با توجه به پست Steam و آشنائی با جناب آدم آستین واقعا باز به نظر من پرداختن به کلیت ماجرا (جدای از جزئیات) هم خالی از لطف نیست. در مورد سفر به ماه، UFO، پایانجهان و فراماسونها و پیشگوئیهائی مثل نوستراداموس ... همواره در کنار مطالب کوچکی که ولو درست هم باشه حجم عظیمی از مطالب مبتنی بر تئوریهای توطئه منتشر میشه. یکی از نکات مشترک در مورد این مباحث اینه که به استثناء موارد محدودی، اکثر این انتشارها بینام و با نام جعلی هستن(۱). تقریبا هیچ دانشمند تراز اولی (۲) ازین قضایا پشتیبانی نمیکنه. متاسفانه این مسائل توسط ضعف جامعهی علمی کشور هم تشدید میشه. هرچند این مسائل وسعت جهانی داره اما به درستی شبهعلم لقب گرفته و دانشمندان در سراسر دنیا بیشتر به تئوریپردازی و ساخت تکنولوژیها و علومی مشغولند که نتایج محسوس و پیشرفت عملی به دنبال دارند. درحالیکه بحث این دوستان فقط خروجیش حرف هست.
در واقع نکتهی دیگه همینه: شما هیچ خروجی ملموس تئوریک یا عملی ار نتایج بحثهای این عزیزان مشاهده نمیکنید جز تشکیک و به زیر سوال بردن مطالب به طور گسترده پذیرفته شدهی علمی اصولا این دوستان هیچگاه نتونستن مثلا بگن فن دانیکن، آدام آستین و ... این رو درست کردن این تئوری رو طرح کردند و چیزی به علم اضافه کردند البته وضعیت سواد این افراد گویای همه چیز هست. هرچقدر این مطلب از جذابیت و مقبولیت بیشتری برخوردار باشن ولع این دست از افراد برای تشکیک در آن بیشتر است. تفکر نقادانه بسیار مفید و سبب پیشرفت بوده و موتور اصلی علم بوده و هست و خواهد بود. اشکال کار این دسته از افراد باور به نتایج بعضا سطحی و نچندان پرداختهی خودشون هست. در حالیکه تفکر نقادانه ایجاب میکنه قبل از هرچیز این نقد متوجه باورها و تعصبات خود فرد باشه و اصولا فردی که تفکر نقادانه داره به راحتی به مطلبی باور و ایمان نمیاره و با قضایا به شکل بیطرف و کنجکاوانه برخورد میکنه و دنبال به کرسی نشاندن فرضیهی خود به هر قیمتی نیست و بیش و پیش از هرچیز راجع به کاستی و کمبود فرضیهی خودش فکر میکنه. توی پست قبلی هم گفتم تفکر شکاکانه و پارانوئیدی را نباید با تفکر نقادانه اشتباه گرفت تفاوت ایندو هم خیلی بارز و واضح هست چون جهتگیری متفاوت دارن. با اینحال تجربه نشان داده این تیپ از سایتها و فرومها که اکثر مفهوم منبع رو هم تنها در لینک دادن به یکدیگر خلاصه کردن عاری از یک لینک یا مرجع است که عقایدشون رو نقد کنه و طلبکارانه از طرف دیگر انتظار دارن سایت و رسانههایشان مملو از نظرات فاخر ایشان باشه.
همهی نظریات علمی از طریق جامعهی علمی به بحث گذاشته میشه و ملیونها دانشمندی که در جهان در این حیطه کار میکنند از این رویکرد استفاده میکنند. هر نظری بحث میشه بهش ایراد گرفتفه میشه و اگر از پس همهی اینا براومد پذیرفته میشه و بسته به عیار تحقیق در جامعهی مقبولیت پیدا میکنه. این رویکردی است که حداقل قدمتی ۱۰۰ ساله ولو بیشتر داره و یه رویکرد طبیعی و عقلانی هم هست. چرا دوستان شبهعلمی مستقیم پس از خیالپردازی سراغ رسانهی عمومی و مخاطب عام میرن؟ چرا نظریات به شکل علمی مطرح نمیشه؟ دلیل اول اینه که اصولا افرادی مثل فون دانیکن یا آدم آستین کوتاه اصولا زبان علم و نفهمیدن یعنی به زبان علم مجهز نیستند و با مش رجب سرکوچه فرقشون اینه که ایندو به ژست علم علاقه پیدا کردند یا شاید سودای پیامبری دارند. اکثر عقاید هم عوض اینکه نقدپذیر باشه به شکل باور و قطعی و ایمانی طرح میشند. دلیل رویکرد رسانهای و نه علمی هم هدف این افراد هست اصولا این افراد هیچ دیدی نسبت به علم ندارند که علم چی هست و مرزهای دانش به چی میگن. امر مهم برای اینها شهرت، ثروت یا برطرف کردن complexهای مختلف خودشون هست. خوشبختانه هر ادعای این افراد داشته باشند تنها یک حباب خواهد بود و چون زبان و هدف و پروسه و خود نظراتشون علمی نیست در علم هم جایگاهی ندارند. به همین خاطر مدتدار هستند و بعد از مدتی تاریخ مصرفشون میگذره.
Hoaxها پدیدهای تازه نیستند و به قدمت خود تاریخاند (۳). گاهی اوقات ما فرصت انجام تحقیق و بررسی همهجانبهی موضوع را نداریم و دانش ما اجازهی تحلیل همهی مطالب رو نمیده عقل و همان تفکر ناقد ایجاب میکنه که اگر قرار نیست در این زمینه غور کنیم پس به اجماع نظر دانشمندان اون حوزه اکتفاء کنیم عاقلانه هم همینه. طرفداران این تئوری (مثلا در همین مورد سفر به ماه) نمیتوانن یک دانشمند درست و حسابی در این حوزه از شرق تا غرب کرهی زمین رو برای پشتیبانی از این مباحث ارائه دهن چون لابد اون همه دانشمند با اون سوابق درخشان تحصیلی و علمی به اندازهی این افراد باهوش نیستند و شست و شوی مغزی شدهاند. به همین دلیل بخش اصلی جامعهی علمی که دانشمندان محقق در انستیتوهای تحقیقاتی و دانشگاههای تراز اول دنیا هستن عموما این ادعا ها رو بیپاسخ میگذارن. چون اصولا قرار بر یک کشف و تفکر نقادانه نیست قرار بر به زیر سوال بردن اوتوریتهی و باور حاکم هست. اصولا چه چیزی رو باید نقد کنن؟ وقتی مطلبی و نظریه ی از پایهای ترین تفکر علمی هم بیبهره است و فقط موضوعش شبهعلمی هست میشه با این پدیده برخورد کرد؟ تجربه هم نشان داده که در نهایت زمان به خوبی قضاوت کرده و سره و ناسره از پس پرده بیرون میاید (نمونههای قبلی).
خوشبختانه هرکس در وب فارسی در مورد سفر به ماه تحقیق کنه این تاپیک در صفحهی اول گوگل خود رو نشان میده. به همین خاطر برای ثبت در این تاپیک و همینطور معرفی برخی منابع مناسب که تا حدی به ادعاهاهای زنجیرهای و بیپایان مدعیان پاسخ دادند ( پس از پاسخ هر ادعا باز ادعای دیگر جایگزین می شود. ) در زیر معرفی میکنم.:
در وب فارسی تابحال مقالهای شیواتر و بهتر ازین مقاله در اینباره نخواندهام. بسیاری از مباحث این تاپیک هم در آن پاسخ داده شده:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ساید نجوم بد که توسط یک دکترای نجوم نوشته میشه و بسیار به این مسائل میپردازه:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
طبیعتا ویکیپدیای انگلیسی یکی از غنیترین دانشنامههاست و می تونید مطالبی بسیار فراتر ازین تاپیک را در اون جست و جو کنید (همینطور این صفحات معمولا رفرنسهای جالبی دارن)
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همینطور منبع زیر که بحثهای زیادی را در این مورد debunk کرده ;-)
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این صفحهی ویکیپدیا هم مطالب زیادی رو راجع به بحثهائی که در رابطه با عکسها میشه رو پوشش داده:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
البته موضوعی که راجع به سایههای +ها در این تاپیک مطرح شد در اینجا بررسی نشده. دلیلش هم مشخصه چون سطح توطئهپردازانی که بررسی شده کمی بالاتره;-)
پ.ن: در انتها توصیه میکنم یکبار هم که شده مقالهی پوریا ناظمی را که در آخر پینوشت (۳) آمده مطالعه بفرمائيد. بهرحال ما مملکتی هستیم که وزیر ارتباطاتش با زبان شبهعلم صحبت میکنه و خب این نشان عمق فاجعه در کشور ماست(۵). به قول پوریا ناظمی در جواب این همه زحمت در پاسخ به ادعائی که در نهایت راه به جائی نخواهد برد چرا باید خاموش نماند؟ یکی از دلایل به خوبی این مسئله رو روشن میکنه:
« برای من و بسیاری از دوستانم ترویج علم در ایران یک بازی و یک سرگرمی نیست. من فکر می کنم اگر راهی پیش روی کشور ما برای توسعه قرار داشته باشد از دل آگاهی میگذرد و ترویج علمی ضرورتی برای آگاه سازی جامعه است. من ترویج علم را فقط ابزاری برای افزایش آگاهی علمی نمی دانم بلکه از آن مهمتر آن را روشی برای توسعه و ترویج روش عمل علم و روش تفکر علمی می دانم. اگر این روش ها آموخته شود بدنه جامعه می تواند از آن در کاربردهای روزانه خود استفاده کند. ترویج علم ابزاری برای توسعه روش های کسب آگاهی هم هست. روشی برای توسعه محک و معیاری است که درست را از غلط و علم را از شبه علم تمیز داد. به همین دلیل باید دربرابر صداهایی که روند ترویج علم را با خطر مواجه می کنند تا حد امکان ایستاد. به خصوص اگر کسانی به واسطه موقعیتشان از برنامه ای که وظیفه اش ترویج علم است برای ترویج شبه علم بهره ببرند باید حتما کاری کرد. حتی اگر مخاطب آن چند میلیونی و مخاطب ما چند صد نفری باشد.»
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
امیدوارم این مسئله هم انگیزهای باشه برای دوستانی که ازین بحث خسته شدند و قصد ادامهی تاپیک رو ندارند.
(۱) به عنوان مثال در مبحث UFOها، مشهورتیرین سردمدار این قضیه فندانیکن است که گاه توسط طرفدارانش به عنوان باستانشناس یا دانشمند و ... معرفی شده در حالیکه در واقعیت وی تحصیلات ابتدائیش را در مدرسهی وابسته به کلیسا هم به پایان نرسانده و مهمترین مدارجش انجام کلاهبرداری مالی است که چندبار هم راهی زندان شده است! دوست عزیز Stream هم یکی دیگر از تئوریپردازان رو در بالا معرفی کردند.
(۲) اینکه میگم دانشمند تراز اول به خاطر اینکه بخصوص در موارد وطنی دانشمندان جالبی داریم که میزان علمی بودن حرفها و دستآوردهاشون از طرفداران تئوری توطئه هم خندهدارتره برای نمونه به مصاحبهی کاشف ماشین زمان یا مصاحبه با مخترع ماشینی که بدون سوخت براساس آیات قرآنی کار میکنه مراجعه کنید (فارس خبر رو برداشت ولی پر اینترنت هست، کافیست گوگل کنید). متاسفانه ناآگاهی علمی (علیرغم تحصیلات و مدرکگرائي در جامعهی ما) بسیار بالاست. یکی از شواهد این مسئله نشر اخباری اینچنین در ستونهای علمی نشریات کشور توسط خبرنگاران مثلا علمی این حوزه است که اصولا هنوز با بنیانهای تفکر علمی و نقادانه آشنائی ندارند و هیچ درکی از خبری که قراره منتشر کنن ندارن و تنها به نشر خبر بدون هیچ تحلیلی میپردازن در حالیکه این مسئله رسالت اصلی خبرنگاره. برای نمونه مراجعه کنید به مقالهی جالب دکتر عفت چهرهگشا و عبدالله محمودیان در رابطه با «نوابیغ» از دانشگاه صنعتی شریف (۴). به عنوان مثال مصاحبهی مفرح این نابغه را با روزنامهی شرق بخوانید:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
(۳) به عنوان مثال میتونین به موزهی hoaxها مراجعه کنید. بررسی انواع مختلف آن و تاریخ آن به نظر من این حقیقت رو آشکار میکند که hoaxها هرچقدر هم قوی باشند پدیدههای زماندار و مدتدار هستند (دستهبندی زمانی هم داره):
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همینطور در وب فارسی سایتی به اسم گمانه ایجاد شده که خواندن hoaxهای و چرندیات مختلف و نحوهی رد انها بسیار آموزنده است:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همینطور این مقاله در مورد شبهعلم در این سایت:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و این صفحه:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یکی از سایتهای مفید علمی در وب فارسی سایت پوریا ناظمی است که دربارهی نجوم هم مینویسد در این رابطه این مقاله خواندی است:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و لیست بی شماری از سایتهای انگلیسی در این باره:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و البته دانشنامهی دانشگاه استنفورد در این باره:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
(۴)
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
(۵) البته ایشون سه تا دکتری دارن *(دکترای جغرافیایی سیاسی از دانشگاه آزاد اسلامی علوم و تحقیقات تهران، دکترای مدیریت استراتژیک از دانشگاه عالی دفاع ملی و دکترای مدیریت کشورداری از دانشگاه کیم ایل سونگ کره شمالی. و دانشمند تراز اولی باید محسوب میشدند همینطور ایشان افتخار درجهی سرتیپی دارند.