احتمالا آخر شب بوده ، دچار توهم بودم
مرسی![]()
احتمالا آخر شب بوده ، دچار توهم بودم
مرسی![]()
با سلام
عبارات زیر مربوط به متنی در مورد سیستم خبره می باشد . در ترجمه ی آنها مشکل دارم . لطفا" در ترجمه ی آنها به من کمک کنید .
پیشاپیش ممنون
Another problem with the Dempster-Shafer theory is exponential explosion in the number of computations as the possible answers to a diagnostic problem increase.
The major benefit of all this work has been reexamination of the foundations of probability theory and widespread interest in methods of dealing with uncertaincy.
convex set Beysian
It may takes you far more time trying different models than the analiysis itself.
belief state
convex function
fractal
belief that are close to zero
the problem with all this massive multicomputing is overfitting the data by using so many parameters that a 100% fit can be made to your test data set.
Last edited by simonet; 09-06-2008 at 22:19.
Isn't a bit long! I personally think it is! but:اصلاح شده توسط seymour در:
یک مسئله (مشکل) دیگر با نظریه Dempster-Shafer انفجار نمایی در عدد محاسبات به عنوان جوابهای قابل قبول برای شناخت بیشتر مسئله هست.
I think you need an expert in math to help you in the translation(which I'm not!) and there might be some problem in my translation.
سود اصلی تمام این کارها بررسی مجدد پایههای نظریه احتمال و سهیم کردن (سود) همهجانبه در روشهای برخورد با عدم قطعیت بوده.
Again, I suggest you to check my translation and don't relay on them.
مجموعهی محدب Beysian
Look at the end of my post, there are something for you to see!
ممکن است امتحان کردن مدلهای مختلف بهجای تحلیل (آنالیز) خود مسئله وقت بسیار بیشتری را از شما بگیرد.
This time I have nothing to say!
حالت عقیده (it seems that it's a mathematical expression: "Set of states to be manipulated by a deterministic, partitally-observable (sensorless or conformant) problem. Also know informally as a "Multiple state problem".")
These are not something to be translated to Persian as a single word!
تابع محدب
The Wikipedia explanation was good on this, suggest you to visit!
برخال (خود متشابه-خود الحاق)
There are something on fractal in Iran high school booksنظریه Dempster-Shafer:
عقیده به اینکه به صفر میل میکنند(نزدیک هستند)
This was the just easy one!
مشکل با تمام این چند محاسبهای کلان٬ overfitting داده با استفاده از تعداد زیادی پارامتر که می تواند برای مجموعهی آزمایشی داده شما یک 100% fit ایجاد کند
There were something which I couldn't translate, but an explanation to all of them is available under here:
مجموعهی محدب:کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
احتمال Bayesian: (in your text it was Beysian, so I'm not sure that they are same)کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
حالت عقیده:کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
تابع محدب:کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
خودمتشابه:کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
overfitting:کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدGood job!
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Last edited by Hoom@n; 10-06-2008 at 20:52.
درود
ترجمه عبارت زیر را می خواستم و یک نکته کوچک اینکه بجای از مد افتاد و یا کهنه عبارت Old Fashioned را می خواهم بگذارید.
از لغات از مد افتاده در هر دو انلگیسی، بریتانیایی و آمریکایی صرفنظر شده است.
با سپاس فراوان
بدرود
old fashioned words in both forms of English language (British and American) are discarded
بسته به اینکه منظورت اینه که حذف شدند (discarded) یا کنار گذاشته شدند (ignored) ، فعل مورد نظرت رو انتخاب کن ...
اینکه مرادمون از everyone هر دو جنس باشه ... در این حالت توصیه می کنن که برای اینکه یه جنس به جنس دیگه برتری داده نشه از حالت he/she استفاده کنیم ... بعدا اومدن و گفتن " اصلا یه دفعه از حالت جمعش استفاده کنیم تا به هیچکس برنخوره ! " ...نوشته شده توسط mohammad.clergyman [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نوشته شده توسط simonet
در واقع نیاز به متخصص نرم افزار داره ... بحث expert systems هستش دیگه ... بهرحال من اصلاح می کنم بعضی ترحمه ها رو :
یه مشکل دیگه ی نظریه دمپستر شافر اینه که با اضافه شدن تعداد پاسخ های احتمالی مساله ، تعداد محاسبات مورد نیاز ، بصورت نمایی فوق العاده زیاد میشه ...
//
مزیت اصلی همه این تحقیقات اینه که اولا پایه های نظریه احتمالات مورد بررسی و کنکاش مجدد قرار گرفت و ثانیا علاقه عمومی به بحث عدم قطعیت افزایش پیدا کرد ...
//
بهتره سعی کنید بجای اینکه مدلهای مختلفی رو امتحان کنید ، سعی کنید یک مدل رو انتخاب و همون رو تحلیل کنید ... اینطوری وقت بسیار کمتری گرفته میشه ...
//
belief state باز برمی گرده به state های مختلف یک belief .. یعنی یک عقیده (نظر) در چه حالتی قراره داره ؟ ... چقدر قطعیت داره ؟ ...
//
والا نمی دونم توی فارسی معادل convex set چیه ... این یه مجموعه محدبه :
یعنی بین هر دو عضوش میشه خطی رسم کرد که کل خط درون مجموعه باشه ... (باعث حالات مختلف مطروحه اس دیگه)
//
فراکتال ها هم که یک اسمه ... شکل های فراکتالی رو نمی دونم دیدی یا نه ... ارتباطش به مبحث رو هم نمی دونم ... شاید بخاطر اینکه هیولاهای فراکتالی در مراحل پیشرفته توسعه شون به شکل های عجیب غریبی می رسن ... یعنی بحث عدم قعطیت و توسعه تصاعدی مطرحه ...
//
عقایدی که (احتمال وقوعشون) نزدیک به صفره ..
//
مشکل همه این محاسبات سنگین اینه که مجموعه پارامترهایی که در حل مساله لحاظ می کنیم خیلی زیاد میشه ... چون تمام تلاشمون اینه که به یه جواب 100% برسیم ...
بسیار ممنون بابت اصلاح ترجمه من! شاید اصلا نباید این رو ترجمه می کردم! (من بیشتر تاریخ و سیاست و مکاتب غربی رو ترجمه می کنم!)
باز هم ممنون. راستی لینک پستتون رو تو آخر پستم گذاشتم تا ترجمه ی من باعث گمراهی نشه!
ضمن تشکر از هومن و saymour عزیز
باز هم به یک سری اشکال در ترجمه ی متن سیستم خبره برخوردم:
try to include more than one approach to uncertainty and let the different techniques fight it out
در جمله ی با لا fight it out یعنی چه؟
همچنین معنی:
in many cases, academic pricing is available or trial versions that will work for some times.
rules R1 and R2 have antecedents that are partially satisfied analogous to the partial evidence satisfaction of probabilistic PROSPECTOR rule antecedents.
however , it is difficult to describe a set of values - the fuzzy set- by a single number or a linguistic phrase ( except when someone cuts you off in traffic)
در این متن disposition گزاره ی غالبا ذرست است ولی معنی روان عبارت زیر چه می شود:
dispositional entailment
---
modus ponens
-----
truth value restriction
------
this is not as bad as sounds since in statistics, the use of linear regression is tried first because it is simplest and people assumethe population distribution in Gaussian.
------
supremum
---
positioning of water-steppers in the production of semiconductors
Hi dear friends
Can you please help me with translating some sentences? They're a part of my project and I've tried to translate them but I don't know why I'm not trusting my translation. So here I am asking for your help to correct my mistakes and also suggest the translations of some words. And I thank you all in advance![]()
There are some sentences about the graphs(discrete mathematics)...here they are:
Similar notions may be defined for directed graphs, where each edge (arc) of a path or cycle can only be traced in a single direction (i.e., the vertices are connected with arrows and the edges traced "tail-to-head").
چنین نظریه ای را میتوان برای گرافهای جهتدار نیز تعریف کرد: از هر یال(کمان) یک مسیر یا دور فقط در یک جهت میتوان عبور کرد. (برای مثال، رئوس به وسیله ی فلش به یکدیگر وصل شده اند و یالها از انتها به ابتدا پیموده میشوند.)Is my translation for "tail-to-head" correct?
Any Hamiltonian cycle can be converted to a Hamiltonian path by removing one of its edges, but a Hamiltonian path can be extended to Hamiltonian cycle only if its endpoints are adjacent.هر دور همیلتونی با حذف یکی از یالهایش میتواند به یک به یک مسیر همیلتونی تبدیل شود، اما یک مسیر همیلتونی تنها در صورتی میتواند به یک دور همیلتونی تبدیل شود که endpoints آن مجاور باشند.
What's the farsi word I can use as the meaning of "endpoint"? I couldn't think of any...
And could you please suggest a translation for "zero-knowledge proof"?
This is the sentence it's used in:
"A Hamiltonian cycle may be used as the basis of a zero-knowledge proof."
Thanks again
Last edited by snowy_winter; 10-06-2008 at 23:22.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)