Monica
سلامآقا محمود تو خجالت نمی کشی اینقدر حرف می زنی؟ دو روز نیومدم 45 دیقه تمومه دارم این تاپیکو می خونم اگه چند صفحه دیگه ادامه داشت چشام در می اومد
سلام مونيكا؛ اين ورا ؛ راه گم كردي ؟
الان دارم خجالت ميكشم
که گفتی مامان بزرگها بد اخلاقن
دشمن
1- الان دیگه جزئه قشره دانشجو جماعت به حساب می آی آیا؟ یا هنوز بچه مدرسه ای هستی
روز اول داشتن از كلاس مينداختنم بيرون ( بدون شرح .....)
بعد فهميدم با استاد جماعت نميشه سربه سر گذاشت
خصوصاً براي ترم اولي ها
اون جا بود كه فهميدم ؛ خوش مزه بازي هاي دبيرستان رو نميشه توي دانشگاه در اورد و استاد ميتونه به خاك سياه بشونت
تا حالا از این استادایه چیزیه چیز به تورت خورده؟
دانشگاه كه خيلي نه
جزء همون استاد فوق ذكر كه احتمال قريب به يقيقن اين ترم نتونم درسش رو پاس كنم
ولي دبيرستان تا دلت بخواد استاد چيز داشتيم
من ترم دوم پيش ، درس ديفرانسيل رو فقط يك جلسه رفتم
همون يك جلسه كار خودش رو كرد تا آخر ترم اخراجم كرد
2- با همین پرایدت افتادی دنباله اون ماشین عروسه که عروس راننده ش بود؟
چه حافظه اي داري تو !!!!
آره
هر كسي رد ميشد به داماد ( بدبخت ) تكيه مينداخت
خصوصاً موتوري هايي كه رد ميشدن
( قابل توجه دوستاني كه نمي دونن ؛ نميه شعبان ساعت 12:30 با ماشين رفتم ولگردي
خوابم هم نمي امد
توي هفت حوض يك ماشين عروس رو ديدم كه عروس پشت رول بود
مشغول شاخ در اورن بودم كه ما هم شديم واحد تعقيب و گريز ماشين عروس
خلاصه بگم
تا نزديكش ميشدي پاش رو تا جايي كه ميتونست روي پدال فشار ميداد نميذاشت بگيريش
از داماد بگم كه مثل چيز به صندلي چسبيده بود
تا آخر توي سمنگان دو تا از ماشين هايي كه از خودشون با عروس بودن كنار ماشين عروس مي رفتن و فرصت رو محترم شمردمو ....
با يك لايي وحشتناك كه الان وقتي فكرش رو ميكنم ميگم غلط كردمافتادم جلوي ماشين عروس
سرعت يواش يواش كم شد 50 - 40 - 30 -20 -10 و كامل ايستادم
10 يا 15 ثانيه اي به همين وضع گذشت ديدم عروس خانم داره نور بالا ميده؛ من هم به احترام عروس كشيدم كنار و اون ها هم رفتن
3- راستی تو مگه پسر نیستی؟پس چرا اتاقت اینقدر مرتب بود؟
ديدم دارم عكس رو اينترنشنال ميكنم گفتم آبروي پسراي ايراني رو بخرم
4- وقتی دهوا می کنی با کسی فحش هم می دی بهش؟
دعوا خيلي كم كردم كه بخوام توش فحش هم بدم
5- می شه یه چادر سرت کنی بهد یه عکس از خودت بگیری بذاری اینجا یه کم بهت بخندیم؟
ترجيح ميدم سكوت كنم و چيزي بهت نگم
حیف که من این چند روزه نمی تونم بیام وگرنه اینجا آتشفشان می شد ... یه جورایی شانس آوردی شایدم بد شانسی آوردی
آره بد شانسي هستش
تو خودت يكي از هيئت امناي صندلي داغ هستي
سفارش ما رو بكن چند رو اضافه تر وايسم تا برسي !!!!
پول چايي هم محفوظ
انجمن نميرسه 
)
فروم بيشتر با مونيكا در ارتباط بودم 
، اولين دوست من توي انجمن هستش 
