سعید جان بزار من به نمایندگی از فلسفه اسلامی بگم بهت قضیه چیه ...
خدانوند این جهانو خلق کرده ، از ازل تا ابدشو خبر داره ، موقع خلق انسان فرشته ها بهش میگن بازم میخوای داستان درست کنی ، میگه به شما ربطی نداره. این از این. پس خدا می خواد یه امتحان راه بندازه. .... حالا اینکه به امتحان چه نیازی داره یا نداره رو یه بحثیه.
بعد حالا امتحان چیه ، میگه روش رو من براتون می فرستم. انتخاب با خودتونه . پس فردا که مردی اینجا نگاه نمی کنن کی بودی ، چی بودی. کلید بهشت همون چیزی که برات فرستادن. در واقع مثل معلمیه که با زور به دانش اموزاش درس یاد نمیده. ولی موقع امتحان ترم از دماغشون میکشه بیرون
اینکه فقط بگی خداوند مهربانه ، رحیمه .... حرف ماهاست. در کتابش که خشمش رو هم نشون داده. ولی ممکن یه جا ببینی که میگه رحمان ، ولی تو طلم میدونبش. اونجا حرف اینه که از دید تو ظلمه.ولی اون که اون بالاست درست تر از تو می دونه.
کلا موضوع اینه که یه خدا داریم ، هر چی گفته باید چشم و گوش بسته بگیم چشم. اگه نگفتی هم اشکالی نداره. ولی موقع امتحان پایان ترم همدیگرو می بینیم
.gif)
این میشه که بعضی ها در دنیا مصداق آیه
سابقوا میشن و ویراژ میدن در بدست اوردن نیکی و ثواب.
امیدوارم منظورمو رسونده باشم.
چیزی که من از حرف مذهبیون فهمیدم همینه.
بنابراین به نمایندگی فلسفه مذهب حرف زدم ... .gif)