آداب معاشرت

[eeeeeeehsan]

سلام
تو والیبال وقتی میخوایم کل بندازیم یا تیکه پرونی کنیم، شاخ بازی دربیارم و طرف رو مسخره کنیم (یه کوچولو) چی باید بگیم؟ رفیقمونه، نمیخوام اذیتش کنم، در حد معمولی و ملایم.

[roya.rashidi]

چه طوری میتونه آدم مخ دختر عموشو بزنه؟ سر صبحتو چه جوری باز کنیم؟ به چه بهونه ای بهش پیام بدم؟

بهونه نمیخاد الکی یه موضوعی که مطمعنی میتونه بهت کمک کنه باهاش در میون بزار بعد کم کم سر صحبتو باهاش باز کن. اولشم نگی دوست دارمو از این حرفا چون خانوما احساس ترس میکنن از رابطه

[farzad02]

سلام دوستان

من تازه به یک بخش جدید محل کارم رفتم. با شخصی که کار میکنم آدم باحال و خودمونیه و فعلا مدیرم محسوب میشه. البته مدیر که میگم نه به اون معنی مدیر . کنار هم میشینیم و با هم کار می کنیم ولی کارها فعلا دست ایشونه. تجربه و سنش از من 7-8 سالی بیشتره
البته ممکنه این موقت باشه و من با شخص دیگه کار کنم

خلاصه همون روزهای اول گفت باید صبح قبل 8 بساط صبحونه راه بندازیم و ... 2-3 باری نون خرید و بعد نون خریدن رو انگار داره میندازه کامل رو دوش من. البته هنوز به اون شکل نشده! تازه 2 هفتس که هر روز با هم کار می کنیم
هفته قبل هم پنیر با من بود هم 3 روز نون!!! (2 روز هم من صبح دیر رفتم)

هم از جنبه ی مالی و هم اینکه ایشون نونوایی سر راهشه ولی من از مسیر دیگه میام و راهم دور میشه بخوام هر روز نون بخرم، واقعا به ضرر منه!!!
البته یه بار داشت میگفت که این صبحونه صبحها خیلی خوبه و اصلا نباید قطعش کنیم که منم گفتم حقوق ما کجا و حقوق شما !!! با خنده (فکر کنم تاحدودی فهمید)


دوستان به نظرتون چطوری این قضیه رو ملایم حلش کنم؟
حالا اینکه ایشون 2برابر من میخوره و حداقل 2 برابر من حقوق میگیره به کنار. ولی هر روز نون خریدن رو من هیچوقت زیربارش میرم
ولی دوست دارم قضیه در نهایت دوستی و رفاقت ادامه پیدا کنه
الان باز فردا صبح حول و حوش 7 که هنوز تو راهم زنگ میزنه که نون بگیر!!!

[Gita]

اگه تمایل دارید صبحانه خوردن ادامه داشته باشه، بگید که یک هفته هم نون هم پنیر با یک نفر، هفته بعد با نفر دیگه که وضعیت مشخص تر باشه .

اگرم هم تمایل ندارید
صبح ها تا قبل رسیدن به شرکت تلفن رو خاموش کنید. بعد اگر پرسید چرا بگید شبا خاموش میکنم هم بخاطر اینکه کسی زنگ نزنه بدخواب بشم هم بخاطر سیگنال های بیماری زا. بعدم اگرم گفت برای نون زنگ زده بودم بگید اِه، یادم رفت.
بعضی روزا هم در حد دو سه دقیقه دیرتر برید سرکار، بعد بگید نون یادم بود ولی چون دیر شده بود نتونستم.
یکی دوبارم اشاره کنید که خونه صبحونه میخورید و زیاد میل ندارید.

[7seas]

سعی کنید نون تازه نگیرید، از این نون مونده های تو سوپر مارکتی ها بعضی وقتها تهیه کنید.

Sent from my SM-P601 using Tapatalk

[Atghia]

سلام دوستان

من تازه به یک بخش جدید محل کارم رفتم. با شخصی که کار میکنم آدم باحال و خودمونیه و فعلا مدیرم محسوب میشه. البته مدیر که میگم نه به اون معنی مدیر . کنار هم میشینیم و با هم کار می کنیم ولی کارها فعلا دست ایشونه. تجربه و سنش از من 7-8 سالی بیشتره
البته ممکنه این موقت باشه و من با شخص دیگه کار کنم

خلاصه همون روزهای اول گفت باید صبح قبل 8 بساط صبحونه راه بندازیم و ... 2-3 باری نون خرید و بعد نون خریدن رو انگار داره میندازه کامل رو دوش من. البته هنوز به اون شکل نشده! تازه 2 هفتس که هر روز با هم کار می کنیم
هفته قبل هم پنیر با من بود هم 3 روز نون!!! (2 روز هم من صبح دیر رفتم)

هم از جنبه ی مالی و هم اینکه ایشون نونوایی سر راهشه ولی من از مسیر دیگه میام و راهم دور میشه بخوام هر روز نون بخرم، واقعا به ضرر منه!!!
البته یه بار داشت میگفت که این صبحونه صبحها خیلی خوبه و اصلا نباید قطعش کنیم که منم گفتم حقوق ما کجا و حقوق شما !!! با خنده (فکر کنم تاحدودی فهمید)


دوستان به نظرتون چطوری این قضیه رو ملایم حلش کنم؟
حالا اینکه ایشون 2برابر من میخوره و حداقل 2 برابر من حقوق میگیره به کنار. ولی هر روز نون خریدن رو من هیچوقت زیربارش میرم
ولی دوست دارم قضیه در نهایت دوستی و رفاقت ادامه پیدا کنه
الان باز فردا صبح حول و حوش 7 که هنوز تو راهم زنگ میزنه که نون بگیر!!!

من میگم شما حساب کن ده دقیقه دیر بری چقدر اخر ماه ضرر میکنی بعد بسنج هرروز نون بگیری چند درمیاد
اگر میصرفه هرروز 10 مین دیرتر برید که کلا بساطی در کار نباشه
اگر نمیصرفه از در صمیمیت وارد بشید و واقعیت رو بگید که فلانی من رام دور میشه خودت زحمت نون رو میکشی؟ هفته بعد با من
گاهی وقتا گفتن حقیقت واقعا اسون تر و تاثیرگذارتر هست

[k1ozil]

دوستان از یکی از اشناهامون خوشم نمیاد اینم خیلی میاد پیش من چجوری کاری کنم دیگه نیاد ؟! نمیخوام ناراحت بشه

Sent from my LG-D802 using Tapatalk

[eeeeeeehsan]

سلام دوستان

من تازه به یک بخش جدید محل کارم رفتم. با شخصی که کار میکنم آدم باحال و خودمونیه و فعلا مدیرم محسوب میشه. البته مدیر که میگم نه به اون معنی مدیر . کنار هم میشینیم و با هم کار می کنیم ولی کارها فعلا دست ایشونه. تجربه و سنش از من 7-8 سالی بیشتره
البته ممکنه این موقت باشه و من با شخص دیگه کار کنم

خلاصه همون روزهای اول گفت باید صبح قبل 8 بساط صبحونه راه بندازیم و ... 2-3 باری نون خرید و بعد نون خریدن رو انگار داره میندازه کامل رو دوش من. البته هنوز به اون شکل نشده! تازه 2 هفتس که هر روز با هم کار می کنیم
هفته قبل هم پنیر با من بود هم 3 روز نون!!! (2 روز هم من صبح دیر رفتم)

هم از جنبه ی مالی و هم اینکه ایشون نونوایی سر راهشه ولی من از مسیر دیگه میام و راهم دور میشه بخوام هر روز نون بخرم، واقعا به ضرر منه!!!
البته یه بار داشت میگفت که این صبحونه صبحها خیلی خوبه و اصلا نباید قطعش کنیم که منم گفتم حقوق ما کجا و حقوق شما !!! با خنده (فکر کنم تاحدودی فهمید)


دوستان به نظرتون چطوری این قضیه رو ملایم حلش کنم؟
حالا اینکه ایشون 2برابر من میخوره و حداقل 2 برابر من حقوق میگیره به کنار. ولی هر روز نون خریدن رو من هیچوقت زیربارش میرم
ولی دوست دارم قضیه در نهایت دوستی و رفاقت ادامه پیدا کنه
الان باز فردا صبح حول و حوش 7 که هنوز تو راهم زنگ میزنه که نون بگیر!!!

بابا بیخیال، از همین اولش میخت رو محکم بکوب، با کسی هم تعارف نداشته باش. این دوستی ها زودگذره و زود هم فراموش میشه. فقط آسایش و آرامش خودت واست مهم باشه، اگه می بینی هر روز استرس و اعصاب خرد کنی واسه خودت داری کلا بیخیال این ماجرا شو.

[mahdi--]

یه آدم دهاتیه بی فرهنگ ک هیچ بویی از فرهنگ نبرده 6-7 قراره خونه ما بمونه . از وقتی اومده مدام با من دعوا داره و میخواد خودشو آدم جلوه بده و منافع منو به شدت به خطر انداخته
انقد اعصابم ازش خورد شده که حتی بودنش هم منم بهم میریزه.
چه طور باخاش رفتار کنم که طعنه آمیز باشه؟

[mahdi--]

یه آدم دهاتیه بی فرهنگ ک هیچ بویی از فرهنگ نبرده 6-7 قراره خونه ما بمونه . از وقتی اومده مدام با من دعوا داره و میخواد خودشو آدم جلوه بده و منافع منو به شدت به خطر انداخته
انقد اعصابم ازش خورد شده که حتی بودنش هم منم بهم میریزه.
چه طور باخاش رفتار کنم که طعنه آمیز باشه؟