تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 331 از 469 اولاول ... 231281321327328329330331332333334335341381431 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,301 به 3,310 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #3301
    اگه نباشه جاش خالی می مونه YOUCOM's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    www.faranohesab.ir
    پست ها
    494

    12 «همه» نه «كليه»

    [FONT='Tahoma','sans-serif']با سلام. ميشه من رو هم به عنوان عضو جديدتون بپذيريد؟ [/font]
    [FONT='Tahoma','sans-serif']آره؟ [/font]
    [FONT='Tahoma','sans-serif']تشكر دارم. (متشكرم)[/font]
    [FONT='Tahoma','sans-serif']

    بريم سر اصل مطلب:[/font]
    [FONT='Tahoma','sans-serif']
    تقريبا يك سال پيش سر يه داستاني (كه باعثش خودم بودم) با چند تا از بچه هاي دانشگاه قرار گذاشتيم كه واژه «همه» رو از دستور زبانمون حذف كنيم و بجاي اون از كلمه «كليه» استفاده كنيم. از اينجا بود كه سريال سوتيهاي ما و گير دادنمون به ملت شروع شد. نا گفته نمونه كه ما 3 نفر از اين حيث در دانشگاه داراي آمار بسيار بسيار قهوه اي رنگي هستيم (با عرض شرمندگي). رفته رفته اونقدر نسبت به اين كلمه (همه) حساس شديم كه ديگه فكر نميكرديم كجا هستيم يا با كي صحبت ميكنيم.( هنوزم همينطوره)[/font]
    [FONT='Tahoma','sans-serif']

    يه بار رفتم پاي تخته كه سؤال جواب بدم . مدام اين واژه لعنتي افتاده بود سر زبونم. خلاصه دائما در جوابم از اين كلمه و مشتقاتش استفاده ميكردم( كليه، كلا، دركل،...). سؤال و جواب تموم شد. استاد گفت: همه توجه كنن... بي اختيار حرفشو قطع كردم و گفتم: كليه بچه ها توجه كنن... . استاد بهم يه نگاه همراه با اخم كرد ولي بي خيال شد. يه كم خجالت كشيدم... استاد ادامه داد: بله، هممون ميدونيم كه... دست خودم نبود، دوباره پريدم وسط حرفش: كليمون ميدونيم. استاد گفت: تا سه شماره اينجا نباشي. منم رفتم بشينم كه استاد گفت: همه رو مسخره كره... دوباره كرممون لوليد و زير لب گفتم «همه» نه «كليه»... نميدونم چجوري شنيد كه ديگه بهم رحم نكردو پرتم كرد بيرون. هنوز يه نيم ساعتي نگذشته بود كه اون 2تا رفيقمم اومدن بيرون.بلي اونام به همين جرم اخراج شده بودن...[/font]
    [FONT='Tahoma','sans-serif']

    هفته پيش رفته بوديم پارك لاله بدمينتون بزنيم. كنار خيابون دنبال جاي پارك ميگشتيم . به يارو پاركبانه گفتيم آقا اينجا جا خالي پيدا نميشه؟ اونم گفت آقا اين همه جا خالي... رفيقاي مام نامردي نكردن يكصدا گفتن: «همه» نه «كليه»... منم از خجالت پامو گذاشتم رو گازو سريع دور شدم. بنده خدا هي با خودش فكر ميكرد مگه من چي گفتم كه اينا اينجوري كردن... شايدم گفت اينا از امين آباد اومدن... هرچي كه گفت حقمونه...[/font]
    [FONT='Tahoma','sans-serif']

    يه روز رفتيم پارك چيتگر، چند تا از دختراي دانشگاه هم همرامون بودن. ( اقا فكر بد نكنيد ما خيلي مثبتيم). اين وسط يكيشون دخترخالشو آورده بود. اونم خيلي ميخواست خودشو شيرين كنه، چپ و راست حرف ميزد و ميخنديدو ... ،عين راديو پيام. مام ديديم اينجوري نميشه. اگه بخواد همينجوري حرف بزنه ديگه نوبت به هيچكسي نميرسه، شروع كرديم به گير دادن، تقريبا تو هر جملش 2،3 بار اصلاحيه ميداديم كه «همه» نه «كليه». كم كم به خودش شك كرد. ديگه حرفاشو شمرده شمرده ميزد تا كار به جايي رسيد كه طبق ميل ما صحبت ميكرد. چشمتون روز بد نبينه موقع برگشت از اون طوطيه وراج فقط يه خداحافظ شنيديم. (ناراحت نشده بودا، نميتونست حرف بزنه)[/font]
    [FONT='Tahoma','sans-serif']

    البته اين كار مثل اينه كه زوري از يه نفر سوتي بگيريم. شمام امتحان كنيد ببينيد ميتونيد اين واژه رو حذف كنيد يا مرتبا سوتي ميديد... [/font][FONT='Tahoma','sans-serif'][/font]

  2. #3302
    آخر فروم باز frnsh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    3,823

    پيش فرض سوتی

    اومدم پست بدم این 30 ثانیه اومد و بعد که دوباره فرستادمش بیاد دیدم 2 تا شده.
    به عنوان سوتی از p30!!!!!
    سوتی از نوع قاط زدن!!
    Last edited by frnsh; 18-07-2008 at 13:19. دليل: سوتی p30

  3. #3303
    آخر فروم باز frnsh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    3,823

    پيش فرض

    آخه اینکه زیادی جالب بود یعنی چی ؟

    کاش این به من چه مربوطه رو بعضی ها یه کم زودتر بهش برسن و نیان اینجا هر سوتی رو نقل قول نکنن.
    .
    من اصلا حوصله ی ادامه این بحث که منحرف شدن تاپیک رو هم برای بار دوم داره رو ندارم.



    ته خنده بووود از اووون سوتی هایی که فقط خودت میتونی بدی و کار کس دیگه ای نیس
    تایید میشه.


    چندتا سوتی دیروز که رفتم با خواهرم بیرودن دادم:
    1.سوار تاکسی شدیم. تاکسیه هم با اینکه مارک تاگسی داشت اما آهنگ گذاشت با صدای کم(البته مجاز). بعد اون قسمتی که یک طرف نوار تموم شد و راننده هم هنوز حواسش به نوار نبودیهو گوشیم زنگ زد. اونم آهنگ Enrique بود. از اونا که اولش تا ثانیه 30 چیزی نمیگه و فقط آهنگ میزنه. بعد من یه لحظه قاطی کردم به خواهرم گفتم: ااااااااااا. این یارو با این آهنگهای جوادش چطور از Enrique هم گذاشت؟؟؟
    تا وقتی که گوشیم 1300 بار زنگ خورد این موضوع رو نفهمیدم تا اینکه فهمیدم خواهرم از ثانیه اول داشته بهم میخندیده!!

    2.توی یه تاکسی دیگه نشستیم که یه دختره و پسره هر دوشون جلو پیش راننده نشستن و یکمی هم مشکوک بودن. من و خواهرم هم عقب بودیم. من و خواهرم معمولا آتو میگیریم. بعد بهش گفتم: ااااا. انگار اینا دوستن! بعد خواهرم که نفهمیده بود چی گفتم بلند گفت: چی؟ دوستن؟ یهو اون دوتا مرغ عشق برگشتن عقبو نگاه کردن(چپ چپ). تا آخر راه هیچی نگفتیم. اونا هم ساکت بودن!!!!

    3.رفتیم مغازه کیف و کفش بگیریم. رفتیم یه مغازه که فقط کفش داشت و از مغازه ها ی دیگه هم دورتر بود و شیک هم بود. یه کفش دیدم خوشم اومد. یارو هم دم در وایساده بود نمیدونم چرا. داشتم از کفشه برای خواهرم تعریف میکرم که اینو حتما میخوام. خیلی خوبه. (برای کفش 30 تومن گذاشته بودم کنار) به یارو گفتم این کفشه چنده؟ گفت 56 تومن. بعد منم برای اینکه سه نشه دوباره زل زدم به کفشه به خواهرم گفتم اصلا رنگش قشنگ نیست و رفتیم!!! دیگه نفهمیدم یارو چطوری بهمون نگاه کرد!!!

  4. #3304
    کاربر فعال انجمن سخت افزار becareful's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    1,581

    پيش فرض


    یه سوتی دیگه از من :

    یه بار من موقع غروب از بیرون اومدم خونه دیدم حیاط تاریکه و لامپها خاموشن رفتم سر کنتور دیدم فیوز پریده. دکمه سیاه فیوز رو زدم در همین لحظه صدای یه نعره وحشتناک از تو خونه اومد و بعدش هم صدای افتادن یه نفر ... بدو رفتم تو خونه دیدم پدرم ولو شده رو زمین و کنارش هم یه چهار پایه هست زیر لوستر.... خودتون بگیرید دیگه جریان چی بود... پدرم سه چار تا پیچ گوشتی و انبردست به طرفم پرت کرد که خوشبختانه جاخالی دادم و تونستم فرار کنم.
    انشالا که بابات سالم باشه...ولی مردیم از خنده.منم چند بار با این فیوز کولر سوزوندم...ولی نمیدونم این چیه تو وجودمونه که یهو مثلا فکر میکنیم ماهیا سردشون میشه یا

  5. #3305
    آخر فروم باز frnsh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    3,823

    پيش فرض

    انشالا که بابات سالم باشه...ولی مردیم از خنده.منم چند بار با این فیوز کولر سوزوندم...ولی نمیدونم این چیه تو وجودمونه که یهو مثلا فکر میکنیم ماهیا سردشون میشه یا
    امان از این ماهیات!!!!
    فکر کنم خودت سردی گرمیت میشه گیر میدی به ماهیا!!!!

  6. #3306
    آخر فروم باز Mist's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    جوخه اعدام
    پست ها
    2,740

    پيش فرض

    یکی به من بگه چطور اون سربازه نمرد؟؟؟؟ مگه هوا نزدی بهش
    شما احتمالا چون نمیتونی بری سربازی تا آخر عمرت این مورد رو درک نکنی

    سرباز اگه یه لیتر اکسیژن بزنی تو خونش نمیمیره

    ویروس ایدزو بزن مستقیم تو خونش ویروسو پس میده سرطان کم میاره وقتی سرباز میبینه

    چرا چون سربازه

    آقایونی که سربازی رفتن تایید بکنن

  7. #3307
    آخر فروم باز pouria007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    NeverLand
    پست ها
    1,474

    پيش فرض

    شما احتمالا چون نمیتونی بری سربازی تا آخر عمرت این مورد رو درک نکنی

    سرباز اگه یه لیتر اکسیژن بزنی تو خونش نمیمیره

    ویروس ایدزو بزن مستقیم تو خونش ویروسو پس میده سرطان کم میاره وقتی سرباز میبینه

    چرا چون سربازه

    آقایونی که سربازی رفتن تایید بکنن
    ما نرفته تایید میکنیم
    یکی از اقواممون با چاقو دستش میبرید میمرد ولی رفت دو تا تیر خورد عین خیالش هم نبود حالا اون روز داشتیم فوتبال بازی میکردیم سرش محکم خورد به تیر هیچیش نشد فقط خدا کنه همیشه همینجوری بمونه دوباره به عقب برنگرده!

  8. #3308
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض



    ته خنده بووود از اووون سوتی هایی که فقط خودت میتونی بدی و کار کس دیگه ای نیس
    اگر تمرین کنید شماها هم میتونید از این سوتی ها بدید البته شما خودت هم در امر خطیر سوتی دادن سابقه درخشانی داری

    انشالا که بابات سالم باشه...ولی مردیم از خنده.منم چند بار با این فیوز کولر سوزوندم...ولی نمیدونم این چیه تو وجودمونه که یهو مثلا فکر میکنیم ماهیا سردشون میشه یا

    من بهش میگم کرم

  9. #3309
    آخر فروم باز frnsh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    3,823

    پيش فرض

    امروز داشتم با دوستم راه میرفتم. بعد یه ماشین جلومون بود که قشنگ توی پیاده رو پارک کرده بود و ما تنها راهی که داشتیم این بود که از توی باغچه کنارش بریم. انگار کسی داخلش نبود و باغچه رو هم تازه آب داده بودن. منم حرصم دراومد و گفتم نا مرد پدر سگ نگاه کجا پارک کرده و چندتا فوش خیلی بد هم پشتش دادم. یهو دیدم ماشینه حرکت کرد و دنده عقب گرفت و یارو یه نگاه بدی به من کرد که من مطمئن شدم اگه یه چماغی چیزی توی ماشین داشت بهم پرت میکرد!!
    اما الان که فکرشو میکنم میبینم بیشتر حق با من بود تا اون!!!!

  10. #3310
    اگه نباشه جاش خالی می مونه YOUCOM's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    www.faranohesab.ir
    پست ها
    494

    پيش فرض

    امروز داشتم با دوستم راه میرفتم. بعد یه ماشین جلومون بود که قشنگ توی پیاده رو پارک کرده بود و ما تنها راهی که داشتیم این بود که از توی باغچه کنارش بریم. انگار کسی داخلش نبود و باغچه رو هم تازه آب داده بودن. منم حرصم دراومد و گفتم نا مرد پدر سگ نگاه کجا پارک کرده و چندتا فوش خیلی بد هم پشتش دادم. یهو دیدم ماشینه حرکت کرد و دنده عقب گرفت و یارو یه نگاه بدی به من کرد که من مطمئن شدم اگه یه چماغی چیزی توی ماشین داشت بهم پرت میکرد!!
    اما الان که فکرشو میکنم میبینم بیشتر حق با من بود تا اون!!!!

    با عرض شرمندگي من فكر ميكنم اگه خودتونو جاي اون شخص بذاريد ديگه اينجوري فكر نكنيد. گاهي وقتها مجبور ميشي همچين جايي پارك كنيم.
    ولي به عنوان سوتي قشنگ بود.مر30

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •