تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 325 از 469 اولاول ... 225275315321322323324325326327328329335375425 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,241 به 3,250 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #3241
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    میگم ها M.etallic.A این سوتی رو من تو فیلم "چوقوک های عاشق بر فراز برج میلاد" دیده بودم.


    چقدر شبیه فیلم .......... است

  2. #3242
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    سلام عزیزان خواننده
    می خوام از خودم یه سوتی بگم که فکر کنم دست همروتوسوتی از پشت ببنده
    یه شب تو حیاطمون که چراغ هم روشن بود داشتم همینطوری ماه رو نگاه می کردم یکدفعه که خواستم برم تو دستمو بسمت کلید لامپ بردم در همین حال هم باز به ماه نگاه می کردم
    کلید رو فشار دادم بعد با خودم گفتم پس چرا ماه خاموش نمیشه؟!!!!!!

    البته این اتفاق رو به حساب عجله ی من در محونور واثرات زیاد نگاه کردن به ماه بذارید
    متشکرم
    میگن زیاد به ماه نگاه نکنید قاطی میکنید. راستی چه قدر این سوتی تو شبیه اون صحنه تو فیلم گریگوری زیگزاگ بود که کازیوفسکی داشت به ماه نگاه میکرد...

  3. #3243
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    فکر کنم این سوتی رو تعریف کرده بودم تو این تاپیک اما یه بار دیگه میگم. قضیه اینه که یکی از دوستای من واسه تولد دوست دخترش یه دونه از این کلاههای پشمالو با شال گردن خریده بود که اون زمان مد بود. اما چون میترسید مامانش ببینه به من گفت تو ببر خونتون فردا صبح میگیرم ازت ... من بردم خونه کلی فکر کردم کجا بزارمش بردم گذاشتم تو انباری... فردا صبح دوستم زنگ زد گفت من فلان کافی شاپ هستم اگه اشکال نداره بیار اینجا به من بده من وقت نکردم بیام در خونتون. منم قبول کردم. رفتم از تو انباری نایلون رو گرفتم احساس کردم شال گردن و کلاه یه کم خیس هستن دست زدم دیدم آره یه کم نم داره اما گفتم اشکال نداره خشک میشه تا اونجا...
    بعد سریع نایلون رو گرفتم رفتم بیرون. باید دو خط تاکسی سوار میشدم. خط دوم که داخل شهر بود عقب نشستم قبل از من هم دو تا خانم سانتی مانتال نشسته بودن از اینایی که فیسسسس میکشن و کلی افاده دارن. یه کم از ایستگاه فاصله گرفته بودیم که من نایلون رو یه کم بالا گرفتم دستم بره تو جیبم تا کرایه رو حساب کنم یهو احساس کردم یه چیز از تو نایلون پرید بیرون و نشست رو شونه م... سرمو برگردوندم دیدم یه موش کوچولو نشسته رو شونم رنگم عین گچ سفید شد صدامم در نمیومد. بعد موش رفت پشت صندلی عقب. هیچ کس اینارو تو ماشین ندید فقط من فهمیدم چه فاجعه ای رخ داده و پاهامو 10 سانت بالا نگه داشته بودم و تو دلم دعا میکردم که رفته باشه صندوق عقب ... یهو دیدم خانم بغل دستی من با دستش داره میزنه رو ساق پاش و بعد چنان جیغی کشید که راننده جفت پا رفت رو ترمز و ماشین و نگه داشت و از ماشین پیاده شد فرار کرد... بعد هر 4 تا در ماشین باز شدن و هر کس به یه طرف فرار میکرد و اون خانم هم وسط خیابون داشت بالا پایین میپرید و تقریبا شلوارشو در آورده بود از پاش و مردم همه داشتن نگاه میکردن. به نظرتون من اون صحنه چیکار کردم خیلی آروم و بی سر و صدا صحنه رو ترک کردم و رفتم به کافی شاپ مورد نظر و امانتی رو به دوستم دادم و اون هم داد به عشقش... حتما میتونید حدس بزنید که اون نم روی شال چی بود دیگه

  4. #3244
    آخر فروم باز pouria007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    NeverLand
    پست ها
    1,474

    پيش فرض

    حالا ما هم سوتی بدیم :
    4 ماه پیش بود توی آزمایشگاه فیزیک حوصلمون سر رفت گفتیم گوشی بروبچ رو بگیریم یه صفایی بکنیم
    آخه 5 بار گوشیمو گرفتن دیگه نیوردم
    خلاصه گوشی یکی رو رگفتیمو داشتیم ور میرفتیم یهو دیدیم یکی sms فرستاد متن و عنوان فرستنده این بود
    محمد امین
    مهدی من که میدونم تو ***** رو دوست داری من که میدونم داری منو دور میزنی

    ما رو میگی اعصابمون خورد شد جواب ندادیم
    دوباره همینو فرستاد یه هفت هشت بار فرستاد و هی مینوشت جوابم و نمیدی
    من هم کلاً با محمد امین شوخی داشتم نوشتم : بسه بابا انقدر ** شعر نگو حوصله ندارم
    هیچی دیگه نفرستادو ما هم با خیال راحت نشستیم کلیپ نگا کردیم فرداش دیدم رفیقم که گوشیشو ازش گرفته بودم با عصبانیت داره میاد طرفم من گفتم : چته مگه چی شده؟
    گفت : ر*دی به اعصابم تازه میگی چی شده؟
    گفتم مگه حالا چی شده؟
    گفت این ** شعرا چیه send کردی به gf من ؟
    گفتم کی؟
    من که یه sms فقط فرستادم به محمد امین
    گفت آخه ***** من شماره اون ***** رو میخوام چیکار که بیام تو دفترچه تلفن گوشیم سیو کنم؟
    من که تازه گرفته بودم چه سوتی زشتی دادم کلی خجالت کشیدم و معذرت خواهی کردم
    بدختیم اینجا بود که
    اولاً این دو تا همش سر دخترای مردم با هم زیر آب زنی داشتن
    و ثانیاً اون روز نوبت گروه یک بود و اون تو گروه دو بود فکر کدم از خونه داره میفرسته
    متن sms هم چیزیو برام ثابت نکرد

  5. #3245
    آخر فروم باز mehdi_vsgh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    توی لباسام
    پست ها
    8,492

    پيش فرض

    فکر کنم این سوتی رو تعریف کرده بودم تو این تاپیک اما یه بار دیگه میگم. قضیه اینه که یکی از دوستای من واسه تولد دوست دخترش یه دونه از این کلاههای پشمالو با شال گردن خریده بود که اون زمان مد بود. اما چون میترسید مامانش ببینه به من گفت تو ببر خونتون فردا صبح میگیرم ازت ... من بردم خونه کلی فکر کردم کجا بزارمش بردم گذاشتم تو انباری... فردا صبح دوستم زنگ زد گفت من فلان کافی شاپ هستم اگه اشکال نداره بیار اینجا به من بده من وقت نکردم بیام در خونتون. منم قبول کردم. رفتم از تو انباری نایلون رو گرفتم احساس کردم شال گردن و کلاه یه کم خیس هستن دست زدم دیدم آره یه کم نم داره اما گفتم اشکال نداره خشک میشه تا اونجا...
    بعد سریع نایلون رو گرفتم رفتم بیرون. باید دو خط تاکسی سوار میشدم. خط دوم که داخل شهر بود عقب نشستم قبل از من هم دو تا خانم سانتی مانتال نشسته بودن از اینایی که فیسسسس میکشن و کلی افاده دارن. یه کم از ایستگاه فاصله گرفته بودیم که من نایلون رو یه کم بالا گرفتم دستم بره تو جیبم تا کرایه رو حساب کنم یهو احساس کردم یه چیز از تو نایلون پرید بیرون و نشست رو شونه م... سرمو برگردوندم دیدم یه موش کوچولو نشسته رو شونم رنگم عین گچ سفید شد صدامم در نمیومد. بعد موش رفت پشت صندلی عقب. هیچ کس اینارو تو ماشین ندید فقط من فهمیدم چه فاجعه ای رخ داده و پاهامو 10 سانت بالا نگه داشته بودم و تو دلم دعا میکردم که رفته باشه صندوق عقب ... یهو دیدم خانم بغل دستی من با دستش داره میزنه رو ساق پاش و بعد چنان جیغی کشید که راننده جفت پا رفت رو ترمز و ماشین و نگه داشت و از ماشین پیاده شد فرار کرد... بعد هر 4 تا در ماشین باز شدن و هر کس به یه طرف فرار میکرد و اون خانم هم وسط خیابون داشت بالا پایین میپرید و تقریبا شلوارشو در آورده بود از پاش و مردم همه داشتن نگاه میکردن. به نظرتون من اون صحنه چیکار کردم خیلی آروم و بی سر و صدا صحنه رو ترک کردم و رفتم به کافی شاپ مورد نظر و امانتی رو به دوستم دادم و اون هم داد به عشقش... حتما میتونید حدس بزنید که اون نم روی شال چی بود دیگه
    ببینم این سوتی شبیه این فیلمه نبود...(اسمش فکر کنم چوقوک های عاشق بر فراز برج میلاد باشه!!!) =))

  6. #3246
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض



    ....................

  7. #3247
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    Ceaf.ir
    پست ها
    2,661

    پيش فرض

    امروز کسی سوتس موسی نداده !

  8. #3248
    آخر فروم باز Antonio Andolini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    هر آن جا که یاری خوش است
    پست ها
    987

    پيش فرض

    ویقراقش!..........

  9. #3249
    آخر فروم باز Antonio Andolini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    هر آن جا که یاری خوش است
    پست ها
    987

    پيش فرض

    فکر کنم آمار گیری بشه بالای 95 درصد موارد سوتی ها به Gf مربوط میشه
    نتیجه اخلاقی: آقا د خ ت ر بازی بلد نیستید نرین دنبالش... قبلش بیاین آموزش ببینین

  10. #3250
    آخر فروم باز pouria007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    NeverLand
    پست ها
    1,474

    پيش فرض

    یه روزم رفته بووودم خونه دوستم اینا خواهرش دستمو کشید گفت مونا یه دقیقه بیا مامانم هر چی با کولر ور میره ... نمیاد ببین تو میتونی کاری کنی؟؟؟ منم جو گرفت محکم با پشت همون دستم زدم تو دهنش بعدشم انقد خجالت کشیدم
    من نفهمیدم یکی توضیح بده!

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •