رفتن تو خواب همه پر
زير لبا زمزمه ، پر
وارد جايي كه بشي
شلوغي پر ، همهمه پر
جز تو تموم دنيا پر
هر كسي غير زيبا پر
رفتن تو خواب همه پر
زير لبا زمزمه ، پر
وارد جايي كه بشي
شلوغي پر ، همهمه پر
جز تو تموم دنيا پر
هر كسي غير زيبا پر
رهبر اين دلم باشد عشق حق عالم كه شود هر كه ببيند عشقش...
روا دارد از دوست بيگانگي
كه دشمن گزيند بهمخانگي
يار مردان خدا باش كه در كشتي نوح
هست خاكي كه به آبي نخرد طوفان را
اگر چه حاليا ديريست كان بي كاروان كولي
ازين دست غبار آلود كوچيدست
وطرف دامن از اين خاك دامنگير برچيدست
هنوز از خويش پرسم گاه
اه
چه مي ديده است ان غمناك روي جاده نمناك ؟
كشتي شكستگانيم اي باد شرطه برخيز
باشد كه باز بينيم ديدار آشنا را
امروز بي بهار سر سبز چشم تو
مرغان خسته بال نگاهم
از آشيانه پر نكشيدند
و قوچ هاي وحشي دستانم
در مرتع نچريدند
امروز
با ياد مهرباني دست تو خواستم
با گربه خيال تو بازي كنم
چنگال زد به گونه ام از خشم
و چابك
از دستم لغزيد
رفت
تيري كه زدي بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه انديشه كند راي صوابت
دوستان ببخشيدا ولي من فكر مي كنم مشاعره چير زياد جالبي نيست چون بعضي از شعر ها هيچ وقت به زبان آورده نميشن !
...
تواضع كن ايدوست با خصم تند
كه نرمي كند تيغ برنده كند ..
ديدمش خرم و خندان قدح باده به دست
وندر ان ايينه صد گونه تماشا مي كرد.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)