من در راه رفت در خیابان بودم که با یک زن بی خانمان کثیف خاص و ژنده پوشی مواجه شدم که از من 2 دلار برای شام طلب کرد. من کیف خودم رو بیرون آوردم و 10 دلار برداشتم و از اوپرسیدم: اگر من این مقدار پول رو بهتو بدم به جای شام مشروی می خری؟
زن بی خانمان به من گفت: نه،من مشروب خوردن رو از سال ها پیش ترک کردم
من پرسیدم: آیا از این پول به جای خرید غذا برای خرید(وسایل دیگر) استفاده می کنی؟
زن بیخانمان گفت: نه، من زمان خود را برای خرید(وسایل دیگر) تلف نمی کنم، من باید تمام زمانم را تلاش کنم تا زنده بمونم
(متن را لغت به لغت ترجمه نکردم چون اصولا به چنین روشی مخالفم موفق باشی)