تبلیغات :
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 346 از 638 اولاول ... 246296336342343344345346347348349350356396446 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,451 به 3,460 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #3451
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    آنقدر رسم وفا مرده
    که می ترسم روزی اگر لیلی
    زنده گردد
    یادی ز مجنون نکند .

  2. 3 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #3452
    داره خودمونی میشه Ali sepehri's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    محل سكونت
    زير آسمان خدا
    پست ها
    143

    پيش فرض

    وقتي كه شانه هايم
    در زير بار حادثه مي‌خواست بشكند
    يك لحظه از خاطر پريشان من گذشت
    " بر شانه هاي تو "
    بر شانه‌هاي تو
    مي‌شد اگر سري بگـذارم
    و اين بغض درد را
    از تنگـناي سينه برآرم به هاي هاي
    آن جان پناه مهر
    شايد كه مي‌توانست
    از بار اين مصيبت سنگـين آسوده‌ام كند.


  4. 2 کاربر از Ali sepehri بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3453
    داره خودمونی میشه Ali sepehri's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    محل سكونت
    زير آسمان خدا
    پست ها
    143

    پيش فرض

    مادرم پنجره را دوست نداشت...
    با وجودي كه بهار
    از همين پنجره مي‌آمد و
    مهمان دل ما مي‌شد

    مادرم پنجره را دوست نداشت...
    با وجودي كه همين پنجره بود
    كه به ما مژده باز آمدن چلچله ها را مي‌داد

    مادرم مي‌ترسيد...
    مادرم مي‌ترسيد..
    كه لحاف نيمه شب
    از روي خواهر كوچك من پس برود

    يا كه وقتي باران مي‌بارد
    گوشه قالي ما تر بشود

    هر زمستان سرما
    روي پيشاني مادر
    خطي از غم مي‌كاشت
    پنجره شيشه نداشت.. .

  6. #3454
    داره خودمونی میشه Ali sepehri's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    محل سكونت
    زير آسمان خدا
    پست ها
    143

    پيش فرض

    بيا با هم بخوانيم
    شكوه لحظه‌ها را
    بيا با هم ببينيم
    سكوت ياسها را
    بيا باهم بخنديم
    وفاي بي‌وفا را
    بيا با هم بگرييم
    شكست لاله‌ها را
    بيا با هم بلرزيم
    شروع بادها را
    بيا با هم بسازيم
    تمام سازها را
    بيا با هم بغريم
    تمام دردها را
    بيا با هم هميشه
    به هم عاشق بمانيم
    بيا به حرمت عشق
    من و تو ، ما بمانيم
    چرا كه بي‌تو من هم
    نگاهي سرد دارم
    دلي پر درد دارم
    بيا باهم بمانيم

  7. #3455
    داره خودمونی میشه Ali sepehri's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    محل سكونت
    زير آسمان خدا
    پست ها
    143

    پيش فرض

    نيمه‌شب بود و ... غمي تازه نفس
    ره خوابم زد و... ماندم بيدار
    ريخت از پرتو لرزنده شمع؛
    سايه‌ي دسته گلي بر ديوار.

    همه گل بود... ولي روح نداشت!
    سايه‌اي مضطرب و لرزان بود...
    چهره‌اي سرد و غم‌انگيز و... سياه
    گوئيا مرده‌ي سرگردان بود.

    شمع خاموش شد از تندي باد
    اثر از سايه به ديوار نماند
    كس نپرسيد: كجا رفت؟ كه بود؟
    كه دمي چند در اينجا گذراند!

    اين منم خسته در اين كلبه‌ي تنگ
    جسم درمانده‌ام از روح جداست
    من اگر سايه‌ي خويشم يا رب...
    روح آواره‌ي من كيست؟ كجاست؟

  8. #3456
    اگه نباشه جاش خالی می مونه .::. RoNikA .::.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    p30world
    پست ها
    271

    پيش فرض

    زخم ظريف عقربه در من بود
    وقتي كه دايره كامل شد
    معماري بيابان
    همراه با روايت عقربه تكرار شد
    من با خيال و عقربه مخلوط بودم
    و عقربه
    بر روي يك بيابان
    بيابان ديگري مي ساخت

  9. #3457
    اگه نباشه جاش خالی می مونه .::. RoNikA .::.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    p30world
    پست ها
    271

    پيش فرض

    احساس من
    همچون اقیانوسی است
    با افت و خیز بی امان امواجش
    جان من بلدرچینی است با بالهای شکسته
    او رنج می کشد
    وقتی انبوه پرندگان را بر سینه ی آسمان در پرواز می بیند
    او نمی تواند چون آنان باشد
    اما او نیز
    همچون پرندگان دیگر
    از سکوت شب و طلوع سپیده
    از پرتو آفتاب
    و از زیبایی دره ها
    لذت می برد ...

  10. 4 کاربر از .::. RoNikA .::. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #3458
    اگه نباشه جاش خالی می مونه .::. RoNikA .::.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    p30world
    پست ها
    271

    پيش فرض

    تمام گذشته ی من
    چند نقطه شد

    که نویسندگانش
    در انتهای نوشته میگذارند...

  12. 11 کاربر از .::. RoNikA .::. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #3459
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    می خواستم غولی باشم

    مگر فردا را

    بر شانه های من

    به تماشا بنشینید

    حال

    تنهایی من غولی ست

    نشسته بر شانه هایم…

  14. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #3460
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    با خود فکر می‌کنم

    عاقبت این ماجرای ما

    به کجا منتهی خواهد شد

    ماجرای من و این وَهم

    که مرزِ میان کابوس و رویاهایم را درهم ریخته‌است



    مهی فراگرفته بیرون و درونم را

    نه می‌گذارد که ببینم خود را

    نه چشم‌اندازِ پیرامونم را



    فرو خواهد نشست

    می‌دانم

    فرو خواهد نشست



    با خود فکر می‌کنم

    در خالیِ بی‌مرزِ بعد از آن

    دیگر چه مانده برایم

    که ببینم

  16. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •