یه مقدار سختگیریه بیشتری داره نسبت به یسری جاها البته میگن فرماندش عوض شده وضع فرق کرده ولی از وضع همین الانش دقیق خبر ندارماین 05 کرمان خیلی بده ؟؟؟
یه مقدار سختگیریه بیشتری داره نسبت به یسری جاها البته میگن فرماندش عوض شده وضع فرق کرده ولی از وضع همین الانش دقیق خبر ندارماین 05 کرمان خیلی بده ؟؟؟
سلام دوستان
سپاه افتادم دوره تکمیلی هم دارم ایا روز اعزام باید کچل کنم یا نمیخواد؟
من نخوندم چی نوشتن ولی برای اینکه ذهن شما و دیگران روشن بشه مینویسم :
دوره آموزشی بستگی خیلی زیادی داره به اینکه کجا بیفتی و در همون پادگانی که افتادی کدوم گردان بیفتی !
بعضی از گردان ها فرمانده با سربازها رفتار دوستانه داره ولی بعضی گردان ها فرمانده سرباز را در حد سگ تحقیر میکنه.
اینکه در چه گردانی بیفتی کاملا به شانست بستگی داره و خواست خدا
مثلا بنده آموزشی 02 تهران بودم . یادم هست موقع تقسیم کردن همینطوری که قاتی پاتی نشسته بودیم به چند دسته تقسیم کردن و هر دسته ای شد یک گردان !
یعنی اگر مثلا چند متر اینطرف تر یا اون طرف تر ایستاده بودیم کاملا سرنوشتمون عوض می شد !
موقع تقسیم من خودم بدترین گردان افتادم زیر دست بدترین فرمانده که آوازه ی بد بودنش در تمام پادگان برای همه عیان بود .
این فرمانده این قدر بداخلاق و بد دهن بود که موقع تنبیه کردن افسران آموزشی را هم همراه ما تنبیه و تحقیر میکرد !
یعنی بیشتر مواقع بی انظباطی ماها را از چشم افسران آموزشی می دید و به همین خاطر افسرن آموزشی هم مثل ... ازش حساب میبردن !
در آموزشی تنبیه ها گروهی هست . یعنی اگر یک نفر بی انظباطی کنه همه با هم تنبیه میشن حتی مظلوم ترین و سر به زیر ترین سرباز .
فرمانده ما یادم هست یکبار به خاطر اطاعت نکردن یکی از سربازها ، زد تو گوشش پرتش کرد روی ریگ ها و با پوتین روی کمرش فشار میداد و میگفت سینه خیز برو ، هیکل درشتی داشت و صدای ضخیم و صورت سیاه .
از طرفی هم تعریف فرمانده های گردان های دیگر را از بچه های گردان های دیگه می شنیدیم !
فرمانده ی ما اینقدر بی وجدان بود که بعد از تمام شدن آموزشی و روز دادن امریه ها ، ما را 5 ساعت در آفتاب تابستون نگه داشت و ما از استرس داشتیم خفه می شدیم !
همه ی گردان ها ساعت 12 امریه هاشون را گرفتند رفتند دنبال زندگیشون ! ما تا ساعت 5 در پادگان بودیم !
آخر سر یکی از سرهنگ های پادگان اومد با فرمانده ی ما دعوا کرد ( جلوی ماها ) که چرا امریه این هارو نمیدی ؟
جلوی ما تهدیدش کرد و فرمانده ما مثل ... سرش را انداخته بود زیر !
یعنی تا لحظه ی آخر هم مارا عذاب داد و از آزار دادن لذت میبرد .
خاطره :
یکبار اعزام بودم به بیمارستان به خاطر بیماری در دوره آموزشی ، یادم هست وقتی برگشتم پادگان همه رفته بودن سر کلاس . به من گفت نمیخواد بیای سر کلاس . با دستمال تمام شیشه های آسایشگاه ها را پاک کن ، برگشتم دیدم شیشه ها لک داره پوستت را میکنم !
هر چی گشتم دستمالی پیدا نکردم ، یعنی نبود و در کل یکساعت وقت داشتم .
مجبور شدم زیرپوش نو را بکنم دستمال ! و ...
اصلا به این چیزها فکر نکنید ، سربازی تموم میشه میره و همه چیز به شانس شما ربط داره .
فقط اینکه با شرایط و محیط گلاویز نشید ، سخت بگیرید و بخواهید کنار نیائید ضرر می کنید .
اگر هم از نظر جسمانی ضعیف هستید ، قبل از رفتن به آموزشی به خودتون برسید و ورزش کنید .
موفق باشید همگی![]()
Last edited by mehr1362; 11-12-2015 at 02:14.
بستگی داره توهین و بد دهنی رو چی معنی کنید!!
هستن کسایی که بهشون میگی خفه شو میاد میگه شخصیتم خورد شد و.....
اول اینکه منظور از بد دهنی چیه؟؟
فحش ناموسی؟؟
یا گاو و الاغ و... گفتن!!
دوما
اصولا بنده فکر نکنم اینجور چیزا شخصیت ادمه خورد کنه
چون شخصیت آدمی چیزیه که خود آدم میسازه
کسی که فحاشی میکنه و بد دهن هست و... خودش مشکل داره
آدمی که فحش میده ضعف شخصیتی داره
و واقعا هم همینطوره
شاید با فحش دادن آدم همون لحظه جلوی بقیه احساس ضایع شدن بهش دست بده
ولی اگه آدم کار اشتباهی نکنه اصولا فحشی هم نخواهد شنید
و اگه از کار اشتباه فحش بشنوم میزاره به حساب نفهم بودن طرف که بلد نیست درست برخورد کنه
و اگرم کارم رو درست انجام بدم و طرف فحش میده میزارم به حساب عقده،ای بودنش و باز شخصیت من نیست که خورد شده!!
شاید در لحظه اول آدم عصبی بشه
ولی اصولا آدمی نیستم این چیزا رو بروز بدم و یا بزارم به حساب بی شخصیت شدنم و خورد شدن شخصیتم
اگرم فحش بخورم سعی میکنم کارمو درست انجام بدم و اگه باز خوردم میزارم به حساب نفهم بودن طرف و فراموش میکنم
چون تو جامعه بدترش هست!!
و اینکه این چیزی از من کم نمیکنه
Sent from my D6502 using Tapatalk
بچه هایه کتاب میخوام معرفی کنم ک خیلی بدرد خدمتتون میخوره من که توی آموزشی میخوام ببرمش
کتاب «بیشعوری» اثر خاویر کرمنت، با ترجمهی محمود فرجامی شما را با خطرناکترین بیماری تاریخ بشریت یعنی «بیشعوری» آشنا میکند. این کتاب با زبانی طنزگونه به بررسی پدیدهی «بیشعوری» در دنیای امروز میپردازد. اگر یک راهنمای عملی ارزشمند برای شناخت و درمان این معضل بزرگ تاریخ بشریت و نحوه رفتار با مبتلایان به این بیماری میخواهید، در خواندن این کتاب درنگ نکنید.
نویسنده معتقد است بیشعورها، افرادی نابغه و باهوش هستند. نابغههایی خودخواه، مردمآزار و با اعتمادبهنفسی کاذب. این افراد با منفعتطلبیهای خود در نهایت به خود و افراد جامعه ضرر میرسانند. بیشعوری یک بیماری است و بیشعور یک بیمار. خاویر کرمنت در این کتاب این موضوع را بهخوبی مورد بحث قرار داده و با لحنی طنزگونه و ماجراهایی ساختگی، اما نزدیک به واقعیت زندگی، یکچیز را به ما گوشزد میکند، دنیا را بیماری مسری و خطرناک «بیشعوری» تهدید میکند و اگر الان به فکر چاره نباشیم، بیشعورها دنیا را نابود میکنند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «بیشتر بیشعورها را میتوان از روی رفتار تهاجمی و اخلاق قلدرمآبانهشان شناخت. اگر با گردنکلفتی و ترساندن دیگران نتوانند کارشان را به انجام رسانند، حقه سوار میکنند یا قانون و مقررات را طوری انگولک میکنند تا نتیجهاش به نفعشان شود. مثل تمام اعتیادها، مسالهی انکار در بیشعوری هم مسالهی مهمی است. آنها قبول نمیکنند که باید مسئولیتپذیر باشند و یا دستکم زیر حرفشان نزنند و حاضر به پذیرش اشکال و اشتباه در کارشان باشند.
بیشعوها کسانیاند که فکر میکنند قانون در رابطه با آنها تعریف و معین میشود و آنها تافتههای جدابافتهایاند که حق انجام هر کاری را که اراده کنند، دارند. بیشعوری مرض وقاحت و سوء استفاده از دیگران است. مشکل درمان بیشعوری آن است که آدم بیشعور معمولا قبول نمیکند، بیشعور است. اگر هم عاقبت قبول کند، باز هم تمایل دارد تقصیر آن را به گردن دیگران بیندازد.»
کتاب «بیشعوری» نوشته خاویر کرمنت با ترجمه محمود فرجامی و به همراه «قلم بیشعوری» از سوی انتشارات تیسا منتشر شده و در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
بچه ها حتمن باید توی اون تاریخی ک گفتن با اتوبوس خود نظام وظیفه اعزام بشیم نمیشه خودمون بریم؟؟
بچه ها کتاب بیشعوری رو حتمن بخونید خیلی بدرد آموزشی میخوره اونور زیاد میبینید
کتاب «بیشعوری» اثر خاویر کرمنت، با ترجمهی محمود فرجامی شما را با خطرناکترین بیماری تاریخ بشریت یعنی «بیشعوری» آشنا میکند. این کتاب با زبانی طنزگونه به بررسی پدیدهی «بیشعوری» در دنیای امروز میپردازد. اگر یک راهنمای عملی ارزشمند برای شناخت و درمان این معضل بزرگ تاریخ بشریت و نحوه رفتار با مبتلایان به این بیماری میخواهید، در خواندن این کتاب درنگ نکنید.
نویسنده معتقد است بیشعورها، افرادی نابغه و باهوش هستند. نابغههایی خودخواه، مردمآزار و با اعتمادبهنفسی کاذب. این افراد با منفعتطلبیهای خود در نهایت به خود و افراد جامعه ضرر میرسانند. بیشعوری یک بیماری است و بیشعور یک بیمار. خاویر کرمنت در این کتاب این موضوع را بهخوبی مورد بحث قرار داده و با لحنی طنزگونه و ماجراهایی ساختگی، اما نزدیک به واقعیت زندگی، یکچیز را به ما گوشزد میکند، دنیا را بیماری مسری و خطرناک «بیشعوری» تهدید میکند و اگر الان به فکر چاره نباشیم، بیشعورها دنیا را نابود میکنند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «بیشتر بیشعورها را میتوان از روی رفتار تهاجمی و اخلاق قلدرمآبانهشان شناخت. اگر با گردنکلفتی و ترساندن دیگران نتوانند کارشان را به انجام رسانند، حقه سوار میکنند یا قانون و مقررات را طوری انگولک میکنند تا نتیجهاش به نفعشان شود. مثل تمام اعتیادها، مسالهی انکار در بیشعوری هم مسالهی مهمی است. آنها قبول نمیکنند که باید مسئولیتپذیر باشند و یا دستکم زیر حرفشان نزنند و حاضر به پذیرش اشکال و اشتباه در کارشان باشند.
بیشعوها کسانیاند که فکر میکنند قانون در رابطه با آنها تعریف و معین میشود و آنها تافتههای جدابافتهایاند که حق انجام هر کاری را که اراده کنند، دارند. بیشعوری مرض وقاحت و سوء استفاده از دیگران است. مشکل درمان بیشعوری آن است که آدم بیشعور معمولا قبول نمیکند، بیشعور است. اگر هم عاقبت قبول کند، باز هم تمایل دارد تقصیر آن را به گردن دیگران بیندازد.
اگر ادرس دقيق پادگان را داريد مى توانيد خودتان برويد
Sent from my iPad mini 2 using Tapatalk
به همین راحتی ها امریه نمیدهند،اگر به این راحتیا بود الان خیلی ها امریه بودند،چند درصد بنظرت امریه میگیرند،90%به پارتی طرف بستگی داره
میدن یا نمیدنشو کار ندارم
دنبال امریه باش که دوسال توی هتل پنج ستاره باشی
با یه حقوق خوب
صب بری ظهر برگردی
Sent from my iPhone using Tapatalk
هم اکنون 9 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 9 مهمان)