تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 327 از 934 اولاول ... 227277317323324325326327328329330331337377427827 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,261 به 3,270 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #3261
    اگه نباشه جاش خالی می مونه fanoose_shab's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    200

    پيش فرض

    بی تو انگار که این پنجره ها دیوارند
    بازبا من سرلجبازی دیگر دارند

    هرچه درچارطرف مینگرم میبینم
    درودیوار هم ازهرم تنم تب دارند

    التهاب وعطش ودردخودت میدانی
    روزگاریست که برشانه من آوارند

    مگذذار ای گل من بازدراین دردآباد
    برسر عاطفه ام پای ستم بگذارند

    خوب من کاش ازاین فاصله حس میکردی
    لحظه هایم همه ازعطرتنت سرشارند

    آرزوم است که می آمدی ودستانت
    ازمیان من وتوفاصله رابردارند

  2. 5 کاربر از fanoose_shab بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #3262
    اگه نباشه جاش خالی می مونه fanoose_shab's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    200

    پيش فرض

    مثل لحظه ای اماازهمیشه سرشاری
    بی تو زندگی یعنی خاطرات تکراری

    بی تو خواب خوش دیدن مثل وحشت کابوس
    بعدتوغزل گفتنن خستگی خودازاری

    آمدم که عمرم راباتوسرکنم اما
    رفته ای که ماند رابی بهانه بگذاری

    ازدلت چطورآمدبعدازانکه میرفتی
    سرنوشت چشمم رادست گریه بسپاری

    گرچه رفته ای اماباخیال سرسبزت
    درکویراحساسم عطرپونه میکاری

    درجواب من اینک«نه» که حرف خوبی نیست
    شرمت ازکه می آید خوب من بگو « اری »

  4. 3 کاربر از fanoose_shab بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3263
    اگه نباشه جاش خالی می مونه fanoose_shab's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    200

    پيش فرض

    گلی ازباغچه چشم توچیدن هرروز
    خنده راروی لب نازتو دیدن هرروز

    پرپربال زدنهای دوتا پروانه
    ازنفسهای مدام تو شنیدن هرروز

    دست تنهای مرابازبگیری دردست
    وزسر اینهمه دیوار پریدن هرروز

    زیرباران خدا بازمن وتوتنها
    تاهمان دورترین نقطه دویدن هرروز

    جان شیرینی ومن آه سراپا آغوش
    دربرت با همه احساس کشیدن هرروز

    ای همه فال من ازدفترحافظ هرشب
    غزلم غیر تو شعری نگزیدن هرروز

    من چه بی تاب تورا مثل نفس میخواهم
    وتو مشتاق ترازمن به رسیدن هرروز

    میرسد روزبزرگی که دلم با نبضت
    خوکندسخت به مشتاق تپید هرروز

    چاره اش نیست به جزاینکه پس ازاین خورشید
    باید ازمشرق چشم تو دمیدن هرروز

  6. 5 کاربر از fanoose_shab بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #3264
    در آغاز فعالیت Hafez_7's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    Kashan
    پست ها
    11

    پيش فرض اي نزديك

    در نهفته ترين باغ ها ، دستم ميوه چيد.
    و اينك ، شاخه نزديك ! از سر انگشتم پروا مكن.
    بي تابي انگشتانم شور ربايش نيست ، عطش آشنايي است.
    درخشش ميوه ! درخشان تر.
    وسوسه چيدن در فراموشي دستم پوسيد.
    دورترين آب
    ريزش خود را به راهم فشاند.
    پنهان ترين سنگ

    سايه اش را به پايم ريخت.
    و من ، شاخه نزديك !
    از آب گذشتم ، از سايه بدر رفتم.
    رفتم ، غرورم را بر ستيغ عقاب- آشيان شكستم
    و اينك ، در خميدگي فروتني، به پاي تو مانده ام.
    خم شو ، شاخه نزديك!

  8. 2 کاربر از Hafez_7 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #3265
    در آغاز فعالیت Hafez_7's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    Kashan
    پست ها
    11

    پيش فرض

    رويا زدگي شكست : پهنه به سايه فرو بود.
    زمان پرپر مي شد.
    از باغ ديرين ، عطري به چشم تو مي نشست.
    كنار مكان بوديم. شبنم ديگر سپيده همي باريد.
    كاسه فضا شكست. در سايه - باران گريستم، و از چشمه غم بر آمدم.
    آلايش روانم رفته بود. جهان ديگر شده بودم.
    در شادي لرزيدم ، و آن سو را به درودي لرزاندم.
    لبخند در سايه روان بود . آتش سايه ها در من گرفت : گرداب آتش شدم.
    فرجامي خوش بود: انديشه نبود.
    خورشيد را ريشه كن ديدم.
    و دروگر نور را ، در تبي شيرين ، با لبي فرو بسته ستودم.

  10. 2 کاربر از Hafez_7 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #3266
    در آغاز فعالیت Hafez_7's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    Kashan
    پست ها
    11

    پيش فرض

    كوهساران مرا پر كن، اي طنين فراموشي!
    نفرين به زيبايي- آب تاريك خروشان - كه هست مرا
    فرو پيچد و برد!
    تو ناگهان زيبا هستي. اندامت گردابي است.
    موج تو اقليم مرا گرفت.
    ترا يافتم، آسمان ها را پي بردم.
    ترا يافتم، درها را گشودم، شاخه را خواندم.
    افتاده باد آن برگ، كه به آهنگ وزش هايت نلرزد!
    مژگان تو لرزيد: رويا در هم شد.
    تپيدي: شيره گل بگردش آمد.
    بيدار شدي: جهان سر برداشت، جوي از جا جهيد.
    براه افتادي: سيم جاده غرق نوا شد.
    در كف تست رشته دگرگوني.
    از بيم زيبايي مي گريزم، و چه بيهوده: فضا را گرفته اي.
    يادت جهان را پر غم مي كند، و فراموشي كيمياست.
    در غم گداختم، اي بزرگ، اي تابان!
    سر برزن، شب زيست را در هم ريز، ستاره ديگر خاك!
    جلوه اي، اي برون از ديد!
    از بيكران تو مي ترسم ، اي دوست! موج نوازشي.

  12. #3267
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    همسايه ام شد خواستم بال و پرم باشد
    آن چشمها ايمان چشم کافرم باشد
    عاشق شدم اين چندمين بارم نبود اما
    می خواستم اين بار بار آخرم باشد
    می خواست از او بگذرم اما به او گفتم
    يک روز اگر شد از نگاهش بگذرم... باشد
    می خواست از من پس بگيرد نامه هايش را
    اصرار کردم لااقل انگشترم باشد!!!
    می گفت شعری هم نگو ديگر نمی خواهم
    حرفی حديثی بعد از اين پشت سرم باشد
    يک روز آمد چشمهايم را به من پس داد
    تا آتشی روی تن خاکسترم باشد

  13. 5 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #3268
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    گاه گاهی که دلم می گیرد
    به تو می اندیشم
    خوب در یادم هست
    چه شبی بود آن شب!
    تو همان نوگل دیرینه و من
    برگ زردی که فتاده است به خاک
    و من اندر عجب این دیدار
    که تو بعد از سال ها
    هم چنان زیبایی!
    کاش می دانستی
    که چه کردی با من
    در همان لحظه که لبریز ز شوقت بودم
    چشم بر گرداندی
    و مرا سوزاندی
    من سراپا همه چشم
    تو دریغ از یک نگاه
    دل که سرشار ز عشق ،
    چشم من غرق حضور،
    دست هایم بی تاب،
    در خیالم همه تو!

  15. 6 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #3269
    اگه نباشه جاش خالی می مونه .::. RoNikA .::.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    p30world
    پست ها
    271

    پيش فرض

    حرف که می زنی انگار
    سوسنی در صدایت راه می رود
    حرف بزن
    می خواهم صدایت را بشنوم
    تو باغبان صدایت بودی
    و خنده ات
    دسته ی کبوتران سفیدی
    که به یک باره پرواز می کنند .

    تو را دوست دارم
    چون صدای اذان در سپیده دم
    چون راهی که به خواب منتهی می شود
    تو را دوست دارم
    چون آخرین بسته ی سیگاری در تبعید .


    غلامرضا بروسان

  17. #3270
    اگه نباشه جاش خالی می مونه .::. RoNikA .::.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    p30world
    پست ها
    271

    پيش فرض

    تاريکی
    قطار قطار خاطره
    که ايستگاه به ايستگاه
    می ايستد
    و خالی می کند
    واژه ها را
    واژه ها
    منظره می شوند
    در قابی زيبا
    رو به ابديت
    قطار می رود
    ايستگاه به ايستگاه
    و تو
    در آخرين ايستگاه
    پياده می شوی
    شعری زيبا
    با چتری به دست

  18. این کاربر از .::. RoNikA .::. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •