تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 34 از 58 اولاول ... 2430313233343536373844 ... آخرآخر
نمايش نتايج 331 به 340 از 575

نام تاپيک: داستانهای مینیمالیستی

  1. #331
    کـاربـر بـاسـابـقـه mohsen_gh1991's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    در جای خشک و خنک، دور از دسترس اطفال
    پست ها
    2,405

    پيش فرض

    موقع نمازش که می شد، فرشته چپ و راست، عزا می گرفتند که چه کنند؛ «إیاک نعبد» را جزء حرفهای خوبش بنویسند یا جزء دروغهایش...

  2. 5 کاربر از mohsen_gh1991 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #332
    کـاربـر بـاسـابـقـه mohsen_gh1991's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    در جای خشک و خنک، دور از دسترس اطفال
    پست ها
    2,405

    پيش فرض

    ما را انتخاب کنید
    در دولت من هیچ فقیری نخواهد بود.
    هیچ کس به خاطر معلولیت بیکار نخواهد ماند و با تدابیر ما هیچ کس معلول به دنیا نخواهد آمد.
    و ما ملتی پیشرفته و سرور جهان خواهیم شد»
    ...
    آخه کجا ما رو می برید؟
    - ساکت .
    توی کامیون پچ پچ هایی شنیده میشد:
    « همه معلول ها رو اخته میکنن و بعد میفرستن اردوگاه کار اجباری
    فقیر ها رو هم میبرن اتاق گاز »
    به دستور رایش.

  4. 3 کاربر از mohsen_gh1991 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #333
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض بازگشت پدر

    "مامان پدر کی به خانه بر می گردد ؟ "
    "زن گفت : زود ..خیلی زود ...جمگ تمام شده ..دیگر لازم نیست نگران باشیم "
    "مامان نگاه کن ..کشتی رسید "

    نردبانی پایین افتاد ...عاقبت همه پیاده شدند
    پیتر,شوهر زن هم به خشکی رسید.

    ستوان گفت : اینجا را امضا کنید

    بتی ایستاد و تابوت را لمس کرد
    زن پرسید : چرا ...پیتر ؟!

    رافائل توبار

    برگرفته از کتاب داستان های 55 کلمه ای

  6. 5 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #334
    اگه نباشه جاش خالی می مونه B a r a n's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2010
    پست ها
    210

    پيش فرض

    پرنده ی نر٬ هر شب جفتش را صدا می کرد...

    هنوز خبر انقراض نسلش را٬ در روزنامه نخوانده بود!



    علی حمزه ساروی

  8. 2 کاربر از B a r a n بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #335
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    پست ها
    335

    پيش فرض

    همه ی مداد رنگی ها مشغول بودند...به جز مداد سفید...هیچ کسی به او کار نمی داد...همه می گفتند:{تو به هیچ دردی نمی خوری}...یک شب که مداد رنگی ها...توی سیاهی کاغذ گم شده بودند...مداد سفید تا صبح کار کرد...ماه کشید...مهتاب کشید...و آنقدر ستاره کشید که کوچک وکوچک و کوچک تر شد...صبح توی جعبه ی مداد رنگی...جای خالی او...با هیچ رنگی پر نشد !!!

  10. 8 کاربر از Maryam j0on بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #336
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    سرزمین عجایب
    پست ها
    58

    پيش فرض

    «این نعلین قهوه ای آخوندی بدجوری چشمم را گرفته. ناکس یک لنگه شو کجا قایم کرده خدا عالمه!
    آدم دنیا گیر به همین می گن که خیرش به یک کفش دزد مجلس ترحیم هم نمی رسه!
    از لجش هم که شده بی خیال این یک لنگه هم نمی شم!»

    مجلس تمام شده بود و تخریب چی جوان با دو عصای فلزی به سختی قدم بر می داشت و از جمعیت جلو مسجد دور می شد!

  12. 4 کاربر از Alice in Wonderlan بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #337
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    سرزمین عجایب
    پست ها
    58

    3 می دانست که می آید

    کنار سفره هفت سین نشسته بود. تنها.

    دلش نمی آمد فقط برای او دعا کند. برای همه دعا می کرد، که سلامت برگردند.

    زنگ در را که زدند، مثل فشفشه از جا پرید. چادر به سر کشید و دوید سمت در. ته دلش می دانست که او هر طور شده خودش را برای تحویل سال به خانه می رساند.

    در را که باز کرد، لبخند از روی لبش پر کشید.

    مرد، ساک را جلوی پای او گذاشت. چیزی نگفت. رفت.

  14. 5 کاربر از Alice in Wonderlan بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #338
    حـــــرفـه ای MrGee's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    کرج
    پست ها
    3,693

    پيش فرض آخرین شمع

    دیروز در تابش و انعکاس عاشقانه شمع هایی که اتاق را به طرزی رمانتیک
    و شاعرانه مزین کرده بودند، نگاهت را با ولع به چشمان پر امید و عاشق
    دخترک معصوم و ساده ای سپردی که غرق در تلالو تاج سنگی و سپیدی
    لباس عروس روبرویت با شرمی دخترانه و قلبی مالامال از امید نشسته بود. گفته
    بودی عاشقش هستی و می خواهی داستان عشق پرشورت را جاودانه سازی!...
    امروز زنی تنها در مهلکه سقوط و شکست، لحظه ها را در انتظار و سکوت به
    سر می برد. به ناگاه تو می آیی، سیگار می کشی و دستان خیانتکارت بوی
    تعفن می دهند..زن شکسته و دلخسته تر از همیشه، آخرین شمع باقی مانده از
    روزهای دروغین تو را خاموش می کند.. بغضش خواهد شکست.
    غزال شهروان/ سنندج


      منبع:چند سطر زندگی با سس ادبیات

  16. این کاربر از MrGee بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #339
    حـــــرفـه ای MrGee's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    کرج
    پست ها
    3,693

    پيش فرض آدرس خدا

    آدرس خدا

    پسرک سرگردان در کوچه و بازار می دوید تا شاید گمشده اش رو پیدا کنه.
    اما نمی دونست گمشدش کجاست؟چه شکلیه؟ خسته شد و گوشه ای نشست.
    بادی در حال عبور بود که رو کرد به باد ازش کمک خواست.باد گفت: چی
    م یخوای؟ دنبال کی می گردی؟پسرک گفت شنیدم من خالقی دارم که منو تو
    این دنیا آورده ولی هرچی می گردم نیست؟باد فقط یه جمله گفت و رفت.برای
    پیداکردن خالقت به درون خودت رجوع کن.

    احسان کوشان/ تهران


    منبع:چند سطر زندگی با سس ادبیات

  18. #340
    حـــــرفـه ای MrGee's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    کرج
    پست ها
    3,693

    پيش فرض آرزو

    آرزو


    دستاشو بالا برد ولی هنوز واسه این كار كوچیك بود و قدش نمی رسید با
    خودش عهد كرد وقتی بزرگ شد این كارو انجام بده. چند سالی بزرگتر شده و
    قدش هم دیگه می رسه واسه انجام كاری كه همیشه آرزوشو داشت ولی بعد از
    جنگ دیگه خونه ای سالم نبود كه اون بخواد زنگشو بزنه و فرار كنه.


    زهرا امیری/ سمنان/ ایوانكی


    منبع:چند سطر زندگی با سس ادبیات

  19. این کاربر از MrGee بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •