آسمانم... آسمانم ابری است ...
سنگی است... بی برف است و بی باران و بی آفتاب و بی نسیم...
بی رگبار و بی بهار و بی خزان... حتی...
آسمانم دور است... و پنهان... بی خورشید است و بی مهتاب...
آسمانم بی رنگ است و سرد... یخ می بندی اگر نگاهت در نگاهش تلاقی کند ...
سرد می شوی اگر نیم نگاهی به آن بیاندازی... پنهان شوی بهتر است... هر جا که می توانی...
چشمهایت را ببند... گوشهایت را بگیر... صدای قلبت را خفه کن... به هیچ چیز فکر نکن...
نه رویایی... نه گذشته ای... نه روز های طلایی... نه قلب آتش کشیده ای... نه آینده ای...
نه تویی... انگار که هرگز متولد نشده باشی...
فکر کن مرده ای... آخر مرده ای...
باورت نمی شود هنوز ؟