تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 35 از 638 اولاول ... 253132333435363738394585135535 ... آخرآخر
نمايش نتايج 341 به 350 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #341
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    بگو براي تپيدن چقدر بايد داد؟
    براي خوب دويدن چقدر بايد داد؟
    به بارگاه خدا مي برند روح مرا
    براي دير رسيدن چقدر بايد داد؟
    درون گور، خودم را به چشم مي بينم
    در آرزوي نديدن چقدر بايد داد؟
    مرا از اين قفس زندگي رها نكنيد
    به خاطر نپريدن چقدر بايد داد؟


    نغمه رضایی

  2. #342
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دو دلم: اول خط نام خدا بنويسم

    يا كه رندي كنم و اسم تو را بنويسم!

    همه "يك" گفتم و دينم همه "يكتايي" بود

    با كدامين قلم امروز دو تا بنويسم؟

    اي كه با حرف تو هر مساله‌اي حل شدني‌ست

    به خدا خود تو بگو، نام كه را بنويسم؟

    ***

    صاحب قبله و قبله، دو عزيزند، ولي

    خوش‌تر آن است من از قبله‌نما بنويسم!

    آسمان، مثل تو احساس مرا درك نكرد:

    باز غم‌نامه، به بيگانه چرا بنويسم؟

    تا به كي زير چنين سقف سياه و سنگين

    قصه‌ي درد، به اميد دوا بنويسم؟

    ***

    قلمم، جوهرش از جوش و جراحت، جاري‌ست

    پست باشم كه پي نان و نوا بنويسم

    بارها، قصد خطر كردم و گفتي: ننويس!

    پس من اين بغض فروخورده كجا بنويسم؟

    ***

    بعد يك عمر، ببين، دست و دلم مي‌لرزد

    كه "من" و "تو" به هم آميزم و "ما" بنويسم

    "من" و "تو" چون تن و جان‌اند، مخواه و مگذر

    اين دو را، باز همين‌طور، جدا بنويسم!

    شعر من، با تو پر از شادي و شيرين‌كامي‌ست

    باز، حتا، اگر از سوگ و عزا بنويسم

    با تو از حركت دستم بركت مي‌بارد

    فرق هم نيست؛ چه نفرين چه دعا بفرستم!

    از نگاهت، به رويم، پنجره‌اي را بگشا

    تا در آن منظره‌ي روح‌گشا بنويسم

    تيغ و تشباد، هم از ريشه نخواهد خشكاند

    غزلي را كه در آن حال و هوا بنويسم

    عشق، آن روز كه اين لوح و قلم دستم داد

    گفت:هر شب غزل چشم شما بنويسم !






    "غزل خليل ذكاوت"

  3. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  4. #343
    پروفشنال negar20's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    ‏Tehran
    پست ها
    574

    پيش فرض

    در جايگاه تنگ فراموشي
    در خواب سرد زنگ
    فرو بودم
    دستي مرا کشيد
    با خون خصم
    دستي مرا جلا داد
    من
    شمشير باستاني شرقم
    اصحاب آفتاب بر قبضه‌ي قديمي من کندند:
    «ياران مصطفي
    شمشير زرنگار
    حمايل نمي‌کنند...»
    من
    شمشير باستاني شرقم:
    پرورده‌ي مصاف
    بي‌زار از غلاف!

    سيد حسن حسيني

  5. #344
    پروفشنال doyenboof's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    594

    پيش فرض

    فرشته محبوبم

    پس کی تو را خواهم دید
    این دقایق چشم در راه آمدنت هستم

    تا تو به دیدار من بیایی
    این ساعتهای زشت

    چقدر کند حرکت می کنند
    بالهایت را باز کن و به کنارم بنشین

    آن لحظه که با تمام وجودم
    تو را فریاد خواهم زد!

    فرشته مرگم من سالهاست در انتظارت چشم در راهم
    روزهاست که به یادت هستم


    Boof6260

  6. #345
    حـــــرفـه ای wordist's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    ‡‡‡ Icy Heart ‡‡‡
    پست ها
    7,604

    پيش فرض

    میبوسمت ! به دور از چشم کسانی که امروزه ، خواستن را به اندازه توانستن حقیر کرده اند و این گناه نا بخشوده را پنهان از چشم داروغه های حلال و حرام به پاک ترین حادثه زندگیم، بدل میسازم و رویایت از آن من خواهد شد به دور از چشم داروغه های حلال و حرام

    هر چه تردید شد عشق به پایان نرسید
    ماه در مهر تو محصور شد آبان نرسید
    می شکستند دلم را که مرا ابری تر ...
    ابرها هم متراکم شد و طوفان نرسید
    باد هی بال کبوتر به حیاتم آورد
    نامه های تو ولی از تو چه پنهان نرسید
    مشهد عشق تو را صحن دلم می طلبد
    چشم من اما به خراسان نرسید
    چمدان سفر از حسرت دیدار تو پر
    مثل هر روز قطار آمد و مهمان نرسید
    همسفر ٬ باز بگو راه کمی طولانیست
    عاقبت مرد تو در نم نم باران نرسید
    سلام دوست عزيز جناب kar1591

    شعرهاي قشنگي بودن ولي در اين مصرع به نظرم يه نقص وجود داره اگه ميتوني ويرايش كن

    مرسي

    چشم من اما به خراسان نرسید
    موفق و مسرور باشي

  7. #346
    آخر فروم باز kar1591's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    ساوالان
    پست ها
    1,329

    پيش فرض

    این عشق نیست،فاجعه ی قرن آهن است

    من بودنی که عاقبتش نیست بودن است

    حالا به حرف های غریبت رسیده ام

    فهمیده ام که خوب تو را بد شنیده ام

    حق با تو بود از غم غربت شکسته ام

    بگذار صادقانه بگویم، که خسته ام

    بیزارم از تمام رفیقان نارفیق

    این ها چقدر فاصله دارند تا رفیق

    من را به ابتذال نبودن کشانده اند

    روح مرا به مسند پوچی نشانده اند

    تا این برادران ریا کار زنده اند

    این گرگ سیرتان جفا کار زنده اند

    یعقوب درد می کشد و کور می شود

    یوسف همیشه وصله ی ناجور می شود

    اینجا نقاب شیر به کفتار می زنند

    منصور را هر آینه بر دار می زنند

    اینجا کسی برای کسی کس نمی شود

    حتّی عقاب در خور کرکس نمی شود

    جایی که سهم مرد به جز تازیانه نیست

    حق با تو بود ماندنمان عاقلانه نیست

    ما می رویم چون دلمان جای دیگر است

    ما می رویم هر که بماند مخیّر است

    ما می رویم گر چه ز الطاف دوستان

    بر جای جای پیکرمان زخم خنجر است

    دل خوش نمی کنیم به عثمان و مذهبش

    در دین ما ملاک مسلمان ابوذر است

    ما می رویم مقصدمان نامشخّص است

    هر جا رویم بی شک از این شهر بهتر است

    از سادگی ست گر به کسی تکیه کرده ایم

    این جا که گرگ با سگ گلّه برادر است

    ما می رویم ماندن با درد فاجعه است

    در عرف ما نشستن یک مرد فاجعه است

    دیریست رفته اند امیران قافله

    ما مانده ایم ، قافله پیران قافله

    اینجا دگر چه باب منو پای لنگ نیست

    باید شتاب کرد مجال درنگ نیست

    بر درب آفتاب پی باج می رویم

    ما هم بدون بال به معراج می رویم



  8. #347
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    امروز

    كه از تو دورم ....

    صداي تيك تيك ساعت

    همانند

    عمري دراز مي گذرد

    و من ....

    در خيال رويايي تو...

    در ميان عقربه ها گم شده ام .... حيرانم و دلتنگ ....

    كاش...

    زمان زود مي گذشت ....

    تا تو در كنارم باشي ...

  9. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #348
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    پرینترم دیوانه شده
    هر چه پرینت می‌فرستم
    تنها شعر پرینت می‌کند
    فرمان شعر را
    هزار بار پاک کرده‌ام
    کنسل کرده‌ام
    ولی
    باز
    شعر پرینت می‌کند
    بیچاره پرینتر
    سیمش را می‌کشم از برق
    می‌زنم به شانه‌اش
    کمی بخواب
    من هم جای تو بودم
    می‌مردم و
    اخبار روز را
    پرینت نمی‌گرفتم

  11. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #349
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    یک بسته‌ی پستی‌ام

    آدرس فرستنده و گیرنده‌ام پاک شده‌است

    از این سو به آن سو

    مردم کمی نگاهم می‌کنند

    شانه بالا می‌اندازند

    سپاس گزاری می‌کنم

    آهسته برمی‌گردم



    مادر همیشه می‌گوید

    هنگام تولد

    روی پیشانی‌ی من نوشته بود :

    با احتیاط !
    شکستنی‌ست

  13. #350
    پروفشنال cityslicker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زیر همین سقف خاکستری
    پست ها
    803

    پيش فرض

    صبر کن عشق زمینگیر شود بعد برو

    یا دل از دیدن تو سیر شود بعد برو
    ای کبوتر به کجا قدری رگرتاب بیار
    آسمان بای برت بیر شود بعد برو
    تو اگر گوچ کنی بغضی گلو میشکند
    صبر کن گریه به زنجیر شود بعد برو
    خواب دیدی شبی از راه سوارت آمد

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •