تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 342 از 469 اولاول ... 242292332338339340341342343344345346352392442 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,411 به 3,420 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #3411
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sourena_8888's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    260

    پيش فرض

    یه سوتی P30worldی:

    تو پروفایل یکی از دوستان اومدم به طنز بنویسم: مشتکرم
    نوشتم مشترکم

  2. #3412
    پروفشنال Meisam Khan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    616

    پيش فرض

    یه سوتی P30worldی:

    تو پروفایل یکی از دوستان اومدم به طنز بنویسم: مشتکرم
    نوشتم مشترکم
    همين الان هم كه سوتي دادي
    متشكرم نه مشتكرم

  3. #3413
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    همين الان هم كه سوتي دادي
    متشكرم نه مشتكرم
    تو هم که سوتی دادی. نوشته به اومدم به طنز بنویسم.

    ولی خودمونیما راسته میگن اینجا یه کم یخ شده ولی عیبی نداره تو این گرمای تابستون و بی برقی میچسبه

  4. #3414
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    تو هم که سوتی دادی. نوشته به اومدم به طنز بنویسم.

    ولی خودمونیما راسته میگن اینجا یه کم یخ شده ولی عیبی نداره تو این گرمای تابستون و بی برقی میچسبه
    خودمم که سوتی دادم... " نوشته که اومدم به طنز بنویسم "

  5. #3415
    Banned
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    Teh
    پست ها
    279

    پيش فرض

    با دوستم دندون پزشكي رفته بوديم....اين دكتره آمپول و زد و رفت اونور تا اين ببيحس شه!
    بعد دكتره گفت چه خبر؟؟!
    منم گفتم لابد ميخواد حرف بزنم زودتر بيحس شه!..گفتم سلامتي!
    گفت خوبي؟
    مرسي ممنون
    چي كارا ميكني؟
    ... ؟!......دوستم روي صندلي از خنده پهن شد بود!
    برگشتم ديدم مرتيكه داره با تلفن حرف ميزنه!
    -----
    بگرديد ببينيد واسه فيلم نيست

  6. #3416
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    Ceaf.ir
    پست ها
    2,661

    پيش فرض


  7. #3417
    Banned
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    Teh
    پست ها
    279

    پيش فرض

    يه بار يه کافي نتي رفته بودم که اسم هر اتاقش رو با اسم گلها نام گذاري کرده مثل نسترن ،شقايق ،شب بو ….
    بعد که کارم تموم شد و داشتم پولش رو حساب مي کردم يه پسري اومد وگفتم يه سيستم مي خوام بعد منشي مغازه هم که يه دختري بود با صداي اروم گفت شب بو پسره درست متوجه نشد گفت چي ؟ دختره دوباره گفت شب بو ولي پسره باز متوجه نشد و با تعجب گفت : شب بيام؟ که اينبار دختره با صداي بلند گفت شب بو بشينيد . من که خيلي سعي کردم جلوي خنده ام رو بگيرم نتونستم و شروع کردم به خنديدن و پسره هم سرش رو انداخت پايين و رفت شب بياد نه ببخشيد رفت شب بو

  8. #3418
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    Ceaf.ir
    پست ها
    2,661

    پيش فرض


  9. #3419
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sourena_8888's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    260

    پيش فرض

    يه بار يه کافي نتي رفته بودم که اسم هر اتاقش رو با اسم گلها نام گذاري کرده مثل نسترن ،شقايق ،شب بو ….
    بعد که کارم تموم شد و داشتم پولش رو حساب مي کردم يه پسري اومد وگفتم يه سيستم مي خوام بعد منشي مغازه هم که يه دختري بود با صداي اروم گفت شب بو پسره درست متوجه نشد گفت چي ؟ دختره دوباره گفت شب بو ولي پسره باز متوجه نشد و با تعجب گفت : شب بيام؟ که اينبار دختره با صداي بلند گفت شب بو بشينيد . من که خيلي سعي کردم جلوي خنده ام رو بگيرم نتونستم و شروع کردم به خنديدن و پسره هم سرش رو انداخت پايين و رفت شب بياد نه ببخشيد رفت شب بو
    پسر رودم ریخت کف اتاق

  10. #3420
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    سلام بعد از مدتها با سریه جدید سوتی هام اومدم

    سر کلاس رانندگی داشتم درباره ی باطری ها حرف میزدم یعنی داشت از من سوال میکرد گفتم هر باطری 6 کانه داره که در خامیون بیشتره

    رفتم خونه دوستم اینا این دوستم دو تا برادر داره یکی کوچیکه اسمش مهدیه 4 سالشه یکی بزرگه اسمش امینه 21 سالشه بعد این دادش بزرگش انقد خشک و جدیه ما بهش میگیم دیوااار خونشون بووودم همه خونه بودن مامان و باباش ما تو اتاق بووودیم اومدم با صدای بلند صداا کنم بچه رو جای اینکه بگم مهدی بلند گفتم امیییییییین

    زن داداش من حامله اس یه روووز با داداشم میره سونو گرافی
    از اونور خواهرم میزنگه خونمون کسی نبووود من برمیدارم میگه مامان کجاست بابا کجاست همه رو جواب میدم میگه زهرا اینا چی شدن میگم زهرا رفته سزارین ( بچه اش هنوووز 3 ماهه)
    خواهرم اونور هول میکنه میگه سزارین واسه چی رفته میگم چیزی نیست که بابا سزارین همه میرن که آخرم نمیدونم چرا گوشی رو قطع کرد بعد زنگید گوشیه داداشم اون گفت رفتن سونو گرافی

    تو کلاس یه امتحان گرفت از بچه ها منم خیلی شادو خندون نمره مو گرفتم دیدم قبووول شدم بعد کناریم که یه خانوم مسن بووود گفت مبارک باشه گفتم بابا امتحان که چیزی نبووود هر کی قبووول نشه باید خیلی خنگ و احمق و ( حالا منم خوشحال 4 .5 تا یگه اضافه کردم)
    همون لحظه برگه ی زنه رو دادن قبووول نشده بووود
    و منم شرمنده

    گرمم شده بوود داغ کرده بووودم تند تند تو خونه میگشتم میگفتم این کولر کو؟؟؟ همه هم بهم میخندیدن میگفتن اووون بالا منم میگفتم اونو نمییگمم که کولر و میگم ( منظورم کنترل کولر بووود واسه خودم فکر میکردم کنترل رو میگم اما نمیگفتم )

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •