون یادم می‌آد... یادم می‌آد
    گفتی به من دوست دارم خیلی زیاد...خیلی زیاد
    رو سادگی حرف تو باورم شد
    تو عاقبت زندگی‌مو دادی به باد...دادی به باد
    من می‌رم از زندگی تو بیرون
    یادت باشه خونمو کردی ویرون ...خونمو کردی ویرون

  2. #3652
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    زندگی من مثل یه پازل شده
    یه پازل قروقاطی
    که تیکه های اصلی ش گم شدن
    هر جوری که میخوام درستش کنم نمیشه !!
    نمیدونم باید چی کار کنم که اون تیکه ی لعنتی گمشدش رو پیدا کنم

  3. این کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است

    a@s

  4. #3653
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    و در این فاصله و دوری ها،

    در میان همه امواج پر از عمق نبودن هایت

    باز هم؛

    من تو را می خواهم!

  5. 2 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #3654
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    هنگامی كه آوازه كوچت
    بی محابا در دل شب می پيچد
    سكوت داغی است بر زبان سايه ها
    باز هم يادت شرری می شود
    بر قامت باران های اشک
    اين جا ميان غم آباد تنهايی
    به اميد احيای خاطره ای متروك
    روزها گريبان گير آفتابم
    و شب ها دست به دامن مهتاب
    نمی گويم فراموشم نكن هرگز
    ولي گاهی به ياد آور
    رفيقی را كه ميدانم نخواهی رفت از يادش....

  7. 3 کاربر از M O B I N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #3655
    اگه نباشه جاش خالی می مونه The Black Dahlia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    هر جا اینترنتم به راه باشه !
    پست ها
    463

    پيش فرض

    گریستن را همچون تمنایی ناممکن و محکوم آموخته ام

    و من آن پرنده نازک بالم

    تا کی مجال پریدن در آسمان فلزی را دارم؟

    گویا تارک دنیا شدم

    و بهترین نماد دلتگی ام

    باران

    و تمام تلاش خود را با سکوتی مات و غمگین گذاشتم

    و من همه چیز داشتم و اکنون هیچ ندارم

    برگشته ام به زندگی عادی ام

    رسیدگی به تنهایی هایم !!!

    ---------- Post added at 04:14 PM ---------- Previous post was at 04:10 PM ----------

    دستان سرد
    يکی پس از ديگری
    نوار تاريکی را بلند می کنند
    چشم می گشايم
    زنده ام
    هنوز
    در ميانه ی زخمی تازه

    ---------- Post added at 04:14 PM ---------- Previous post was at 04:14 PM ----------

    اسفالت
    باران خورده
    مثل فلس ماهی ها
    از روشنی گاهی
    بر هستی اشیا گواهی ها
    تنهایی ای
    آن سان که حتی سایه ات با تو
    گاه اید و گاهی نمی اید
    در بی پناهی ها

    ---------- Post added at 04:15 PM ---------- Previous post was at 04:14 PM ----------

    مرگ

    من شعر مرگ را برای لبانم خواستم

    و همه آنها آهنگ بد نوای زندگی را نعره میزدند

    کویر لبهایم

    سکوت اشکهایم

    زندان سینهام

    پاهای لرزانم

    من یک انسانم

    مثل همه آنها٬

    مثل تو....

    ---------- Post added at 04:15 PM ---------- Previous post was at 04:15 PM ----------

    خاطره مي شديم شايد

    اگر همين نزديكي ها

    چيزي بيشتر از حد معمول اتفاق افتاده بوديم .

    فكرش را بكن

    ديگر آنقدر دروغ بزرگي نبودي

    كه من باور كنم

    سنگفرشهاي پارك

    گاه و بي گاهِ اينهمه مدت

    رد پاهايت را راستي راستي خالي بسته اند .

    ببين چه حقيقت شاخ داري شده ام

    كه تا بيايم باورت شوم

    آرزو مي كنم اي كاش

    امتداد جاده ها را مي شد

    از پر پيچ و خمشان بازداشت

    كه ديگر

    اينهمه سفرهاي قشنگت را

    به روي خودم بالا نياورم

    مي شود نگهداريد آقا

    همين بغل

    زير دلمان را زده است اين خانوم

  9. 5 کاربر از The Black Dahlia بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #3656
    اگه نباشه جاش خالی می مونه The Black Dahlia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    هر جا اینترنتم به راه باشه !
    پست ها
    463

    پيش فرض

    بیهوده نزن در که در این خانه کسی نیست
    بیهوده مکن ناله که فریاد رسی نیست
    فریاد زهر گوشه شهر بلند است
    ویران شود این شهر که فریاد رسی نیست
    هر شب به بالین من خسته بیمار
    جز ناله و جز اشک دمادم کسی نیست
    ای مرگ بیا جان من آزاد کن زبند
    در دام اسیرم مرا دادرسی نیست

  11. 6 کاربر از The Black Dahlia بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #3657
    آخر فروم باز mmiladd's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    اُتاقم..!
    پست ها
    4,103

    پيش فرض

    یک چشم من از روز جدایی بگریست
    چشم دگرم گفت چرا گریه ز چیست
    چون روز وصال شد فرازش کردم
    گفتم نگریستی نباید نگریست

  13. 3 کاربر از mmiladd بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #3658
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    دلم گرفته آسمون ، نمی تونم گریه کنــــــــــــم
    شکنجه میشم از خودم ، نمی تونـم شکوه کنم
    انگــــاری کـــــــــوه غصه هـا تو سینه من اومده

    آخ داره باورم میشه خنده به مـــــــــــــــا نیومده

    دلـــــــــــم گرفته آسمون ، از خودتم خسته ترم

    تو روزگار بی کسی، یه عمره کــــــــه در به درم

    حتی صدای نفسم میگه کــــــــــــه توی قفسم

    من واسه آتیش زدن یه کــــــــوله بار شب بسم

    دلــــــــــــم گرفته آسمون ، یکم منو حوصله کن

    نگو که از این روزگار یخورده کمتر گله کـــــــــــن

    منو به بـــــــــازی می گیرن عقربه های ساعتم

    برگــــــــــه تقویم می کنه لحظه به لحظه لعنتم

    آهـــــــــــــــــــــــ ای زمین یه لحظه تو نفس نزن

    نچرخ تـــــــــــــــا آروم بگیره یه آدم خسته تن

  15. 3 کاربر از M O B I N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #3659
    داره خودمونی میشه Strange Only's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    محل سكونت
    Wanderer
    پست ها
    39

    پيش فرض

    بر سنگ مزارم بنويسيد: در زندگي بارها بالهايم را گشودم تا همچون پرنده اي سبک بال
    به پرواز در آيم اما هر بار شکارچي حقيري قلبم را نشانه گرفت و بر زمينم کوفت شايد
    مرگ پاياني بر اين پرواز شکست گونه باشد و آغاز رهايي...!

  17. این کاربر از Strange Only بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  18. #3660
    داره خودمونی میشه Strange Only's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    محل سكونت
    Wanderer
    پست ها
    39

    پيش فرض

    بنال ای نی که من غم دارم امشب
    نه دلسوز و نه همدم دارم امشب
    دلم زخم است از دست غم یار
    هم از غم چشم مرهم دارم امشب
    همه چیزم زیادی میکند، حیف!!!
    که یار از این میان کم دارم امشب
    چوعصری آمد از در ،گفتم ای دل
    همه عیشی فراهم دارم امشب
    ندانستم که بوم شام رنگین
    به بام روز خرم دارم امشب
    برفت و کوره ام در سینه افروخت
    ببین آه دمادم دارم امشب
    به دل جشن عروسی وعده کردم
    ندانستم که ماتم دارم امشب
    درآمد یار و گفتم دم گرفتی
    دمم رفت و همه غم دارم امشب
    به امید اینکه گل تا صبحدم هست
    به مژگان اشک شبنم دارم امشب
    مگر آبستن عیسی است طبعم
    که در دل بار مریم دارم امشب
    سر دل کندن از لعل نگارین
    عجب نقشی به خاتم دارم امشب
    اگر روئین تنی باشم به همت
    غمی همتای رستم دارم امشب
    غم دل با که گویم شهریارا
    که محرومش زمحرم دارم امشب

  19. 2 کاربر از Strange Only بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •