تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 355 از 2734 اولاول ... 2553053453513523533543553563573583593654054558551355 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,541 به 3,550 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #3541
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    يا رب آن نوگل خندان كه سپردي به منش
    مي سپارم به تواز چشم حسود چمنش

  2. #3542
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    الان به معنیه واقعی اعصاب ندارم
    -------------------
    شب پر خواهش
    و پيكر گرم افق عريان بود
    رگه سپيد مر مر سبز چمن زمزمه مي كرد
    و مهتاب از پلكان نيلي مشرق فرود آمد
    پريان مي رقصيدند
    و آبي جامه هاشان با رنگ افق پيوسته بود
    زمزمه هاي شب مستم مي كرد
    پنجره رويا گشوده بود

  3. #3543
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    دوستان عيب من بيدل حيران مكنيد
    گوهري دارم و صاحب نظري مي جويم

  4. #3544
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    مفهوم درشت شط
    در قعر كلام او تلاطم داشت.
    انسان
    در متن عناصر
    مي خوابيد.
    نزديك طلوع ترس، بيدار
    مي شد.

  5. #3545
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    در ره عشق كه از سيل بلا نيست گذار
    كرده ام خاطر خود را به تمناي تو خوش

  6. #3546
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    شاخ تر گراييدن به هر سوي
    ز اواج خروشان تندخويي
    ز روز و شب دورنگي ودورويي
    صفا از صبح و شور انگيزي از مي
    شكر افشاني و شيريني از ن ي
    ز طبع زهره شادي آفريني
    ز پروين شيوه بالا نشيني

  7. #3547
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    بذار یواش شروع کنم ، سلام گلم ، هم نفسم
    آرزوهام راضی شدن ، دیگه بهت نمی رسم
    گفتم چیا گفتی بهم ، گفتی که آینده داری
    دنیا همش عاشقی نیست ، گریه داری ، خنده داری
    گفتم که گفتی من باشم به لحظه هات نمی رسی
    به قول دل شاید دلت گرو باشه پیش کسی
    خلاصه گفتم که چشات ، قصد رسیدن نداره
    رویاها کاله و دسات خیال چیدن نداره
    گفتم که گفتی زندگی ت غصه داره ، سفر داره
    هم واسه من هم واسه تو با هم بودن خطر داره
    گفتم توگفتی رویاها مال شبای شاعراس
    شهامتو کسی داره که شاعر مسافراس
    مسافرا اون آدمان که با حقیقت می مونن
    تلخیاشو خوب می چشن ، غصه هاشو خوب می دونن
    گفتم فقط می خوای واست یه حس محترم باشم
    عاشقیمو قایم کنم ، تو طالع تو کم باشم
    گفتم که گفتی ما دوتا به درد هم نمی خوریم
    ولی یه جا مثل همیم ، هر دومون از قصه پوریم
    گفتم تو گفتی می تونیم یادی کنیم از همدیگه
    اما کسی به اون یکی لیلی و مجنون نمی گه
    گفتم تو گفتی سهممون از زندگی جدا جداس
    حرف تو رو چشم منه ، اما اینام دست خداس
    هر چی که تو گفته بودی ، گفتم به دل بی کم و بیش
    حال خودم؟ نه راه پس مونده برام نه راه پیش
    این حرفای خودت بوده ، از من دیوونه تر دیدی؟
    اصلاً نگفتم اینارو ، خودت دیدی یا شنیدی
    دلم که حرفاتو شنید ، اول که باورش نشد
    ولی نه ، بهتره بگم ، نفهمیدش ، سرش نشد
    یه جوری مات و غمزده ، فقط به دورا خیره شد
    رنگ از رخش نه ، نپرید ، شکست و مرد و تیره شد
    بلور رویاهام ولی ، چکید مث خواب تگرگ
    آرزوهام از هم پاشید ، رسید ته کوچه ی مرگ
    راستش ازم چیزی نموند ، به جز همین جسم ظریف
    خوب می دونی چی می کشه غریب تو خونه ی حریف
    نگی چرا نوشته هام لطیف و عاشقونه نیست
    رویا و آرزوم که هیچ ، حتی دل دیوونه نیست
    زیبا باید تنهایی من ، این نامه رو سیا کنم
    رسم گذشته ها می گه باید به تو نگا کنم
    حرفاتو گفتم به خودت ، ببینی راستی تو زدی
    اصلاً توی ذات تو هست ، یه همچی چیزی بلدی؟
    اگر توبیداری بودی ، بشین میادش خبرم
    اگر نگفتی بنویس ، من می خوام از خواب بپرم
    دوست دارم چه توی خواب ، چه توی مرگ و بیداری
    فدای یک تار موهات ، که تو من و دوس نداری
    مواظب آدما باش ، زندگی گرگه مهربان
    خدای رویای منم ، هنوز بزرگه مهربان
    دوشنبه ی پرواز غم یه ظهر گرم مردادی
    با اون چشای روشنت ، چه کاری دست من دادی

  8. #3548
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    يك لحظه گذشت
    برگي از درخت خاكستري پنجره ام فرو افتاد
    دستي سايه اش را از روي ئجودم برچيد
    و لنگري در مرداب ساعت بخ بست
    و هنوز من چشمانم را نگشوده بودم
    كه در خوابي ديگر لغزيدم

  9. #3549
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    زمين، آسمان، قلم، دفتر، ماه،
    دلتنگي، بي ريا، بي جان، عشق، روشني
    لحظه ها، زندگي، تيرگي، يك وداع
    حادثه، عاشقي، يك تپش، يك صدا
    جيره ها، بينوا، يك جفا، يك وفا
    لاله ها، دل ريا، در خفا، يك ندا
    بيم و ترس، هول و هوش
    كوچه ها، جاده ها، يك سفر
    راه عشق، بي ثمر
    ديده ها بي فروغ
    سينه ها بي صفا
    آب و غم، نان و سنگ
    يك زبان، يك صدا
    دين و دل، جان و روح
    يك فروغ، يك سحر، يك غروب
    آه من، ناله ها
    شور تو، باله ها
    رقص و مرگ يك هوار:
    هاي و هاي
    هاي و هاي
    مرده ها، روزه ها، يك اتم، يك فضا
    سايه ها، سايه ها
    پس ز پيش، پيش جدا
    من ز تو، تو جدا
    من اسير، تو رها
    واژه ها بي صفا
    واژه ها بي دوا
    دل غريب
    دل نحيف
    نبض ها بي صدا
    قلب ها بي صدا
    زندگي بي صدا...

  10. #3550
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    انسان
    در تنبلي لطيف يك مرتع
    با فلسفه هاي لاجوردي خوش بود.
    در سمت پرنده فكر مي كرد.
    با نبض درخت ، نبض او مي زد.
    مغلوب شرايط شقايق بود.
    مفهوم درشت شط
    در قعر كلام او تلاطم داشت.
    انسان
    در متن عناصر
    مي خوابيد.
    نزديك طلوع ترس، بيدار
    مي شد.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 4 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 4 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •