makespan : زمان کامل شدن پردازش / زمان پایان یافتن تمام کارها / زمان مصرفی از اولین وظیفه تا آخرین وظیفه --- پس میشه گفت زمان تكميل
flowtime : زمان شناوری
makespan : زمان کامل شدن پردازش / زمان پایان یافتن تمام کارها / زمان مصرفی از اولین وظیفه تا آخرین وظیفه --- پس میشه گفت زمان تكميل
flowtime : زمان شناوری
چرا انقد بدت اومد، سریع حالت تدافعی گرفتی آخه ؟!
وفاداری به متن و ترجمه تحت الفظی فرق دارن با هم ...
شما نوشتی راه آسانتر من آسانتر نمیبینم تو جمله، خودت اضافه کردی ولی از کجا معلوم اینجا راه بهتر یا چیز دیگه منظورش نباشه ؟! مگه همیشه بهتر، آسانتر هم هست ؟!
محلهای اتصال هم تو این متن درست نیست.... گره بهتره.
من نگفتم ترجمه شما بدرد نمیخوره که ناراحت شدی!
همیشه میشه یه ترجمه رو بهتر کرد وقتی با دید دقیق تری بهش نگاه کرد ...
اگه بفرمایید معنی cut through رو کجا پیدا کردید ممنون میشم، چون من در جای noun پیداش نکردم!
بله؛ بعنوان اسم نیامده. ولی میبینید که در"__" آمده.
معنی فعل: راه دررو باز کردن؛ راه باز کردن از میان چیزی
نمونه کاربرد اسمی هم در وب پیدا میشه.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] pe
برای اینکه خیلی واضحه چی داره میگه .. من لپ مطلبو گفتم .. ترجمه یعنی این ، یعنی اول مطلبو کامل بخونی بفهمی چی میخواد بگه و بقول معروف فحوای کلام رو درک کنی ( هرچی باشه منظور اصلی از استفاده از کلمات رسوندن یه منظور، یه مفهوم، یه معنیه! ) بعد درحالیکه از گوشه چشم به کلمات نگاهی داشته باشی جمله خودتو تنظیم کنی ..!
میگن یکی میخواست به یه انگلیسی بگه "خوردم زمین پدرم دراومد" ، گفت : !I ate the ground and my father came out
چون میخواست به کلمات وفادار بمونه ...!!!
به هیچ عنوان وفاداری به متن رو قبول ندارم همون تحت الفظی میشه که بیزارم ازش!
الان تو تمام فیلمهای تلوزیون وقتی طرف به یه بچه هفت هشت ده ساله میگه young این احمقها هم طبق معمول "جوان" معنی می کنند! درحالیکه اون زبون اصلی منظورش "بچه" س ولی ما به کسی میگیم جوون که حدود هفده هجده به بالاست و حتی میتونه ازدواج کنه..!!
(موارد دیگه هم هست اگه یادم بیاد)
یا مثلا همینجا advise رو "قادر ساختن" آوردم درحالیکه همچین معنیی نمیده ولی اینو میخواد بگه! (البته تاحدودی "هدایت" هم میشه استفاده کرد که به مشورت و مشاوره هم بیاد!)
یا میگه leverage ... موقعی به کمک اهرم کاری رو میکنند که اعمال زور و نفوذ لازمه، یه حالت خاص .. منم با کمی تخفیف "اعمال" رو آوردم
یا node رو محل اتصال گفتم چون دقیقا میدونم چیه و گفتم اگه کسی ندونه گره کجای شبکه س قاطی میکنه میگه گره طناب چه ربطی به یه استیشن یا یه سوئیچ یا یه روتر یا یه هاب یا حتی یه کلاینت یا چندراهی داره؟
Node = point that receives and transmits transmission signals from different directionsو بالاخره اینکه: اینجا آسانتر، بهتر، مناسبتر زیاد فرقی نمی کنه. من میانبر رو یخورده اداپته ش کردم به آسان (چرا؟ چون قراره کنترلر ، IDS رو دائمن advise کنه پس بده بستان سیگنالی زیاد میشه و برای اینکه احتمال پایدار نبودن انرژی در درازمدت هست پس دنبال راه حلی هستند که میانبری باشه برای کم کردن انتقالات سیگنال!!!)
cut through = make a shortcut ; take a shorter route across
یکی به داد ما هم برسه
بله، موافقم.
ممنون از توضیحاتتون برای ترجمه اون جمله
یک بار دیگه امضای خودتون رو بخونید، ما جنگ و دعوا نداربم و لطفاً با تحقیرکردن جواب ندید !
----------------------------------------------
compromise چطور معنی بشه اینجا؟
میشه گفت به خطر انداختن/ تهدید کردن ؟!
the system will crash if an attacker compromise a node at a high position in the hierarchy
یک ارائه دهندهی خدمات سلامت (بهداشتی) میتواند تصمیم بگیرد که ساختار کاری را با تیمهایی از پزشکان، پرستاران و کارکنان دفتری سازماندهی کند.
نمیدونم برداشتم درست بوده یا نه
Mell and McLarnon have proposed using internal nodes in the system hierarchy as mobile agents that randomly move around the network.
این دو نفر با استفاده از گرههای داخلی در سلسله مراتب سیستمی، عوامل سیاری را ارائه کردند که به طور تصادفی در اطراف شبکه حرکت میکنند.
این یکیهرگز تو مرام ما نبوده و نیست و نخواهد بود، چرا چنین برداشتی کردی .. اگه سوءتفاهم شده عذرخواهی می کنم
به مثلا .. برخورد پدر با فرزند.. بگیرید ؛ یا برادر بزرگتر با کوچکتر ...! البته اگه شما چهل رو رد نکردید!
---------------------------------------------------------
به خطر انداختن میشه گفت ... ( خطر کشف رمز ) ... در کل بنظرم منظورش اینه که بتونه با کشف رمز نود فریبش بده و تا در اختیار گرفتنش پیش بره (چون فقط در اونصورته که میتونه باهاش به سازش و مصالحه برسه)
سلام... ببخشید میشه معنی قسمت های رنگی رو بهم بگین؟!
Depressed or fissured fracture: Occurs when a sharp localised blow depresses a segment of cortical bone below the level of surrounding bone
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)