شعــر و احســاس ( چرک نویـس )

[Puneh.A]

مشت می‌کوبم بر در، پنجه می‌سایم بر پنجره‌ها،
من دچار خفقانم، خفقان.
من به تنگ آمده‌ام از همه چیز!
بگذارید هواری بزنم:
- آی!
با شما هستم!
این درها را باز کنید!
من به دنبال فضایی می‌گردم:
لب بامی، سر کویی، دل صحرایی
که در آنجا نفسی تازه کنم،
آه!
می‌خواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد!
من هوارم را سر خواهم داد!
چاره‌ی درد مرا باید این داد کند
از شما "خفته‌ی چند"!
چه کسی می‌آید با من فریاد کند؟

فریدون مشیری

[Puneh.A]

کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟
تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند ...
از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟!
وقتی کســی جایت آمد ...
دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟
تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند ....
میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه ......
فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !

و این است بازی باهــم بودن ... !!!


شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم / خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم
خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم / در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم

[Maryam j0on]

من و هزاران مورچه ی دیگر
که آن ها هم تصادفا شاعرند ؛
بر روی تلی از خاک به نام جهان
زندگی را در عوض شعرهایمان خریدیم ..

آن ها همه شعرهایشان را به من تقدیم کردند
و من ..

من هنوز در حسرت این معامله ی شکست خورده ام .. /.

[hamid_diablo]

نمیدانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس می شوند می گویند حساسیت فصلی است آری من به فصل فصل این دنیای بی تو حساسم

[Maryam j0on]

گلوله ای بین راهی ام

چطور توبه کنم ؟!

[raha bash]

چقــــــدر دیر می فهمیم
که زندگــــــی
همین روزهاییست که منتظــــر گذشتنش هســتیم




[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[sara_girl]

از عبور مکرر آب ِرود
صیقلی تر میشود سنگ میان آن
پس از عبور تو
زیباتر خواهم شد
از رنج رفتنت، بی گمان

[sara_girl]

زنـــבگـــــے

چــهـ اتـــفـــاق غــــم انــگــيــزی ســت

وقـــتــی تــنــــــــــــــهــــــايــــــــــــے ات

ســــال هــــا

از تــو بــــزرگــــتـــر بـــاشـــد !...

[Puneh.A]

راستش را بخواهی :


فاجعه ی رفتن "او" ؛


چیزی را تکان نداد !


من هنوز هم چای میخورم ،


قدم میزنم .... هستم !


اما ....


تلخ تر ؛


تنهاتر ،


بی اعتمادتر ... !!!

[vahidhgh]

من حتی به خدا هم نمیسپارمت
می ترسم
می ترسم که دامن خدا هم لکه دار کنی