دلِ من، سبزتر از یک برگ است
که به هنگام ِ بهار
قطره های باران
روی آن می بارد.
امیر آروین
دلِ من، سبزتر از یک برگ است
که به هنگام ِ بهار
قطره های باران
روی آن می بارد.
امیر آروین
ديگر از اين همه نيرنگ به تنگ آمــده است
با علي لشکر شبرنگ به جنگ آمـده است
هان ببينيد چه دندان به غضب مي سـايند
کـه به پيکـار «علـي» شيـر عـرب مـي آينـد
فـاش پيـداست کـه از غيـظ برافـروختـه اند
و چه کيـن ها که در انبان دل اندوخته اند
ظـــاهـــرا غصــهء ميراث پـيـمـبـــر دارنـــد
تــا علــي را مـگـر از مسنـد ديـن بـر دارنـد
پس چه در خانه نشستيم؟ علي تنها ماند
منتظــر بهـر چـه هستيم؟ علـي تنهـا مـاند
پـاي در معـرض حفـره اسـت، مراقب باشيم
کـوفــه آبستـن کفــر اسـت، مراقـب باشيـم
با ولـي باش مگـو راه ولايـت سخــت اسـت
آنکــه هـم پـاي ولايـت نـرود بـدبخــت اسـت
اين چه فتنه است که آفت زده ايمــان ها را
«اَيْـنَ عَمّــار» کـه روشـن بکنــد جــان هـا را
«اَيْـنَ عَمّــار» کــه تـبـيـيــن حقــايق بکند
«اَيْـنَ عَمّــار» کــه از دسـت شمــا دق بکند؟
محمد علي مهران فر
داني آيا معني اين سبز چيست؟ سبز يعني يک نشان افتخار سبز يعني کهنه عشق ماندگار. سبز يعني انتهاي فصل سرد ....
...
پ.ن
(قسمت هایی از این شعر بنا به دلایلی ویرایش و حذف شد با عرض پوزش از دوستان عزیز)
Last edited by Big-Boss; 08-04-2010 at 14:14.
در اردویی که رنگ سیادت لوای اوست
در حیرتم ز شام چرا لشکر آمده؟!
هر چند آشناست نمی دانمش چرا
با اجنبی به معرکه همسنگر آمده؟!
این لیلة المبیت و دم امتحان ماست
از هر قبیله توطئه را خنجر آمده
علی معلم
همه با قوت و با استقامت // صحیح البنیه خوب و سلامت
ایرج میرزا
![]()
ترک این غافل نمایی کی کنیم ای عاقلان؟
شهر شهر غافلان است و نه ما دیوانه ایم
در حق ما هر گروهی را گمانی دیگر است
کس ندانست اینکه ما گنجیم یا ویرانه ایم
عماد خراسانی
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
عد نابستن از آن به که نبندی و نپایی
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت
همه سهل است تحمل نکنم بار جدایی
یه شب مهتاب ماه میاد تو خواب
منو میبره کوچه به کوچه
باغ انگوری باغ الوچه
دره به دره صحرا به صحرا
یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو میبره از توی زندون
مثل شبپره با خودش بیرون
میبره اونجا که شب سیاه تا دم سحر
شهیدای شهر با فانوس خون جار میکشن
تو خیابونا
سر میدونا
عمو یادگار
مرد کینه دار
مستی یا هشیار
خوابی یا بیدار
مستیم و هشیار شهیدای شهر
خوابیم و بیدار شهیدای شهر
راه خود گیر و مرا آرام باش
در فروغم بی وزش بی نام باش
صالح وحدت
Last edited by Big-Boss; 08-04-2010 at 15:14.
روان را با خرد در هم سرشتم
وز آن تخمی که حاصل بود کشتم
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)