منم سر آزمایشیا استرس داشتم ! اصلا اونا که هیچی ! تو خونه هم کنکور میگرفتم کلی استرس داشتم !اُ ! ! چطوری تو پسر ؟ خوبی ؟ خیلی وقته با هم حرف نزدیم !
نه بابا شایعه پخش نکن
آخه سر آزمون های آزمایشی استرس یخورده داشتم الان همش پریده لامصب !
من یه نیم ساعت دیگه میرم کوه ، که یکم خسته شم زودتر خوابم ببره
شناساگر ها هم مصیبتیه![]()
ولی فک کنم الان چون همه چی داره تموم میشه این که کنکورو بدم برام مهم تر ازینه که کنکورو "خوب" بدم
تموم شه لامصب پدرم درومد این دو سال !
کوه ؟ خستگی خوبه ها ولی دیگه نه اونقدر که فردا به زور بلندت کنن ! یکم پیاده رویم همون کارو میکنه جان تو![]()
شناساگرای لامصب هم تموم شدن ! اگه تا فردا یادم بمونه البته !![]()
من همینجا رسما پایان تلاش 2 ساله ی خودمو برای این کنکور نامرد ! اعلام میکنم![]()