دوستان فدراسیون فوتبال نباید زیاد خرج بازیکنا کنه که همیشه تشنه ی پول باشند و به خوبی بازی کنن ولی متاسفانه اینطور نیست
دوستان فدراسیون فوتبال نباید زیاد خرج بازیکنا کنه که همیشه تشنه ی پول باشند و به خوبی بازی کنن ولی متاسفانه اینطور نیست
كيروش: رأي من ليونل مسي/ منچستر دوباره با فرگوسن اوج ميگيرد
به بارسلونا برويد مردم گوارديولا را بهترين ميدانند، در مادريد مورينيو را. نظر من چه اهميتي دارد. مهم اين است مردم چه فكر ميكنند
![]()
سايت گل ـ كارلوس كيروش سرمربي پرتغالي تيم ملي ايران در مصاحبه خواندني با ايسنا به سوالات محسن معتمدكيا خبرنگار ارشد اين خبرگزاري پاسخ داده است. سايت گل بخشهاي جذابتر اين گفتوگو را انتخاب و بازنشر كرده است. يقينا صحبتهايي كه كيروش درباره بهترين بازيكن فعلي دنيا، آلكس فرگوسن و بهترين مربيان دنيا به زبان آورده است حاوي نكات جالبي است كه مرور آنها خالي از لطف نيست. بخوانيد: ** مراسم انتخاب بهترين بازيكن جهان به زودي در ماههاي آينده برگزار ميشود. شما به چه كسي راي ميدهيد؟
فيفا با ارسال نامهاي از مربيان ميخواهد كه رايشان را اعلام كنند هنوز نامهاي براي من ارسال نشده است.
** پس از ارسال نامه راي شما چيست؟
ليونل مسي.
** جالب است كه رونالدو را انتخاب نميكنيد! شما هم پرتغالي هستيد و هم زماني سرمربي رئالمادريد بودهايد.
شما درباره بهترين بازيكن جهان پرسيديد و نه بهترين بازيكن پرتغالي دنيا.
** درباره شكست منچستريونايتد در داربي چه نظري داريد؟ برخي معتقدند سيتي امسال قهرمان جزيره ميشود.
درباره منچستريونايتد تنها ميتوانم يك چيز بگويم اين كه ما دوباره بلند خواهيم شد و دوباره اوج ميگيريم.
** فرگوسن وارد 25 سال حضور در منچستر شد. ماه ديگر تولدش است، براي او چه پيامي داريد؟
من الكس را خيلي خوب ميشناسم و پس از چند سال كار كردن در كنار او به خوبي از روحيات او آگاهي دارم. اين مرد پر از تجربه است. پر از هيجان و علاقه است. اين كار يك مربي است كه هميشه رو به بالا حركت كند. زندگي همين است. ترديدي ندارم كه با تجربه، مهارت و ذهن قوي كه فرگوسن دارد باعث ميشود تيم بار ديگر اوج بگيرد. با در نظر گرفتن شخصيتي كه فرگوسن دارد به نظر من يك مثال بسيار بسيار خوب براي مربيان فوتبال در سراسر جهان است. متاسفانه بيشتر باشگاهها از منچستريونايتد در اين زمينه الگو نميگيرند. سرآلكس فرگوسن بخش عمدهاي از داستان موفق باشگاه منچستريونايتد را تشكيل ميدهد. در اين 25 سال ميتوانم به شما بگويم كه شرايط هميشه خوش و خرم نبوده است اما تفاوتي كه با بقيه وجود دارد اين است كه افرادي كه در باشگاه منچستريونايتد حضور دارند هيچ گاه از كار زياد خسته نميشوند و وحشت نميكنند، هيچ گاه مضطرب نميشوند، اين قانون شماره يك باشگاه منچستريونايتد است. قانون شماره 2 منچستريونايتد اين است كه آنها به افراد خودشان اعتماد ميكنند. چرا كه معقتدند افراد بومي و داخلي باشگاه توانايي و آمادگي بيشتري دارند كه كمك كنند.
** مورينيو را بهترين مربي جهان ميدانيد يا نه؟
عنوان بهترين مربي جهان از نظر من براي هوادران، مردم و رسانهها ساخته شده است. از نظر مردم مربي كه تيمش ميبرد خوب است، مربي كه تيمش ميبازد بد است. هر كس عقايد خودش را دارد. يكي ميگويد تيمي كه مربياش قهرمان اروپا شده بهتر است، ديگري نظر متفاوتي دارد. به بارسلونا برويد مردم گوارديولا را بهترين ميدانند، در مادريد مورينيو را. نظر من چه اهميتي دارد. مهم اين است مردم چه فكر ميكنند.
** اين را مي دانيم که استعداد عجيبي در يادگيري زبان داريد. اينکه در زمان حضور منچستريونايتد با هر بازيکن بر اساس زبان کشورشان صحبت مي کرديد، اين استعداد خدادادي را به خوبي نشان مي دهد. برنامهاي براي يادگيري زبان فارسي داريد؟
قدم اول من خريد كتاب و سيدي بوده كه انجام دادم و روزي پنج لغت جديد ياد ميگيرم. تاكنون كلمات سلام، خيلي ممنون، انشاءالله، مرسي را ياد گرفتهام! و هر روز 5 لغت جديد ياد ميگيرم.
** به عنوان سوال آخر، در زمانهايي که درگير فوتبال نيستيد، در ايران چه کار مي کنيد؟
در ايران بيشتر به فوتبال فكر ميكنم اما در اوقات فراغت هم به خيابان ميروم و هم گردش ميكنم و لذت ميبرم. كوه هم چند بار رفتم و از ديدن درهها و كوهستان لذت ميبرم.
![]()
رازهای فوتبال ایران در مصاحبه بلاژویچ با گل :پشت گردن کریمی را گرفتم و داد زدم بخور پدر سوخته / خداداد می تواند نظم ارکستر فیلارمونیک اتریش را به هم بریزد/یک بازیکن را سه ربع آزاد کردم با بیماری به اردو برگشت / برانکو نسبت به من حسودی می کند
علی کریمی استعداد و شرايطي را داشت كه شايسته بازي در رئال مادريد و بارسلونا است ولي متأسفانه يك نقص بزرگ دارد و آن اين است كه بيش از حد ايراني است
سایت گل - گفتوگو با ميروسلاو بلاژويچ همانطور كه انتظار داشتيم خيلي سريع گر گرفت. امروز 10سال بعد از شبي بود كه او ناگهان ايران را ترك كرد. درست در لحظاتي كه همه فكر ميكرديم او به دليل علاقه شديد مردم اقامت خود را تمديد خواهد كرد. چيرو سالها بعد تكيدهتر و مسنتر به فوتبال ايران بازگشته تا مأموريت ناتمامش را به پايان برساند. هنوز سر جاي خودمان ننشستهايم كه او ميگويد:اگر امسال با مس قهرمان نشوم سال ديگر ميشوم و اين يعني چيرو ذرهاي تغيير نكرده است. لحظاتي بعد گفتوگو آغاز شد و ما ميهمان ادبيات محشر و استثنايي او بوديم درست مثل همان روزهاي قبل، زماني كه با رضا چلنگر كلمات را گداخته ميكرد و در دامن روزنامهچيها ميانداخت. اين گفتوگو ويژه را ميهمان ما باشيد.
دوست دارم از 10سال پيش حرف بزنيم شما ناغافل از ايران رفتيد و به سوالات پاسخي نداديد. چيزهايي كه بعد از بازگشت به ايران گفتهايد حرفهايي است كه در آخرين روزهايتان در ايران ميزديد. درباره شكست مقابل بحرين گفتهايد كه كتابي نوشتهايد كه بعد از مرگ منتشر خواهد شد اما من فكر ميكنم چنين كتابي وجود ندارد. اشتباه كه نميكنم؟
نه به جان خودم، اين كتاب وجود دارد. من همه اتفاقات آن روزها را به دقت نوشتهام و آن كتاب را تقديم مرگ بزرگي خواهم كرد كه در تمام لحظات كنار من بود. مرحوم رنجبر كه خيلي دوست داشت مثل من به جام جهاني برويم اما ما نهايتا با چشمان پر از اشك مجبور به خداحافظي از مسابقات جام جهاني شديم. به هر حال تا مرگ من صبر بكنيد و بعد اين كتاب را بخوانيد.
چرا بعد از مرگ تصميم به انتشار آن داريد؟
چون وقتي مرده باشم كسي نميتواند دوباره مرا بكشد.
جدايي شما از تيم ملي در شرايطي اتفاق افتاد كه جو عمومي و آقاي صفايي فراهاني دوست داشتند شما كارتان را ادامه بدهيد اما شما شغل سرمربيگري تيم ملي ايران را رها كرديد و برانكو اين كار را برعهده گرفت.
برانكو توصيه من بود به آقاي فراهاني. من با شوك بزرگي دست و پنجه نرم ميكردم و حقيقتا نميتوانستم از آن فضاي ذهني بيرون بيايم بنابراين تصميم گرفتم بروم موقع رفتن هم به آقاي فراهاني اطمينان دادم كه برانكو حتي ميتواند بهتر از من تيم ملي را هدايت كند. البته اين كار سادهاي نبود چون آقاي صفايي فراهاني به برانكو اطمينان نداشت وقتي ما براي جلسه به دفتر ايشان ميرفتيم او اجازه نميداد برانكو در جلسه حضور پيدا كند. او به من ميگفت طوري كه تو تيم را تمرين ميدهي و رهبري ميكني از پس برانكو برنميآيد و من هم در پاسخ ميگفتم پرفسور مغز من است و تفكر من و من با نظر او كار ميكنم كه البته واقعيت هم نداشت(ميخندد) ...
اما اين كار به يك نتيجه خيلي خوب منتهي شد. برانكو تيم ملي را به جام جهاني برد و ما يك تورنمنت عالي در جام ملتها پشت سر گذاشتيم.
خدا خودش ميداند كه من چقدر اين ملت و اين كشور را دوست دارم و خيلي خوشحال شدم كه اين اتفاق با برانكو رخ داد، كاري كه من نتوانستم انجام بدهم و دينم را به مردم شما ادا كنم.
اما شما هم كارهاي مختلفي در ايران كرديد. از جمله اينكه فضاي دو قطبي در تيم ملي با حضور شما از بين رفت، بازيكنان شهرستاني به تيم اضافه شدند و شكل تيم ملي بهتر شد. اما تيم ملي ايران در دوره شما به حقاش نرسيد.
وقتي تيم ملي عربستان در جام جهاني 8 گل از آلمان خورد من از تماشاي اين بازي آنقدر عصباني شدم كه ميخواستم خودم را از پنجره به بيرون پرتاب كنم. اين لعنتيها جاي ما را در جام جهاني پر كرده بودند. در حالي كه استحقاقش را نداشتند. بازيكنان ايراني شجاع و جسورند و فقط بلوغ تاكتيكي كمي دارند و بنابراين حقشان است كه به عربستان، قطر، عمان، بحرين و ... مسلط باشند. در حال حاضر هم خيلي متأسفم كه ايرانيها زير دست ژاپن، كره جنوبي و استراليا قرار گرفتهاند اما اين مسأله مدت زيادي دوام نخواهد آورد. ما در همين بازيهاي مقدماتي به آنها مسلط خواهيم شد. ما در بازي مقابل قطر كه به نظر من بهترين بازي ما در مسابقات مقدماتي بوده است قطريها را در زمين سقط كردهايم و اين خوشحالكننده است چون نشان ميدهد مربي فعلي تيم ملي درسهاي خوبي را به بازيكنان داده است.
از جام جهاني 2002 صحبت كرديد كه در غيبت ما به پايان رسيد. اگر شما با تيم ايران در آن رقابتها شركت ميكرديد چه نتيجهاي به دست ميآورديد؟
به نظر من ما ترتيب همه تيمها را ميداديم. در جام جهاني 1998 وقتي وارد رقابتها ميشديم من ادعا كردم كرواسي قهرمان جهان ميشود اما همه به من خنديدند حتي زنم به من گفت كه تو ديوانه شدي ولي خودتان ديديد كه در آن مسابقات حضور پيدا كرديم و درخشيديم و به مقام سوم جهان رسيديم در حالي كه اگر هدف من سومي بود در دور مقدماتي حذف ميشدم. من مطمئنا با همين ذهنيت وارد جام جهاني ميشدم ... بياييد در مورد آن مسابقات حرف نزنيم چون غم تمام وجود من را ميگيرد.
برداشتي كه از آن رقابتها كرديد چه بود؟
كاري كه هيدنيك با كره جنوبي كرد راه را نشان داد. به نظر من استفاده از مربيان بزرگ اروپايي كاري است كه بايد در دستور كار كشورهايي مثل ايران قرار بگيرد چون آنها چيزهايي براي ياد دادن دارند اما اينكه من روي اروپايي بودن مربي تأكيد ميكنم هر مربي خارجي. اين مربي بايد از مربيان شما كه سطحشان بسيار بالا رفته بايد خيلي بهتر باشند. مربياي كه من از آن صحبت ميكنم يك استراتژيست است. كسي كه بتواند مفهوم بازي را درك كند، عربستان در جام جهاني 2002 فاقد يك مربي خوب بود و ديديد كه چه بلايي سرش آمد.
در اين سالها فوتبال ملي ايران را تعقيب ميكرديد؟
بله، من هميشه حواسم به تيم شما بوده انگار كه همچنان تيم خودم هست. اين را گوش يك بار من سرمربي ديناموزاگر بودم. ما بهترين تيم كرواسي بوديم و 6مليپوش داشتيم و ايران براي يك بازي دوستانه مقابل ما ايستاد. مربي تيم شما برانكو بود، من قبل از بازي مصاحبه كردم و گفتم روز سختي خواهيم داشت اما هيچ كس حرف من را قبول نداشت و گفتند دينامو ايران را چپ و راست ميكند اما ايران ما را 2 بر يك برد. در آن بازي هيچ كس به گرد پاي علي كريمي نميرسيد و شما تيم من را چپ و راست كرديد. من ميدانستم قدرت ايران چقدر است.
حالا بگذاريد قصه دوم را تعريف كنم. من سرمربي تيم بونسي هرزهگوين بودم و ظرف سه روز بلژيك را در دو بازي رفت و برگشت كوبيديم و كارش را ساختيم. تركها را هم به زير خودمان كشيديم. در اين گروه مقدماتي ما بوديم و اسپانيا من تيمي داشتم كه براي از پا درآوردن يك گاوميش نيروي كافي داشت اما ناگهان ايران از راه رسيد، يك بار ديگر تكرار ميكنم ما پنجه در پنجه اسپانيا بوديم و نبرد نهايي بين ما دو تيم بود اما جلوي ايران بازي كرديم و اتفاق ديگري افتاد؛ اول بازي كاپيتان تيم شما جواد نكونام آمد من را بغل كرد و هر دو بغض كرديم بعد بازي شروع شد ما پدر ايران را درآورديم. دو گل زديم و منتظر گلها بعدي بوديم اما يكهو تا آمدم به خودم بجنبم ديدم 3 بر 2 بازي را باختيم. بله اين تيم ايران بود، تيمي كه به نظر من جايش در صدر آسياست.
در آن بازي ما فكر ميكرديم بلاژويچ عمدا تيم را ضعيف چيده تا به ما ببازد. در طول بازي هم كت سفيدي پوشيده بوديد و مدام با تماشاگران مشغول بوديد؟
يكسري آدمهاي كج فهم در آنجا من را متهم كردند ولي من حتي به مادر خودم هم اجازه نميدهم اين كار را با من بكند. فوتبال زندگي من است و من براي سلامت آن ارزش قائلم، من حتي فكرش را هم نميتوانم بكنم كه يك مسابقه را رها كنم. به همين دليل است كه در كرواسي اعتبار هم از دست رفته به جز چيرو. آن شب خيلي دلم ميخواست ايران را ببرم چون ميخواستم به همه ايرانيها ثابت بشود كه هنوز رئيس منم و زندهام ولي اين اتفاق نيفتاد.
از بين بازيكناني كه شما به تيم ملي آورديد ابراهيم ميرزاپور با وجود اينكه سالها بازي كرد هيچ وقت ستاره نشد فكر ميكنيد علتش چه بود؟ جالب اينكه او در جام جهاني همان نقط ضعف قديمي خود را كه شوت زدن بود نشان داد.
من ميبينم كه ابراهيم هنوز هم دروازهباني ميكند و به نظر من اگر او آن قدرت واقعي دروازهباني را نداشت هرگز نميتوانست اينقدردوام بياورد. من ادعا نميكنم كه حق با من است ولي ابراهيم گلر شجاعي بود كه در زمان خودش من را تحت تأثير قرار ميداد. من شارژ ميشوم وقتي ميبينم كه هنوز با بازوبند كاپيتاني به ميدان ميرود و دروازهباني ميكند.
علي كريمي را خيلي دوست داشتيد، نظرتان درباره او چيست؟
او استعداد و شرايطي را داشت كه شايسته بازي در رئال مادريد و بارسلونا است ولي متأسفانه يك نقص بزرگ دارد و آن اين است كه بيش از حد ايراني است و به همين دليل او هرگز نتوانسته در فوتبال بينالمللي براي خود جاي بزرگي دست و پا كند. علي به سختي ميتواند خودش را با محيطهاي جديد تطبيق بدهد و حتما ميدانيد كه قبل از بازي بحرين هم براي من مشكل ايجاد كرد.
سر همبرگر؟
اجازه بدهيد توضيح بدهم. قبل از بازي من در هتل نشسته بودم كه آقاي رنجبر آمد و به من گفت علي كريمي ميگويد نميخواهد در هتل غذا بخورد من به سرعت بلند شدم و سراغش رفتم. رنجبر ميگفت غذا را با دست هل داده و گفته كه نميخورم. من خودم را به رستوران هتل رساندم ديدم يك ظرف ماكاروني جلوي اوست دستم را پشت گردنش گذاشتم و گفتم بخور، بخور پدرسوخته (فرياد ميزند). عصباني شدم و داد ميزدم و او هم مجبور بود اطاعت كند.
رضا جمله شما را ترجمه ميكرد؟
بله دقيقا با همان زنگ صدايي كه من دارم ترجمه ميكرد و داد ميزد بخور!
علي كريمي حالا كه به اواخر فوتبالش رسيده بازيكن خيلي مسئولي شده و شخصيت ويژهاي براي پرسپوليس است. ما همه حسرت ميخوريم كه كاش زودتر پخته ميشد.
من از بازي علي كريمي لذت ميبرم. پاسهايي كه او ميدهد چشم دارند و هميشه بهترين راه حلها را بايد از او خواست. او وقتي تصميم ميگيرد تا به عنوان يك تكنواز حركت كند شما شيري را ميبينيد كه حركت ميكند. فوقالعاده است، فوقالعاده است. در بازي ما با پرسپوليس وقتي شنيدم كه قرار نيست جلو ما بازي كند كل روز از مسئولان تيم ميخواستم كه خبر دقيق را كسب كنند. آخر سر وقتي فهميدم كه او نيست مصاحبه كردم و گفتم دخل پرسپوليس را ميآوريم اما اگر كريمي در تيمشان بود غلط ميكردم كه دخلشان را بياوريم!
شما با علي دايي هم بازي كرديد او امسال تبديل به محبوبترين چهره فوتبال ايران شده و مردم حالا به نحو عجيبي دوستش دارند. شما هم ظاهرا خيلي به او علاقه داريد؟
خيلي خوشحالم براي علي كه همچنان بزرگ مانده است. بگذاريد يك مثال از او بزنم يكبار ما از ورزشگاه بيرون ميآمديم كه ديديم اتوبوس ايستاد، پرسيدم كه چه شده. به من گفتند كه چند زن روي زمين خوابيدهاند و تو را صدا ميكنند علي دايي برگشت به من گفت خدا را شكر حالا كه شما آمدهايد ديگر مرا صدا نميكنند! من علي دايي را ميپرستيدم. در بازي عربستان او گلي زد كه فقط خودش ميتوانست بزند من داشتم ميلرزيدم و ديدم كه 140هزارنفر در ورزشگاه داريم ميلرزيم اما همه ته دلمان قرص بود كه علي دايي ميتواند گل بزند ... دايي بسيار سزاوار چيزي است كه شما راجع به او گفتهايد چون او يك وطنپرست بزرگ، يك فرد مذهبي بزرگ و يك ورزشكار عالي است و زماني كه فوتبال ايران ناشناس بود او موفق شد شما را در سطح دنيا مطرح كند.
ما بعد از دايي هيچ كس را نداشتهايم كه بتواند گل بزند؟
بالاخره يكي مثل علي دايي پيدا ميشود كه مشكل گلزني شما را حل كند اما او يك عظمت حماسهساز است كه از نظر شخصيتي كمتر مشابهاش را خواهيد ديد. من در بازياي كه با آنها داشتيم نميتوانستم به رويارويي فكر كنم چون واقعا به او وابستهام.
او را كه ديديد چه حسي داشتيد؟
تنها فرقاش با گذشته اين بود كه خيلي لاغر شده(ميخندد). يك روز به پوشكاش گفتند كه تو چرا اينقدر چاقي و او جواب داد علتش اين است كه روزنامه نميخوانم. علي دايي هم مثل پوشكاش اصلا روزنامه نميخواند.
اگر قرار باشد راجع به يك اشتباه خاصتان در دوره مربيگري تيم ملي ايران صحبت كنيد به كدام مورد اشاره ميكنيد؟
من اشتباهات زيادي كردم. اگر در گذشته عقل امروز را داشتم حتما كرواسي را قهرمان جهان ميكردم.
يعني الان مربي بهتري هستيد؟
بدون شك، هرگز مربي بهتري مثل حالا نبودم. تجربه يكي از ابزار مهم مربيگري است.
آيا شما در زمينه استفاده از خداداد عزيزي اشتباه نكرديد؟
همين حالا ميتوانيد از آدمهاي مختلفي سوال كنيد و خودتان ببينيد كه نظرهاي مختلفي وجود دارد. اما در مورد خداداد شنيدهام كه او با همه مربيان خارجي كه بعد از من به ايران آمدهاند دشمني كرده، البته من عزيزي را پذيرفتم چون عدهاي مرا متقاعد كردند كه او را برگردانم. بله، من از عزيزي متنفر نيستم بلكه او را دوست دارم اما به شرط اينكه از آن خانه من دور باشد!
چيز خاصي در اخلاق او بود كه شما را ناراحت ميكرد؟
يك غرور بيجايي داشت، يك غرور بيجا و بدون پشتوانه. او يك تيپ منفي است كه كل جو را عليه من مسموم ميكرد. من هم گفتم تو كي هستي كه بخواهي از من بزرگتر باشي، برو بيرون ديگر نبينمت. او خداداد عزيزي بود اما اگر خود پله هم بود ميانداختمش بيرون.او به تنهایی می تواند نظم ارکستر فیلارمونیک اتریش را به هم بریزد
در آن مقطع پرويز برومند و مهدي هاشمينسب هم مشكلاتي براي تيم ملي ايجاد ميكردند. ما بعدا چيزهاي وحشتناكي درباره آنها شنيديم جالب است كه حالا هاشمينسب دوست صميمي خداداد است.
به هر حال آنها همديگر را پيدا ميكنند.
آيا اين راست است كه بعضي از بازيكنان در اتاق بعضي ديگر ادرار كردند؟
من اين را متعاقبا شنيدم ولي اگر همان لحظه ميشنيدم و اطلاعات سر وقت به دست ميرسيد همه چيز را عوض ميكردم.
شما اين مشكل را داشتيد كه بازيكنان تيم ملي در دوره شما چندان تربيت شده نبودند و از نظر شخصيتي خودشان را مقيد به رعايت برخي از مسائل نميكردند.
بله، اين از مشكلات هميشگي من بود. يكبار در اردوي اتريش 45 دقيقه آنها را آزاد كردم تا به شهر مجاور بروند بعد يكي از آنها با يكجور مريضي كه نميتوانم اسمش را به زبان بياورم به اردو برگشت. ما كلا بازيكن اين تيپي زياد داشتيم. در اردو من قصاب مسلمان آورده بودم تا همه چيز متناسب با شريعت باشد اما پرويز برومند گفت من غذا نميخورم چون بوي غذاي ايراني را احساس نميكنم. من هم گفتم وسايلات را ببند و به ايران برگرد، هاشمينسب را هم ميخواستم اخراج كنم. به آقاي رنجبر گفتم بليت اينها را بده تا به ايران برگردند. با اين روش مدتي آرامش برقرار شد اما خب دوباره مشكلات به وجود آمد و من مجبور شدم آنها را اخراج كنم.
آقاي بلاژويچ در اين سالها بزرگترين بازيكناني كه با او كار كردهايد چه كسي بوده؟
از همه بزرگتر داور شوكر به عنوان يك گلزن اما من اين افتخار را داشتهام كه ديديه دشامبر زير دستم باشد يا بوبان و پروسينچكي اما آلن بوكشيچ از همه اينها بهتر بود.
ادين ژكو چي؟
اولين بار كه ديدمش جلوي همه خبرنگارها صدايش كردم و گفتم هي تو گوش كن تو قرار است از زلاتان ابراهيمويچ هم بازيكن بهتري بشوي. او جا خورد ولي من ميدانم كه او از زلاتان بهتر است. ژكو يك گلزن بزرگ است كه هر چقدر هم بگذرد بزرگتر خواهد شد.
سوال آخر ما هم در مورد برانكوست هر وقت درباره شما از برانكو سوال ميكرديم او جواب سرراستي به ما نميداد؟
ايوانكويچ 10سال دستيار من بود و آدم بسيار صديقي بود ولي همواره در سايه من قرار ميگرفت و شايد طبيعي است كه بعضي عقدهها را به خودش بگيرد.
اما به نظر تركيب خوبي بوديد؟
بله، اگر اينطور نبود كه 10سال با هم دوام نميآورديم. ولي من انتظارم از برانكو اين بود كه كمي نسبت به من مهربانتر باشد چون او موفقيت خود در فوتبال را مديون من است. حرفي كه شما به من زديد مرا ناراحت كرد ولي هر كس طبيعت خودش را دارد، من اينطور آدمي هستم و به همين خاطر يك رهبر واقعي شدم. برانكو هميشه هر وقت با من بود از من تعريف ميكرد و در مصاحبهها ميگفت از نظر شخصيتي و سرعت تصميمگيري كسي را در حد من سراغ ندارد اما آن موقع زير دست من بود. كاش وقتي از من جدا شده بودم هم اين حرفهاي خوب را پشت سر من ميزد.
از شما متشكريم كه در اين مصاحبه شركت كرديد، راستش اصلا عوض نشدهايد.
بله، چيرو هيچ وقت تغيير نميكند.
قلعهنويي: نصرتي گل جام جهاني زده، بايد نگاه ويژهاي به او داشته باشيم/ در حمايت از او بيانيه نوشتيم/ كياني را اخراج كردم، فتحاللهزاده خيلي زود رفت سراغش
من نميخواهم اسمي از آنها ببرم ولي يك نفر به خبرنگار برنامه نود در تبريز زنگ زده و از او خواسته كه تيم ما را تخريب كند
سايت گل ـ اين روزها محمدنصرتي و شيث رضايي چهرههاي ويژه فوتبال ايران هستند. اظهارنظرهاي مختلفي در مورد حركات و نحوه برخورد با آنها وجود دارد كه در اين ميان امير قلعهنويي سرمربي تيم ملي حرفهاي جالبي در مورد اتفاقات اخير ميزند.
او در گفتوگو با خبرنگار سايت گل حرفهايش را اينگونه آغاز ميكند:« من اعتقاد دارم كه در اين فوتبال از خيلي مسائل راحت ميگذريم و در برخي مسائل شورش را در ميآوريم. بارها در اين چند سال شده كه من در استقلال، سپاهان و همين تراكتوررسازي با بازيكنان برخورد كردم ولي مطبوعات و همچنين عادل فردوسيپور عليه من جبهه گرفتند. نتيجهاش همين ميشود كه الان ميبينيد.»
قلعهنويي ادامه ميدهد:« در تراكتورسازي بازيكنم را به دليل بياحترامي و بيانضباطي اخراج كردم ولي مديرعامل فلان باشگاه بلافاصله سراغ او رفت. من با آقاي فتحاللهزاده دوستم ولي آيا اين را نبايد در نظر گرفت كه آن بازيكن به دليل بياحترامي كنار گذاشته شده است. نتيجهاش همين ميشود كه دو بازيكن استقلال در زمين مسابقه آن اتفاقات را به وجود بياورند.»
اين روزها اظهارنظرهاي متفاوتي در مورد نحوه برخورد با شيث رضايي و محمد نصرتي مطرح شده است. قلعهنويي با اشاره به اين موضوع ادامه ميدهد:« در مورد برخورد با اين بازيكن به طور حتم مسئولان كميته انضباطي تصميمگيرنده هستند و آنها طبق قانون با نصرتي و شيث برخورد خواهند كرد. در اين موضوع هيچ شكي وجود ندارد ولي من معتقدم كه در مورد محمد نصرتي بايد نگاه ويژهاي داشته باشيم.»
سرمربي تراكتورسازي تأكيد ميكند:« شيث رضايي شرايط خاص خودش را دارد ولي داستان نصرتي فرق ميكند. ما بايد نگاه ويژهاي به او داشته باشيم چرا كه نصرتي زحمات زيادي براي فوتبال ايران كشيده و مقابل تيم ملي بحرين گل صعود ايران به جام جهاني را زد تا ميليونها ايراني را شاد كند.»
ژنرال كه موضعي حمايتي از نصرتي گرفته است ميگويد:« او در تيم ملي شاگرد من بود و كوچكترين مشكلي را به وجود نياورد و يكي از بازيكنان با اخلاق تيم ملي بود. ما درجهت حمايت از او بيانيهاي نوشتيم و از بعضي از دوستان درخواست كرديم كه زير آن را امضا كنند تا در مورد جريمه كردن يا محروميت او برخي از مسائل در نظر گرفته شود.»
قلعهنويي بعد از پيروزي تراكتور مقابل فجرسپاسي اعلام كرد كه حالا بعضيها با اين برد بايد 20روز سكوت كنند. او در اين مورد ميگويد:« يك عده در حال شيطنت كردن هستند و چون ميدانند تراكتور پتانسيل بالايي دارد نميخواهند موفقيت تيم ما را ببينند. من نميخواهم اسمي از آنها ببرم ولي يك نفر به خبرنگار برنامه نود در تبريز زنگ زده و از او خواسته كه تيم ما را تخريب كند. اين فقط يك نمونه است ولي ما كار خودمان را ادامه ميدهيم و مطمئن باشيد در نيم فصل دوم يك تراكتورسازي متفاوت خواهيم ديد.»
برای رویارویی با ایران، 3 بازیکن نیجریه ای به تیم ملی اندونزی دعوت شدند
اندونزی در بازی برگشت با 3 بازیکن نیجریه ای الاصل مقابل تیم ملی ایران صف آرایی می کند
سایت گل- "ویم ریسبرگن"، سرمربی هلندی اندونزی 26 بازیکن را برای دیدار با تیمهای قطر و ایران به اردوی این تیم دعوت کرد که در میان آنها نام سه بازیکن با اصلیت نیجریهای به چشم میخورد. دو بازیکن نیجریهای به نامهای "گرگ انووکولو" و "ویکتور ایگبونفو" که بتازگی ملیت اندونزیایی اختیار کردهاند، در میان دعوت شدگان به تیم ملی اندونزی به چشم می خورند. این در حالی است که فدراسیون فوتبال اندونزی اعلام کرده منتظر تایید فدراسیون بین المللی فوتبال، فیفاست تا مجوز بازی دیگر بازیکن با اصلیت نیجریهای به نام "جانی فن بئوکرینگ" صادر شود.
اندونزی در گروه E رقابتهای مقدماتی جام جهانی در منطقه آسیا پس از تیمهای ایران، قطر و بحرین بدون هیچ امتیازی در رده چهارم و آخر گروه قرار دارد. این تیم در تاریخ 20 آبان در ورزشگاه السد با قطر دیدار می کند و شکست در این دیدار می تواند به حذف این تیم بیانجامد. اندونزیاییها چهار روز بعد در ورزشگاه "گلورا بونگ کارنو" میزبان تیم فوتبال ایران هستند.
تیم ملی فردا در رضی آباد شهریار تمرین می کند!
تمرین تیم ملی فر دا در رضی آباد شهریار برگزار می شود
سایت گل- با تصمیم كارلوس كی روش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، تمرینات این تیم، فردا (پنجشنبه) در شهرستان شهریار برگزار می شود.تیم ملی فوتبال كشورمان كه خود را برای دیدار با تیم ملی بحرین آماده می كند، تمرینات خود را ساعت 30/11 دقیقه فردا (پنجشنبه) در زمین رضی آباد شهریار انجام می دهد.این زمین یكی از زمین های جایگزین كمپ تیم ملی فوتبال بود كه مسوولان تیم ملی فوتبال روز سه شنبه اعلام كردند در صورت بارندگی و صلاحدید كارلوس كی روش در آنجا تمرین خواهند كرد.
تیم ملی صبح چهارشنبه راهی بحرین می شود
تیم ملی بدون برگزاری بازی تدارکاتی چهارشنبه صبح راهی بحرین می شود
سایت گل- تیم ملی فوتبال کشورمان برای دیدار با بحرین در هفته چهارم از مرحله گروهی مسابقات فوتبال انتخابی جام جهانی 2014 در قاره آسیا ساعت 10 صبح روز چهارشنبه هفته پیش رو تهران را به مقصد منامه ترک می کند. شاگردان "کارلوس کیروش " پیش از اعزام به منامه قرار بود در دیداری دوستانه مقابل تیم ملی اردن یا خارجیهای لیگ برتر به میدان بروند که ظاهرا این بازی دوستانه برگزار نخواهد شد.عباس ترابیان در این خصوص به خبرگزاری مهر گفت: قرار بود در تاریخ 5 نوامبر 2011 (14 آبانماه 1390) تیم ملی دیداری دوستانه مقابل اردن یا منتخب بازیکنان خارجی لیگ برتر داشته باشد که امکان برگزاری این مسابقه فراهم نشد. بدین ترتیب تیم ملی بدون برگزاری دیدار دوستانه به بحرین می رود.تیم ملی فوتبال کشورمان خود را برای دیدار با بحرین در هفته چهارم از مرحله سوم مسابقات فوتبال انتخابی جام جهانی 2014 در قاره آسیا آماده می کند که روز جمعه 20 آبان در ورزشگاه ملی شهر منامه برگزار می شود.
خداداد: بلاژويچ كمي در مورد صربهاي مسلمان كُش حرف بزند
بلاژويچ در اين كشور زندگي ميكرد. او خيلي خوب اين گروه را ميشناخت و از آنها آشنايي كاملي داشت و حالا من ميخواهم اين آقا در مورد اين گروه صحبت كند
سايت گل ـ ميروسلاو بلاژويچ سرمربي سابق تيم ملي ايران در مصاحبهاي جنجالي كه حاوي نكات حاشيهاي بود صحبتهايي را در مورد خداداد عزيزي انجام داد. او در مصاحبه با سايت گل مسائلي را در مورد عزيزي مطرح كرد و حالا خداداد هم نسبت به مصاحبه بلاژ واكنش نشان ميدهد.
خداداد در گفتوگو با سايت گل حرفهايش را اينگونه آغاز ميكند:« من دوست ندارم جواب حرفهاي بلاژويچ را بدهم و فقط ميخواهم به يك موضوع اشاره كنم. من از بلاژ ميخواهم كمي راجع به صربهاي مسلمانكُش حرف بزند. همانهايي كه قبل از فروپاشي يوگوسلاوي سابق مسلمانها را كشتند. در زماني كه گروهي از صربهاي يوگوسلاوي كه كارشان مسلمانكشي بود، بلاژويچ در اين كشور زندگي ميكرد. او خيلي خوب اين گروه را ميشناخت و از آنها آشنايي كاملي داشت و حالا من ميخواهم اين آقا در مورد اين گروه صحبت كند. در ضمن ديگر حرف خاصي در مورد مصاحبه بلاژويچ ندارم.»
از خداداد كه به تازگي مديرفني ابومسلم شده است در مورد شرايط اين تيم صحبت ميكنيم كه او ادامه ميدهد:« تيم ما شرايط خوبي دارد و ميتوانستيم در آخرين بازي برنده باشيم ولي متأسفانه مساوي كرديم. البته تيم ما امسال مدعي صعود به ليگ برتر است درضمن بايد بگويم كه اين هفته يك بازي سخت مقابل پيكان تهران داريم كه الان صدرنشين جدول است.»
بازي ابومسلم و پيكان به نوعي رويارويي خداداد با فرهاد كاظمي خواهد بود. خداداد كه در يك مقطع با كاظمي اختلاف داشت، در اين خصوص ميگويد:« زماني كه در پاس بازي ميكردم بعد از 8سال به مشهد برگشتم تا مقابل ابومسلم بازي كنم. در آن ديدار بعضي از تماشاگران ابومسلم به من فحش دادند و بعد از بازي عدهاي از ليدرها گفتند كه مقصر اين جريان آقافرهاد است. من ديگر تحقيقي در اين مورد انجام ندادم ولي از كاظمي ناراحت شدم مدتي گذشت و ما دوباره با ابومسلم بازي كرديم كه باز هم آقافرهاد را ديدم. او به جان دخترش قسم خورد كه نقشي در آن جريان ندارد و حرف كاظمي هم براي من سند است.»
خداداد تأكيد ميكند:« كاظمي هميشه براي من يك رفيق خوب بوده و يكي از مربيان تواناي فوتبال ايران است. احترام او هميشه براي من واجب است و بايد بگويم كه رابطه خوبي با هم داريم. در ضمن او به باشگاه ابومسلم علاقه خاصي دارد و حتي نتايج تيم سياهجامگان را دنبال ميكند.»
گزارش روز : آینده دژاگه و قوچان نژاد مانند فریدون خواهد بود ؟
جدا از همه آماری که در این گزارش از فریدون زندی ارائه شده نمی توان کلاس بالای بازی او و تکنیک هوشمندانه اش را نادیده گرفت . بازیکنی که در فوتبال ایران متفاوت و متمایز بوده است
سایت گل - زمانی که کیروش در پی تقویت تیم ملی به دنبال دعوت بازیکنان دورگه برآمد ، ناخودآگاه ذهن تمامی فوتبال دوستان به سمت فریدون زندی رفت ، همگان به یکباره سرنوشت زندی را بعد از دعوت به تیم ملی از ذهن گذراندند و بازهم نسبت به نظر کیروش واکنش های متعدد و در عین حال ضد ونقیض نشان دادند ، اما این بار عمده نظرات بر اساس یک مثال عینی بود . حال قصد داریم مروری اجمالی را بر وضعیت فریدون زندی داشته باشیم .در ششم اردیبهشت ماه سال 1358 ، فریدون زندی در شهر امدن در آلمان به دنیا آمد . زندی که یک دورگه ایرانی – آلمانی است ، از پدر ایرانی و مادری آلمانی متولد شده است .زندی از زمان کودکی به سمت فوتبال گرایش پیدا کرد و توانست استعداد و علاقه خود را در هم آمیزد و رشد و تکامل یابد . لازم به ذکر است که زندی همانند دیگر بازیکنان فوتبال اروپایی فوتبال را آکادمیک آغاز کرد .زندی در زمان کودکی و نوجوانی در باشگاه های متعددی توپ زد . او در سال 1985 به تیم بلو وایس بروسام شهر امدن پیوست و به مدت سه سال در این تیم بود . پیشرفت زندی باعث شد تا او در سال 1988 به باشگاه مپن پیوندد ودر این باشگاه به مدت چهار سال بازی کند .زندی 13 ساله در سال 1992 به تیم وردربرمن آلمان پیوست و یک سالی را در این باشگاه بود . زندی نوجوان که در مسیر تکامل فوتبال گام بر می داشت ، در سال 1993 به تیم توس اسنس آلمان پیوست و تا سال 1995 نیز در این باشگاه فوتبالش را دنبال کرد . او با پایان یافتن سال 1995 به باشگاه سابقش ، باشگاه مپن ، بازگشت و از همین باشگاه به دنیای حرفه ای خود را معرفی کرد .درخشش و پیشرفت زندی در تیم های پایه باشگاه های فوق الذکر ، موجبات آن را فرآهم آورد تا زندی در تیم ملی زیر 17 سال آلمان بازی کند .زندی در سال 1998 زمانی که فقط 19 سال داشت به تیم بزرگسالان تیم مپن پیوست و در قالب این تیم در لیگ سوم آلمان در طی دو فصل 60 بازی را انجام داد . او در فصل 1998-1999 ، 29 بازی را انجام داد و 5 گل را نیز به ثمر رساند . زندی فصل بعدی را نیز در لیگ سوم آلمان در همین تیم به بازی گرفته شد و در 31 بازی توانست 10 گل را به ثمر برساند .زندی با درخشش در تیم مپن به تیم زیر 21 سال آلمان نیز دعوت شد و در این تیم نیز 5 بازی را انجام داد و توفیق خاصی را نیافت .بازی های خوب زندی در فصل 1999-2000 باعث شد تا این بازیکن دورگه مورد نظر مسئولان باشگاه فرایبورگ قرار گیرد . زندی برای اولین بار با پیراهن این تیم در بوندسلیگا ظاهر شد ، اما فروغ خاصی در این تیم را نداشت و در طی دو فصل حضورش در فرایبورگ ، فقط 12 بازی را انجام داد و گلی نیز به ثمر نرساند .زندی که نتوانسته بود جایگاه ثابتی را برای خود در تیم فرایبورگ کسب کند ، به تیم لوبک پیوست تا فوتبال خود را بوندسلیگای دوم دنبال کند . زندی فصل 2002-2003 را با پیراهن تیم لوبک در بوندسلیگای دوم به میدان رفت و در این فصل 25 بازی برای تیم لوبک انجام داد و 6 گل را نیز به ثمر رساند .فریدون زندی در فصل 2003-2004 نیز در تیم لوبک به بازی گرفته شد . زندی در این فصل حضور درخشان تری را از خود به نمایش گذاشت و توانست 29 بازی برای تیمش انجام دهد و 14 گل نیز به ثمر برساند . او یکی از برترین گلزنان بوندسلیگای دو نیز بود .در سال 2004 بار دیگر زندی به بوندسلیگا آمد ، اما این بار پیراهن تیم کایزرس لاترن به میدان رفت . او در فصل 2004-2005 ، 26 بازی را برای این تیم انجام داد و گلی را نیز به ثمر نرساند . البته زندی در این فصل توانست 4 پاس گل نیز بدهد . زندی در تنها بازی خود در جام حذفی آلمان برای تیم کایزرسلاترن در این فصل ، هتریک کرد .زندی در این فصل به همراه کایزرس لاترن در رده 12 بوندسلیگا قرار گرفت .در اواخر سال 2004 بود که نام زندی بر سر زبان محافل ایرانی افتاد . در پی دعوت فدراسیون فوتبال از زندی مبنی بر حضور در تیم ملی ، نام زندی به یکباره در ایران انتشار یافت . زندی که توانسته بود در تیم لوبک خوش بدرخشد و سپس به تیم کایزرس لاترن راه یابد ، برانکو ایووانکویچ و مسئولان وقت تیم ملی را بر آن داشت تا او را به تیم ملی ایران دعوت کنند .زندی پس از انجام مذاکرات متعدد با مسئولان تیم ملی به این نتیجه رسید تا در تیم برانکو بازی کند . زندی ابتدا از حضور در تیم ملی سرباز زد ، زیرا فکر می کرد از نظر اخلاقی درست نیست . اما پس از گذشت نه ماه از دعوت تیم ملی موافقت خود را اعلام کرد تا به عنوان اولین بازیکن دورگه در تیم ملی ایران بازی کند .در فصل 2005-2006 زندی نتوانست همانند فصل قبل در تیم کایزرس لاترن به خوبی بازی کند و خوش بدرخشد . هافبک ایرانی- آلمانی کایزرس لاترن فصل کم فروغی را سپری کرد و گلی را هم به ثمر نرساند . او در این فصل 19 بازی در لیگ و 1 بازی نیز در جام حذفی انجام داد .تیم کایزرس لاترن که در این فصل از مشکلات مالی به شدت رنج می برد ، مقامی بهتر از 16 بدست نیآورد . مشکلات مالی این تیم به عنوان یک عامل تسریع دهنده باعث شد تا زندی از این تیم جدا شود .فریدون زندی هیچ گاه نتوانست خود را در شرایط آرمانی نگه دارد ، او در دو مقطع در بوندسلیگای آلمان بازی کرد که هر مقطع دو فصل به طول انجامید . زندی همواره در فصل های اول حضورش در بوندسلیگا شرایط بهتری را در تیم خود داشته است . شاید به نوعی بتوان گفت زندی هیچ گاه نتوانست در سطح بوندسلیگا یک آلمان ، توانایی های خود را به نمایش بگذارد . در واقع او نمی توانست خود را با شرایط یکی از 4 لیگ برتر اروپا وفق دهد . از همین رو شاهد آن بوده ایم که زندی در تیم های لیگ برتری روند نزولی را طی کرده است . اما در مقابل در لیگ های پایین تر روند صعودی را طی می کرد . زندی که در بوندسلیگا دو یکی از ستارگان تیم لوبک و یکی از گلزنان برتر لیگ محسوب می شد ، به هیچ وجه نتوانست در بوندسلیگای یک آلمان این افتخارات را تکرار کند ، هرچند آمار او در تیم کایزرس لاترن متوسط بود ولی فاجعه بار نبود .زندی با ترک کایزرس لاترن مسیر روبه افولی را سپری کرد . او در سال 2006 با تیم توس کوبلنز آلمان قرار داد بست و امیدوار بود تا بار دیگر در بوندسلیگای دو خوش بدرخشد و به بوندسلیگای یک راه یابد . اما این بار خبری از درخشش در بوندسلیگا دو نبود . زندی حتی نتوانست به عنوان یک بازیکن ثابت در ترکیب تیم کوبلنز به میدان برود . زندی فقط 8 بازی برای این تیم انجام داد و به خاطر همین مساله ترجیح داد که در میانه فصل از این تیم جدا شود .جدا شدن زندی از تیم کوبلنز باعث شد تا زندی با لیگ های آلمان خداحافظی کند و آلمان را به مقصد قبرس ترک نماید . زندی که دیگر ملی پوش ایران محسوب می شد به لیگ قبرس پیوست تا چالش جدیدی را تجربه نماید . او در ادامه فصل 2006-2007 با تیم آپولون قبرس قرارداد بست و 10 بازی نیز با پیراهن این تیم انجام داد و موفق شد دو گل نیز به ثمر برساند .زندی که با روزهای اوج خود بسیار فاصله داشت ، در فصل 2007-2008 به تیم دیگری از قبرس پیوست . مقصد بعدی زندی تیم المپیاکوس نیکوزیا بود . زندی در این تیم نیز روزگار خوشی را سپری نکرد و فقط 10 بازی انجام داد و فقط 4 گل به ثمر رساند .شاید به جرات بتوان گفت زندی بدترین روزگار حرفه ای خود را در این دو تیم قبرسی سپری کرد . او با رفتن به قبرس تا حدی نیز از زاویه دید سرمربیان تیم ملی بیرون رفت و دیگر جایگاه ثابت روزهای اول حضورش در تیم ملی را نداشت .فصل 2008-2009 آخرین فصل حضور زندی در لیگ قبرس بود . او که در این فصل با پیراهن تیم قعرنشین آلکی به میدان رفت ، توانست تا حدی به روزهای خوب خود برگردد . زندی با وجود آنکه در این فصل با مصدومیت نیز گریبان گیر بود ، توانست 23 بازی را برای تیمش انجام دهد و با انجام بازی های خوب و قابل قبول خود ، نقش کلیدی در تیمش داشته باشد . او در این فصل آمار گلزنی خوبی را نیز داشت و در 23 بازی خود 12 گل را به ثمر رساند .زندی که باردیگر احیا شده بود ، پیشنهادهایی را از آلمان و اتریش پیش روی خود می دید ، اما به یکباره نام او را در فهرست تیم متمول استیل آذین دیدیم .زندی 29 ساله ، یکی دیگر از لژیونر هایی بود که به تیم هدایتی پیوست . شاید زندی تصمیم داشت با حضور در لیگ ایران ، بیش از پیش در دید سرمربیان تیم ملی باشد . اما در پیوستن زندی به استیل آذین نباید از پیشنهاد خیره کننده حسین هدایتی نیز چشم پوشی کرد . زندی به همراه علی کریمی و مهدی مهدوی کیا از جمله بازیکنانی بودند که در لیگ با مبالغ بی سابقه در فوتبال ایران به استیل آذین پیوستند .زندی در لیگ نهم در تیم استیل آذین به میدان رفت و بازی های نسبتا خوبی را نیز در این تیم انجام داد . او در اولین فصل حضورش در تیم استیل آذین 17 بازی در لیگ و یک بازی در جام حذفی انجام داد . هافبک ملی پوش استیل آذین آمار ضعیفی را در گلزنی داشت و در این فصل فقط یکبار موفق به گلزنی داشت . او در این فصل توانست دو پاس گل را بدهد .زندی در لیگ نهم با حمید استیلی به مشکل برخورد و پس از انجام مشاجراتی با استیلی چند هفته از لیست 18 نفره تیم دور ماند . زندی در لیگ نهم وضعیت بسیار بدی را پشت سر گذاشت و از اینکه در ترکیب تیم قرار نمی گیرد به شدت ناراحت بود تا حدی که قصد داشت از تیم استیل آذین جدا شود . زندی در نهایت با تیم استیل آذین لیگ نهم را به پایان رساند و مقام پنجمی لیگ برتر را تجربه کرد .با رفتن استیلی از استیل آذین و تقویت بیش از اندازه تیم استیل آذین ، زندی مجاب شد تا بار دیگر در این تیم بماند . او که همانند دیگر بازیکنان و مقامات باشگاه انتظار داشت تا با استیل آذین قهرمان لیگ ایران شود و به بازی های آسیایی راه یابد . اما لیگ دهم برخلاف آنچه تصور می شد در بدترین حالت برای استیل آذین دنبال شد . استیل آذین که مدعی کسب عنوان قهرمانی بود با کسب رتبه 18 بار دیگر به لیگ آزادگان سقوط کرد . در این میان زندی نیز مانند دیگر هم تیم های خود نمایش ضعیفی را داشت و نتوانست توانایی های خود را به نمایش بگذارد . البته باید به این نکته نیز اشاره داشت که ضعف مدیریت در استیل آذین و فقدان ثبات در نیمکت این تیم از جمله عواملی بود که بر توانایی ها و نمایش های ضعیف بازیکنان بی تاثیر نبود .زندی در لیگ دهم در مجموع 22 بازی را در لیگ و 3 بازی را در جام حذفی انجام داد و در هرکدام از دو جبهه یک گل به ثمر رساند .زندی که سال ها بود روزگار خوشی را سپری نمی کرد ، در آستانه لیگ یازدهم با پیشنهاد تیم بزرگ استقلال رو به رو شد و در نهایت نیز به تیم استقلال پیوست ، تیمی که با حضور ستارگان دیگری همچون رحمتی و آندرانیک تیموریان لقب کهکشانی ها را در این فصل از آن خود کرد . زندی در آغاز این فصل دچار مصدومیت از ناحیه مینیسک زانو شد و بازی های ابتدایی این فصل را از دست داد . او در این فصل برای اولین بار در هفته دهم برابر ذوب آهن از ابتدا در ترکیب استقلال قرار گرفت و به کرار جاسم ترجیح داده شد . او در این بازی توانست نمایش خوبی را ارائه کند و سازنده گل اول استقلال نیز بود .مربیان استقلال به ویژه پروز مظلومی حساب ویژه ای را بر روی زندی باز کرده اند و بسیار امیدوارند که با حضور زندی بتوانند قهرمانی خود را تضمین نمایند .حضور فریدون زندی در تیم ملیزندی در اواخر سال 2004 مورد توجه مسئولان تیم ملی قرار گرفت و در طی مذاکرات طولانی بعد از گذشت 9 ماه به تیم ملی ایران آمد . زندی اولین بازی ملی خود را در دور دوم رقابت های انتخابی جام جهانی مقابل تیم ملی بحرین انجام داد .زندی که یک هافبک چپ پا بود ، بسیار مورد توجه برانکو بود . او در رقابت های جام جهانی 2006 بارها به میدان رفت و توانست ارزشمندترین پاس گل خود را به محمد نصرتی بدهد تا او با یک ضربه سر ایران را راهی جام جهانی 2006 نماید .زندی در تیم ملی ایران موفق به زدن گل نیز شد . زندی مقابل تیم های آذربایجان ، بحرین ، چین و امارات موفق به گلزنی شد و در مجموع 5 گل را به ثمر رساند .زندی در رقابت های جام جهانی 2006 و رقابت های جام ملت های آسیا 2007 در ترکیب تیم ملی ایران قرار گرفت و بازی های نسبتا خوبی را برای تیم ملی به نمایش گذاشت .زندی در رقابت های انتخابی جام جهانی 2010 نیز در تیم علی دائی حضور داشت . اما به یکباره از تیم ملی کنار رفت . زندی که در آن زمان بازی های خوبی را برای تیم ملی به نمایش گذاشته بود ، بارها از ترکیب تیم ملی کنار گذاشته شد . او اعتقاد داشت که با علی دائی مشکلی ندارد و دائی نیز بارها بخاطر بازی خوب زندی از او تشکر کرده است ، اما دلیل آنکه در ترکیب تیم ملی نیست را نمی داند .زندی با برکناری دائی و آمدن مایلی کهن از تیم ملی کنار رفت و اعلام کرد تا زمانیکه مایلی کهن سرمربی تیم است به تیم ملی باز نخواهد گشت . او بعد از این نیز به تیم ملی دعوت نشد .زندی در مجموع 29 بازی ملی را انجام داد و پنج گل را نیز به ثمر رساند .فریدون زندی اولین بازیکن دورگه ای بود که تیم ملی ایران آمد و عملکرد نسبتا خوبی را نیز برای تیم ملی داشت . اما واقعیت آن است که از زمانیکه زندی به تیم ملی ایران دعوت شد ، مسیر رو به افولی را طی کرد و از بوندسلیگای آلمان به لیگ برتر ایران رسید . بسیاری بر این باورند که هافبک 32 ساله استقلال تهران ، آینده اشکان دژاگه و رضا قوچان نژاد بعد از حضور در تیم ملی ایران است . بسیاری دیگر نیز بر این باورند که زندی از ابتدا شایستگی حضور در تیم ملی ایران را نداشت .در هر صورت زندی از زمان اولین حضورش در تیم ملی ، نمایش باشگاهی قابل توجهی را نداشت . اما شاید براحتی نتوان در مورد دلیل این امر با قاطعیت قضاوت کرد . اما مهمترین نکته آن است که آیا دژاگه و قوچان نژاد نیز آینده ای مشابه زندی را خواهند داشت ؟
کریمی غایب بزرگ تیم ملی مقابل بحرین و اندونزی
سایت گل- علی کریمی دو بازی تیم ملی مقابل بحرین و اندونزی را از دست داد.عباس ترابیان سرپرست تیم ملی در گفتوگو با خبرگزاری فارس در مورد آخرین وضعیت علی کریمی و پژمان نوری گفت: امروز پزشکان تیم ملی اعلام کردند علی کریمی به بازی بحرین و اندونزی نمی رسد. طبق صحبتی که کادرفنی با کریمی انجام داد به این توافق رسیدند که وی در تهران بماند تا مداوای خود را کامل کند.
وی افزود: کریمی نسبت به قبل خیلی بهتر شده اما برای اینکه بتوانیم در بازی های آینده از وجود او استفاده کنیم ترجیح داده شد در تهران بماند. کریمی پایه تیم ملی است و نمی خواهیم او را از دست بدهیم.
سرپرست تیم ملی در مورد وضعیت پژمان نوری گفت: متاسفانه به دلیل مصدومیت قبلی او نتوانست به شرایط آرمانی برسد و به همین دلیل بادامکی جایگزین وی شد.
ترابیان در مورد اینکه آیا ویزای حسین کعبی رسید یا خیر عنوان کرد: مسئله او را پیگیری کردیم و ویزای کعبی به صورت فرودگاهی داده می شود.
وی در پایان گفت: تیم ملی چهارشنبه ساعت ۱۰:۳۵ به سمت منامه پرواز می کند.
وقتي استقلال خسرو را دارد من را مي خواهد چه كار / ماهيني: تمام لباس هايم را به اتاق كعبي بردم
يك چك به ما دادند كه هنوز پاس نشده. از اول فصل هم يك هزار توماني نگرفته ايم اما اميد داريم هر چه سريعتر شرايط ذوب بهتر شود تا بتوانيم نتايج مطلوبي در ليگ برتر كسب كنيم
سایت گل
با توجه به مصدوميت خسرو حيدري، حسين ماهيني شانس اول بازي براي تيم ملي در پست دفاع راست است.ماهيني درباره شرايط اردويي تيم ملي مي گويد:« خدا را شكر اردو شرايط خوبي دارد. همه بچه ها آماده هستند و فقط علي آقاي كريمي و پژمان نوري را به دليل مصدوميت در اختيار نداريم. دو روز پيش باران آمد اما تمرين كرديم ولي امروز با توجه به باران شديد به سالن رفتيم تا خداي ناكرده كسي مصدوم نشود»
ماهيني درباره احتمال حضور در تركيب اصلي تيم ملي مقابل بحرين مي گويد:« هنوز مشخص نيست كه در تركيب تيم ملي هستم يا نه اما با تمرين هايي كه انجام داده ايم فكر مي كنم در ارنج باشم. بازي كردن جاي خسرو مسئوليت من را سنگين تر مي كند اما اميدوارم در صورت حضور در تركيب تيم ملي بتوانم موفق باشم.»
حسين كعبي تنها رقيب ماهيني در اردوي اين روزهاي تيم ملي است. ماهيني درباره پيراهن شماره 13 كه قراربود در اختيار كعبي قرار دهد مي گويد:« از همان اولين روزي كه كعبي سر تمرين آمد به او گفتم پيراهن شماره 13 را بگير كه قبول نكرد. تمرين كه تمام شد بعد از ناهار همه لباس هاي شماره 13 را جمع كردم و به اتاقش بردم اما گفت درست است من 13 را دوست دارم اما چه كسي بهتر از تو براي پوشيدن اين پيراهن. وظيفه ام بود كه اين پيراهن را به كعبي تقديم كنم كه كار خودم را كردم. در مورد رقابت با كعبي هم بايد بگويم فرقي ندارد من بازي كنم يا كعبي. مهم موفقيت تيم ملي است»
ماهيني درباره مشكلات مالي ذوب آهن سعي مي كند طبق قول و قرار قبلي حرفي نزند:« با باشگاه قرار گذاشتيم راجع به مسايل مالي حرف نزنيم. يك چك به ما دادند كه هنوز پاس نشده. از اول فصل هم يك هزار توماني نگرفته ايم اما اميد داريم هر چه سريعتر شرايط ذوب بهتر شود تا بتوانيم نتايج مطلوبي در ليگ برتر كسب كنيم»
اين روزها بحث حضور حسين ماهيني در استقلال و در حد فاصل تعطيلات نيم فصل است. ماهيني اين موضوع را تكذيب مي كند و مي گويد:« امسال هم دفاع چپ براي ذوب بازي كردم اما از نيم فصل يا سال بعد تصميم دارم فقط دفاع راست بازي كنم. عملكردم در دفاع راست 80 درصد بهتر از دفاع چپ است. به همين خاطر معتقدم وقتي استقلال دفاع راست بزرگي مثل خسرو را دارد من را مي خواهد چه كار. صحبتي با مسئولان استقلال انجام نداده ام و داستان حضورم در اين تيم رسمي نيست» نامه دوم ملی پوشان اینبار خطاب به کفاشیان:شیث فدای جوفعلی نشود
در این نامه از کفاشیان خواسته شده که در رای کمیته انضباطی قائل به تخفیف باشد تا شیث رضایی را دچارمحرومیت سنگین نکنند.
سایت گل – بازیکنان تیم ملی فوتبال امضای خود را پای نامه ای انداختند که فحوای آن حمایت اط شیث رضایی بازیکن جنجالی پرسپولیس است.
به گزارش سایت گل بعد از نامه ملی پوشان در حمایت از محمد نصرتی این بار آنها با میانداری جوادکاظمیان نامه ای را خطاب به علی کفاشیان تنظیم کردند و در آن از او خواستند تا به عنوان متولی فوتبال ایران مراقب شرایظ بیرونی در اعلام رای انضباطی درباره حرکت جنجالی دو بازیکن پرسپولیس باشد.
در این نامه از کفاشیان خواسته شده که در رای کمیته انضباطی قائل به تخفیف باشد تا شیث رضایی را دچارمحرومیت سنگین نکنند.
به گزارش گل همه ملی پوشان پای این نامه را امضا کرده اند.
و حالا آبروریزی بین المللی : ببینید در ایران با داور چه می کنند!
گاهي در فوتبال ايرلند يا انگليس شاهد برخورد بازيكنان با داوران هستيم، ولي اين درگيري ها قابل مقايسه با چيزي نيست كه در فوتبال ايران اتفاق افتاده است
2011/11/8
سایت گل - تماشای صحنه های حمله به داور از سوی مسئولان و بازیکنان چوکا در برنامه 90 غیرمنتظره بود. البته نه فقط برای ما که حالا همه فوتبالدوستان دنیا می توانند این صحنه های خشونت بار را ببینند..
از 3 روز گذشته ویدئوی این ماجرا روی سایت یوتیوب قرار داده شده و جزو پربیننده های این سایت است. ...تا انجا که روزنامه های انگلیسی نیز گزارشی بلند از این ماجرا منتشر کرده اند.
به گزارش گل به نقل از ایرنا روزنامه معروف تلگراف نوشته است: اگر فكر مي كنيد در ليگ هاي انگليس با داوران بد رفتاري مي شود نگاهي به اين فيلم بيندازيد و ببينيد يك تيم ايراني با اين مرد سياه پوش نگون بخت چگونه رفتار مي كند؟' هنگامي كه روي فايل ويديويي كليك مي كنيد مي بينيد ابتدا يك بازيكن و سپس ساير بازيكنان و مربيان تيم چوكاي تالش بر سر داور مي ريزند و او را به شدت كتك مي زنند. داور را در زمين دنبال مي كنند ولي سرانجام او در حلقه محاصره بازيكنان و مربيان گرفتار مي شود و پيش از آنكه ماموران انتظامي خود را به محل حادثه برسانند‘ به شدت از سوي بازيكنان و مربيان و هواداران چوكا كتك مي خورد.
روزنامه ديلي ميل در اين با ره نوشت: در ليگ برتر انگليس بدترين رفتاري كه داوران مجبورند تحمل كنند محاصره توسط بازيكنان و اعتراض شفاهي آنان است و يا اينكه داور را هل بدهند.اما اين كار به هيچ وجه با كاري كه در ايران انجام شد قابل قياس نيست.
روزنامه مترو هم نوشت: فوتبال ايران دو هفته بدي را سپري كرده است.
اين روزنامه در شرح ماجرا نوشت: اين بازي در دقايق پاياني و به خاطر اينكه داور كارت زرد دوم را به بازيكن چوكا نشان داد به جنجال كشيده شد. ابتدا بازيكني كه كارت زرد دوم را دريافت مي كند، كارت را به صورت داور مي زند، بعد از آن يكي از مربيان چوكا كنترل خود را از دست مي دهد و ديوانه وار به سمت داور حمله ور مي شود. مترو افزود: در پي اين حركت تعدادي از بازيكنان و تماشاگران چوكا هم وارد معركه مي شوند و داور را به محاصره خود در مي آورند. آنها قبل از آنكه نيروهاي انتظامي و ماموران تامين امنيت ورزشگاه برسند داور را حسابي كتك مي زنند'.
اين گزارش اينگونه به پايان مي رسد: 'گاهي در فوتبال ايرلند يا انگليس شاهد برخورد بازيكنان با داوران هستيم، ولي اين درگيري ها قابل مقايسه با چيزي نيست كه در فوتبال ايران اتفاق افتاده است'.
فوتبال ایران هفته گدشته نیز با ماجرای شیث ونصرتی جهانی شده بود. برای ما که دیگر لژیونری نداریم این میانبری به سوی شهرت است!
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)