تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 35 از 100 اولاول ... 253132333435363738394585 ... آخرآخر
نمايش نتايج 341 به 350 از 993

نام تاپيک: خدا [ عارفانه ]

  1. #341
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض


    خدایم آه ای خدایم
    صدایت می کنم بشنو صدایم
    شکنجه گاه این دنیاست جایم
    به جرم زندگی این شد سزایم
    آه ای خدایم
    بشنو صدایم
    مرا بگذار با این ماجرایم
    نمی پرسم چرا این شد سزایم
    آه ای خدایم بشنو صدایم
    گلویم مانده از فریاد و فریاد
    ندارد کز غم مرگ صدار را
    به بغض در نفس پیچیده سو گند،
    به گل های به خون غلتیده سوگند
    به مادر سوگوار جاودانه
    که داغ ناجوانان دیده سوگند
    خدایا حادثه در انتظار است
    به هر سو باد وحشی در گذار است
    به فکر قتل عام لاله ها باش
    که خواب گل به گل پا بوس خواب است
    خدایم ای پناه لحظه هایم
    صدایت میزنم با گریه هایم
    صدایت میزنم بشنو صدایم
    الهی در شب فقرم بسوزان
    ولی محتاج نامردان مگردان
    عطا کن دست بخشش همتم را
    خجل از روی محتجان نگردان
    خدایم ای پنهاه لحظه هام
    صدایت می زنم بشنو صدایم

  2. #342
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sweet_mahsa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    208

    پيش فرض

    سالها پیش از این
    زیر یک سنگ گوشه ای از زمین
    من فقط یک کمی خاک بودم همین
    یک کمی خاک که دعایش
    پر زدن آن سوی پرده آسمان بود
    آرزویش همیشه
    دیدن آخرین قله ی کهکشان بود
    خاک هر شب دعا کرد
    از ته دل خدا را صدا کرد
    یک شب آخر دعایش اثر کرد
    یک فرشته تمام زمین را خبر کرد
    و خدا تکه ای خاک برداشت
    آسمان را درآن کاشت
    خاک را
    توی دست خود ورز داد
    روح خود را به او قرض داد
    خاک توی دست خدا نور شد
    پر گرفت از زمین دور شد
    راستی
    من همان خاک خوشبخت
    من همان نور هستم
    پس چرا گاهی اوقات
    این همه از خدا دور هستم

  3. #343
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    خدایا داد دارم، من نمی دانم


    ز کَس بیداد دارم، من نمی دانم



    ز پای خویش اُفتادم بپایت


    ز پای خویش اُفتادن نمی دانم





    ز عمق هجر واصل من نمی دانم


    در این لحظه ز هجر و وصل و ما و من نمی دانم





    هوای کوی ساقی بر سرم جنبد


    نفس بر ساغرش بستم نه دیگر، کَس نمی دانم





    هواخواهان تمنا گو بچرخم من در این دوران


    که سر تا پا شدم مستی که پا از سر نمی دانم





    مرا شوری ست با جانان، مرا شنگی ست بی پایان


    که مِی را من به سر ریزم، که جام از مِی نمی دانم





    نمی دانم، نمی دانم، چه شد بر من، نمی دانم

    که من چرخان و چرخانم، از این بهتر نمی دانم
    Last edited by دل تنگم; 19-04-2008 at 22:40.

  4. #344
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    خدا رو می خوام نه واسه اینکه ازش چیزی بخوام

    خدارو می خوام نه واسه حل مشکل و غصه هام

    خدا رو دوست دارم نه واسه ی جهنم و بهشت

    خدا رو دوست دارم ولی نه واسه ی زیبا و زشت

    خدا رو می خوام نه واسه ی سکه و پول و مقام

    خدا رو می خوام که فقط تو رو نگه داره برام



    خدا رو دوست دارم واسه اینکه تو رو بهم داده

    خدا رو دوست دارم چون عاشق بودن رو یادم داده

    خدا رو دوست دارم چون عاشقا رو خیلی دوست داره

    خدا رو دوست دارم چون عاشق رو تنها نمی ذاره


    خدا رو دوست دارم واسه اینکه حواسش با منه

    خدا رو دوست دارم آخه همیشه لبخند میزنه

    خدا رو دوست دارم واسه اینکه من و تو با همیم

    خدا رو دوست دارم که می دونه ما عاشق همیم...

    خدایا دوستت دارم

  5. #345
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    خدایا!
    به من زیستنی عطا کن که در لحظه ی مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است، حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم،
    خدایا!
    تو چگونه زیستن را به من بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم آموخت.
    خدایا!
    رحمتی کن تا ایمان نام و نان برایم نیاورد و قوتم بخش که نانم را و حتی نامم را در خطر ایمانم افکنم .
    خدایا!
    مگذار که ایمانم به اسلام و عشقم به خاندان پیامبر مرا با کسبه ی دین با حمله ی تعصب و عمله ی ارتجاع هم آواز کند.
    خدایا!
    مرا از این فاجعه ی پلید مصلحت پرستی که چون همه کس گیر شده است وقاحتش از یاد رفته و بیماری شده است که از فرط عمومیتش هر که از آن سالم مانده باشد بیمار می نماید مصون بدار تا به رعایت مصلحت حقیقت را ذبح شرعی نکنم.

  6. #346
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    اگر تنهاترين تنهاها شوم باز خدا هست او جانشين همه نداشتن هاست نفرين ها و آفرين ها بي ثمر است اگر تمامي خلق گرگهاي هار شوند و از آسمان هول و کينه بر سرم بارد تو مهربان جاودان آسيب نا پذير من هستي اي پناهگاه ابدي تو مي تواني جانشين همه بي پناهي ها شوي.

  7. #347
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    گاه كه نسيم نوازشگر وعاشقانه موهايت راچنگ مي زند

    گاه كه آفتاب صبح، چشم وروي تورابوسه مي زند

    گاه كه غروب تلخي غمي گنگ بردلت مي نهد لحظه ي وداع

    وگاه كه تودست ودلت مي لرزد ازعشق

    اوهست واحساسش مي كني حتي اگرهيچ دليلي براي بودنش نباشد

    خدارامي گويم

  8. #348
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    نمی خواهم خدايم بيكران باشد

    نمی خواهم عظيم و قادر و رحمان

    نمی خواهم كه باشد اين چنين آخر

    خدا را لمس بايد كرد.

    نگو كفر است


    خدا را می توان در باوری جا داد

    كه در احساس و ايمان غوطه ور باشد

    خدا را می توان بوئيد

    و اين احساس شيرينی است

    نگو كفر است


    كه كفر اين است

    كه ما از بيكران مهربانيها

    برای خود

    خدايی لامكان و بی نشان سازيم

    خدا را در زمين و آسمان جستن

    ندارد سودی ای آدم

    تو بايد عاشقش باشی

    و بايد گوش بسپاری

    به بانگ هستی و عالم

    كه در هر خانه ای آخر خدائی هست

    نگو كفر است


    اگر من كافرم، باشد

    نمی خواهم خدایا زاهدی چون ديگران باشم

    نمی خواهم خدايم را

    به قديسی بدل سازم

    كه ترسی باشد از او در دل و جانم

    نگو كفر است


    كه سوگند ياد كردم من

    به خاك و آب و آتش بارها ای دوست

    خدا زيباترين معشوق انسانهاست

    خدا را نيست همزادی

    كه او يكتاترين

    عاشق ترين

    معبود انسانهاست.

  9. #349
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    اي آفريدگار


    ديگر به سرد مهري خاكسترم مبين

    امشب صفاي آبم و گرماي آتشم

    امشب به روي توست دو چشم نياز من

    امشب به سوي توست نيايشم

    امشب ستاره ها همه در من چكيده اند

    سرب مذاب پر شده در كاسه سرم

    هر قطره اي ز خون تنم شعله مي كشد

    من آتش روانم ،من آتش ترم

    امشب به پارسايي خود دل نهاده ام

    اي آفتاب وسوسه در من غروب كن

    آن رودخانه ام كه تهي مانده ام زآب

    آه اي شب بزرگ! تو در من رسوب كن

  10. #350
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    بار الها...
    اگر شعرم را طلعت و طلوعي است،
    در پرتو مهر توست و سرسبزي خوشه هايش
    به لطف باران هدايت و حمايت تو.

    پس كمكم كن كه سخت محتاجم به كمك و عنايت تو .

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •