تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 337 از 827 اولاول ... 237287327333334335336337338339340341347387437 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,361 به 3,370 از 8262

نام تاپيک: دنیای فوتبال

  1. #3361
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Ferrari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    475

    پيش فرض زيدان: سزاوار برد بوديم

    «زين الدين زيدان» بازى ساز فرانسوى مى گويد كه تيم ملى فرانسه هنگامى كه مى بايست برزيل مدافع عنوان قهرمانى جهان را از گردونه مسابقات جام جهانى آلمان خارج كند، يك بازى عالى ارائه داد.زيدان پس از پيروزى يك بر صفر فرانسه مقابل برزيل به خبرنگاران گفت: «ما به يك بازى عالى نياز داشتيم و آن را انجام داديم. ما مى دانستيم كه بايد آمادگى فيزيكى داشته باشيم و اين آمادگى را داشتيم.»وى اظهار داشت: «ما براى كسب يك پيروزى كاملاً سزاوارانه از نزديك در كنار هم جنگيديم. اكنون سعى خواهيم كرد به فينال برسيم. ما اكنون ديگر خواستار توقف نيستيم. اين پيروزى بسيار زيبا بود و ما خواستار تداوم آن هستيم.»«تيرى آنرى» گلزن فرانسه نيز گفت كه تيمش شايسته اين پيروزى بود.وى گفت: «ما خوب بازى كرديم. ما از كسى چيزى ندزديديم. ما يك طرح تاكتيكى داشتيم و اين طرح كاملاً كارساز شد.»وى با اشاره به خروج زودهنگام فرانسه از جام جهانى گذشته گفت: «ما مى خواستيم پس از آنچه كه در سال ۲۰۰۲ اتفاق افتاد ثابت كنيم كه يك تيم بى خود نيستيم.»آنرى افزود: «اين يك پيروزى فوق العاده بود. گاهى نمى توان آنچه را كه تجربه شده است با زبان بيان كرد.»وى گفت: پرتغال حريف آسانى در مرحله بعد نيست ولى فعلاً بگذاريد كه از اين پيروزى سرمست شويم. تنها فوتبال است كه مى تواند لحظات بزرگى چون اين لحظه خلق كند.فرانسه چهارشنبه شب در مرحله نيمه نهايى جام جهانى آلمان در مونيخ به مصاف پرتغال خواهد رفت.
    روزنامه شرق

  2. #3362
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Ferrari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    475

    پيش فرض پريرا: بايد برزيل را به فينال مى رساندم

    «كارلوس آلبرتو پريرا» سرمربى تيم ملى فوتبال برزيل شنبه شب پس از حذف شدن تيمش در مرحله يك چهارم نهايى جام جهانى آلمان توسط فرانسه، مسئوليت ناكامى اين تيم را به عهده گرفت.وى پس از پيروزى يك بر صفر فرانسه بر مدافع عنوان قهرمانى جهان گفت: «من مايلم كه از بازيكنانم تشكر كنم. من نتوانستم وظيفه ام را انجام دهم چرا كه وظيفه ام رساندن تيم به فينال بود.»«پريرا» گفت: «در برزيل وقتى كه تيم ملى شكست مى خورد سرمربى مورد ملامت قرار مى گيرد و من نيز بار ديگر از اين خط مشى مكتوب پيروى خواهم كرد.»وى افزود: «ما هرگز براى چنين لحظه اى آماده نبوديم. اين لحظه براى همه ما لحظه دشوارى است.»پريرا اظهار داشت كه تيم برزيل با عدم يارگيرى «تيرى آنرى» هنگام نواختن يك ضربه آزاد بهاى سنگينى پرداخته است. آنرى با استفاده از ضربه آزاد زين الدين زيدان در دقيقه ۵۷ گل پيروزى فرانسه را به ثمر رساند.وى گفت: «ما توسط يك تيم بسيار قوى كه يك بازى بى نقص ارائه داد شكست خورديم.»پريرا در ادامه اظهار داشت: جاى تاسف است كه چهار تيم مرحله نيمه نهايى جام جهانى آلمان همگى اروپايى هستند در اين مرحله آلمان حريف ايتاليا و پرتغال حريف فرانسه شده است.وى افزود: «حداقل يك تيم آمريكاى جنوبى مى بايست در مرحله نيمه نهايى باشد و اين جاى شرمسارى براى فوتبال جهان است.»
    روزنامه شرق

  3. #3363
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Ferrari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    475

    پيش فرض گفت و گو با ژوست فونتن لينه كر كفش طلايش را به من هديه داد

    فرانسه- برزيل براى ركورد دار گل زنان جام جهانى هم يك خاطره زيباست. ژوست فونتن فرانسوى با ۱۳ گل زده آن هم در يك تورنمنت ركورد دار است اما هيچ كس به او جايزه اى نداد. تا امروز كه كفش طلايش را هديه مى گيرد تا آن خاطرات قديمى زنده شود. «من يك گل به گيلمار زدم. بعد از آن هم گل نخورد. آنها بازى را بردند اما تيم ما ۱۰نفره بود. ژونكوئه پايش شكست و از بازى بيرون رفت. آن موقع تعويض وجود نداشت. فوتبال ديگرى بازى مى شد.» جام جهانى سوئد ۱۹۵۸. فونتن حالا ۷۳ساله است ولى همان لبخندى را بر لب دارد كه در جوانى داشت و بين پاريس و خانه اش در شهرى كوچك در رفت و آمد است. به رغم جراحى هنوز هم سرحال است و مى گويد: حالم خوب است. پزشكان گفتند كه بايد مراقب باشم. من از وقتى ۲۷ساله بودم مريض شدم. وقتى كه پايم آسيب ديد و مجبور شدم از فوتبال كنار بروم. آن موقع پزشكان و علم امروزى وجود نداشت.
    •••
    •آقاى فونتن از آن خاطرات بگوييد.
    كه چه كسى باور مى كرد من به آن ركورد دست پيدا كنم؟ در آن موقع آمار و ارقام امروزى وجود نداشت و در آن جام جهانى مجبور بودم كه كفش هاى بورئه را بپوشم چون كفش هاى خودم پاره شده بود.
    •مى گفتند كه شما به لطف مصدوميت بليادر بازى كرديد.
    شايد اتفاق خوبى بود كه براى من در آن روزها مى افتاد. رنه در تمرينات قبل از شروع جام مصدوم شد، او هم اتاقى من بود و احتياج داشتم كه هم او را دلدارى بدهم و هم خودم را آماده كنم . من بايد از شرايط سختى عبور مى كردم. او بازيكن ثابت تيم بود و من ذخيره اش بودم. روزنامه نگاران هم از فوتبال من متعجب بودند.
    •همين طور دروازه بان ها . ۱۳ گل در يك تورنمنت واقعاً عالى است.
    شايد به لبوف منتقد ورزشى و رونالد مفسر تلويزيونى بايد حق داد كه در اين مورد حرف مى زدند!
    •مگر لبوف چه مى گفت؟
    اينكه گل زدن آسان است و بازيكنان دوران من ضعيف بودند. شما نام درواز ه بان هاى آن دوره را مرور كنيد: ياشين، گيلمار ، اسونسون، كاريزو، بئاراگروشيچ و پوورتو.
    •چه چيزى از آن جام برايتان مانده است؟
    هيچ چيز. فقط چند عكس. من سه مدال داشتم اما چه كسى مى داند الان كجا هستند و چند بطرى كه يك كارخانه به من هر ساله هديه مى داد. خاطرات زيباى من با اين چيزها كامل مى شود.
    •آيا فيفا به شما جايزه اى نداد؟
    هرگز چنين چيزى اتفاق نيفتاد. فقط يادم هست وقتى فيفا قرار بود به گرى لينه كر كه در جام ۸۶ مكزيك با شش گل بهترين گل زن جام شد كفش طلا بدهد او از اين كار متعجب بود و از آنها سئوال كرد كه چرا به فونتن با ۱۳ گل زده اين جايزه را نمى دهند. آنها هيچ وقت به اين مسئله فكر نكرده بودند. بدين صورت او جايزه خودش را به من هديه داد.
    •و حالا؟
    حالا بلاتر به من يك كفش طلاى رسمى هديه داده است براى آن ۱۳ گلى كه به ثمر رساندم. البته ۴۸سال بعد. اما خب بد هم نيست.
    •۴۸سال بعد ، مهاجمان مدرن چگونه هستند؟
    من از فوتبال انگليس خوشم مى آيد چون چيزى در آن قابل پيش بينى نيست و حتى تيم ته جدولى هم مى تواند بزرگان را شكست دهد. اما از فوتبال ايتاليا و اسپانيا هم به خاطر جو فوتبال لاتين و حرارت آن خوشم مى آيد. من هم چنين خونى دارم.
    •امكان اين را هم داشتيد كه در ايتاليا بازى كنيد؟
    بله امكان آن وجود داشت. دو بازى مقابل يووه انجام دادم و سه گل زدم. بارسلونا هم به من پيشنهاد داد كه خيلى خوب بود. اما تكرار مى كنم كه در ۲۷سالگى مجبور شدم از فوتبال خداحافظى كنم.


    •كدام مهاجم امروزى را دوست داريد؟
    كلوزه خيلى قوى و فرصت طلب است و مى تواند بازيكن بزرگى بشود. از او خوشم مى آيد. رونالدو را هميشه دوست داشتم. او هميشه بوى گل مى دهد و به قول بعضى ها لذت از زندگى است. او شانس اين را دارد كه با برزيل بازى مى كند و زندگى براى مهاجمى با چنين دوستانى آسان تر است. من خيلى دوست داشتم كه او را در خط حمله تيم ترينيداد مى ديدم. شوچنكو قوى است اما در تيم اوكراين بازى مى كند و درست برخلاف رونالدو. از رونى هم خوشم مى آيد، مى جنگد، تكنيك خوبى دارد اما اخلاق خوبى ندارد. آنرى فقط چوب انتخاب هاى تاكتيكى مربى اش را مى خورد. تونى خيلى خوب از توپ محافظت مى كند و قدر آن را مى داند. توتى قدرت باور نكردنى دارد اما او يك مهاجم نيست. كرسپو هم ايده آل است.
    •همه اين مهاجمان كه گفته ايد نمى توانند ركورد شما را بشكنند. فقط رونالدو توانسته است.
    اگر به گفته لبوف دروازه بان هاى زمان مرا در مقابل داشتند شايد مى توانستند. فقط يك چيز را مى گويم. مهاجمان امروزى محافظه كار شده اند. ۴۰سال پيش مهاجمان فداكارى مى كردند و دروازه بان ها براى خراب كردن آنها از دروازه بيرون مى آمدند.
    روزنامه شرق

  4. #3364
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Ferrari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    475

    پيش فرض ما پيش مى رويم آنرى: مهم همين است و بس

    براى فرانسه همان طور كه زيدان يك ستاره است، تيرى آنرى هم جايگاه خود را دارد و نمى توان از كنار او به آسانى گذشت. او فينال ليگ اروپا را از دست داد اما اين بار نمى خواست كه همان داستان تلخ تكرار شود. هر چند انتقادات زيادى هم وجود داشت اما گل طلايى او براى فرانسه سر آغاز دوره جديدى در تاريخ فوتبال فرانسه است.
    •تيرى شما با پيروزى مقابل برزيل برگ تازه اى را در تاريخ فوتبال فرانسه نوشتيد و به نيمه نهايى رسيده ايد. پيروزى مقابل برزيل بزرگ است، اين طور نيست؟
    من در كنفرانس مطبوعاتى قبل هم گفته بودم كه اين رويا نيست. اما بايد اعتراف كنم كه رسيدن به چنين پيروزى مثل يك رويا است. حالا ما بايد سعى كنيم كه تا انتها پيش برويم.
    •اين طور به نظر مى رسيد كه فرانسه به طور كامل بازى مقابل برزيل را تحت اختيار داشت. شما هم چنين احساسى داشتيد؟
    بله. ما بازى را خوب اداره كرديم. هرچند لحظات سخت و دشوارى هم وجود داشت اما هيچ وقت عصبى نشديم و در بيشتر زمان بازى توپ را به گردش درمى آورديم. اما خب اگر برزيل هم توپ را مى گرفت پس گرفتن آن خيلى سخت بود ولى مهم اين بود كه هيچ گاه اعصابمان به هم نريخت. در ده دقيقه اول چندان خوب نبوديم و آرام آرام بازى را در دست گرفتيم و آنها را به زحمت انداختيم. بعد از گل هم آنها توپ و بازى را در دست داشتند و ما به ضد حمله توجه بيشترى داشتيم.
    •شما فكر مى كرديد كه بتوانيد يك گل را حفظ كنيد...
    بله اما هنوز وقت باقيمانده مانده بود و ما نمى توانستيم كار ديگرى بكنيم. ما بايد دفاع مى كرديم. همه به خاطر ديگرى تلاش مى كردند و مى جنگيدند اگر تيم ما اينطور بازى نمى كرد آن وقت ديگر تفاوتى با ديگران نداشتيم.
    •دومنك گفته است كه اين بهترين بازى فرانسه در اين جام بوده است، شما چه نظرى داريد؟
    مطمئناً. ما خيلى اميدوار هستيم كه تا انتها خوب پيش برويم. من مى دانم كه شما دوست داريد از پرتغال حرف بزنيد. اما در حال حاضر من مى خواهم از اين بازى و اين پيروزى لذت ببرم. بعداً در باره پرتغال حرف مى زنيم.
    •شما يك گل سرنوشت ساز و بى نظير در برابر برزيلى ها به ثمر رسانديد...
    خب. زمان براى هر كسى مى رسد. اين بار نوبت من بود. فوتبال يك ورزش گروهى است و همه در يك گروه بازى مى كنند. مهم نيست كه چه كسى گل مى زند، چه كسى خوب بازى مى كند و چه كسى بد بوده. فقط لحظه اى كه گل زده مى شود و پاس داده مى شود اهميت دارد.
    •در نهايت پاس زيدان به شما رسيد و تمام شد.
    بله. پرونده آن طورى بسته شد. زيدان توپ هاى خوبى برايم فرستاد و قبل از آن هم چند موقعيت داشتم. مردم خيلى در اين مورد حرف مى زدند و كسى انتظار نداشت كه ما در جام جهانى بتوانيم خوب بازى كنيم و برنده شويم. حالا همه چيز برايمان خوب اتفاق افتاده است و من هم در كنفرانس مطبوعاتى نمى خواهم در مورد خودم حرف بزنم. اين را جدى مى گويم. من خيلى خوشحالم كه گل زدم اما اصلاً مهم نيست. مهم اين است كه ما از اين مرحله رد شده ايم و به نيمه نهايى رسيده ايم.
    •در مورد آن گل حرف بزنيم.
    ما دو سه موقعيت خطرناك روى ضربات ايستگاهى داشتيم. خصوصاً روى آن ضربه اى كه ويرا جلوتر از من بود و با ضربه سر توپ را زد اما آن را فراموش كردم. شايد هم در چنين موقعيتى شما ضربه را بزنيد و بيست متر آن طرف تر توپ بيرون برود. مهم اين است كه روز دلخواه شما برمى گردد.
    •اين پيروزى هيجان بزرگ ترى را نسبت به پيروزى مقابل اسپانيا به وجود آورد، اين طور نيست؟
    شما هم همين هيجان و احساس بزرگ را در شب پيروزى مقابل اسپانيا ديديد مهم اين است كه تيم ما پيش مى رود و نام حريف مهم نيست.
    روزنامه شرق

  5. #3365
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Ferrari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    475

    پيش فرض

    شنبه غم انگيز انگلستان با اشك هاى ديويد بكام همراه بود. او براى آخرين بار بازوبند كاپيتانى را بست و پس از شكست و خداحافظى از جام جهانى اعلام كرد ديگر كاپيتان جزيره نخواهد بود. چه وداع غم بارى.
    [img]http://sharghnewspaper.com/850412/html/203547.jpg[img]

  6. #3366
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Ferrari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    475

    پيش فرض

    مهدى زعيم زاده: رونى اگر مى خواهد بداند چه روزهايى در انتظارش خواهد بود بد نيست از بكام در اين مورد سئوال كند. پس از جام جهانى ۱۹۹۸ و حذف انگليس در ضربات پنالتى مقابل آرژانتين هواداران فوتبال در انگليس تا چند هفته روزگار بكام را سياه كردند. بكام در آن بازى يك كارت قرمز بچگانه گرفت تا به عنوان مقصر اصلى حذف انگليس پرادعا معرفى شود. انگليس مى خواست از بكام منفور انتقام بگيرد و به همين علت بود كه بكام به جاى بازگشت به انگليس روانه آمريكا شد. گويا آمريكا بهترين جا براى بازيكنانى است كه در جام جهانى ضعيف ظاهر مى شوند! در انگليس همه ديه گو سيمئونه فريبكار و بازيكنانى را كه پنالتى هدر داده بودند فراموش كرده بودند و به دنبال بكام بودند. در بازى اول آن فصل منچستر برابر وستهام هواداران وستهام براى انتقام از بكام با خودشان چندهزار كارت قرمز به ورزشگاه آورده بودند و بدين صورت از ستاره منچستر استقبال كردند. به احتمال فراوان چنين روزهايى در انتظار رونى خواهد بود. همه براى بهبود مصدوميت او لحظه شمارى مى كردند تا بيايد و ستاره جام جهانى شود، اما رونى با كارت قرمزى كه شنبه شب دريافت كرد تمام آرزوهاى خودش و انگليس را به باد داد. احتمالاً انگليسى هاى بى رحم توجه نخواهند كرد كه رونى مستحق اخراج شدن بوده و يا نه؟ و كسى از جرارد، لمپارد و كاراگر نام نخواهد برد. روزهاى سختى در انتظار ستاره يونايتد خواهد بود. جام جهانى به بدترين شكل ممكن براى رونى به پايان رسيد. او محبوب ترين ستاره انگليس محسوب مى شد اما در طول جام نتوانست بازى هاى درخشانى از خود ارائه دهد و يك ناكام مطلق بود. او هيچ وقت خاطرات خوبى از رويارويى با پرتغالى ها نداشته. در يورو ۲۰۰۴ در بازى با پرتغال مصدوم شد و نتوانست به بازى هاى خوبش ادامه دهد. چند ماه پيش هم توسط «پائولو فريرا»ى پرتغالى مصدوم شد و همين آسيب ديدگى موجب شد كه نتواند با آمادگى كامل در آلمان حاضر شود. بهتر است رونى ديگر در اطراف پرتغالى ها آفتابى نشود.

  7. #3367
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Ferrari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    475

    پيش فرض پرسپوليس پولدارترين بدهكار دنيا!

    يكى اين وسط دروغ مى گويد. يكى همه را گذاشته سر كار. چطور بايد باور كنيم ندارهايى كه چك ۴۵۰ ميليونى مى كشند را؟ چطور باور كنيم متمولانى را كه براى امرار معاش فرش زير پايشان را مى فروشند؟ حرف و عمل مديران اين فوتبال يكى نيست و تناقض على الخصوص در فصل نقل و انتقالات بيداد مى كند. ديگر لازم نيست براى آشنايى با چهره آدم هايى كه مثل ريگ بيابان پول خرج مى كنند در چروك هاى صورت شيوخ عرب خيره شويم. چرا راه دور مى رويم؟ همين جا كنار گوش خودمان و در بستر فوتبالى كه هنوز بازيكنانش روى سنگ و خاك مى دوند و بهترين ورزشگاه هاى آن با استاديوم شماره ۵ يك باشگاه دسته دومى آلمان قابل قياس نيست، پول هايى رد و بدل مى شود كه كمتر مغزى با شنيدن آنها به سوت كشيدن نمى افتد، حالا ديگر به لحاظ پول شمردن و پهن كردن فرش اسكناس زير پاى فوتباليست جماعت به يك قدمى عرب ها رسيده ايم با اين تفاوت كه آنها با چنين مبالغى فوتباليست هاى ممتاز نقاط مختلف دنيا را استخدام مى كنند و ما روز به روز شمار صفرهاى حساب بانكى بازيكنان داخلى كه با روزهاى اوج خود فاصله گرفته اند را افزايش مى دهيم!


    اينكه مديران فوتبال على رغم تمام كمبودها و كاستى هاى موجود راضى به جدايى و ترك صندلى خود نيستند كاملاً طبيعى است. اينجا نظارت وجود ندارد. اينجا هيچ كس پيدا نمى شود بگويد: «آقاى محترم چه كار دارى مى كنى؟ تو كه حساب بانكى ات يك صفر بزرگ است چطور چك ۴۵۰ ميليونى مى كشى؟ فردا كه يك ريالش هم نقد نشد يقه چه كسى را مى گيرى؟ بازيكن بايد يقه كى را بچسبد؟» حساب و كتاب كه نباشد همين مى شود. مديريت در محيط فاقد نظارت بهترين كار دنياست. چه اهميتى دارد كه زمين هاى فوتبال مان چمن باشد يا خاكى؟ ورزشگاه داشته باشيم يا نه؟ نتيجه بگيريم يا بچسبيم به ته جدول؟ در اين فضا همه مى توانند زندگى آرام و بدون دغدغه اى داشته باشند. سخت ترين ساعاتش به همان ۹۰ دقيقه ها مربوط مى شود كه آن هم شكر خدا هفته اى يك بار بيشتر نيست.
    پرسپوليس پولدار است و استقلال ندار! باور كنيم؟ تيمى كه وزارت رفاه را پشت سر خود دارد چون به اندازه پيش قسط چند بازيكن پول در حسابش نيست بازيكنانش را به حراج گذاشته و هر روز يكى از آنها را از دست مى دهد، از آن طرف پرسپوليس بدون پشتوانه مالى به گرگ بازار نقل و انتقالات تبديل شده و سنگين ترين رقم ها از دسته چك محمدحسن انصارى فرد جدا مى شود. در اين ميان هيچ رابطه منطقى و قانع كننده اى وجود ندارد و البته براى شك كردن به روند موجود مستندات ديگرى هم به چشم مى خورد.
    وينكو بگوويچ سرمربى ۳ فصل قبل پرسپوليس كماكان ۹۰ ميليون تومان از اين باشگاه طلبكار است. راينر سوبل هم تمام مبلغ قراردادش را دريافت نكرده و بازيكنى مثل كريستوفر ره كه حتى يك جلسه هم با اين تيم تمرين نكرد توانست از آب گل آلود قرمز رنگ ماهى بگيرد و با شكايت به فيفا پول قابل توجهى را به جيب بزند. وضعيت يان نيكولفسكى دروازه بان مقدونيه اى هم دست كمى از كريستوفر ره نداشت و او هم بدون يك بازى رسمى نهايتاً ۶۰ ميليون تومان طلبكار شد. ۲ بازيكن پانامايى كه سر جمع كمتر از ۹۰ دقيقه براى پرسپوليس بازى كردند در حال حاضر شاكى هستند و فيفا به زودى حق آنها را خواهد گرفت.عليرضا امامى فر كه آخرين رد پاهايش با پيراهن سرخ به حدود ۲ سال قبل باز مى گردد هم هنوز ۶۰ ميليون طلبكار است و جواد كاظميان كه بايد طى ۳ فصل گذشته ۳۰۰ ميليون دريافت مى كرد تنها ۱۰۰ ميليون گرفته و به تازگى به جرگه شاكيان پيوسته. اينها همه طلبكاران پرسپوليس نيستند و در اين ليست حتى نام برخى از سوپرماركت هاى تهران هم به چشم مى خورد! همين تيم با نيكبخت و بادامكى (براى ۲ سال) و مهدى واعظى (يك ساله) در مجموع قراردادهايى به ارزش ۸۹۰ ميليون تومان منعقد كرده و كاملاً قابل پيش بينى است كه آنها نيز دير يا زود شكايتنامه اى را تنظيم مى كنند و به كميته انضباطى فدراسيون فوتبال مى فرستند. پرسپوليس تقريباً به تمام بازيكنان فعلى اش بدهكار است اما مديران اين تيم براى آنكه به ناكارآمدى و بى كفايتى متهم نشوند قراردادهاى آنچنانى مى بندند تا بلكه به اين ترتيب چند روز بيشتر در اين بازار آشفته دوام بياورند. بازارى كه در آن هيچ كس بابت هيچ چيز بازخواست نمى شود.
    سازمان تربيت بدنى به عنوان متولى اصلى پرسپوليس تا چه حد فعاليت هاى اين باشگاه را زير نظر دارد؟ مگر غير از اين است كه هنوز ليگ به ميانه هاى راه نرسيده بازيكنان ناراضى شروع به سنگ اندازى مى كنند و پرسپوليس براى چندر غاز دست به دامن سازمان مى شود؟ پس چرا حداقل براى يك مرتبه هم كه شده مشكل را قبل از وقوع حل نمى كنيد و مقابل اين سريال تكرارى نمى ايستيد؟
    چطور ممكن است كه يك تيم براى
    ۴-۳ بازيكن يك ميليارد تومان هزينه كند و آن وقت زمين تمرين اختصاصى نداشته باشد، ورزشگاه نداشته باشد و حسرت ابتدايى ترين امكانات حرفه اى را به دل بكشد. در فوتبال ايتاليا، بلژيك و بسيارى از كشورهاى اروپايى ديگر تيم ها موظفند قبل از آغاز فصل مبلغ مشخصى را به حساب خود واريز كنند تا صلاحيت حضور در مسابقات را به دست آورند. هيچ مماشات و كدخدامنشى هم در كار نيست و باشگاهى كه بنيه مالى نداشته باشد به دسته هاى پايين تر فرستاده مى شود. اينجا اما با حساب بانكى صفر چك ۴۵۰ ميليونى مى كشند و انگار نه انگار كه اتفاقى مغاير با اصول حرفه اى مديريت و تيمدارى به وقوع پيوسته است! به هر صورت چنين رقم هايى به شيوه هاى مختلف در فوتبال كشور هزينه مى شود و اينكه چرا باشگاه ها با توانايى پرداخت اين مبالغ از حداقل ها بى بهره هستند سؤالى است كه همچنان جوابى را پيش روى خود نمى بيند.يك روز هم انصارى فرد مى رود و مدير بعدى مى گويد: «وقتى باشگاه را تحويل گرفتم ۶ ميليارد تومان بدهى داشت.» و اين چرخه همچنان ادامه پيدا مى كند. چك ميليونى بازيكن قديمى نقد نمى شود و با بازيكن جديد قرارداد ۴۵۰ ميليونى مى بندند. يكى اين وسط همه را سر كار گذاشته ... اين طور نيست؟
    Copyright 2006, Iran Varzeshi Newspaper

  8. #3368
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Ferrari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    475

    پيش فرض نوازى: استقلال مرا تأمين نكند، مى روم پرسپوليس

    ايران ورزشى- خبر بازگشت محمد نوازى به استقلال براى اكثر اهالى فوتبال غيرمنتظره بود. استقلالى ها معتقدند كه خود نوازى ابراز تمايل كرده تا دوباره پيراهن آبى را به تن كند. از طرف ديگر شنيديم كه نوازى براى بازگشت به استقلال شرط و شروطى گذاشته! براى آنكه بيشتر در جريان صحت و سقم اين قضيه قرار بگيريم با نوازى تماس گرفتيم.

    آقاى نوازى دوباره استقلال؟!
    <شايد به استقلال بروم. آنها مرا خواسته اند. من هم ميل دارم در تيم سابقم بازى كنم.
    نگران نيستى؟
    <چرا نگران باشم. سال ها در استقلال بازى كرده ام و تجربه بازى در اين تيم را هم دارم.
    از صباباترى راضى نبودى؟
    <چرا. من آنجا خوب كار كردم.
    پس چرا جدا شدى؟
    <خب. وقتى آدم در استقلال و پرسپوليس نباشد ارتباطش با روزنامه ها و راديو و تلويزيون قطع مى شود. ديگر در چشم نيست. همين به آقايان بهانه مى دهد تا به آدم كم لطفى كنند.
    قراردادت با صبا تمام شد يا...؟
    <قراردادم تمام شد ولى آنها مرا مى خواستند.
    حالا كه به استقلال برمى گردى فكر مى كنى با هوادارانش به مشكل برنمى خورى؟
    <البته هنوز قراردادم با استقلال قطعى نشده ولى اگر برگردم هم مشكلى نيست. سوء تفاهمات قبلى برطرف شده. به هر حال آنها نسبت به تيم شان تعصب دارند و نمى توانند بعضى رفتارها را هضم كنند.
    حالا آمديم به استقلال نرفتى؛ آن وقت چه مى شود؟
    <من امروز (يكشنبه) با پرسپوليسى ها هم مذاكره كرده ام.
    يعنى ممكن است قرمزپوش بشوى؟
    <چرا كه نه. اگر آنها پول بيشترى بدهند به آنجا مى روم چون مشكل مالى دارم.
    استقلال برايت مهمتر است يا پرسپوليس؟
    <صد در صد استقلال اما خب آنها هم بايد شرايط مرا قبول كنند.
    ممكن است باز هم در جناح چپ بازى كنى؟
    <مادگى اش را دارم. هرجا كه مربى بخواهد بازى مى كنم.
    و اما راجع به تيم ملى، حرفى دارى؟
    <برانكو هم به محمد نوازى ضربه زد و هم به فوتبال ايران. آن هم ۸ سال.

  9. #3369
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Ferrari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    475

    پيش فرض سه گانه آلمان ايتاليا

    مگر مى شود به استقبال بازى ايتاليا و آلمان رفت و از ديدار خاطره انگيز دو تيم در جام جهانى ۱۹۷۰ ياد نكرد. اتفاقاً آن مسابقه هم در مرحله نيمه نهايى رقابت ها برگزار شد و در نهايت با برترى ۴ بر ۳ لاجوردى ها به پايان رسيد. ديدارى تماشايى كه از آن به عنوان هيجان انگيزترين بازى تاريخ جام جهانى ياد مى شود. ۱۷ ژوئن ۱۹۷۰ در ورزشگاه آزتك مكزيك ۱۰۲۴۴۴ نفر شاهد اين ديدار كاملاً اروپايى بودند. ايتاليا كه ستارگانى چون بونين سنى يا، ريوا، ماتزولا، فاكتى و ريورا را داشت با عبور از مكزيك ميزبان، خود را به نيمه نهايى رسانده بود. اين تيم در مرحله اول در گروهى كه اروگوئه، سوئد و اسرائيل حضور داشتند با ۴ امتياز اول شد و به يك چهارم صعود كرد.
    در آن سال ها كه جام جهانى با حضور ۱۶ تيم برگزار مى شد خبرى از يك هشتم نهايى نبود و بدين ترتيب ايتاليا پس از شكست دادن ۴ بر يك ميزبان جام جهانى به نيمه نهايى رسيد. در آن سو آلمانى قرار داشت كه در جام جهانى گذشته فيناليست شده بود و قصد داشت دوباره به اين مهم برسد. آلمان در مرحله گروهى هر سه بازى خود را برد و با غلبه بر پرو، بلغارستان و مراكش با ۶ امتياز روانه يك چهارم نهايى شد (در آن موقع برد ۲ امتياز داشت). ديدار اين دو تيم يادآور فينال ويمبلى در جام جهانى ۱۹۶۶ بود. آلمان آمده بود كه انتقام بگيرد اما ۲ گل از حريف خود عقب افتاد. در ادامه، نمايش مقتدرانه بكن باوئر و يارانش باعث شد كه كار به تساوى بكشد و در نهايت آلمان در وقت اضافى پيروز شد و از نيمه نهايى سردرآورد. آلمان با اين برد به يك مدعى درجه يك تبديل شد.
    برزيل و اروگوئه نيز برگزار كننده ديگر ديدار اين مرحله بودند. جدال ايتاليا و آلمان با يك گل زودهنگام براى ايتاليا شروع شد. ايتاليا بازى را هجومى آغاز كرد و روبرتو بونين سنى يا در همان دقيقه ۸ لاجوردى ها را پيش انداخت و اين برترى تا دقيقه ۹۰ ادامه داشت. اما ژرمن ها در آن دوران استاد بازگشت به مسابقه بودند و بكن باوئر، اووه رات، مولر و زيلر بازى را در دست گرفتند. اين بار نوبت كارل هاينتس اشنلينگر دفاع چپ آلمان ها بود تا اجازه ندهد آلمان در ۹۰ دقيقه بازنده شود. خاطره مهمى كه از آن بازى به ياد ماندنى باقى مانده مصدوميت شديد بكن باوئر در آن بازى است. فرانتس ۲۳ ساله در تيم آلمان آقايى مى كرد و فرمانده تيم بود، البته در كنار او بازيكنان بزرگ ديگرى چون سپ ماير، برتى فوگتس، اووه زيلر، اووه رات و گرد مولر هم حضور داشتند اما قيصر چيز ديگرى بود. كتف بكن باوئر بر اثر خطاى بازيكنان حريف از جا در رفت و او به خاطر تعصبى كه به تيمش داشت و حساسيت بازى مسابقه را رها نكرد. از طرفى هلموت شون مربى ژرمن ها هر دو تعويض خود را انجام داده بود و اگر قرار بود بكن باوئر بيرون برود آلمان مجبور مى شد ده نفره بازى كند. به همين دليل قيصر به بازى ادامه داد و به يكى از يادگارهاى جام جهانى ۱۹۷۰ تبديل شد.
    در وقت اضافى دروازه دو تيم به دفعات فرو ريخت و چندين مرتبه جاى برنده و بازنده، عوض شد. بى دليل نيست كه از اين بازى حساس به عنوان هيجان انگيز ترين مسابقه جام جهانى ياد مى كنند. ابتدا در دقيقه ۹۴ گرد مولر براى اولين بار در طول مسابقه آلمان را از ايتاليا پيش انداخت اما برترى قيصر و يارانش تنها ۴ دقيقه طول كشيد. تارچيزيو بورگينش گل تساوى بخش ايتاليا را به ثمر رساند و در ادامه كار براى آلمان ها بدتر هم شد. جى جى ريوا ايتاليا را ۳ بر ۲ پيش انداخت. در آن رقابت ها گرد مولر يك گلزن مهار نشدنى بود. در وقت اضافى فروچو والكاره جى يك مدافع به نام فابريتسيو پولتى را به زمين آورد تا مراقبت ويژه اى از مولر داشته باشد اما مهار مولر كار آسانى نبود و در دقيقه ۱۱۰ مولر گل تساوى بخش آلمان را به ثمر رساند و بازى ۳ بر ۳ شد. جالب اينكه يك دقيقه بعد نوبت به ايتاليا رسيد تا در اين بازى زيبا گل بزند. جيانى ريورا كار را تمام كرد و بازى با برترى ۴ بر ۳ ايتاليا به پايان رسيد. در مورد بازى كردن ريورا هم داستان هاى جالبى وجود دارد. در آن موقع بحث اين بود كه ماتزولا بازى كند يا ريورا؟ والكاره جى راه حل جالبى پيدا كرد. يك نيمه سبيلو (لقب ماتزولا) بازى كرد و از نيمه دوم ريورا به ميدان آمد. ۳۶ سال است كه از اين تعويض به نيكى ياد مى شود. به هرترتيب ايتاليا از سد آلمان سختكوش عبور كرد اما در فينال اسير برزيل و پله افسانه اى شد.


    • جدال براى جام سوم
    ديگر ديدار كلاسيك و خاطره انگيز ايتاليا و آلمان به فينال جام جهانى ۱۹۸۲ برمى گردد. آلمان در حالى خود را به فينال رسانده بود كه يكى از تيم هاى منفور جام محسوب مى شد. در مرحله گروهى در حالى كه در ديدار ابتدايى خود به الجزاير باخت، در ادامه با دو پيروزى مقابل شيلى و اتريش به مرحله دوم صعود كرد. در آن جام مرحله دوم مسابقات به صورت گروهى برگزار مى شد. آلمان ميزبان مسابقات را شكست داد و به نيمه نهايى صعود كرد. حذف ميزبان كافى بود كه آلمان در اسپانيا به تيمى منفور تبديل شود. به ويژه اينكه در بازى نيمه نهايى برابر فرانسه آنها چندان مستحق برد نبودند و تا اواخر مسابقه نتيجه سه بر يك به سود فرانسه بود، اما آلمان به شكل عجيبى كار را به تساوى كشاند و در نهايت ۴ بر ۳ پيروز شد و به فينال رسيد. اگر حركت خشن تونى شوماخر را در بازى نيمه نهايى به خاطر داشته باشيد متوجه مى شويد چرا در فينال جو ورزشگاه كاملاً به سود ايتاليا بوده.
    ايتاليا در مرحله گروهى بسيار ضعيف ظاهر شد و پس از لهستان در گروه خود دوم شد. اما در مرحله دوم به لطف گلزنى هاى پائولو روسى زيرك، نتايج خوبى گرفت و با پيروزى برابر آرژانتين و برزيل، دو غول آمريكاى جنوبى، روانه نيمه نهايى شد. مثل همين دوره تمام چهار تيم نيمه نهايى اروپايى بودند. ايتاليا با دو گل لهستان را شكست داد و به راحتى خود را به فينال رساند، اما رقيب اش آلمان كاملاً كم رمق بود. گويا بازى ۱۲۰ دقيقه اى آلمان و فرانسه تمامى توان ژرمن ها را از بين برده بود و اين تيم توان مقابله با ايتاليا را نداشت. هر دو تيم به دنبال اين بودند كه براى سومين بار جام را بالاى سر ببرند و ۹۰هزار نفر در ورزشگاه سانتياگو برنابئو جمع شده بودند تا اين مسابقه حساس را ببينند. خيلى ها معتقد بودند كه برزيل با مربيگرى تله سانتانا بهترين تيم جام بوده اما فينال بين ايتاليا و آلمان برگزار مى شد و تيم دوم كه در طول رقابت ها هم آش دهان سوزى نبود در فينال نتوانست سد راه ايتاليا شود. بازى با برترى ايتاليا آغاز شد و آنتونيو كابرينى در همان نيمه نخست يك پنالتى را هدر داد. در آن بازى جان كارلو آنتونيونى هافبك نامدار ايتاليا به علت دواخطاره بودن غايب بود اما ايتاليا به اندازه كافى ستاره داشت؛ دينوزوف، برگومى، تارد لى، كونتى و روسى شاخص ترين آنها بودند. گل اول را در دقيقه ۵۷ پائولو روسى با يك ضربه سر به ثمر رساند. اين ششمين گل روسى در اسپانيا بود و او به عنوان آقاى گلى رقابت ها رسيد. چند دقيقه بعد نوبت به ماركو تاردلى رسيد تا آن گل معروفش را به ثمر برساند. پس از چندين پاس در محوطه جريمه آلمان توپ به تاردلى رسيد و او گل زد و آن شادى پس از گل معروفش را انجام داد. حتماً قبول داريد كه همه تاردلى را با آن شادى اش مى شناسند. در ادامه آلتوبلى كه به عنوان بازيكن ذخيره وارد زمين شده بود روى پاس برونو كونتى نتيجه را ۳ بر صفر كرد؛ يك نتيجه تحقيرآميز براى ژرمن ها تا دقيقه ۸۱.
    اما اين پايان كار نبود. آلمان توسط پل برايتنر يكى از گل ها را جبران كرد اما برايش فايده اى نداشت و ايتالياى انزو پيرزوت قهرمان جهان شد. در آن تيم آلمان كه هدايت آن بر عهده يوپ دروال بود چهره هاى نامدارى چون شوماخر، بريگل، برايتنر، ليت بارسكى، رومينيگه، كالتز و اشتليكه بازى مى كردند.
    در آن سال ها كمتر پيش مى آمد كه آلمان به فينال نرسد آنها در ۸۶ و ۹۰ هم با مربيگرى بكن باوئر فيناليست شدند. در اين سال ها هيچ گاه هيجان ايتاليا و آلمان به اندازه آن دو بازى سال هاى ۱۹۷۰ و ۱۹۸۲ نبوده. آيا امروز سه گانه اى تشكيل مى شود؟
    منبع : روزنامه شرق

  10. #3370
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Ferrari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    475

    پيش فرض دورتموند، شهر پيروزى آلمان طلسم وستفالن

    طلسم ورزشگاه وستفالن همچنان وجود دارد. آلمانى ها اين جاده را به خوبى مى شناسند و براى رسيدن به فينال به آن اميدوار هستند. ورزشگاه دورتموند در حقيقت، «تئاتر روياها»ى فوتبال آلمان و ملت آن است: يازده بازى و فقط يك مساوى. ديگر بازى ها در آن به پيروزى ختم شده است. كريستف متزلدر مى گويد: اين شانس ما است و در برابر ايتاليا زيباترين بازى را انجام خواهيم داد ولى طرفداران ما در دورتموند انگيزه بزرگ را در ما به وجود مى آورند. ورزشگاه كاملاً آلمانى است و خوشحالم جايى مى رويم كه مردم با فوتبال زندگى مى كنند و عشق آنها است. همين شانس بزرگ ما محسوب مى شود.» نيمه نهايى در وستفالن. اين بار ايتاليا- آلمان. هرچند ايتاليايى ها به سابقه گذشته درخشان خود فكر مى كنند و آن را نقطه برترى خود مى دانند ولى آلمانى ها هم از طلسم خود حرف مى زنند و دوست ندارند كه اين طلسم در حساس ترين شرايط بشكند و روياهايشان خراب شود. وقتى كلينزمن و يواخيم لو وارد ورزشگاه مى شوند تا شرايط زمين و ورزشگاه را بررسى كنند با خوشحالى در آن قدم مى زنند. يواخيم لو مى گويد: «ما از دو روز قبل قهرمان لقب گرفته ايم و حالا بايد قهرمان اروپا هم بشويم. همه چيز در دورتموند به نفع ما است و بايد از اين فرصت استفاده كنيم.» آنها از نقطه برترى خود مقابل آرژانتين شروع مى كنند تا اينكه به دورتموند برسند و حتى آن شكست سخت و افتضاح در فلورانس را فراموش مى كنند. لو مى گويد: «آن بازى اصلاً وجود ندارد. حتى يك ثانيه هم به آن فكر نمى كنيم و نبايد هم اينچنين مسائلى را وارد تيم بكنيم.» آلمان با چنين روحيه اى خود را آماده مى كند و از قدرت ايتاليايى ها نمى ترسد. آنها مثل جنگجوهاى قديمى زندگى مى كنند و فضاى رختكن آنها شباهت بسيار زيادى به نظاميان دارد. تيم بروفسكى مى گويد: «ما روى يك هدف تمركز كرده ايم و احساس مى كنيم كه به اين هدف نزديك شده ايم. حالا وقت آن نيست كه متوقف شويم. آنها از نظر تاكتيكى شرايط خوبى دارند هر چند شروع خوبى نداشتند اما توانستند در ثانيه آخر مشكلاتشان را حل كنند. بله ما در گذشته با آنها مشكل داشتيم اما اين بار فكر مى كنيم كه با تفكر درست آنها را شكست بدهيم.» اگر قرار باشد جملات بازيكنان آلمانى را كنار هم رديف كنيم، همه از شرايط روحى بزرگشان حرف مى زنند و طلسم وستفالن را از ياد نمى برند.همه چيز به نفع آنها است و در خانه خود بازى مى كنند و حتى يوشكا فيشر اظهار مى كند: «فوتبال مثل يك نبرد است.» و آلمان ها نمى خواهند در اين جنگ بازنده باشند. شايد آنهايى كه برنامه هاى جام جهانى را يك سال قبل ترتيب دادند، به اين موضوع فكر نمى كردند كه وستفالن همانند يك طلسم و خوش شانسى به كمك آلمان و ميزبان بيايد، اما امروز كه به اين شرايط نزديك شده اند، بدشان نمى آيد كه اين موضوع را بزرگتر از آن جلوه دهند و از آن براى بالا بردن روحيه تيم استفاده كنند. آلمانى ها طى چند روز اخير با جملات تند و حتى غيرمنصفانه به ايتاليايى ها حمله كردند كه حتى اعتراض دولتمردان ايتاليايى را هم به همراه داشت. اما وقتى از فوتبال صحبت مى شود آنها از وستفالن حرف مى زنند؛ تئاتر روياهاى آلمان كه مى تواند روياهاى آنها را برآورده كند.
    منبع : روزنامه شرق

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •