تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 335 از 934 اولاول ... 235285325331332333334335336337338339345385435835 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,341 به 3,350 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #3341
    داره خودمونی میشه kimya87's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    غربت
    پست ها
    27

    پيش فرض

    ای آنکه زنده از نفس توست جان من
    آن دم که با تو‌ام، همه عالم ازان من
    آن دم که با توام، پُِرم از شعر و از شراب
    می‌ریزد آبشار غزل از زبان من
    آن دم که با توام، سبکم مثل ابرها
    سیمرغ کی‌ رسد به بلندآسمان من
    بنگر طلوع خنده‌ی خورشید بر لبم
    زان روشنی که کاشتی ای باغبان من!
    با تو سخن ز مهر تو گفتن چه حاجت است؟
    خود خوانده‌ای به گوش من این، مهربان من

  2. 3 کاربر از kimya87 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #3342
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    منحنی قامتم قامت ابروی توست
    خط مجانب بر آن سلسله گیسوی اوست

    حد رسیدن به او مبهم و بی انتهاست
    بازه تعریف دل در حرم کوی دوست

    چون به عدد یک تویی من همه صفرها
    آن چه که معنی دهد قامت دلجوی توست

    پرتوی خورشید شد مشتق از آن روی تو
    گرمی جان بخش او جزئی از آن خوی توست

    بی تو وجودم بود یک سری واگرا
    ناحیه همگراش دایره روی توست

  4. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3343
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    دلبر طناز من ترک من شيدا کرد
    ديد که بيچاره شدي يار دگر يدا کرد
    ديد که در کيسه ما سيم وزري نيست
    گوهرخود را برد وبه بازار دگر سوداکرد
    گفتمش گر قبله شوي نظر به رويت نکنم
    گر ماه شوي نظر به سويت نکنم
    گر دسته گل شوي و ايي برم
    بردارم و بويت نکنم
    حال بگذريم سر به عقب دل نگران
    تو بمان با دگران واي به حال دگران

  6. #3344
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    ساده و بي سايه
    در ويرانه ي دل نشسته ام
    چشم براه
    و منتظرم
    كه اشكي بيايد
    باراني ببارد
    تا كالبدم را
    از فريب عشق بشويد
    لا اقل تو مرا بيادت هست
    من امير اقليم عشق بودم
    ********
    يك روز باد بي نشان
    آهسته و پاورچين
    بر سر شاخه هاي شكسته ام وزيد
    و بذر آفتاب را
    بر مزار دلم پاشيد
    دلم آفتابي شد
    شگفتم دراقليم عشق
    زمستانم بهاري شد
    غافل كه جام سرد تقدير
    از گرماي عشق ترك خواهد خورد
    بيادت هست ؟
    من امير اقليم عشق بودم

  7. این کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #3345
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض سرود عشق

    چه با احساس مي گويي
    سرود عشق در گوشم
    برايت بارها خواندم
    كه بي تو من چه خاموشم
    تو گفتي از نگاه من
    من اما از حضور تو
    تو از لبخند مي گفتي
    من از گرمای شعر تو
    چه شب ها بي حضورِ تو
    سرودِ عشق سر دادم
    صداي آشناي تو
    نخواهد رفت از يادم
    اگر امروز غمگينم
    اگر امروز خاموشم
    بيا و باز نجوا كن
    سرود عشق در گوشم.

  9. 2 کاربر از iranzerozone بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #3346
    اگه نباشه جاش خالی می مونه iranzerozone's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Iran-Tehran
    پست ها
    274

    پيش فرض شولای عشق

    بيا با من بشو همراه
    در اين سرمايٍ بي مهري ِ اين دوران
    بيا و گرم كن دستان سردم را
    بپوشان بر تنم شولاي عشقت را
    من اين جا بس تنهايم
    سرشك غم مي بارم
    نگاهت پر شرر بارد
    بر اين سختي پا بر جا
    نگاهت گرم مي سازد
    وجود سرد تنها را
    تو با گلواژه ي شعرت
    ز درد و غم رهايم كن
    مرا گرم كن
    هوا سرد است و اين جا تن
    ز بي مهري مي لرزد
    عبور لحظه ها
    بر ساعتٍ تن سخت مي تازد....

  11. 2 کاربر از iranzerozone بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #3347
    داره خودمونی میشه A T E N A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2008
    محل سكونت
    Nowhere
    پست ها
    48

    پيش فرض

    از من نپرس که چرا تو خورشید شدی و من سایه
    اگر عمق فاصله ها زیاد است و دستهای تو دور،تقصیر من نیست...عزیز دل...
    از من نپرس که چرا همیشه آخر کوچه های پرسه و ترانه،
    من می مانم و یک جفت دست منتظر
    یک جفت نگاه خسته....
    از من نپرس که چرا از این همه حرفهای نگفتنی لبریزم...من بی تقصیرم مرد رویاهای هر لحظه....
    بیهوده لگام تقصیر را به گردن تقدیر نینداز،اگر من
    اینجا بین حصار غربت و دوری ماندم و تو به آغوش فردا های نیامده پناه بردی....
    راستی هنوز که اردیبهشت خاطره هایمان را از یاد نبرده ای؟
    آن رز قرمزی که با شرمندگی تقدیمت کردم چطور؟
    یادت هست که گفتی برای همیشه پیشت نگاهت نگاهش می داری؟
    حالا هر وقت دل تنگ طنین تبسمت می شوم
    هر وقت دلم هوای سادگی روز دیدارمان را می کند
    همدمم همان یک تکه کاغذی می شود که من گفتم و تو نوشتی :
    "از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند"

  13. #3348
    داره خودمونی میشه A T E N A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2008
    محل سكونت
    Nowhere
    پست ها
    48

    پيش فرض

    وقتی که بی دليل دوباره هوا گرفت
    باران گرفت و اشگ نگاه مرا گرفت
    يک لحظه خاطرات به ذهنم مرور شد
    باران بدون آمدن تو چرا گرفت؟
    با هم ميان کوچه قدم ميزديم ما
    آن دست بشکند که ز دستم تو را گرفت
    با يک نگاه گنگ که معنای تلخ داشت
    رفت و غمی بزرگ دلم را فرا گرفت
    ميخواستم بگويمت ای خوب من نرو
    اما درون حنجره من صدا گرفت
    او بی دليل رفت و قضا را بهانه کرد
    در دل اميد داشتم اما قضا گرفت

  14. 4 کاربر از A T E N A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #3349
    داره خودمونی میشه A T E N A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2008
    محل سكونت
    Nowhere
    پست ها
    48

    12

    چشمم بر این جاده خشک آمد و تو نیامدی

    این بغض سا لها تو را خواند و تو نیامدی

    دل پر ز آه و فغان بود و درد ...

    بر حرمت ستاره ها قسمت داد و نیامدی

    از بس که به یاد تو بر این خاک گریستم

    اشکم به خاک ثمر داد و تو نیامدی

    بر جاده گفتم دل و عقلم فدای توست

    این جاده نیز گریه کرد و تو را خواند و تو نیامدی

    گفتم که به خاک سپارم یاد تو را

    جانم به خاک پای یاد توافتاد و تو نیامدی


    صد بار دلم اسیر تردید شد که شاید نگاه تو

    بر یک نگاه غریبه گره خورد و تو نیامدی

    لیک همه جانم به فریاد آمد که بمان

    همه تردید ز دل خویش راند و تو نیامدی

    سالهاست بر این جاده منتظر نشسته ام

    آشنای هر رهگذر شدم ای داد و تو نیامدی

    من پيرهمه جاده های انتظار توام

    این دل ز غم به فریاد آمد و تو نیامدی

    من که زبان به شکوه باز نمی کنم

    این نیز نوشتم ودادم به دست باد و

    تو نیامدی.......

  16. این کاربر از A T E N A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #3350
    داره خودمونی میشه peyman.2ps's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    زنجان
    پست ها
    64

    پيش فرض

    ..
    خیلی فقیر نیستم
    فقط
    دو سال از من بزرگترند لباسهایم
    و من دو سال
    از برادرم کوچکتر
    ..

  18. 5 کاربر از peyman.2ps بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •