آداب معاشرت

[7seas]

آقا بعضی وقت ها دوست میاد دنبالم اگه جایی کار داشته باشم باید کارمو ول کنم
چی میتونم بهش بگم که فلانی من کار دارم شرمنده یه وقت دیگه بیا! این خوبه؟

خوب چون میگید تکرار میشه، دفعه بعد ازش بخواهید قبلا با شما هماهنگی کنه.
به بهونه یه کار مهم تر ( خرید خونه ، دانشگاه، تعمیر و یا خرابی ماشین قرار کاری و یا حتی دکتر)سعی کنید رفتن تون رو کنسل کنید.(البته تو این مورد دروغ نگید چون طرف بفهمه، هم برای خودتون بده و هم جمع کردنش سخته)
سعی کنید مواقع بیرون رفتن اون هم در مواقعی که قبلا بهش گفته بودید کار دارید خودتون رو کلافه نشون بدید، وبال گردنش باشد تا یه همراه. رو دست طرف خرج بیندازید کافی شاپ، پیتزا .

[7seas]

آقا بعضی وقت ها دوست میاد دنبالم اگه جایی کار داشته باشم باید کارمو ول کنم
چی میتونم بهش بگم که فلانی من کار دارم شرمنده یه وقت دیگه بیا! این خوبه؟

خوب چون میگید تکرار میشه، دفعه بعد ازش بخواهید قبلا با شما هماهنگی کنه.
به بهونه یه کار مهم تر ( خرید خونه ، دانشگاه، تعمیر و یا خرابی ماشین قرار کاری و یا حتی دکتر)سعی کنید رفتن تون رو کنسل کنید.(البته تو این مورد دروغ نگید چون طرف بفهمه، هم برای خودتون بده و هم جمع کردنش سخته)
سعی کنید مواقع بیرون رفتن اون هم در مواقعی که قبلا بهش گفته بودید کار دارید خودتون رو کلافه نشون بدید، وبال گردنش باشد تا یه همراه. رو دست طرف خرج بیندازید کافی شاپ، پیتزا .

[iranch]

درود
زنگ زدم به یک جا، گفت حضوری بیائید تا رسیدگی کنیم
بخواهیم مودبانه بگیم
باید بگم پیش کی مراجعه کنم؟

[farzad02]

درود
زنگ زدم به یک جا، گفت حضوری بیائید تا رسیدگی کنیم
بخواهیم مودبانه بگیم
باید بگم پیش کی مراجعه کنم؟

سلام

مثلا بگو
خود شما رسیدگی می کنید؟آقای؟ خانم؟ واحد؟ طبقه؟

اگر هم گفت نه بگو
مسئول رسیدگی چه کسی هست؟ کدوم واحد؟ طبقه؟

خیلی سخت نگیر

[7seas]

درود
زنگ زدم به یک جا، گفت حضوری بیائید تا رسیدگی کنیم
بخواهیم مودبانه بگیم
باید بگم پیش کی مراجعه کنم؟

معمولا از نگهبان ، اطلاعات و یا حتی آبدارچی ها هم میتونی با گفتن مشکل و یا درخواست (البته خلاصه) به اونها، بپرسی که به کجا و به کی مراجعه کنید!

[سرهنگ معمر قذافی]

چه اجباری ـه در تاکسی طوری شرایط رو بچینم که در صندلی عقب بین دو خانم قرار نگیرم که مبادا موذب شوند:/


بارها پیش آمده که خانم ها در 99% مواقع حاظر نیستن بین دو آقا بنشینند ولی من امروز که بین دوخانم نشستن کل تاکسی متعجب بودن/

[Erfan.]

دوستان اگر شما مهندس نباشید اما مدام مهندس صداتون بزنن چه میکنید؟
خیلی حس بدیه راستش مخصوصا یکی اون وسط باشه بدونه مدرک تحصیلیت مهندسی نیست!

دکترم نشدیم

مى تونيد بگيد رشته تحصيليتون، مهندسى نبوده و مهندس نيستيد.

[1376MAXIMUM]

چه اجباری ـه در تاکسی طوری شرایط رو بچینم که در صندلی عقب بین دو خانم قرار نگیرم که مبادا موذب شوند:/


بارها پیش آمده که خانم ها در 99% مواقع حاظر نیستن بین دو آقا بنشینند ولی من امروز که بین دوخانم نشستن کل تاکسی متعجب بودن/

منم هنوز نفهمیدم چرا نباید دختر و پسر کنار هم حتی بشینن مثلا تو اتوبوس های دانشگاه یا کلا دختر پسر جدان یا این که خیلی خیلی سخت بشه شرایط کنار هم میشینن در حالی که وقتی هم میشینن هیچ اتفاقی نمیوفته هر دو نفر کار خودشونو میکنن کاری هم به هم ندارن حتی حرفم نمیزنن با هم
مثلا سلف هم جداست راهشون حتی رودیشونم فرق داره تو کلاس خا فقط قاطی میشینن
کلا هممون به حرف مخالف این چیزاییم ولی هممون همه این حرف ها رو رعایت هم میکنیم و اکثر اوقات ادم میبینه خوب بقیه رعایت میکنن مجبوره رعایت کنه
یکی از استادا بهمون میگفت تو دانشگاه علاوه بر چیزایی که مربوط به رشتتون یاد میگیرید کم کم یاد میگیرید چطوری مثلا با دختر حرف بزنید و چطوری باهاشون رفتار کنید این در مورد دختر ها هم صادقه و اونا هم همین وضعیت رو دارن
همه همه این داستان ها رو میدونن ول همه هم همون رفتار قبلی رو اجرا میکنن

[سرهنگ معمر قذافی]

منم هنوز نفهمیدم چرا نباید دختر و پسر کنار هم حتی بشینن مثلا تو اتوبوس های دانشگاه یا کلا دختر پسر جدان یا این که خیلی خیلی سخت بشه شرایط کنار هم میشینن در حالی که وقتی هم میشینن هیچ اتفاقی نمیوفته هر دو نفر کار خودشونو میکنن کاری هم به هم ندارن حتی حرفم نمیزنن با هم
مثلا سلف هم جداست راهشون حتی رودیشونم فرق داره تو کلاس خا فقط قاطی میشینن
کلا هممون به حرف مخالف این چیزاییم ولی هممون همه این حرف ها رو رعایت هم میکنیم و اکثر اوقات ادم میبینه خوب بقیه رعایت میکنن مجبوره رعایت کنه
یکی از استادا بهمون میگفت تو دانشگاه علاوه بر چیزایی که مربوط به رشتتون یاد میگیرید کم کم یاد میگیرید چطوری مثلا با دختر حرف بزنید و چطوری باهاشون رفتار کنید این در مورد دختر ها هم صادقه و اونا هم همین وضعیت رو دارن
همه همه این داستان ها رو میدونن ول همه هم همون رفتار قبلی رو اجرا میکنن

شما نمیدونی بنده هم نمیدونم قطعا افراد دیگر هم نمیدانند! پس کی میداند!


پ ن: یه کره ای اومده بود مترو (ایستگاه توپ خونه) این بنده خدا Over شده بود از دیدن تفکیک مذکر و مونث در مترو

- - - Updated - - -

منم هنوز نفهمیدم چرا نباید دختر و پسر کنار هم حتی بشینن مثلا تو اتوبوس های دانشگاه یا کلا دختر پسر جدان یا این که خیلی خیلی سخت بشه شرایط کنار هم میشینن در حالی که وقتی هم میشینن هیچ اتفاقی نمیوفته هر دو نفر کار خودشونو میکنن کاری هم به هم ندارن حتی حرفم نمیزنن با هم
مثلا سلف هم جداست راهشون حتی رودیشونم فرق داره تو کلاس خا فقط قاطی میشینن
کلا هممون به حرف مخالف این چیزاییم ولی هممون همه این حرف ها رو رعایت هم میکنیم و اکثر اوقات ادم میبینه خوب بقیه رعایت میکنن مجبوره رعایت کنه
یکی از استادا بهمون میگفت تو دانشگاه علاوه بر چیزایی که مربوط به رشتتون یاد میگیرید کم کم یاد میگیرید چطوری مثلا با دختر حرف بزنید و چطوری باهاشون رفتار کنید این در مورد دختر ها هم صادقه و اونا هم همین وضعیت رو دارن
همه همه این داستان ها رو میدونن ول همه هم همون رفتار قبلی رو اجرا میکنن

شما نمیدونی بنده هم نمیدونم قطعا افراد دیگر هم نمیدانند! پس کی میداند!


پ ن: یه کره ای اومده بود مترو (ایستگاه توپ خونه) این بنده خدا Over شده بود از دیدن تفکیک مذکر و مونث در مترو

[Public Enemy]

چند مدتی هستش به شدت احساس می کنم رفتار پدر مادرم در رابطه با اطرافیانشون بد شده . متاسفانه احساس می کنم دوست دارن خودشون رو بالاتر و باهوشتر از دیگران ببینند . البته شاید احساس من اینه شاید واقعیت چیز دیگه ای باشه .

به عنوان مثال دیروز پدرم اومده بود خونه ، با آب و تاب تعریف میکرد که با یکی از مشتریان که خانمم بوده جر و بحثش شده ! ظاهرا مشتری از ایشون خواسته براشون یه ایمیل بسازند پدرم فورا داد و بیداد راه انداخته که یعنی یه کار به این سادگی رو بلد نیستین و ... همه چی که مشخصه یه فرم پر می کنی یعنی همینم بلد نیستی ؟ ( حال جالبه پدر بنده تا به حال ایمیل نساخته یه ایمیل داره اونم من براش ساختم اگر بگم بیا از نو بساز نمی تونه ! )

حال شاید این یه مساله ی ساده بوده که به راحتی میشد از کنارش رد شد ، اما مشکل اینه که از این اتفاقات ساده که منجر به بحث و دعوا میشه در هفته بیش از دو بار اتفاق می افتن یعنی پدر مادر بنده در هفته بیش از دو بار از این داستانهای جدید منجر برای تعریف کردن دارن و همیشه طوری رفتار می کنند که حق با اوناست .
من موندم گناه مردم بدبخت چیه ؟

به نظر شما چه رفتاری با پدر مادرم بکنم که از این جر و بحث های الکی با مردم دست بردارند . وقتی میان خونه تعریف می کنند اعصابم به هم میریزه