برای قابل اتکا بودن دلیل اوردم ... اینکه ما تنها و تنها یک ابزار در دست داریم که درستی و نادرستی رو بسنجیم .
اون عقل ماست. و این عقل هم وابسته به محسوسات. بنابراین باید پایه فلسفمون رو بر همین قرار بدیم. لطفا نگید که عقل کامل نیست و حس ناقصه و ... اینا رو ما هم می دونیم (دقیقا نمی دونیم ولی حدس میزنیم اینطور باشه)... با این وجود این تنها راهه. بهتره از اینه که پایه رو بر اساس موهومات بزاریم.
مثل این می مونه که شما میخوای غذا بخوری اول یه لقمه بگیری 90 درصد غذاتو همون اول بخوای بخوری !! سر همین لقمه اول خفه میشی
.gif)
، از لقمه های کوچیک شروع میکنی تا اصلا بفهمی چی داری می خوری.
همین اول بخوایم بحث خدا رو پیش بکشیم هزار و یک سوال بی جواب می مونه تا آخر نسل بشر هم شاید نتونیم با هم کنار بیایم. ولی اگه از جزئیات بریم جلو این سوالات بصورت تدریجی جواباشون پیدا میشه.
دیگه من نمی دونم چیجوری نظرمو به شما منتقل کنم ...
شاید واقعا جهان قرار نباشه قاعده و قانونی داشته باشه.کسی چه میدونه. شاید واقعا جهان پوچ باشه.
بخاطر همین شاید ها اصلا استفاده از کلمه پوچ اشتباهه .
دین و عقل در مقابل هم خواهی نخواهی قرار داره. کسی هم اینا رو رو به رو هم نگذاشته. درسته اکثر اوقات عالمان مذهبی کاسه داغتر از آش شدن. ولی اینجوری هم نبوده که اینا کلا منحرف شده باشن .
وقتی پایه و اساس ایندو کاملا متفاوته اگه با هم درگیر نشن باید تعجب کنیم.
وقتی تو کتاب مقدس به صراحت نوشته زمین صافه یا زمین مرکز عالمه یا فلانی رو سنگسار کن و ... حالا از اونور یکی بیاد با بیان دیدگاه علم اینو نقض کنه ، اون وقت مذهبیون حق دارن بگن باید اعدام بشه یا زنده زنده بسوزانید.
مشکل همینه که نمی تونی درک کنی مسائل کلی رو. علت اینکه میگن به خدا فکر نکن کافر میشی فکر میکنی چیه . بخاطر اینکه خود مذهبیون هم به اشکالاتشون واقف هستن. میدونن چیزی رو
پذیرفتن که نمی تونن
درک کنن.
جواب دادن به این سوالات زوده ... چون اطلاعات کافی نداریم. (همون بحث کل و جزء دیگه
.gif)
)(دیگه از کلمه کل و جزء و بالا و پائین و ... داره حالم بد میشه
.gif)
از بس تکرار کردیم.)
یه چیز دیگه که چسبیده به همین بحثه . عقلگراییه . اینم از آفات فلسفه بوده به نظر من. هم مربوط به بحث روح و جسمه که مطرح کردم . و همین کلی و جزئی نگری.