یکی از سایت های فعال در زمینه ترجمه برای تمام زبان ها
http://www.cucumis.org/translation_48_w/
مترجم دارد
درکل سایت خیلی خوبی هست
![]()
یکی از سایت های فعال در زمینه ترجمه برای تمام زبان ها
http://www.cucumis.org/translation_48_w/
مترجم دارد
درکل سایت خیلی خوبی هست
![]()
سلام
ببخشید من متن میخواستم ترجمه کنم ولی دیدم هر یه پاراگراف چندساعت طول میکشه ...
برای دانشگاه ....
میخواستم بدونم کسی 4 صفحه متن علمی ترجمه شده نداره ؟
ممنون
بستگی به کاربرد داره و لزوما یکی از دیگری بهتر و رایج تر نیست ... job یعنی یه کاری که بخاطر انجامش پول می گیری (دستمزد) ؛ occupation یعنی کاری واسه گذران زندگی ات می کنی و معمولا بخاطرش آموزش دیدی ... مثلا آرشیتکت بودن بیشتر یه occupation هستش تا یه jobنوشته شده توسط mohammad.clergyman [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
occupation بلندمدت تره ... job می تونه موقتی باشه (یه job توی فلان مغازه پیدا کردم) ... در همین راستا واژه career بیشتر به occupation نزدیکه تا job ...
حرف دوستمون در مورد فرمال بودن occupation درسته ... ولی این یه واقعیته که اساسا تفاوت خاصی ندارن و در 90% موارد بجای هم بکار میرن ..
می شه بگین رشتتون چیه من کامپیوتر چند تایی دارم (خودم کامیوترم)
در ضمن دوستان کسی معنی لغت "همرفتی" به انگلیسی رو می دونه ؟ . این یه لغت فیزیکیه .
ممنون.
convection میشه همرفت (یا همرفتی در حالت اسمی !)
convective هم حالت صفتی ! مثلاً Convective Turbulence(تلاطم همرفتی)
با سلام بر همگی
از دوستانیکه علاقه-حوصله و فرصت ترجمه دارند لطفا زحمت ترجمهء این متن را بکشند تا کمکی باشد برای بنده چون تعداد متونی که باید ترجمه کنم کم نیست و استفاده از ترجمهء اهل فن نیز یک برتری می باشد.
متشکرم
Be patient
This is a true story which happened in the States. A man came out of his home to admire his new truck. To his puzzlement, his three-year-old son was happily hammering dents into the shiny paint of the truck. The man ran to his son, knocked him away, hammered the little boy's hands into pulp as punishment. When the father calmed down, he rushed his son to the hospital.
Although the doctor tried desperately to save the crushed bones, he finally had to amputate the fingers from both the boy's hands. When the boy woke up from the surgery & saw his bandaged stubs, he innocently said, "Daddy, I'm sorry about your truck." Then he asked, "but when are my fingers going to grow back?" The father went home & committed suicide.
Think about this story the next time someone steps on your feet or u wish to take revenge. Think first before u lose your patience with someone u love. Trucks can be repaired.. Broken bones & hurt feelings often can't. Too often we fail to recognize the difference between the person and the performance. We forget that forgiveness is greater than revenge. People make mistakes. We are allowed to make mistakes. But the actions we take while in a rage will haunt us forever.
سلام
آقا احسان حالا نمی شه متن علمی نباشه !و بجای چهار صفحه چهار متن یک صفحه ای باشه!
اگه می شه به این آدرس مراجعه کنید و متون ترجمه شده که آخرین و بروز ترین متون هستند که کافیه رو "ادامه مطلب " کلیک کنید و اگه خواستید کپی کنید که اتفاقا ممکن استادتون هم خوششون بیاد !
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Last edited by olinda; 02-06-2008 at 11:56.
تشکر از شما دوست عزیز
رشته من ICT هست .... زیاد مربوط به رشته نیست آزاده و عمومی ....
مثلاَ ویتامین a هم باشه قبوله ....
شما لیستتون رو همراه با صفحه هاش رو بگید ....
باز هم تشکر ...
سلام دوست عزیز ...
از شما هم تشکر میکنم ...
والا هرچی باشه .... شعر ....ولی کمتر از 4 صفحه نمیگیره ....
سایت رو هم میگردم .... تشکر از لطف شما
----------------------------------------------------------------------------
من با مترجم متنی رو که پیدا کردم رو به این صورت ترجمه کردم ولی جمله بندی بدی داره و بد هم ترجمه شده .... اگر کسی وقت و حوصله ش رو داره ...... من هم از خجالتش یه جوری بیرون میام ....
نمونه :
متن اصلی :
با تشکر فراوانکد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Last edited by ehsan_2; 02-06-2008 at 12:28.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)