تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 36 از 312 اولاول ... 263233343536373839404686136 ... آخرآخر
نمايش نتايج 351 به 360 از 3117

نام تاپيک: اسرار ماوراء

  1. #351
    داره خودمونی میشه maryam1987's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    121

    پيش فرض تمرین مدیتیشن

    یکی از راههایی که انسان میتونه قدرت فکر و انرزیه خود رو بالا ببره تمرینات روحیه
    تمرینات روحی انواع زیادی داره ولی پایه و اساس تمامی این تمرینات بر دو چیزه تمرکز کردن و دستیابی به گنجینه اصرار یا همون ضمیر ناخودآگاه
    در اینجا باید یک مقدار درباره ضمیر آگاه و ضمیر ناخود آگاه توضیح بدم
    ضمیر آگاه همان ضمیریه که شما که مشغول خواندن این مطلب هستید مطالب در آن جای میگیره
    این مطالب بعد از مدتی از ضمیر آگاه شما به ضمیر ناخودآگاه شما منتقل میشه تمام اتفاقات ومساعلی که برای ما میافته بعد از مدتی از یاد ما میره ولی در حقیقت به ضمیر ناخودآگاه ما انتقال پیدا کرده و از بین نرفته
    ضمیر ناخودآگاه ما توان انجام دادن هر درخواستس رو داره به شرط اینکه با تمام وجود یک چیزی رو بخواهیم
    حالا برای اینکه ما بتونیم به ضمیر ناخودآگاه خودمون نزدیک بشیم احتیاج به این داره که بدی ها رو از خودمون دور کنیم مثل
    کینه
    نفرت
    خشم
    دروغ گویی
    اگه ما بتونیم تمام فکر های منفی که باعث تولید انرزی منفی میشه رو از خودمون دور کنیم دستیابی به ضمیر ناخود آگاهمون آسون تر میشه وهر خواسته ای که داشته باشیم انجام میشه
    شاید شنیده باشید که میگن از بس که طرف خوش قلبه خدا هر چیزی میخواد بهش میده
    در حقیقت خدا قبلا قدرتی به خود انسان داده که اگه انسان بتونه ازش استفاده کنه به خواسته هاش میرسه
    سعی کردم بصورت خیلی خلاصه توضیحیاتی درباره ضمیر ها داده باشم

    حال میرسیم به یک تمرین روحی
    یکی از این تمرینات مدیتیشن یا به زبان خودمون عبادت نام داره و انواع مختلفی داره
    من یک راه ساده رو به شما یاد میدم اگه درست تمرین کنید خواهید دید که چه احساس خوبی بهتون دست میده
    تمرین به این صورته
    1-محل مناسب را انتخاب کنید که در آنجا ارامش داشته باشید در یک زمان مناسب که مشغله ذهنی نداشته باشید
    2-لباس راحتی به تن کنید که جریان خون به راحتیجریان داشته باشد
    3-به پشت دراز بکشید بهتره برای راحتیه بیشتر یک بالش زیر زانو بزارید
    4- شروع کنید به تنفس عمیق به طوری که با هر دم حدود 5 ثانیه هوا را داخل ریه ها کنید وهنگام بازدم خیلی سریع هوا رو از ریه ها خارج کنید انقدر این کار رو انجام بدید تا احساس گرما در سر و گردنتون بکنید
    5- پلکهاتون رو ببندبد
    6-در این زمان باید تمامی اجزاع بدنتون رو شل و بی حس کنید به این صورت که به خودتون تلقین کنید که با هر نفسی که میکشم
    پلک های من شل و سنگین میشه و نوان باز کردن چشمهامو ندارم می تونید برای این کار یک شماره هم بزارید مثلا به خودتون تلقین کنید با 10 دم و باز دم وقتی به شماره ده رسیدم توان باز کردن چشمهامو ندارم
    برای سر وگردن هم همینطور و کلیه اجزاع بدن از قبیل دست و پا شکم کمر شانه ها و....
    همین تلقین رو به ترتیب انجام میدید تا هیچ کدوم از اعضای بدنتون رو نتونید حرکت بدید و کاملا شل شده باشند
    7-در این زمان شما باید یک تصویر ذهنی برای خودتون به تصویر بکشید برای این کار مینونید
    یکی از جاهایی که قبلا دیدید و دوست داری اونجا باشید رو به تصویر بکشید یا حتی یک منظره خیالی که خودتون دوست دارید و یا منظرهای کهدر یک تابلوی عکس یا نقاشی دیدید رو برای خود تجسم کنید
    8-هر منظرهای رو برای خودتون تجسم کردید خودتون رو داخل اون منظره احساس کنید سعی کنید تمام جزعیات اون منظره رو تجسم کنید
    در اوایل این تصویر ذهنی مدام در حال فرار کردنه باید باهاش مقابله کنید و نگذاری تصویر از ذهنتون خارج بشه به هیچ چیزی به غیر از اون منظره فکر نکینید در اون منظره قدم بزنید اگر منظرتون کنار دریاست سعی کنید امواج دریا رو با صداهاش تجسم کنید
    9-اگر تونستید این کار رو کامل انجام بدید همون جوری که منظره رو تجسم کردید و خودتون در اون فضا هستی شروع کنید به تلقین کردن
    مثلا به خودتون تلقین کنید که هوای پاکی که در اینجا تنفس میکنم به تمام سلولهای بدنم سلامتی میده
    یا تلقین کنید که با هر نفسی که میکشم انرزی مثبت دنیا رو در خودم جمع میکنم و با هر بازدم ناراحتی ها و انرزی های منفی رو از خودم دور میکنم ویا هر تلقین مثبتی که خودتون خواستید
    10-حالا موقع برگشتنه برای این کار از اون فضا میاید بیرون خودتون رو اونجایی که دراز کشیدید حس میکنید
    به همون شکلی که عضلات خودتون رو شل و بی حس کردید به صورت عکس از اون حالت در میارید وقتی کاملا به حالت طبیعی برگشتید چشماتون رو آروم باز میکنید
    بعد میبینید که چه احساس خوبی بهتون دست میده

    این تمرین رو 3 بار در هفته انجام بدید هر تمرین هم بیشتر از 20 تا 30 دقیقه انجام ندید

  2. #352
    داره خودمونی میشه maryam1987's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    121

    پيش فرض شناخت ضمیر ناخودآگاه (قسمت اول)

    جهت شناخت ذات وجودی که ضمیر ناخودآگاه نیز جزوی از آن است , باید به نکات زیر توجه شود تا پس از درک و شناخت مطالب ذیل , فردی بتواند به خودشناسی بیشتری در این زمینه دست یابد.
    1- گنجینه حقیقی و سعادت افراد بشر در وجود ذات درونی , یعنی ناخودآگاه نهفته است . با شناسایی و پی بردن به این مرکز اسرار آمیز عقلی و روحی , افراد می توانند در هر زمانی که مایل باشند , دَر این گنجینه را با کلید عقلی ذات خویش بگشایند و از آن به هر نحوی که بخواهند بهره گیری بنمایند , زیرا در ضمیر ناخودآگاه نیروهایی وجود دارند که افراد با طرز استفاده صحیح و درست آن می توانند بر تمام گرفتاری و سختی های زندگی و ناملایمات روحی خود پیروز شوند .
    2- در ذات هر فردی , غیر از وجود ضمیر دیگری وجود دارند که هر یک از آنها تاثیرات به سزایی در ادامه حیات مادی افراد بشر می گذارند که آن دو عبارتند از:
    الف ) ضمیر آگاه یا آشکار یا ضمیر شناسایی و بیدار : این ضمیر تمام آگاهی و اطلاعات زندگی افراد بشر را تا مدتی در خود نگاه می دارد و پس از گذشت زمان , به تدریج تمام آگاهی هایی را که مورد نیاز شخص قرار نمی گیرند , تحویل ضمیر ناخودآگاه می دهد و از وجود آنها بتدریج خود را آسوده می سازد.
    ب ) ضمیر سیار یا اتفاقی : این ضمیر برخلاف دو ضمیر دیگر , در زندگی کمتر مورد استفاده افراد در زمان بیداری قرار می گیرد و در برخی از مواقع , این ضمیر در حالت خواب بکار می افتد و اطلاعاتی را از خود بروز می دهد که منجر به شناخت و روشن شدن حقایق زیادی از زندگی حال و آینده افراد می گردد. از این ضمیر بیشتر در مواقع خواب استفاده می شود.
    3- ضمیر ناخودآگاه علاوه بر کارآیی های عقلی , اکثرا به عنوان ترمیم کننده ناراحتی های جسم و روح نیز بکار می رود و برخی از دانشمندان این ضمیر را به عنوان پزشک خصوصی جسم مادی و روح و روان اشخاص می دانند , زیرا حیات هر فردی از زمان های کوتاه و بهم پیوسته ای تشکیل شده است و اگر در هر یک از این زمان ها فرد بتواند , اندیشه خوب یا بد به افکار خود راه بدهد , زندگانی مملو از وجود این اندیشه های بهم پیوسته ای خواهد شد که فرد به ذهن خود راه داده است و در نتیجه , در طول زندگانی ها دیده می شود که برخی از افراد زندگانی شاد و خوب و پرباری دارند و گروهی هم دارای زندگی مشقت بار و سختی می باشند. اگر افرادبتوانند الهامات و تصویرهای خوب و درست و پاک را به این ضمیر سازنده و وفادار خود تحویل بدهند . این ضمیر پس از مدتی همان خوبی ها را با حالتی به مراتب بهتر و پرورش یافته تر , تحویل آنها خواهد داد . پس چه بهتر است که بکوشیم تا بدبینی ها را از وجود خود دور کنیم و خوبی های پیرامون را به ضمیر آگاه خود بدهیم , چون تمامی آنها پس از گذشت زمانی , برای بازسازی های آینده , تحویل ضمیر ناخودآگاه می گردند.
    4-قدرت های عقلی دارای شعبات فراوانی در وجود بشر می باشند که برخی از آنها مانند عقیده و اندیشه که یک نوع تفکر و فهم هستند , در محل استقرار ضمیر آگاه اشخاص قرار دارند و در زمان حیات مادی , وظیفه این ضمیر , دریافت امواج و پیام های گوناگون از محیط است که پس از مدتی تمام آنها را به گونه ای تحویل ضمیر ناخودآگاه بدهد . چون در ضمیر ناخودآگاه یک نوع بایگانی ذهنی وجود دارد که تمام یافته ها را به نحو بسیار مطلوبی در قسمت های جداگانه ای نگهداری و محافظت می کند.
    5- جهت تقویت قدرت های نهانی که ما را به نحوی یاری خواهند کرد , باید تمام افکار پلید و بد و یاس آور را از وجود خود دور سازیم و به خود اجازه ندهیم که این اندیشه ها در فکر ما جای گیرند . اگر کسی در طول عمر خود موفق بشود که چنین نماید و تمام بدی ها را نادیده بگیرد و افکار بد و مخرب را از فکر خود دور سازد , باید بداند که به موفقیت و پیروزی های بزرگی در زندگانی خود دست یافته یا خواهد یافت که به زودی اثرات آن در زندگی خانوادگی , اجتماعی و ... او نمایان خواهند شد.
    6- حرکات و اعمال و اتفاقات گوناگونی در سلامت روح و روان و جسم موثرند که اکثر افراد جوامع توجه چندانی به آنها ندارند و به همین دلیل هم از حالت ظاهری برخی از مردم متوجه می شویم که اخلاق و روحیات آنها روزانه در حال تغییر و دگرگونی است و به طور کلی آنها روش و خصلت ثابتی در زندگانی خود ندارند و همیشه حالت رفتاری آنان در نوسان می باشد و در اصطلاح فارسی می گویند که , فلانی امروز از دنده چپ بلند شده است . زمانی که دلیل بروز این نوسانات و تغییرات ناگهانی و غیر عادی را در حالت روحی افراد بررسی می نمائیم , متوجه می شویم که علت آن تغییرات , مربوط به رفتار و کردار آنها در گذشته ای می باشد که اثرات آن در ضمیر ناخودآگاه این افراد از سال ها قبل مسکن گزیده و امروزه به گونه ویژه ای ظاهر شده اند.
    اگر بخواهیم که این حالت ها روزی گریبانگیر ما نشوند , باید به نکات زیر توجه داشته باشیم.
    الف ) با معاشرین و اطرافیان خود صمیمی و دوست باشیم و در معاشرت ها از خود سازگاری نشان بدهیم و اگر هدف معاشرت واقعی و دائمی با کسی داریم , هرگز به وی غیر از حقایق چیز دیگری را بیان ننمائیم .
    ب) در معاشرت های فامیلی یا دوستانه , می بایست کوشش شود که به شخصیت فردی یا اجتماعی کسی صدمه ای وارد نشود , زیرا انجام چنین اعمالی , گذشته از قطع معاشرت ها , گاهی عدم تعادل های روحی و اخلاقی را به همراه دارد.
    ج ) در معاشرت ها باید کوشش شود تا خواست دیگران , نادیده گرفته نشود , چون بی توجهی به خواست دیگران , باعث می شود که ناهماهنگی هایی در زندگی به وجود آید و این نابرابری ها , باعث عدم تعادل روحی و روانی و اجتماعی و ... می گردند.
    د ) برای این که خود شما , دچار عدم تعادل و ثبات افکار در زندگانی نشوید , در هر مجلسی که با افراد متکبر , خودخواه , مقام پرست , ماده گرا و غیر منطقی و معتاد و ... مواجه می شوید , کوشش نمائید به آرامی از آنها دوری کنید و با چنین اشخاصی معاشر و همکلام نشوید.
    زمانی که در مورد مطلبی گفتگو پیش می آید , اگر قصد کمک به ضمیرهای خود را دارید , همواره می بایست جنبه های مثبت آن , مورد توجه شما قرار بگیرد و از منفی گرایی درباره هر پدیده ای خودداری کنید و حتی گاهی هم برخی از رویدادها را نادیده بگیرید , چون هر خواست خیر و شر , دارای نوعی امواج است که مختص فرستنده آن موج می باشد و زمانی که این امواج به صورت قدرت های موجی قوی تری در آمدند , آنگاه به سوی فرستنده خود بر می گردند و اثرات مثبت یا منفی ای را در زندگی وی از خود بجای می گذارند.
    7- افراد زیادی هستند که در زمان تصمیم گیری فاقد اراده قاطع و به موقع می باشند و معمولا زندگانی خود را تحت تاثیر گفته و یا نظر دیگران پیش می برند . چنین اشخاصی در گذران زندگی بیشتر خواست های دیگران را سرمشق زندگانی خود قرار می دهند و نسبت به خواست های باطنی و تمایلات نفسانی خویش بی تفاوت می باشند . اکثر این افراد در زندگی شخصی و اجتماعی خود معمولا با شکست مواجه شده و در اثر بروز همین شکست ها , گاهی از مسیر حقیقی و درست زندگی خارج می گردند و به فنا و نابودی کشیده می شوند.
    روح هر یک از افراد , ذاتا درصدد به دست آوردن نکات منفی و بد نیست و معمولا کوشش دارد که روابط نیکو و پسندیده ای را با ماده (جسم) برقرار کند , ولی به دلیل قدرت انتخاب جسمی (ضمیر آگاه ) گاهی دیده می شود که این روح در برابر قدرت انتخاب اشتباه جسم مادی , سر تسلیم فرود می آورد و از آن متابعت می کند . کلیه تجارب و رویدادها و آزمایشات گوناگونی را که بشر در زمان حیات مادی به طور آگاهانه به اعماق ضمیر ناخودآگاه خود روانه می کند , در این ضمیر , به همان شکل و صورت واقعی و حقیقی نقش می بندند و درست مانند قانون عمل و عکس العمل , از خود واکنش همان اندوخته های ذهنی را به اشکال گوناگون بروز می دهد.
    در حقیقت افکار و اندیشه های ضمیر آگاه به عنوان عمل و پاسخگویی و واکنش های ضمیر ناخودآگاه , در زمان های مختلف حیات بشر به شکل عکس العمل اندیشه های زمان گذشته عمل می کند.
    8- برخی از حالت و روحیات بشر , به صورت ذاتی است که هر کسی از بدو تولد با خود به جهان خاکی انتقال می دهد و همیشه آنها را در ذات خویش نگهداری می نماید و گروهی دیگر از افکار و حالات و روحیات نسل بشر , در اثر گذشت زمان و مشاهدات و تاثیرات مستقیم و یا غیر مستقیم افراد جوامع و پیرامون به دست می آیند که این حالت ها را اکتسابی می نامند . این اندوخته های اکتسابی , تاثیرات زیادی در زندگی دارند و همین ها هستند که باعث برتری افراد در جوامع نیز می شوند . فرضا باید گفت که برخی از ترس و وحشت های ذاتی هستند که وجود آنها در اصل یک حالتی عادی است .
    در مورد حالت های ترس ذاتی بشر می توان ترس از صداهای ناگهانی و بلن و ترس از ارتفاع را جزو آنها دانست , ولی وجود این حالت ها هم گاهی شامل کلیه افراد بشر نمی شوند , ولی بقیه ترس هایی که مردم از آنها رنج می برند , اکتسابی هستند و به مرور زمان در دوران ادامه حیات افراد به وجود می آورند , پس از مدتی به ضمیر ناخودآگاه آنان انتقال می یابند و پس از آن اشخاص به سادگی نمی توانند آن حالت ها را از خود دور کنند.
    9- بدبینی حالتی است که در بین برخی از افراد بشر وجود دارد و امروزه به دلایل برخوردهای اجتماعی و دروغ گویی و بدقولی های زیاد , بیشتر از حد متعارف قبلی شاهد آن هستیم و این حالت ها معمولا در اثر برخورد با اندیشه های بد و مخرب به وجود می آیند و پس از مدتی به صورت مستمر در حالت شناخت های اشخاص باقی می مانند و رفته رفته در اثر مرور زمان , در ضمیر آگاه نقش می بندند و پرورش می یابند تا این حالت جدید , زمانی به ضمیر ناخودآگاه شخص نفوذ کند و در آنجا محل مناسبی را اشغال بنماید و به شکل بدبینی کامل در فردی جلوه گر شود و شخص بدبین نسبت به هر حقیقتی مشکوک باشد و آن را به سادگی نپذیرد.
    10- در زندگی افراد گاهی وقابعی رخ می دهند که آنها مجبور می شوند , وظیفه سخت و یکنواختی را , به دلایلی انجام دهند و زمان بخصوصی را در این حالت بگذرانند و هیچ راه گریزی هم در مقابل آن نمی توانند برای خود بیابند یا اینکه از اجرای آن سرباز زنند . در چنین شرایطی باید کوشش شود که با آن عمل یا وظیفه , برخورد عاقلانه و منطقی داشت و با آن شرایط به وجود آمده مبارزه کرد , تا این که شخص به نابودی کشیده نشود و آن عمل در آینده اثرات بدی در ضمیر باطن او از خود بجای نگذارد.
    اگر کسی بتواند از وجود قدرت های ذاتی خویش , برداشت های مثبت و سازنده ای بکند , باید به این امر معتقد و مومن باشد که در زمان هر ناراحتی و گرفتاری و حتی بیماری ای که در ذات او وجود دارد , با دستیابی به این نیروها می تواند در هر مورد و عملی خود را موفق و رستگار بداند , زیرا شفای درد و گرفتاری اکثر افراد , در دست خود انها است.
    یکی دیگر از شفابخش های جسم و روح و روان , وجود قدرت ایمان است و کسی که صاحب اعتقاد و ایمان درستی باشد , بمراتب بهتر از افراد بی ایمان می تواند گرفتاری های خود را حل کند , حال این ایمان می تواند به یک کوه سنگی یا درخت , یا فرد زنده و مرده ای باشد.
    مرکز قدرت ایمان واقعی در ضمیر ناخودآگاه قرار دارد , یعنی در اصل قدرت ایمان از ضمیر ناخودآگاه هر یک از افراد بشر سرچشمه می گیرد و در زندگی آنها به طور دائم نوعی اثر دارد . چنانچه فردی قادر باشد ایمان را در ضمیر آگاه خود به وجود آورد و از آن محافظت کند , پس از چندی قدرت ایمان در ضمیر باطن وی بارور خواهد شد و سپس می تواند از محصولات آن بهره برداری های مثبت و سازنده بنماید و بر تمام خواست های خویش , جامه عمل بپوشاند , چون با وجود ایمان هر شخصی می تواند بر بی نیازی خود بیافزاید . ایمان یکی از بزرگترین مرحمت ها و الطاف خداوند متعال است که همگان به سادگی می توانند به آن دسترسی پیدا کنند و یا آن را لمس و درک نمایند.

  3. #353
    داره خودمونی میشه maryam1987's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    121

    پيش فرض شناخت ضمیر ناخودآگاه (قسمت دوم)

    زمانی که برای هر یک از افراد , از روی نیت پاک دعا یا نفرین می نمائید , این عمل باعث به وجود آمدن اثر امواج مثبت و منفی در وجود شما می شود. ضمن اینکه آثار دعا یا نفرین , نهایتا در یک زمانی بر ضمیر ناخودآگاه اثرات مثبت و یا منفی بجای خواهد گذارد . وقتی فردی برای یکی از عزیزان خود , از بطن وجود دعای خیر می کند , با این عمل خویش توانسته روح و روان خود را آرامش بخشد و ضمیرهایش را نیز مملو از خواست های نیک و خیر و مثبتی که سعادت و خوشبختی را در حیات ببار می آورند , نماید , چون خواستن خیر و برکت و خوبی برای دیگران , مسلما روزی باعث به وجود آمدن خیر و برکت در زندگانی خود دعا کننده می شود.
    12- تنها نیروی عقلی بشر که در تمام مدت شبانه روز بیدار است و فعالیت دائم و مستمری را در اداره و ادامه حیات انجام می دهد , ضمیر ناخودآگاه است . این واحد اثیری , همیشه در حال سازندگی و مراقبت از فالیت های اعضاء غیرارادی جسم مادی , می باشد و برنامه مسیر آینده زندگانی را طرح ریزی می کند , به همین دلیل هم , هرگز نباید به این قسمت عقلی , اطلاعات و پیام های بد و مخرب تحویل داد , چون این عضو فعال حیات , با همان روش ها و اطلاعات داده شده , در خود برنامه ریزی می کند که بازتاب داده های ذهنی آن گاهی باعث درد و رنج و عذاب بشر , به صورت ناخواسته می شود.
    13- در تمام طول عمر باید کوشش شود عقاید و اندیشه هایی را که خارج از منطق و یا به صورت اجباری هستند , به ذهن خود راه ندهیم و آنها را به صورت یک مطلب حقیقی نپذیریم , زیرا پذیرش چنین افکاری , همیشه موجب ناراحتی و مزاحمت و بروز ترس و وحشت های گوناگون در وجود می گردند. با توجه به این که ضمیر آگاه هر فردی از حقیقت پوچ و باطل بودن آن آگاهی کامل دارد , ولی گاهی خود شخص آن اعتقادات را به صورت تظاهر و برای اغفال دیگران و حتی برداشتهای خود , می پذیرد و اثرات آن اعمال , پس از چندی وارد ضمیر ناخودآگاه وی می شود و سپس خرابی روح و روان و در نهایت مسیر تکاملی را ببار می آورد.
    در چنین مواقعی ضمیر ناخودآگاه در سرگردانی عجیبی بسر می برد چون از این حقیقت آگاهی کامل دارد که ضمیرآگاه آن را به صورت قطعی نپذیرفته و تنها از نظر ظاهری به آن فکر و اندیشه ها معتقد است , لذا ضمیر ناخودآگاه می تواند این گروه از افکار و عقاید و خواست ها را به صورت عادی در خود جای دهد و آنها را پس از مدتی در ضمیر ناخودآگاه بایگانی کند . این افکار معمولا در این ضمیر , به شکل سرگردان و بدون محل بایگانی کامل و مشخصی , بسر می برند و هرچند مدت یکبار , به گونه ای خود را در وجود اشخاص ظاهر می نمایند . زمانی که اینگونه افکار و عقاید در ضمیر کسی ظاهر می گردند , صاحب این ضمیر ها , فردی دمدمی مزاج و بی ثبات می شود.
    14- یکی از بزرگترین نیروهایی که در ضمیر ناخودآگاه وجود دارد و باعث وجه تمایز و برتری افراد نسبت به یکدیگر می شود , قدرت بی نیازی برخی از افراد نسبت به دیگران است , یعنی این نیروی ذاتی که درون بخشی از ذاتی و عقلی افراد وجود دارد , موجب می شود که شخص , خود را در زندگی فردی و اجتماعی , بی نیاز احساس کند و هرگز دست به سوی کسی غیر از خداوند بزرگ دراز نکند , چون او خود را از هر نظر بی نیاز می داند و احساس غنی بودن است که در زندگانی هر فردی بی نیازی واقعی را به وجود می آورد و این افراد که بر نیروی عقلی خود مسلط هستند و اندیشه های خوبی را به ضمیر آگاه و ناخودآگاه خویش روانه کرده اند , همیشه در حد درآمدشان خود را بی نیاز می دانند و خوشحال و شاکر هستند و پای خویش را از حد گلیمی که دارند , درازتر نمی کنند و کوشش دارند که برای امرار معاش خود , حق دیگران را به هر نحوی که امکان پذیر است پایمال ننمایند و حتی گاهی از حق خود بخاطر رضای خدا و سود دیگران می گذرند.
    15- افراد پس از رسیدن به رشد جسمی و عقلی , برای امرار معاش و ادامه زندگی , مبادرت به انتخاب شغل و یا حرفه ای می نمایند و از این زمان است که برخی از آنها آرامش خود را از دست می دهند و یا آرام به ادامه زندگی خویش می پردازند , زیرا انتخاب شغل یکی از مهمترین عواملی است که تاثیرات بسیار مهم و شگرفی را در وضع روحی و مادی و معنوی و اخلاقی افراد از خود بجای می گذارد . زمانی که فردی کاری را برای خود انتخاب می کند شایسته است به این شغل انتخاب شده علاقه داشته باشد , تا پس از مدتی از آن واخورده و خسته نشود که مجبور به رها کردن آن گردد . اگر در کار و حرفه ای کشش و علاقه قلبی و واقعی وجود نداشته باشد , مسلما عشق کاری هم در میان نخواهد بود , چون همیشه علاقه به کار باعث به وجود آمدن عشق و محبت و آرامش خیال می شود و کسی که مشغول به کار مورد علاقه اش می شود , در تمام مدت کاری خود , خوشحال و خندان و لذت فراوانی از شغل خود می برد و کارش را با دل و جان انجام می دهد و نتیجه آن در ضمیر ناخودآگاه او نقش مثبت می بندد و بعدها موجب باز شدن گره های زندگی وی می گردد و در آن کار نیز صاحب ابتکار و نوآوری های جدیدی خواهد بود.
    16- ضمیر ناخودآگاه هر فردی , در اختیار روح وی می باشد و روح بر این قسمت عقلی نظارت مستقیم دارد و آن را تحت کنترل خود قرار می دهد و زمانی که روحی , جسم مادی بشر را ترک می گوید, کلیه ملکات عقلی , منجمله محفوظات ضمیر ناخودآگاه را که در تن پوش قرار دارد همراه خود به عوالم روحی انتقال می دهد . عده زیادی از افراد , وجود این ملکات را جزو قدرت جسم مادی خود می دانند و بر این باورند که پس از مرگ , تمامی آنها با جسم مادی از بین خواهند رفت . در صورتی که اکثر ملکات جزو وجود ذاتی روح هستند و زمانی که روح , جسم مادی را رها می کند و به یکی از جهان های روحی انتقال می یابد , این خصائل و ملکات را نیز همراه خود به آن جهان می برد.
    علاوه بر شناخت هایی که دانستن آنها موجب آرامش خیال و آسودگی فکر در افراد بشر می شوند , نکات بسیار کوچکی نیز وجود دارند که در زندگی باید به آنها توجه کرد.
    الف ) راه دادن اندیشه های درست و خوب به افکار و ذهن , یک نوع مسکن روحی است که باعث آرامش و سبامت روح و روان آدمی می شود.
    ب) در زمان حیات مادی , عواملی وجود دارند که گاهی به طور خواسته یا ناخواسته در زندگی اشخاص بروز می کنند و رفته رفته ذهن و افکار افراد را اشغال می نمایند , مانند حس دشمنی , کینه توزی , انتقام جویی که اغلب آنها باعث بروز عذاب و ناآرامی هایی در اشخاص می شوند و گاهی ریشه آنها به جایی می رسند که اتفاقات بد و خطرناکی در زندگی روی خواهند داد و برای مدتی محدود و یا دائمی , موجب بوجود آمدن عذاب روح و جسم می شوند.
    پ) وابستگی های مادی ,, خود یک نوع عذاب دیگر است که مردم به طور ناخواسته برای خویش فراهم می کنند و با اندوختن ثروت و مکنت و اموال , به تصور این که در رفاه مادی قرار گرفته اند , خود را گرفتار برخی از ناراحتی های روحی می نمایند. البته وابستگی چیزی نیست که کسی بتواند در طول عمر , از آن بگذرد و هیچگونه دلبستگی به آن نداشته باشد , چون هر فردی دارای جسم مادی است و این جسم برای ادامه حیات خود , احتیاج به ماده دارد و باید احتیاجات این عنصر مادی را به نحوی برآورد تا آن را از نابودی نجات دهد , ولی این نیاز دارای حدی است که نباید از آن تجاوز کند وگرنه , ثروت اضافی غیر از عذاب و ناراحتی و فشارهای روحی , هیچ اثر دیگری در زندگی افراد ندارد و پس از مرگ وی هم آن ثروت موجب کدورت خاطر و هرج و مرج زندگی بازماندگان وی می شود.
    ت) حسادت یکی دیگر از دشمنان روح و ویرانگر آرامش فرد است و اثرات مخربی بر ضمیر ناخودآگاه از خود بجای می گذارد , چون فرد حسود هرگز نمی تواند در حالت تعادل کامل بسر ببرد و روح خود را در عذاب و ناراحتی قرار ندهد . فرد حسود با دیدن هر چیز یا شیئی که مال خود او نیست , ناراحت می شود , زیرا هر آنچه را که در عالم است برای خود می خواهد و جهت بدست آوردن آنها در حد مقدورات , از هیچگونه کوششی فروگذاری نمی کند , در نتیجه دائما روح و جسم خود را در عذاب و نگرانی و ناراحتی های مختلف قرار می دهد.
    ث) شناخت ذات وجود و قدرت های روحی , موجب می شود تا هر فردی بتواند در طول حیات , بر اعمال و کردار و رفتار خود مسلط شود و هدف از رفتار خود را به درستی بداند و ذات خویش را بشناسد.
    کسانی که شناخت هایی نسبت به روح خود و دیگران دارند , معمولا اختلافات و ناراحتی های کمتری را در جوامع کوچک و بزرگ تحمل می کنند و در دوستی , محبت های پایداری را ادامه می دهند , ولی عدم شناخت های روحی باعث می شوند که زندگانی مسالمت آمیزی در بین افراد مشاهده نشود.
    ج) خوابیدن و برخاستن به موقع برای سلامت و آرامش روح و ضمیر های بشر بسیار مناسب است و بی خوابی باعث بروز برخی از ناراحتی ها در وجود افراد می شود که مهمترین آنها عبارتند از :
    بر انگیختن خشم و عصبانیت , کند ذهنی , بی اشتهایی , بی تفاوتی , نگرانی و حتی نخوابیدن های مکرر و مستمر اشخاص , گاهی در نهایت موجب بروز نوعی جنون می گردد.
    خوابیدن و نیاز بشر به خواب , امری است حتمی و واجب و غیر قابل انکار , چون همانگونه که برای ادامه حیات مادی هر فردی باید به جسم , غذاهای مختلفی را بخوراند تا قادر به فعالیت های روزانه گردد , به همان ترتیب هم باید به روح نیروهای لازم را وارد نماید تا بتواند در زمان حیات مادی از خود مقاومت و ایستادگی نشان دهد و بهترین غذایی را که می توان برای روح تدارک دید , نزدیکی صحیح و خوابیدن است.
    روح در زمان خوابیدن افراد می تواند جسم مادی را برای مدتی ترک گوید و جهت کسب انرژی , خود را به عوالم روحی سفر می کند , قسمتی از ضمیر ناخودآگاه همراه روح است و این ضمیر می تواند , کلیه نقاط سفر را مشاهده کند و آنها را تشخیص دهد و در تمام وقایع و حرکات روحی شرکت داشته باشد و گاهی هم طی شرایط خاصی , اطلاعات برخی از این مسافرت ها را به ضمیر آگاه انتقال دهد که بشر قسمتی از آنها را به صورت رویا به یاد می آورد و مابقی در ضمیر ناخودآگاه باقی می ماند.
    اگر به کسی اجازه خوابیدن داده نشود و روح قادر نباشد جهت کسب انرژی از کالبد جسمی خارج گردد , پس از مدتی عاصی و ناراحت می شود , به طوریکه حالت های جسم مادی افراد بتدریج تغییر می یابند و در نهایت کار بجایی می رسد که روح عصیان کرده و به طریقی خود را از جسم مادی رها می سازد . در این مواقع گاهی اتفاق می افتد که روح برخی از رشته های نقره ای را از جسم مادی جدا می کند و برای به دست آوردن انرژی بیشتر به عوالم بالاتر حرکت می کند , ولی با این چند رشته نمی تواند خود را به محل دلخواه و عوالم روحی مناسب برساند و نتیجتا , مدت ها در پریشانی و سرگردانی باقی می ماند . در چنین شرایطی حالت جنون خفیف و یا گاهی دیوانگی در افراد نسل بشر , بروز خواهد کرد و نسبت جنون در این مواقع بستگی به مقدار کسب انرژی روح از عوالم روحی را دارد . یعنی اگر روح بتواند خود را به طور کامل به عوالم روحی برساند ,حالت عادی در افراد باقی می ماند و هر چه رسیدن به آن نقطه اوج , پائین تر باقی بماند , حالت جنون و دیوانگی در او بیشتر مشاهده می گردد و تعادل کنترل عقلی خود را به همان نسبت از دست می دهد و هرچه روح بتواند رشته های بیشتری را در این زمان بی خوابی از جسم جدا , به ننقطه اوج بالاتری دست می یابد , یعنی اگر یک یا دو رشته از رشته های نقره ای از جسم مادی جدا شده باشد , روح نیز دارای قدرت کمتری می شود و نمی تواند خود را به عوالم روحی برساند به همین دلیل هم آشفتگی فراوانی در جسم مادی افراد به وجود می آید و هر چه این گسیختگی های طناب های نقره ای بیشتر باشند , روح به آرامش بیشتری دست می یابد و حتی در برخی از مواقع تمام رشته های حیات را روح از جسم مادی جدا می کند و در نتیجه مرگ طبیعی در اثر بی خوابی فرا می رسد و , روح به آرامش کامل خود دست می یابد
    17-حقیقت گویی یکی دیگر از محسناتی است که باعث آرامش روحی افراد می شود و ضمیر ناخودآگاه را از آلودگی نجات می دهد , ولی متاسفانه کمتر کسی می تواند از این قدرت ذاتی خود بهره مند شود . افراد حقیقت گو کسانی هستند که در خانواده های پاک و درست پرورش یافته اند و به سادگی می توانند هر حقیقتی را بر زبان آورند , زیرا در زمان کودکی به آن عادت کرده اند و قدرت گفتار حقایق در ضمیر ناخودآگاه آنها نقش بسته , به طوری که قادر به بیان و اظهار مطالب دروغ و ساختگی نیستند و اگر در یک زمانی بخواهند دروغی به حکم اجبار بیان کنند رنگ چهره آنها دگرگون می شود و عرق پیشانی آنها را می پوشاند و گاهی هم زبان آنها در بیان اظهار چنین مطالبی به لکنت می افتد و یا تحت تاثیر ضمیر باطن , حالت ضعف و رخوت و واخوردگی روحی به آنها دست می دهد.
    18- یکی از بزرگترین عواملی را که برخی از افراد برای خود می سازند و بعد از آن زمانی خودشان را پایبند آن ساخته های خود می شوند , وحشت از انجام آن کار و یا عملی است که تصور می کنند قدرت اجرای آنها را ندارند و لیاقت انجام دادن چنین اعمال یا حرکاتی , مختص شخص و یا افراد بخصوص است و این تصورات و بی ارادگی در سنین بالا , مربوط به زمانی است که شخصیت کودکی و نوجوانی فردی در حال شکل گرفتن و پایه ریزی بوده و پدر و مادری دلسوز , ولی ناآگاه داشته اند و تمام اعمال حیاتی کودک خود را والدین انجام می داده اند تا مبادا فرزند دلبندشان ناراحت شود و یا لطمه و آسیبی ببیند.
    گاهی می توان دلیل عدم پاسخگویی درست را مربوط به روش اخلاقی و تدریس نادرست برخی از افراد خانواده یا از آموزگاران دانست , چون زمانی که فردی به وسیله آموزگار به پای تخته احضار می شود و به دلیل ندانستن درس , توان جوابگویی را ندارد , آموزگار به او می گوید که چرا فراموش کرده ای تو هر زمانی که به کنار تخته سیاه می آیی تمام اطلاعات خود را از یاد می بری . اکثر تلقینات مشابه یا گفته ها باعث می شوند تا دانش آموزان به تدریج به خود بقبولانند که در زمان امتحانات , تمام محفوظات ذهنی خود را از دست می دهند و در این شرایط برای دانش آموزان یک نوع بی حسی ذهنی به وجود می آید و پس از این که جلسات آزمایش را ترک کردند , این بی حسی از بین می رود و افراد حالت عادی خود را باز می یابند.
    زمانی که فردی برای یکبار دچار بی حسی ذهنی شد , باید از آن پس خود را بشناسد و بداند احتمال این که در جلسات آتی نیز دچار همین قبیل ناراحتی ها بشود , وجود دارد , لذا قبل از ورود به جلسات بعدی , می بایست چند بار به وسیله خود صحبتی و خود تلقینی به خویش بقبولاند که ( من دارای حافظه قوی و نیرومندم , از قدرت ضمیر ناخودآگاه بسیار خوب و مطلوبی بهره مند هستم و در هر زمانی که اراده کنم می توانم از قدرت فکر و محفوظات ذهنی خود استفاده کنم و از این لحظه به بعد هیچ وحشتی از فراموشی مطالب در جلسات امتحانی نخواهم داشت و بر هر سئوالی چیره خواهم شد , چون تمام سئوالات را می دانم و در حافظه خود آنها را ذخیره کرده ام و قدرت حافظه , در دست ضمیر آگاه من است که در هر زمانی می توانم از آنها استفاده کنم ) با تلقینات مشابه گفته های فوق , به سادگی می توان بی حسی های ذهنی را از وجود خود دور کرد و حالت عادی را باز یافت.
    زمانی که ضمیر های خود را تحت تاثیر تلقینات قرار می دهید و در حال بازسازی مجدد آنها می باشید , نباید جملات منفی و ناامید کننده ای را به ذهن خود راه دهید و یا خود را از انجام عمل و یا درک مطلبی عاجز بدانید.
    البته این مطلب را نیز متذکر شوم که دلیلی وجود ندارد که همیشه در زندگانی تمام افراد بشر سعادت روی آورد و خوشی و آرامش با آنها دمساز گردد , گاهی هم اتفاق می افتد که سختی های غیر قابل تصوری گریبانگیر زندگانی برخی از افراد می شود , در چنین شرایطی می بایست با آن گرفتاری و سختی های تازه وارد نوعی مبارزه کرد و از ادامه پشتکار زندگی مایوس نشد . چون حیات بشر هرگز توقفی ندارد و کسی هم نباید به آن اجازه دهد تا متوقف شود . ضمن اینکه رفع هر مشکل یا گرفتاری موجب تکامل و ازدیاد عقل و تجربه می گردد که افراد به مسیر عقل کل عالم هستی نزدیکتر می شوند.
    در هر زمانی که چنین حالتی پیش آمد و فردی از زندگانی مادی و معنوی , به طور کلی ساقط شد , باید به دل وحشت راه ندهد و به زودی به خود مسلط شود و از همان نقطه توقف , زندگانی مجددی را به نحوی دیگر آغاز کند و اجازه وقفه ای را به آن ندهد و با پشتکار و قدرت های نهانی که در ذات خود نشان دارد , یقینا پس از گذشت مدتی کوتاه به پیروزی . موفقیت های چشم گیری خواهد رسید و اگر کسی بخواهد در زندگی به اوج موفقیت های قدرت نهان و ناشناخته های ضمیر ناخودآگاه وی وجود دارند , برسد , این ضمیر , او را در هر زمانی که خواسته باشد به آن نقطه اوج عقلی خواهد رسانید.

  4. #354
    داره خودمونی میشه shaparake_sahra's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    توی صحرا
    پست ها
    66

    پيش فرض

    با سلام به همه بچه های این پست . امیدوارم در هر جا که هستید خوب و خوش و خرم باشید.
    من خواهر مریم هستم و از هنگامی که مریم این پست رو پیدا کرده بود زحمت میکشید و من رو هم از اخبار این پست آگاه میکرد چون معمولا مریم بیشتر میتونست پیگیر باشه که همین جا ازش تشکر میکنم .
    جناب آقای Holy Soshiyant یک تمرینی مطرح کرده بودند و قرار شد که بچه های این پست تمرین رو انجام بدن . من هم به همراه خواهرم از همون شب اول این تمرین رو آغاز کردیم حالا که یه مدت (تقریبا 15 روز) از اون میگذره ، بهتر دیدم که یه گزارش کار بدم تا اولا این تمرین با کمک بچه های دیگه جلوتر بره دوما چند تا سوال و مشکل برام پیش اومده بود که میخوام از خدمتتون بپرسم .
    یکی از مشکلاتی که توی این تمرین به غیر از شب اول داشتم این بود که من آدمی هستم که تا به رخت خواب میرم کمتر از 1 دقیقه خوابم میبره و یادم نمیاد هیچ وقت مشکل بی خوابی یا بد خوابی داشته باشم . البته خوابم زیاد نیست 7 یا 8 ساعت و شاید هم کمتر اما بیشتر نمیشه . من هنگام تمرین نمی فهمم کی به خواب میرم و یا اینکه وقتی چشمام سنگین میشه ترجیح میدم بخوابم و بدون تمرین کامل خوابام یادم بمونه . باید بگم یه غیر از شب اول اکثر تمرین ها به آخرش نرسید. حالا تکلیف من چیه؟
    اولین بار که این تمرین رو انجام دادم یک ریلکس بسیار عمیقی داشتم و یک لحظه احساس کردم سرم به شدت گیج میره و انگار دارم روی خودم میلغزم و معلق شدم که خیلی وحشت کردم.میخواستم بدونم دلیلش چی میتونه باشه ؟
    در مورد خواب هام که از 17-2 شروع به نوشتن کردم تا 30-2 که در مجموع 21 خوا ب بود . توی این 14 شب، 4 شب شد که خوابی یادم نیامد که مربوط به شب 20-21-23-25 میشه .البته یه چیزایی یادم میامد که تا جایی که تونستم نوشتم اما بی سروته بود مثلا میدونم در مورد یک شخص خواب دیدم اما تنها برخورد با اونو یادم بود و یا رفنن به مکانی با یکسری افراد که میشناسمشون ولی اتفاقاتی که افتاده بود یادم نمی آمد.
    شب اول با 7 خواب شروع کردم که نصف صفحه ای بود امااز شب دوم خواب هام از 1 صفحه میگذشت و گاهی چند تا خواب میدیدم به صورت زیر:
    نصف صفحه ای : 7 خواب
    1 صفحه ای : 4 خواب
    2 صفحه ای : 4 خواب
    3 صفحه ای : 1 خواب
    4 صفحه ای :3 خواب
    5 صفحه ای : ا خواب
    11 صفحه ای : 1 خواب
    بعضی از خوابهام خیلی چرت وپرت بود و جهش داشت واز یه موضوع میپرید به موضوع دیگه و یا فرد خاصی که بعد میشد یا آدم دیگه و یا یه مکانی به مکان دیگه ...
    توی این مدت که خواب هارو مینویسم به نکاتی پی بردم که یکسری از مکان ها هست که من هرچند وقت یکبار در خواب به اونجا میرم البته قبلا هم میدونستم ولی حالا میبینم که کمتر جاهای ناآشنارو خواب میبینم
    توی خواب 29 که در ابتدا خواب خوشایندی به نظر نمیرسید، من متوجه شدم که خواب هستم و دارم خواب میبینم و میتونم شرایط رو تغییر بدم . یعنی فکر کنم که هوشیار شدم البته من توی خواب خیلی هوشیارمیشم ولی این بار خیلی مطمئن تر و هوشیار تر تونستم شرایط رو تغییر بدم .همین طور شب 30 که دوباره توی خواب به خودم گفتم "اگه بخوای از این بلندی بپری شاید مثل اون خواب هات به شدت از خواب بپری و بترسی" برای همین اونجا هم شرایط رو تغییر دادم و طور دیگه ها به زمین رسیدم .
    میدونم خیلی حرف. ببخشید که یه دفه اینجوری سرتونو درد اوردم ولی من عادت دارم نگم نگم یه دفه...

  5. #355
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Soshiant's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2005
    محل سكونت
    روی شونه راستت
    پست ها
    372

    پيش فرض

    شاپرک خانوم سلام
    خوش امدید
    ولی زود تر میگفتید من گفتم تا یک صفحه خواب ببینید کافیه
    11 صفحه خواب دیدید هنوز چیزی نگفتید
    کاش زود تر گفته بودید چون من الان امتحانام شروع شده زیاد وقت برای نوشتن ندارم ولی سعی میکنم یکم خلاصه تر بنویسم
    البته قصد دارم این تمرین فقط به ایمیل کسانی که علاقه دارن بفرستم تا بهتر معلوم بشه چه کسانی دارن این مطالب میخونند و تمرین میکنند
    دوستان میتونند نظرشونو در باره ارسال به ایمیل بنویسند
    پیشرفتتون هم خیلی خوبه واگر زود تر گفته بودید فکر کنم تا حالا موفقیت های بسیار بیشتری پیدا میکردید
    موفق باشید

  6. #356
    داره خودمونی میشه maryam1987's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    121

    پيش فرض

    سلام آقاي سوشيانت اميدوارم حالتون خوب باشه , خسته نباشيد و در امتحاناتتون موفق باشيد
    من خوابهام زياد شده ولي راستش يه روز خيلي طولاني و زياد خواب ميبينم و يه روز هم ميشه كه شايد چند خط بيشتر نشه ولي در كل فكر ميكنم اين تمرينات خيلي باعث پيشرفتم شده.
    در مورد اينكه تمرينات رو به صورت ايميل بفرستيد , من موافقم و شما هر جور صلاح ميدونيد عمل كنيد
    در پناه حق

  7. #357
    اگه نباشه جاش خالی می مونه hamidak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    پست ها
    266

    پيش فرض

    سلام به همگي اميدوارم كه همگي مخصوصا سه دوست عزيز كه يك نفرشون هم تازه وارد هستن موفق باشن.
    شاپرك خانم عضويتتون رو تبريك ميگم
    آقا سوشيانت من يه مشكل دارم تو خوابهام وقتي از خواب بيدار ميشم ميدونم كه يه خواب خيلي طولاني ديدم ولي هرچه سر جام مي مونم تا به ياد بيارم هيچ چيز به خاطر نميارم ما موقعي كه يك ساعت ميگذره شروع به ياد آوري قسمتي از اون رو ميكنم.
    چيز زيادي هم ننوشتم تا به حال چون آخه چطور بگم من چند وقته خوابهام اصلا يادم نمياد.
    در مورد ايميل هم اگه براتون زحمتي نيست من هم موافقم .
    با تشكر

  8. #358
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Soshiant's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2005
    محل سكونت
    روی شونه راستت
    پست ها
    372

    پيش فرض

    تا جمعه نمیتونم زیاد بنویسم و شاید بعدش هم تا یک هفته نشه
    فعلا شما این کاری که میگم بکنید
    شما باید عادت کنید هر بار که ساعت مچیتونو نگاه میکنیدبه موارد زیر توجه کنید
    1-
    2 بار پشت سر هم ساعتتونو نگاه میکنید تا ببینید زمان به صورت عادی تغییر کرده یانه مثلا اگر دیدید ناگهان ساعتتون کاملا زمان- دیگری نشون میده شما خواب هستید
    2-
    بعد به اطراف توجه میکنید تا ببینید چیز غیر عادی میبینید یا نه مثلا اگرخرگوشی در حال پرواز دیدید متوجه میشید که خواب
    - هستید
    3-
    توجه کنید که در مکانی شناخته شده هستید یا نا شناخته اگر ناشناخته هست احتمالا خواب هستید
    4-
    توجه کنید که به چه صورت به جایی که هستید رسیدید - ایا تمام مسیر را طی کردید یا نه
    این نکته مهمی هست و در همه خواب ها اتفاق میفته که شخص ناگهان خودشو در جای دیگری میبینه ولی براش طبیعی هست
    5-
    اگر مکان خاصی وجود داره و یا کار خاصی که در خواب ها زیاد انجام میدید برای اون کار و یا مکان خاص هم باید هر بار مراحل بالا انجام بدید
    6- اگر متوجه شدید که بیدار هستید باید با خود تکرار کنید که من در خواب به ساعتم نگاه میکنم (یا به مکان خاص میروم یا ان کار خاص را میکنم ) و متوجه میشوم که خواب هستم
    -------------
    این تمرین باید بعد از تمرین اصلی میگفتم ولی فعلا همینو انجام بدید تا بعد
    مطوئن باشید تاثیر بسیار زیادی داره
    موفق باشید

  9. #359
    داره خودمونی میشه shaparake_sahra's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    توی صحرا
    پست ها
    66

    پيش فرض

    سلام به همگي
    آقا حميد از لطفتون خيلي ممنوننم
    فكر كنم اگه بزاريد زهنتون آروم باشه بهتره . زياد زهنتون رو تهت فشار نزاريد . تمرينات رو انجام بديد . بعد خيلي مطمئن بدون نگراني از اينكه خوابتون يادتون نياد... ادامه بديد . اميدوارم موفق باشيد.
    ----------------------------------------------------
    آقاي سوشيانت من 2 روزه كه ديگه نمينويسم . حالا شما ميگيد نوشتن رو ادامه بدم يا نه؟
    چون اگه قرار باشه بازم بنويسم بايد خيلي وقت بزارم چون تازگيا خواب هاي زيادي يادم ميمونه.

  10. #360
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Soshiant's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2005
    محل سكونت
    روی شونه راستت
    پست ها
    372

    پيش فرض

    حمید جان ببخشید پست شما را ندیدم
    از روی پست شاپرک متوجه شدم
    نه مشکلی نیست برای خیلی ها اولش همین طوری هست
    امکان داره با دیدن هر چیزی در طول روز قسمتی از خوابتون یادتون بیاد که باید همون تیکه ها را هم بنویسید
    موفق باشید

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •