تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: نظر شما درباره بزنگاه چيست؟

راي دهنده
91. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • با زيركي و به صورت طنز حقايق موجود دز جامعه را نشان مي دهد.

    65 71.43%
  • فقط به عنوان طنز و براي خنده جالب است.

    12 13.19%
  • كاملا هجو است و فقط توهين و تمسخر در آن وجود دارد.

    14 15.38%
صفحه 33 از 41 اولاول ... 23293031323334353637 ... آخرآخر
نمايش نتايج 321 به 330 از 402

نام تاپيک: سریال بزنگاه

  1. #321
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    پست ها
    224

    پيش فرض

    اونايي كه ميگن سانسور شده فقط ميخوان بگن ما هم حاليمونه
    وگرنه يه مثال بزنيد كه ميگيد خيلي تابلو سانسور شده
    تاييد ميشه
    اصلا خيلي مشخصه كه ديگه داره طنزش ته ميكشه ، ديگه چيزي براي مسخره كردن باقي نمونده ، فيلمنامه درست و حسابي هم كه از اول نداشت(به نظر من)
    احمد پورمخبر رو هم كه انگار ميخواست موقعي كه ديگه چيزي براي عرضه نداشت ، بيارتش تو كار
    ديگه چيزي كه مشخصه
    قرارم نيست اگه منو راضي نكرد ، بگم سانسور شده
    واقعا عطاران چقدر خلاقه ، بزنيم به تخته
    همون كارايي كه تو سريالا و فيلمايي كه بازي كرده رو داره اينجا هم انجام ميده
    ولي با يك سري موضوعات جديدتر و به روزتر!
    با مسخره كردن كارهاي روزانه و نشون دادن خودمون كه ساختن طنز اونم از نوع پربيننده كه كاري نداره
    بيچاره داره اينجا تلف ميشه

  2. این کاربر از Mahdi_P30 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #322
    داره خودمونی میشه عبد الرحمان's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    زمین خدا
    پست ها
    138

    11 تخريب اخلا‌ق در «بزنگاه» معنويت

    تخريب اخلا‌ق در «بزنگاه» معنويتاميد رهگذر

    سنت پخش سريال‌هاي طنز در ماه مبارك رمضان امسال نيز با پخش سريال بزنگاه ادامه يافت. تا زمان نگارش اين يادداشت هيجده قسمت از سريال پخش شده است و به گمانم همين قسمت‌هاي پخش شده براي قضاوت و ارزيابي كل كار كفايت مي‌كند. به هزار و يك دليل...! به اين دليل كه هنوز درنيافتهايم سريال حول چه حرف و حديثي نطفه بسته و آدم‌ها و اتفاق‌ها چه كاركردي در سريال دارند. به اين دليل كه با گذشت بخش كلان سريال، هنوز نمي‌دانيم چه داستاني در كل كار اصلي و چه داستانك‌هايي فرعي قلمداد مي‌شوند. به اين دليل كه آدم‌ها بي ارتباط با موضوع اصلي كه آن هم گم است، مي‌آيند و مي‌روند و مزه مي‌پرانند و دوباره گم مي‌شوند. به اين دليل كه نويسنده و كارگردان همه را سركار گذاشته‌اند و مدام با استهزا و مسخره بازي‌هاي مضحك و چندشآور مخاطبان خود را بازي گرفته‌اند. به اين دليل كه همه چيز بوي ندانم كاري و بدتر از همه اهانت به شعور و احساس مخاطبان مي‌دهد. به اين دليل كه اصلا نمي‌دانم نوشتن درباره بزنگاه اساسا كار عاقلانه‌اي هست يا بدون رودربايستي حقير نيز به نوعي با اين يادداشت در واقع وقت و فهم و ارزش خودم را زير سؤال مي‌برم.

    به صراحت مي‌گويم پايان سريال با هر سمت و سو و پيام فرضي!! كه به‌دنبال داشته باشد، قادر نخواهد بود آن‌همه هنجارشكني، لودگي، اهانت، و ... به‌جا گذاشته را ترميم و توجيه كند. به اين دليل كه حتي بچه‌هاي دوازده ساله و بازيگوش و ساده پسند و ... هم گول اين همه فريبكاري را نخورده‌اند. واقعا ماندهايم صدا و سيما در پارهاي از مواقع با چه منطقي ميخواهد اين همه بيتوجهي و ساده انگاري درباره مسائل و معضلات اجتماعي و خانوادگي را توجيه كند. ضرب المثل رفتن از سوراخ سوزن و نرفتن از دروازه، شايد براي فهم اين پارادوكس بهترين و دم دستترين ضربالمثل فارسي باشد.

    پيش از پرداختن به اصل موضوع ناچارم در همين مقدمه به تيتراژ ابتدايي سريال اشاره كنم كه با آن ايده و ساخت نسبتا هوشمندانهاش ظاهراً وعده يك اثر قابل تحمل را مي‌داد كه متاسفانه در ادامه مشخص شد هيچ ارتباطي با كل سريال ندارد و مانده بودم دليل اين‌همه ذوق و هوشمندي براي ساخت آن چيست؟ شايد بتوان اين نقطه نيمه روشن را نوعي دور زدن مخاطبان خاص تلقي كرد. پيش‌تر بارها و بارها درباره ضرورت طنز در آثار تلويزيوني سخن گفتهايم و همچنين به نياز روح جامعه به خنديدن، شادابي و ...؛ اما به كرات هم تاكيد كردهايم كه اين‌همه با استهزا، مسخره بازي، لودگي، دست‌انداختن عيب‌هاي جسماني، تحقير لهجه‌ها، زبان‌ها، مليت‌ها، فرهنگ‌ها و ده‌ها دستاويز غير اخلاقي و ضد ارزشي ميسر نميشود. اما نميدانستيم اين مسير به تجديد نظر و تصحيح منتهي نميشود؛ بلكه به تدريج حوزههايي ديگر از خط قرمزها را نيز زير پا ميگذارد و به خيلي از ارزشها و حتي تابوها هم ناخنك ميزند. بزنگاه چشممان را به روي واقعيتهاي تلخ و تيره و تاريك تازهاي باز كرد. وقتي صحنههاي مربوط به مراسم عزاداري و خاك سپاري بزنگاه را مرور مي‌كنيم، چيزي جز چندش و عصبانيت برايمان حاصل نميشود. براي درك اين مهم خوانندگان را ارجاع ميدهم به كل صحنههاي خاكسپاري در قسمت اول سريال. لازم نيست نويسنده و كارگردان سريال، ما را به مديوم و فضاي طنز سريال احاله دهند، اگر چنين ادعايي در كار باشد، اوضاع را از اين هم كه هست بدتر خواهيم كرد. تصور ميكنم بتوانيم مرز و تفاوت شوخي كردن با موضوع و مقوله مرگ را با استهزا گرفتن ميت تشخيص بدهيم. آن‌چه در بزنگاه شاهد آن هستيم، نه شوخي كردن با مرگ كه ميتواند جاي توجيه داشته باشد، كه دست‌انداختن و سخره گرفتن حيات پس از مرگ است. و يا در خوش بينانهترين حالت تصوير كردن جامعه و مناسباتي است كه همه ارزشهايش در مردهخواري و فرصتطلبي و وارثخواري و ... مستحيل شده است. تعميم اين نگاه بدبينانه به كليت جامعه در واقع متهم كردن روح اجتماعي ما به ضدارزش‌هايي است كه معلوم نيست چه‌اندازه ريشهاش در مناسبات اجتماعي و چه‌اندازه در نگاه شخصي نويسندگان متن و سازندگان بزنگاه و البته در فرصتطلبي آن‌ها براي دستمايه قرار دادن هر چيز و صدالبته به نيت خنداندن نهفته است.

    وقتي آقاي عطاران براي خنداندن جماعت روزهدار پاي تلويزيون از اهانت به عزيزترين و متأثرترين لحظات زندگي آدم يعني مرگ والدين هزينه مي‌كند، تصور مي‌كنم كه ايشان نه تنها نسبت و تعاملي با مناسبات اجتماعي جامعه خودش ندارد، بلكه هيچ وقت به هيچ چيز كه نشاني از حرمت و احترام به بزرگان و سايه سران زندگي دارد، پايبندي نداشته است، و فراموش كرده كه مقوله مرگ پديده‌اي نيست كه اين‌گونه با لاقيدي و ... بشود با آن بازي كرد و آن را دستمايه خنده قرار داد.

    وقتي سريال، كليديترين بخش خود يعني قسمت اول را با نمايش به اصطلاح صحنه‌هاي چيزكشي شخصيت محوري سريال در مقابل ديدگان دخترش شروع مي‌كند و براي تفهيم و شيرفهم كردن مخاطبان و يا براي خنداندن آن‌ها از همان آغاز سيخ و سنگ و چاي نبات و سيگار و .... را جزيي از شخصيت محورياش مي‌كند و براي اين‌كه اين نمايش مضحك بيش‌تر توليد خنده كند، دخترك معصومي ‌را به معركه مي‌كشاند، تا با شيرين زباني و همچنن عملگي چيزكشي براي پدرش به يك مكانيزم خنده تبديل شود، آن وقت صد صلوات و رحمت به آن ناظران و مميزي نويساني مي‌فرستم كه تا حالا اجازه نداده‌اند به هر قيمت دست سريالسازان و فيلم سازاني از جنس آقاي عطاران براي واقع نمايي روايت باز شود! شايد تاكنون در ده‌ها فيلم و سريال جدي و شوخي چنين آدم‌هايي از جنس نادر با هزار درجه انحطاط و آلودگي تصوير شده باشند؛ اما هيچ‌كدامشان براي تصوير كردن چنين كاراكتري تا اين ميزان از خودگذشتگي و ايثار و نبوغ نشان نداده‌اند!! كسي نيست به اين آدم رند بگويد: مؤمن خدا! گيرم كه اين صغر و كبري كردنها مي‌خواهد در نهايت پيامي ‌بدهد كه دل آدم را ريش ريش كند، و بر بانيان توزيع مواد مخدر و چيز فروشان لعنت بفرستد و درس‌هاي آموزنده‌اي هم بگيرد. بر مدار چنين فرضي اين‌همه جزيي پردازي و نشان دادن آلات چيزكشي و مقدمات و مؤخراتش و در ادامه سوء استفاده از درسا چه كاركرد درماتيكي و فرآيند سازي در كل ماجرا خواهد داشت. در قسمتهاي بعدي سريال اين‌گونه وانمود مي‌شود كه درسا نميداند پدرش معتاد است. يعني اين‌كه درساي او آن‌قدر كودن و عقب مانده است كه در اين سن و سال نمي‌داند كسي در حمام و موقع استحمام چاي نبات نمي‌خورد!

    آقاي عطاران تا اين‌جاي سريال خواسته يا ناخواسته حامل اين پيام است كه چيز كشي در حمام و به‌ دور از چشم دخترتان و لو اين‌كه بداند شما چه مي‌كنيد، بهتر است از اين‌كه روبه‌روي چشم او اين كار را بكنيد. آخر يكي نيست به اين آقاي مرد رند بگويد اين طفل معصوم كه با همه مراحل و ابزارهاي آن آشنا است و در پاره‌اي از امور هم به مخفي كردن آن چيز براي تو مشاركت مي‌كند، چطور از اصل موضوع سر درنياورده است. نكته جالبتر اين‌كه در ادامه متوجه مي‌شويم آدم‌هاي اطراف نادر همه به نوعي يك چيزشان مي‌شود. از آقاي توفيق گرفته تا خواستگار فريده خانم. و نكته جالبتر اين‌كه نوع نگاه به اين بليه بهگونه‌اي است كه انگار آن‌قدرها كه نكوهش مي‌شود، چيز بدي نيست. اميدوارم اين تلقي صرفاً يك استنباط اشتباه باشد.

    وقتي آقاي عطاران صورت ظاهر آدم‌هايش را دستمايه هجو و استهزا و خنده قرار مي‌دهد و به عنوان يك هنرمند كه ظاهرا معيارهاي زيباشناختياش بايد فراتر از فهم و درك عوام باشد، به خود اجازه مي‌دهد از دم دستترين اسباب خاله زنكي براي خنداندن جماعت روزهدار استفاده كند، نميدانيم به چه چيز بايد شك كنيم. رو در رو قرار دادن فرزانه و فريده و رقابت اين دو براي قاپيدن دل كامران (شاگرد صابر) و واكنشهاي كامران در قبال اين دو با چه منطق اخلاقي، و ... توجيه پذير است؟!

    ظاهرا صداو سيما در توجيه ممنوعيت پخش بعضي فيلمهاي سينمايي در تلويزيون به نحوه معاشرت و روابط غير شرعي بهعنوان هنجارشكني استناد كرده است. من نميدانم نوع و جنس رابطه دزدانه كامران با فرزانه چه چيزي كم‌تر از همان مناسبات مورد اعتراض مديران صدا و سيما در سينما دارد. شايد يك فرقش اين باشد كه اين مناسبات در لايه‌اي از طنز و شوخي برقرار مي‌شود و شايد فرق ديگرش اين باشد كه اين مناسبات به اصطلاح غير شرعي از محدوده خانه به خيابان كشيده نشده است. ترويج اين نگاه به نفس مناسبات اين‌گونه با هر بهانه آنهم از طريق رسانه تلويزيون آيا به مثابه توجيه شكلي از خيانت به حوزه و حريم خانواده نيست؟ آيا همه اين بدآموزي‌ها به صرف توجيه فضاي طنز و كميك قابل توجيه و دفاع است؟ گيرم كه فرجام اين مناسبات هم به ازدواج و روابط شرعي زناشويي منتهي شود، در اين صورت نمي‌شود هر نگاه تعرضآميزي را با اين حربه توجيه و ماست مالي كرد؟! عكس اين رابطه را نيز مي‌توان در تنظيم رابطه فريده با كامران دنبال كرد. جايي كه فريده در تلاش است نظر كامران را به خود جلب كند. مناسبات سه ضلعي ميان كامران و فريده و فرزانه پيام‌هاي نغز و منحصري دارد كه اميدوارم زياد توي چشم نيامده باشد و به همين دليل هم از باز كردن بيش‌تر مفاهيم مورد نظر نويسنده اكراه دارم.

    نكته آخر اين‌كه قرار دادن آقاي مرتضايي به عنوان يك آدم مؤمن و نماينده‌اي از آدم‌هاي مذهبي جامعه ما در ميان اين‌همه آدم رند، فرصتطلب، بيعاطفه، طماع، مرده خوار و ... آن هم با اين ميزان بلاهت و عقب ماندگي و ... چه صيغه‌اي است؟! ‌اي كاش نويسنده متن مي‌گذاشت با همان تصوري كه از كليت اين آدم‌هاي طماع در ذهنمان ايجاد كرده، درباره آن‌ها قضاوت كنيم. وارد كردن آقاي مرتضايي و پسرش در روال كار آنهم با اين نگاه هجوآميز، در واقع بدترين نوع دفاعي است كه مي‌شود از آدم‌هاي مذهبي و مؤمن جامعه كرد. بعد از آن هجمه‌اي كه فيلم‌هاي سينمايي ما به اين بخش از جامعه با عناوين نامريي و مستقيم و غير مستقيمي همچون مرتجع، خشك مغز، عقب مانده از تحولات، قشري، خشكسر، متعصب، فناتيك و ... وارد كردند، چشممان به رويه تازه هجمه و سخره گرفتن اين آدم‌ها روشن. راستي چه كسي گفته و ادعا كرده است كه آدم‌هاي مذهبي در جامعه ما زود دور مي‌خورند و مي‌شود به طرفه`العيني يا سرشان كلاه گذاشت يا كلاه از سرشان برداشت؟ چه كسي گفته و ثابت كرده آدم هاي مذهبي در مواجهه با هر ظلم و تجاوز به حريم و حقوق شان مثل فرزند آقاي مرتضايي زود جا ميزنند و صحنه را ترك مي كنند و دست آخر هم از همه حق و حقوق شان نه تنها گذشته كه به نوعي باج دهي هم ميكنند. اگر در واقع امر هم همين نشانهها معرف اين‌گونه آدم ها باشد، آيا اين ادعا كه موجوديت و ثبات و استقرار اين نظام در گرو فداكاري و از جان گذشتگي و شهامت و دلباختگي اين آدم هاي مومن بوده، ادعاي گزافي محسوب مي شود؟ و نكته جالب و پارادوكسيكال در مورد اين نمونهها اين‌كه اصرار داشته باشيم همين آدمها را به نوعي نماينده مناسبات دلالبازي مسكن و فرصت طلبي هم بكنيم.

    من نميدانم ناظران و مديران تلويزيون به استناد چه معيارها و ملاكهايي پذيرفتهاند كه سريال بزنگاه اين‌گونه به بخش عظيمي از آدمهاي مذهبي و مؤمن جامعه ما توهين روا دارد، بخش ارزشمند و قابل احترامي از مناسبات اجتماعي ما را به سخره بگيرد. غير مستقيم پديده اعتياد به نوع خاص از مواد مخدر را ترويج كند و مباح بداند. نگاه جنسي به حريم خانوادهها را به بهانه ازدواج جايز شمارد. به دختران پا به سن گذاشته به هر دليل و بهانه اي اهانت و تحقير كند و نقش‌آفرينان بهطور غير مستقيم خودشان را به دليل شايد رعايت محذوريت هاي اخلاقي و شرعي مقصر جلوه دهند و براي شان نسخه تعامل و شكار پسران و در نهايت رقابت با خواهران خود را تجويز كنند! شايد گفته‌شود: اين‌همه بدبيني حاصل ريز بيني و جزيي نگري به يك اثر طنز و نيمه جدي است. و من ميگويم يك اثر به اصطلاح هنري با هر ژانر مگر جز از پيوند اين اجزاء و در ارتباط با يك كليت معنايي شكل ميگيرند.

    و نهايت اين‌كه ميرسيم به طرح يك سوال اساسيتر و ان اينكه واقعا قرار است در ادامه چه حوادثي رخ دهد تا اين همه بدآموزي و هنجارشكني، وديعه و هزينه آن باشد؟! به استناد صدها كليشه و تكرار اين سال‌ها و پيش از تمام شدن سريال، من به شما ميگويم قرار است در نهايت اقا نادر دست از اعتيادش بكشد و همسرش به خانه برگردد. اختلافات نادر و توفيق و صابر پس از متنبه شدن به اين‌كه مال دنيا به دنيا ميماند، تمام مي‌شود و اما داستان برادري و خواهري چيز ديگري است، ختم به‌خير ميشود و احيانا پدر خانه پول فروش را سرمايه ساخت چند آپارتمان براي فرزندانش كرده است. نشانه اش هم همان جرثقيل گردان و در حال ساختن مجموعه مسكوني است. و يا دست آخر غافلگيري مرگ پدر خانواده يك بازي بر اساس ضربالمثلهاي قديمي بوده كه ميخواسته بچه‌هايش را درس بدهد. آقا كامران با خواهر كوچك خانه ازدواج ميكند و آقا داماد معتاد هم به وصال فريده ميرسد. ميماند دست آخر مخاطباني كه در طول اين شب هاي پرفضيلت ماه مبارك رمضان مغبون شده اند. خودشان را در آينهِ كسي ديده اند كه بدون شك از جنس آن‌ها نيست. معناي خيلي چيزها را نميداند و تصور ميكند ميتواند با آب بستن به هر فكر و ايده خام و دمدستي كره بگيرد. دست آخرتر اين‌كه ميخواهم بگويم بالا غيرتاً دست از سادهنمايي پديده هايي از جمله اعتياد در جامعه مان بر داريد. اگر چنانچه به زعم فيلمسازان و نويسندگاني از طيف بزنگاه اين پديده تا اين ميزان هم در غرق كردن و قرباني گرفتن آدم ها، سهل و ساده بود و در نقطه مقابل نجات آن‌ها نيز به همين ميزان ساده مي بود، امروز جامعه ما شاهد اين همه قرباني و معتاد نبود. فكر نميكنيم بخشي از اين پديده و قربانيان آن، محصول همين نگرش يكسره سادهانگار باشد كه با خودش عهد مي بندد طي يك ماه و هر شب در حد چهل دقيقه با احتساب سود كلان پخش آگهيهاي تجارتي ميان برنامه اش، خيال همه را از اين بابت راحت كند.

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    ================================================== =============
    منبع: نشریه پرتوی سخن
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  4. #323
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    سلام خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟ای بابا این سانسورارو بیخیال شین دیگه.....مگه چند قسمت دیگه مونده......5-6 قسمت شایدم کمتر.....حالا ما هی بگیم اینجاش سانسور شد اونجاش سانسورشد چه فرقی میکنه........دیگه نمیان سانسورهارو وردارن که......مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟.....خوب فعلا.....تا بعد....

  5. #324
    داره خودمونی میشه sayrex's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    IN THE NET
    پست ها
    118

    پيش فرض

    البته الان سازمان های مختلف دارن تلاش میکنن آخر سریال رو اونجوری که خودش مون میخوان تموم کنند

  6. #325
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Inter's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    برزخ بین بهشت و جهنم
    پست ها
    347

    پيش فرض

    بخشهای آخر قسمت دیشب خیلی آب بندی بود دیگه. اون از اون بازی افتضاح مادر درسا که انگار نمی دونست اونی که دارن از دستش میگیرن دخترشه. و این هم از آب بستن به آخرای سریال به بهانه پیدا کردن سکه و شمردن و زنگ زدن به مادر درسا. ای کاش مثل اون یکی سریالا جمعه پخش نمی شد ولی این همه آب بندی توش نبود.

    حالا میگم شما فقط یخمک و تخمک رو شنیدین، من یه دیالوگی تو همون قسمت شنیدم که نگو . وای داشتم شاخ در میاوردم که چجوری از دست مسئولین شبکه دررفته. خیلی زشت بود به نظر من

  7. #326
    داره خودمونی میشه sayrex's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    IN THE NET
    پست ها
    118

    پيش فرض

    بخشهای آخر قسمت دیشب خیلی آب بندی بود دیگه. اون از اون بازی افتضاح مادر درسا که انگار نمی دونست اونی که دارن از دستش میگیرن دخترشه. و این هم از آب بستن به آخرای سریال به بهانه پیدا کردن سکه و شمردن و زنگ زدن به مادر درسا. ای کاش مثل اون یکی سریالا جمعه پخش نمی شد ولی این همه آب بندی توش نبود.

    حالا میگم شما فقط یخمک و تخمک رو شنیدین، من یه دیالوگی تو همون قسمت شنیدم که نگو . وای داشتم شاخ در میاوردم که چجوری از دست مسئولین شبکه دررفته. خیلی زشت بود به نظر من
    خوب چی بود؟ اون دیالوگ زشت؟

    اگه خیلی زشت توی ویزیتور مسیج بگو دی:

  8. #327
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Dreamy love
    پست ها
    1,163

    پيش فرض

    اقا اصلا ما هیچی حالیمون نیست !
    سانسور هم نمیشه
    شما درست میگید !
    اصلا این بدترین سریال تاریخ تلویزیون ایرانه
    اونایی که مخالفت میکنند نمی دونم چرا میشینن هر شب این سریال و با دقت میبینن
    تمام دیالو گارو هم حفظ میکنند ! فیلمنامه هم تحلیل میکنند
    شایدم فقط میبینن بیان اینجا ساز مخالف بزنند !
    چند دفعه و در چند پست میان حرفهایی که بارها زدن و دوباره تکرار میکنند !
    یه دفعه گفتین خوشمون نیامد همه هم فهمیدن !

  9. 2 کاربر از hosseinmusicmaster بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #328
    آخر فروم باز 3Dmajid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    پشت کامپیوتر
    پست ها
    6,067

    پيش فرض

    به نظر من این فیلم رضا عطاران نسبت به فیلم های قبلیش خیلی افت داشته.
    مخصوصا داستانش.
    فیلم زیاد دلچسبی نیست.

  11. #329
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    پست ها
    224

    پيش فرض

    اقا اصلا ما هیچی حالیمون نیست !
    سانسور هم نمیشه
    شما درست میگید !
    اصلا این بدترین سریال تاریخ تلویزیون ایرانه
    اونایی که مخالفت میکنند نمی دونم چرا میشینن هر شب این سریال و با دقت میبینن
    تمام دیالو گارو هم حفظ میکنند ! فیلمنامه هم تحلیل میکنند
    شایدم فقط میبینن بیان اینجا ساز مخالف بزنند !
    چند دفعه و در چند پست میان حرفهایی که بارها زدن و دوباره تکرار میکنند !
    یه دفعه گفتین خوشمون نیامد همه هم فهمیدن !
    شما هر طوری که دلت می خواد فکر کن!!
    خب شما هم بیا حمایت کن!
    مگه چه اشکالی داره؟
    من که یادم نمیاد تو پستی گفته باشم خیلی بده یا بدترین سریال تاریخ ایرانه
    نمی دونم چرا همش عادت داریم یه چیزیو یا بگیم خیلی بده یا بگیم خیلی خوبه
    میانه وجود نداره؟
    این 2 3 قسمت اخیر بعضی حرفای قبلی منو تقریبا اثبات می کنه
    راستی امشب ، آخرش دختره سبیلشو زده بود
    به نظر من قیافش بدتر شد
    تازه به سیبیلش عادت کرده بودیم

  12. #330
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    پست ها
    224

    پيش فرض

    در گفت‌وگو با فارس؛

    مدير شبكه3: «بزنگاه» توسط سازندگانش اصلاح شد

    خبرگزاري فارس: علي اصغر پورمحمدي مدير شبكه سه سيما گفت: ما هيچ تغييري در سريال انجام نداده‌ايم و تمام اصلاحات انجام شده توسط سازندگان آن اعمال شده است.


    «علي‌اصغر پورمحمدي» در گفت‌وگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس درباره شايعاتي مبني بر سانسور سريال «بزنگاه» پس از دومين نامه شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيما مبني بر توقيف اين سريال گفت: همه برنامه‌ها و توليدات صدا و سيما پيش از پخش بازبيني مي‌شوند و اگر اشكالي متوجه آنها باشد، به تهيه كنندگان اعلام مي‌شود تا كار را اصلاح كنند.
    وي افزود: اشكالاتي هم به سريال «بزنگاه» وارد بود كه به گروه سازنده اعلام شد و آنها در حين ضبط بسياري از آن مسائل را حل كردند و از لحاظ ديالوگ و حركات طوري عمل كردند كه ديگر انتقادي به كار وارد نباشد.
    پورمحمدي تصريح كرد: هيچ دخل و تصرفي از سوي سازمان صدا و سيما در سريال «بزنگاه» صورت نگرفته و چيزي از سوي ما حذف نشده است، بلكه سازندگان خودشان كار را اصلاح كردند.
    مدير شبكه سه سيما در ادامه گفت‌وگو با فارس در پاسخ به اين سوال كه آيا در اختيارات شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيما صدور دستور توقيف برنامه‌هاي راديو و تلويزيون لحاظ شده است، گفت: من از اين موضوع اطلاعي ندارم و چيزي در اين مورد نمي‌دانم.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •