Naruto / بحث مانگای ناروتو

[B3HZ@D]

کیوبی در اون جنگ نقش اساسی داشته و بدون اون کار هاشیراما خیلی راحت تر میشده و راحت میتونسته مادارا رو بکشه . ولی حضور کیوبی انرژی فوق العاده بیشتری رو برای جنگ طلب میکنه که البته این کار هم فقط از هاشیراما بر میاد که همزمان با مادارا و کیوبی بجنگه.
در ضمن حمله ای در کار نبوده که هاشیراما بخواد جلوی اون رو بگیره . یک مبارزه بوده که تکرار شده .

[M e i s a m]

هاشیراما هیچ وقت توان کشتن مادارا رو نداشته و جایی هم گفته نشده که هاشی سر بوده به مادارا فقط جنگ هایی بوده که جفتشون اخرش زنده موندن که اگر قرار بود هاشیراما توان شکست دادن مادارا رو داشته باشه حتما تو اون همه جنگ های قبیله ای اتفاق افتاده بود دیگه کشتن که جای خود!
یک جا تو یک ova هم به طور مستقیم گفته میشه که اوچیها شکست ناپذیر بود بخصوص بخاطر قدرت مادارا که در راس همه بوده ولی یک فرد پیدا شد که بتونه جلوش وایسه و اون هاشیراما سنجو بود. جدای از اون تکه تکه اشاره شده به اینکه به این ها rival هم میگفتن یعنی سری نداشتن به هم اگرچه من هم فکر نمیکنم اینطور باشه و با چیزایی که از مادارا دیدیم یک موکتون یوزر هر چقدرم قوی باشه نمیتونه جلوش وایسه! یک موکتون کجا و اون همه تکنیک و قدرت و بلادلاین و توانایی کجا!

تو اون جنگ هم هدف مادارا چیز دیگه ای بوده مثل جنگ ایتاچی - ساکه با کابوتو که هدف شکست دادن نبود

[B3HZ@D]

به هر حال اونطور که بوش میاد و دیده شده در جنگ آخر بین مادارا و هاشیراما اون شخصی که شکست خورده و رفته مادارا بوده . اگر هم یک جورایی هاشیراما رو گول زده در اصل قضیه که فرار از جنگ میشه تاثیری نمیذاره.
همونطور که مشخصه مادارا با کیوبی و اترنال مانگکیو و ... حریف هاشیراما نشده .
OVA هم سندیت نداره . پس بی خیالش شو . من به انیمه انچنان اعتنا نمیکنم بعد شما اسم OVA رو میاری ؟!

هاشیراما هم به غیر از موکتون کلی جوتسوی ممنوعه داشته که توی یک طومار همراهش میاورده . پس فقط موکتون خالی نبوده که اگر هم بوده مادارا به همراه کیوبی حریف همین موکتون خالی نشده

[M e i s a m]

مادارا خان قصدش زدن هاشی نبوده نمیدونم برای شما کدومش مهم تره اینکه ریننگان فعلا کنی با اون قدرت افسانه ایش و پلن بریزی برای اینده یا اینکه وایسی تو یک جنگ تکراری... دیگه فرار کرد که نشد حرف

ما که چیزی از هاشیراما ندیدیم جز موکتون و حریف مادارا هم که نشده اگر میشد جنگ ها طول نمیکشید ولی یک چیزی که هست اینه که موکتون رو یک نفر داشته ولی شارینگان رو همه ی اوچیهایی ها داشتن و هر کس به قدر تواناییش استفاده میکرده ازش که این یعنی مادارا تواناییش فرای همه هست و مثل هاشیراما یک موکتون رو 2 دستی تقدیمش نکردند که حالشو ببره

منظورمم از ova و امثالهم لپ مطلب بود نه استناد کردن!

در جنگ اخر هم اگر مادارا شکست میخورد که به هدفش نمیرسید وقتی به هدفش رسید دیگه دید ارزش نداره کیوبی رو هم ول کرد و رفت در صورتی که رام کردن کیوبی برای مادارا در حد ثانیه طول میکشه که هاشیراما و زنش با کلی تلاش گرفتنش و افتخار هم میکننن بهش!

[B3HZ@D]

هه . مادارا میتونست هم هاشی رو بکشه و هم این که به ژن اون سدت پیدا کنه . از اون دلایل من درآوردی بود . بسی مشعوف شدیم
اگر جناب مادارا با کیوبی به اون جنگ نمیومد خیلی زودتر از اینا جنگ تموم شده بود . جالبه که قدرت کیوبی به حساب نمیاد ولی زمان جنگ مورد بررسی قرار میگیره . انگار مادارا با قدرت اختصاصی خودش وارد جنگ شده !!!

اتفاقا اگه دقت کنی هاشیراما میتونسته همه بیجوها رو در عین واحد تحت کنترل بگیره و اونا رو بین بقیه دهکده ها بذل و بخشش میکرده . پس کیوبی مشکلی نیست و همونطور که هاشی اراده کرد اونا رو تحت اختیار گرفت.
به خانمش ازوماکی میتو گفت بیا اینو بردار ... مثل این که مادارا یادش رفته اونو با خودش ببره

موکتون هم چیز خاصی نبود ولی مادارا داشت خودش رو میکشت که به ژن هاشیراما برسه . الان هم که ادو شده میگه تنها کسی که میتونه جلوی من وایسه هاشیراماست . دیگه خودتون تا ته قضیه رو بخونین.

[M e i s a m]

قاطیش نکن برادر

شاید الان مثل نقل و نبات ژن هاشی ریخته باشه ولی اون موقع که مادارا میخواست باید از بدن خود هاشیراما میگرفته قسمت به قسمت و کی گفته این راحته!؟ من میگم اتفاقا این هدف جنگ رو برای مادارا سخت تر کرده!
بعلاوه این که هر کدوم از طرفین اون یکی رو بکشه تقریبا یک رویا بوده و ممکن نمیشده چون اونقدر وسعت قدرت داشتند که هر کدوم چیزی رو میکرده اون یکی ضد اش رو داشته! الان بحث من سر اینه که مادارا با کیوبی حمله نکرد که بتونه هاشی رو شکست بلکه حتما علت دیگه ای داشته این کار. شاید حتی میخواسته از زمان اندک حمله ی کیوبی به هاشی استفاده کنه و به کار خودش برسه ولی شما میگی نه حمله کرده و شکست خورده و فرار کرده! اینا چند ده بار با هم جنگیدن ولی هیچ موقع همچین شرایطی پیش نیومده چون هدف از این جنگ چیز دیگه ای بوده

رام کردن کیوبی هم که دیگه برای مادارا با شارینگانش خیلی راحت تره تا هاشیراما!

در مورد جنگ اخر گفته میشه مادارا کشته شد که دیدیم درست نبوده و اصلا شکست هم نخورده ولی دلیل اینکه میگن هاشیراما پیروز شد چیه؟ دلیل اینه که مادارا دیگه خودشو نشون نداده و رفته دنبال نقشش و ریننگان و گدومازو و...


حالا بگذریم از این بحث خیلی حرف زیاده و تایپ کردنش هم حوصله میخواد تمومی هم نداره وقتی یک سری مسائل رو هنوز کیشی معلوم نکرده یک سری مسائل رو هم تعصب نمیذاره قبول کنن و... فایده ای نداره ادامه دادن

[B3HZ@D]

بالاخره مادارا برای بالا بردن قدرت و شانس پیروزی خودش به سراغ کیوبی رفته . مگه هاشیراما بچه است که مادارا با کیوبی حواسش رو پرت کنه تا بره سراغ کار دیگه ای؟!

من میگم مادارا یا توی اون جنگ شکست خورده و فرار کرده یا این که زخم های و جراحت شدیدی داشته که هاشیراما فکر کرده این داره می میره و ولش کرده رفته ولی مادارا زنده میمونه و کار خودش رو میکنه.
مطمئن باش اگه مادارا برنده اون جنگ بود هاشیراما خیلی راحت صاحب کیوبی نمیشد و اون رو مهر نمیکرد.

به هر حال توی انیمه و تصاویری که دیدیم مادارا بصورت سایه ای که شمشیر توی بدنش فرو رفته دیده شده و شاید همین مسئله باعث شده که هاشیراما فکر کنه اون مرده یا می میره.

توی انیمه یک بار جنگ مادارا و هاشیراما رو نمایش میده که برای بار اول رو در روی هم قرار گرفتن که مادارا کلی عرق کرده و اضطراب داره ولی هاشیراما داره با لبخند اونو نظاره میکنه .
تصاویر کاملا گویاست

[M e i s a m]

اون شمشیری که میگی مال ova هست که معلوم شد غلط بوده و مادارا زنده مونده ولی جراحات رو که خب دیگه جنگه برای هر 2 طرف بوجود میاد حتی تو همون ova هم نشون میده هاشیراما میوفته رو زانوش و عرق کرده و نفس نفس میزنه یعنی تا پای مرگ رفته و اون طرف مادارا چپه شده که اینطور هم نبوده

تصویر انیمه هم من دقیق یادم نیست اگر هم اونطور بوده دلیلی نیست که اخه! اگر اشتباه نکرده باشم اونجایی رو میگی که مادارا کلی جنگیده و همه رو نفله کرده بعدش این قوم سنجو میان جلوش وایمیسن تر و تازه و اتوکشیده خب میخوای چطور باشه دیگه؟!

کلا به چه چیزایی استناد میکنید! یکی میگه انیمه مرده های اوچیها رو نشون میداد این یعنی اوچیها ترکیده سنجو همه سالم یکی میگه مادارا عرق کرده یکی میگه اوچیها ضعیف بود که صلح کرد والا اخه خود سنجو بود گفت صلح و...

[B3HZ@D]

راستش تا اونجایی که یادم میاد اون نبرد مادارا همه رو فرستاد وسط و بعد از اون رسیدن به سنجوها . عرق ترس و به نوعی عرق سرد خیلی فرق میکنه با عرق خستگی
مادارا هم اگه با بیجو میرفتن سراغش و یکی در حد هاشیراما مقابلش باشه مطمئن باش دیگه زانویی نداره که بخواد روی اون بیفته .

ما که بحثی راه ننداختیم . شما اومدی مادارا رو بیخودی بالا بکشی که کاملا بی نتیجه است هر چی هم دلیل میاریم به چشمت نمیاد ولی همه جوره دلایلت رو توجیه میکنی
به هر حال به قول خودت در ادامه بهتر و بیشتر با اتفاقات اصلیا ون جنگ آشنا میشیم . بحثمون هم میمونه تا اون موقع و روش شدن حقایق .

[M e i s a m]

دلیل اینه که ما میگیم تو ova بهتر گفته شده از رابطه مادارا هاشی شما میگی قابل استناد نیست بعد خودت میای میگی اونجا مادارا فلان بهمان بعد میای میگی عرق کرده عرقشم سرده و ترسیده بعد همه رو فرستاده خودش وایساده عقب اخه واقعا چه افکاری داری با خودت بهزاد جان؟ من اصلا متوجه نمیشم! خیلی سعی در تخریب الکی و فرار از حقیقت دارید! مادارا کسی توان ایستادن جلوش رو نداشته و نداره چه برسه به اینکه بخواد جرات کنه جلوش وایسه و فقط یک نفر توانش میرسیده اون هم هاشیراما بوده با کیشی نوجتسو هاش دیگه اخه سر بچه که شیره نمیمالی که میخوای حقیقت پوشانی کنی و دست پیش رو هم میگیری که پس نیفتی!

جایی از حرفای من توجیه بوده شما...
عجب!

گفتم که اگر کسی نخواد قبول کنه نمیکنه که حرفی نیست ولی صحبت ما سر طرز برخورد شما با قضیه هست