تسبيح و خرقه لذت مستي نبخشدت
همت در اين عمل طلب از مي فروش کن
پيران سخن ز تجربه گويند گفتمت
هان اي پسر که پير شوي پند گوش کن
بر هوشمند سلسله ننهاد دست عشق
خواهي که زلف يار کشي ترک هوش کن
تسبيح و خرقه لذت مستي نبخشدت
همت در اين عمل طلب از مي فروش کن
پيران سخن ز تجربه گويند گفتمت
هان اي پسر که پير شوي پند گوش کن
بر هوشمند سلسله ننهاد دست عشق
خواهي که زلف يار کشي ترک هوش کن
نقاش را گفتم نقشی بکش از زندگی
با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید
آب دریا را گر نتوان کشید
هم بقدر تشنگی باید چشید
دل و دينم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشين کز تو سلامت برخاست
که شنيدي که در اين بزم دمي خوش بنشست
که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست
شمع اگر زان لب خندان به زبان لافي زد
پيش عشاق تو شبها به غرامت برخاست
حرف اخر با اول هماهنگی نداره
رعایت کنید
تو را من چشم در راهم شبا هنگام
که می گيرند در شاخ تلاجن سايه ها رنگ سياهی
وزان دل خستگانت راست اندوهی فراهم
تو را من چشم در راهم
شبا هنگام ، در آن دم که بر جا، درّه ها چون مرده ماران خفتگان اند
در آن نوبت که بندد دست نيلوفر به پای سر و کوهی دام
گرم ياد آوری يا نه ، من از يادت نمی کاهم
تو را من چشم در راهم
.
.
.
مست بگذشتي و از خلوتيان ملکوت
به تماشاي تو آشوب قيامت برخاست
پيش رفتار تو پا برنگرفت از خجلت
سرو سرکش که به ناز از قد و قامت برخاست
حافظ اين خرقه بينداز مگر جان ببري
کاتش از خرقه سالوس و کرامت برخاست
تو مگو همه بجنگند وز صلح من چه آيد * تو يكي نه اي هزاري تو چراغ خود برافروز
..........................
كه يكي چراغ روشن ز هزار مرده بهتر * كه به است يك قد خوش ز هزار قامت كوز
مولانا
زاهدا خورده مگیر گر مستم
باده نوشیدم و با ساقی بنشسم
با همه حال خرابم ، اندر آنم
که چه جفا کردم و توبه بشکستم
خودم
من كه باشم كه بر آن خاطر عاطر گذرم ....لطفها ميكني اي خاك درت تاج سرم
دلبرا بنده نوازيت كه آموخت بگو ....كه من اين ظن به رقيبان تو هرگز نبرم
همتم بدرقه راه كن اي طاير قدس ...كه دراز است ره مقصد و من نوسفرم
اي نسيم سحري بندگي من برسان ....كه فراموش مكن وقت دعاي سحرم
راه خلوتگه خاصم بنما تا پس از اين .... مي خورم با تو ديگر غم دنيا نخورم
خرم آن روز كزين مرحله بربندم بار ...وز سر كوي تو پرسند رفيقان خبرم
حافظا شايد اگر در طلب گوهر وصل ....ديده دريا كنم از اشك در او غوطه خورم .
به خدا به ما گفتن کلمه ..حرف اخر
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)