واسه رگبار واسه بارون چتر دستاتو می خوام
واسه ی برف زمستون تب حرفاتو می خوام
واسه ی تموم عمر پیشم بمون
من تورو هر روز می خوام حتی نه یک روز در میون
واسه وحشت از سیاهی برق چشماتو می خوام
واسه ثبت بی گناهی حرف لبهاتو می خوام
واسه تموم عمر پیشم بمون
من تو رو هر روز می خوام حتی نه یک روز در میون
چی می خوای صدای التماسمو که عاجزانه می گه پیش من بمون
چی می خوای شکستن غرورموشاید بشی هم آشیون
باشه می گم با التماس
هر روز نه یک روز در میون
گل یخ اگه بی همزبون نبود بخدا یخ نمی زد
آدم خوب که یهو بد نمی شد سری به دوزخ نمی زد
اگه عشق سری می زد به آ دما
کسی سیاه بخت نمی شد زندگی سخت نمی شد