وقت خریدن لباس های پاییزی دقت کنید :
لباس هایی با جیبهای بزرگ به اندازه ی دو دست !
شاید همین پاییز عاشق شُدید . . .
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
[ + افزودن آگهی متنی جدید ]
وقت خریدن لباس های پاییزی دقت کنید :
لباس هایی با جیبهای بزرگ به اندازه ی دو دست !
شاید همین پاییز عاشق شُدید . . .
Last edited by Lady parisa; 26-09-2011 at 08:34.
پاییز مرا عاشق می کند
باران عاشق تر . . .
...بیا و ببین این باران پاییزی با من چه می کند!
این معجزه ی توست
که اگر روی فـرش هم باشم
تو با یک بوسه
مرا به عـرش خواهی برد ...
معرفت جاه و مقام نیست به هر کس ندهند
معرفت راه و مرامیست که به هرکس ندهند
معرفت عشق خدائیست به هر نفس ندهند
معرفت بذر نشکفته عشقیست به نا رس ندهند
معرفت علمیست که شناسد کس ز ناکس
این علم گرانرا در عالم عرفان به ناکس ندهند
=======
تقدیم به همه دوستای بامعرفتم تو پی سی
برای یک مرد خیلی سخته که یاد بگیره نمی تونه کاری بکنه
اون دوست داره که دنیاشو عوض کنه
کجاست سرزمین من کجاست دنیای من
من کجا می تونم احساس آرامش بکنم
چرا روزها گرمی بعد از طلوع خورشید
از ته دل زیبایی رو احساس می کنی
که این احساس مال من بود
حرف بزن در مورد ارامشی که تو اسمونه
من کجا می تونم ستاره خودمو پیدا کنم
زندگی من برای توست
من دوستت دارم زیرا
تو رویای زندگی من هستی برای پریدن
سرزمین من کجاست دنیای من کجاست
در باره آرامشی که تو اسمونه با من حرف بزن
من می خوام با خدا حرف بزنم
من دوستت دارم زیرا
تو رویای من هستی
من تو را دوست دارم
سروده شده توسط بروسلی فروم پی سی
مـهـربـانـي تـا کـــــــي ؟؟
بـگـذار سـخـت باشم و سـرد !!
بـاران کـه بـاريــد... چـتـر بـگـيـرم و چـکـمـه!!!
...
خـورشـيـد کـه تـابـيـد... پـنـجـره ببـندم و تـاريـک !!!
اشـک کـه آمـد... دسـتـمـالـي بـردارم و خـشـک !!!
او کـه رفـت،
نـيـشخـنـدي بـزنـم و سـوت..
غــبار انـــدوه را نادیده بگیـــر
کمی آن سوتر ..
مـن هنــــــــــوز همـــ
لبخنـــــد می زنمـــ ..
من دیگه یار نمی خوام
دل بیمار نمی خوام
دلبر و دلدار نمی خوام
دل دیگه باید تنها بشه
دیوونه باید دانا بشه
گفت و گو آیین درویشی نبود
ور نه با تو ماجراها داشتیم
شیوه چشمت فریب جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
نمدانم این آشوب که در درونم است
و مرا همچون آتشی از درون میسوزاند
از برای نبودن دستانش در دستانم است
یا بودن خاطراتش در جان و روحم
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)
قوانين ايجاد تاپيک در انجمن
