مي زند بر آن سايه,
از ملال يك پائيز,
از غروب يك لبخند.
انتظار يك مادر,
افتخار يك مصلوب,
اعتماد يك سوگند.
مي زند بر آن سايه,
از ملال يك پائيز,
از غروب يك لبخند.
انتظار يك مادر,
افتخار يك مصلوب,
اعتماد يك سوگند.
دل اندر صمد بايد ايدوست بست
كه عاجزترند از صنم هر كه هست
تا زمانی که خدا اجلم را بدهد
به خدا ، زان که خدا
از پی خلقت من
پی چه میگشته !
شاکی ی رسوایم .
متشكرم از همه دوستان ...
--
مرو اي دوست مرو اي دوست بنشين با من و دل
كه منم زنده به بوي تو به گل روي تو ...
وامانده در قفس
جامانده در دلم
انکار روی تو
اجبار خوی تو
حسرت ، هوس چه بود
آمد سراغ ما ؟ !
اگر صالح آنجا بديوار باغ
برآيد بگفتش بدرم دماغ
غیبت بهانه ایست
از سوی یار ما
ما را محک زدش
سرو جوان ما !
من با پست دادن توي اين تاپيك مشكل دارم يعني برام سخته !
ولي به هر حال ...
///
اگر تيغ دوزرانش انداختست
نه شمشير دوران هنوز آختست ؟
تو همچو تقديري گريزم ز تو نيست×××روم به هر سويي سر راه مني...
سلام سامان جان چطوري مومن خدا...ما هم دوستت داريم...
تشكر عزيز همه همديگرو توي پي سي ورد دوست دارن.
...
يكي قطره باران ز ابري چكيد
خجل شد چو پهناي دريا بديد
كه جايي كه درياست من كيستم ؟
گر او هست حقا كه من نيستم
چو خود را در چشم حقارت بديد
صدف در كنارش ب جان پروريد
...
و ادامه دارد ..
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)