[FONT='Tahoma','sans-serif']با سلام. ميشه من رو هم به عنوان عضو جديدتون بپذيريد؟ [/font]
[FONT='Tahoma','sans-serif']آره؟ [/font]
[FONT='Tahoma','sans-serif']تشكر دارم. (متشكرم)[/font]
[FONT='Tahoma','sans-serif']
بريم سر اصل مطلب:[/font]
[FONT='Tahoma','sans-serif']
تقريبا يك سال پيش سر يه داستاني (كه باعثش خودم بودم) با چند تا از بچه هاي دانشگاه قرار گذاشتيم كه واژه «همه» رو از دستور زبانمون حذف كنيم و بجاي اون از كلمه «كليه» استفاده كنيم. از اينجا بود كه سريال سوتيهاي ما و گير دادنمون به ملت شروع شد. نا گفته نمونه كه ما 3 نفر از اين حيث در دانشگاه داراي آمار بسيار بسيار قهوه اي رنگي هستيم (با عرض شرمندگي). رفته رفته اونقدر نسبت به اين كلمه (همه) حساس شديم كه ديگه فكر نميكرديم كجا هستيم يا با كي صحبت ميكنيم.( هنوزم همينطوره)[/font]
[FONT='Tahoma','sans-serif']
يه بار رفتم پاي تخته كه سؤال جواب بدم . مدام اين واژه لعنتي افتاده بود سر زبونم. خلاصه دائما در جوابم از اين كلمه و مشتقاتش استفاده ميكردم( كليه، كلا، دركل،...). سؤال و جواب تموم شد. استاد گفت: همه توجه كنن... بي اختيار حرفشو قطع كردم و گفتم: كليه بچه ها توجه كنن... . استاد بهم يه نگاه همراه با اخم كرد ولي بي خيال شد. يه كم خجالت كشيدم... استاد ادامه داد: بله، هممون ميدونيم كه... دست خودم نبود، دوباره پريدم وسط حرفش: كليمون ميدونيم. استاد گفت: تا سه شماره اينجا نباشي. منم رفتم بشينم كه استاد گفت: همه رو مسخره كره... دوباره كرممون لوليد و زير لب گفتم «همه» نه «كليه»... نميدونم چجوري شنيد كه ديگه بهم رحم نكردو پرتم كرد بيرون. هنوز يه نيم ساعتي نگذشته بود كه اون 2تا رفيقمم اومدن بيرون.بلي اونام به همين جرم اخراج شده بودن...[/font]
[FONT='Tahoma','sans-serif']
هفته پيش رفته بوديم پارك لاله بدمينتون بزنيم. كنار خيابون دنبال جاي پارك ميگشتيم . به يارو پاركبانه گفتيم آقا اينجا جا خالي پيدا نميشه؟ اونم گفت آقا اين همه جا خالي... رفيقاي مام نامردي نكردن يكصدا گفتن: «همه» نه «كليه»... منم از خجالت پامو گذاشتم رو گازو سريع دور شدم. بنده خدا هي با خودش فكر ميكرد مگه من چي گفتم كه اينا اينجوري كردن... شايدم گفت اينا از امين آباد اومدن... هرچي كه گفت حقمونه...[/font]
[FONT='Tahoma','sans-serif']
يه روز رفتيم پارك چيتگر، چند تا از دختراي دانشگاه هم همرامون بودن. ( اقا فكر بد نكنيد ما خيلي مثبتيم). اين وسط يكيشون دخترخالشو آورده بود. اونم خيلي ميخواست خودشو شيرين كنه، چپ و راست حرف ميزد و ميخنديدو ... ،عين راديو پيام. مام ديديم اينجوري نميشه. اگه بخواد همينجوري حرف بزنه ديگه نوبت به هيچكسي نميرسه، شروع كرديم به گير دادن، تقريبا تو هر جملش 2،3 بار اصلاحيه ميداديم كه «همه» نه «كليه». كم كم به خودش شك كرد. ديگه حرفاشو شمرده شمرده ميزد تا كار به جايي رسيد كه طبق ميل ما صحبت ميكرد. چشمتون روز بد نبينه موقع برگشت از اون طوطيه وراج فقط يه خداحافظ شنيديم. (ناراحت نشده بودا، نميتونست حرف بزنه)[/font]
[FONT='Tahoma','sans-serif']
البته اين كار مثل اينه كه زوري از يه نفر سوتي بگيريم. شمام امتحان كنيد ببينيد ميتونيد اين واژه رو حذف كنيد يا مرتبا سوتي ميديد... [/font][FONT='Tahoma','sans-serif'][/font]