تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 324 از 469 اولاول ... 224274314320321322323324325326327328334374424 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,231 به 3,240 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #3231
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    همچنان در بحران کمبووود آی کیو به سر میبریم

  2. #3232
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    چند نفر به یک نفر؟
    یکی یکی بیان جلو ببینم چی میگین
    اول................
    هر کاری کنم این پست اسپمی بیش نیست بذار یکم فکر کنم یه سوتی ببیمزه بنویسم
    آها
    یه روووز زن داداشم گوشیمو گرفت به شوهرش (داداشم) مسج بده داستانو نوشت اومد سند کنه رفت تو مخاطبین شماره رو پیدا کنه اولی دومی سومی.... انقد شماره پسر دید هل کرد گفت واسه کی بفرستم؟؟؟
    منم چون ضایع شده بووودم گفتم شماره شوهرتم بلد نیستی؟؟

    یه روزم رفته بووودم خونه دوستم اینا خواهرش دستمو کشید گفت مونا یه دقیقه بیا مامانم هر چی با کولر ور میره ... نمیاد ببین تو میتونی کاری کنی؟؟؟ منم جو گرفت محکم با پشت همون دستم زدم تو دهنش بعدشم انقد خجالت کشیدم

    یه روووز سوار یه ماشین شدم راننده ازم پووول نگرفت وقتی هم رسیدیم گیر داد میرسونمت دم خونتوون حالا هی من میگم آقا نگهه دار اون میگه نه میبرمت تا خونتون منم حرصم گرفت کییفمو محکم کوبیدم به شیشه ماشین گفتم میگم تو محل خوبیت نداره مرده هم گفت بخدا منظوری نداشتم نگه داشت پیاده شم اما بگو کجا؟؟؟ جلوی پای بابام

    دیروووز رفتم گوشیمو بگیرم مرده میگه دوربینش هم خراب بووود هی بهش میگم آقا فقط میکروفنش بووود پول همونو حساب کن من برم مگه حالیش میشده هی میگفت نه دوربینشم بووود تو همون لحظه اون یکی پسره که خودش کار تعمیره گوشی رو میکنه درو باز کرد از بیرون اومد تو
    گوشی منو رو میز دیدبه دوستش گفت این همون گوشی نیست که دیروز ما خرابش کردیم؟؟
    حالا اون پسره میگه نه ما که گوشی خراب نمیکنیم پسره زد زیر خنده گفت چرا خودم خرابش کردم دیگه
    بعد نگام کرد گفت امر شما چی بووود خانوم؟؟؟ و من فقط لبخند زدم

  3. #3233
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    12

    یه روووز سوار یه ماشین شدم راننده ازم پووول نگرفت وقتی هم رسیدیم گیر داد میرسونمت دم خونتوون حالا هی من میگم آقا نگهه دار اون میگه نه میبرمت تا خونتون منم حرصم گرفت کییفمو محکم کوبیدم به شیشه ماشین گفتم میگم تو محل خوبیت نداره مرده هم گفت بخدا منظوری نداشتم نگه داشت پیاده شم اما بگو کجا؟؟؟ جلوی پای بابام

    دیروووز رفتم گوشیمو بگیرم مرده میگه دوربینش هم خراب بووود هی بهش میگم آقا فقط میکروفنش بووود پول همونو حساب کن من برم مگه حالیش میشده هی میگفت نه دوربینشم بووود تو همون لحظه اون یکی پسره که خودش کار تعمیره گوشی رو میکنه درو باز کرد از بیرون اومد تو
    گوشی منو رو میز دیدبه دوستش گفت این همون گوشی نیست که دیروز ما خرابش کردیم؟؟
    حالا اون پسره میگه نه ما که گوشی خراب نمیکنیم پسره زد زیر خنده گفت چرا خودم خرابش کردم دیگه
    بعد نگام کرد گفت امر شما چی بووود خانوم؟؟؟ و من فقط لبخند زدم
    به به!با این دو تا بسی حال نمودیم!
    یه روز تلفون زنگ زد منم رفتم ور داشتم.طرف یکی از اون ادمایی بود که نه من از اون خوشم میومد نه اون از من!خلاصه ورداشتم گوشیو ولی نشناختمش! گفت:الو گفتم:بله بفرمایید امرتون گفت:سلام .منم گفتم:سلام ممنون!!!!(طبق عادت همیشگی که بعد سلام میگن خوبی منم میگم ممنون) حالا اون طرف اصلا نگفته بود خوبی!!این سوتی با وجود اینکه بسی بی مزه بود ولی وقت خودش حال مارو بسی گرفت.حالا شمام واسه اینکه من بسی ناراحت نشم بسی بخندید!

  4. #3234
    پروفشنال Meisam Khan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    616

    پيش فرض

    به به!با این دو تا بسی حال نمودیم!
    یه روز تلفون زنگ زد منم رفتم ور داشتم.طرف یکی از اون ادمایی بود که نه من از اون خوشم میومد نه اون از من!خلاصه ورداشتم گوشیو ولی نشناختمش! گفت:الو گفتم:بله بفرمایید امرتون گفت:سلام .منم گفتم:سلام ممنون!!!!(طبق عادت همیشگی که بعد سلام میگن خوبی منم میگم ممنون) حالا اون طرف اصلا نگفته بود خوبی!!این سوتی با وجود اینکه بسی بی مزه بود ولی وقت خودش حال مارو بسی گرفت.حالا شمام واسه اینکه من بسی ناراحت نشم بسی بخندید!
    براي اينكه خنديده باشيم.

  5. #3235
    ناظر انجمن عکاسی masoudtr's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    نقطه مرزی
    پست ها
    4,562

    پيش فرض

    اول................
    هر کاری کنم این پست اسپمی بیش نیست بذار یکم فکر کنم یه سوتی ببیمزه بنویسم
    آها
    یه روووز زن داداشم گوشیمو گرفت به شوهرش (داداشم) مسج بده داستانو نوشت اومد سند کنه رفت تو مخاطبین شماره رو پیدا کنه اولی دومی سومی.... انقد شماره پسر دید هل کرد گفت واسه کی بفرستم؟؟؟
    منم چون ضایع شده بووودم گفتم شماره شوهرتم بلد نیستی؟؟

    یه روزم رفته بووودم خونه دوستم اینا خواهرش دستمو کشید گفت مونا یه دقیقه بیا مامانم هر چی با کولر ور میره ... نمیاد ببین تو میتونی کاری کنی؟؟؟ منم جو گرفت محکم با پشت همون دستم زدم تو دهنش بعدشم انقد خجالت کشیدم

    یه روووز سوار یه ماشین شدم راننده ازم پووول نگرفت وقتی هم رسیدیم گیر داد میرسونمت دم خونتوون حالا هی من میگم آقا نگهه دار اون میگه نه میبرمت تا خونتون منم حرصم گرفت کییفمو محکم کوبیدم به شیشه ماشین گفتم میگم تو محل خوبیت نداره مرده هم گفت بخدا منظوری نداشتم نگه داشت پیاده شم اما بگو کجا؟؟؟ جلوی پای بابام

    دیروووز رفتم گوشیمو بگیرم مرده میگه دوربینش هم خراب بووود هی بهش میگم آقا فقط میکروفنش بووود پول همونو حساب کن من برم مگه حالیش میشده هی میگفت نه دوربینشم بووود تو همون لحظه اون یکی پسره که خودش کار تعمیره گوشی رو میکنه درو باز کرد از بیرون اومد تو
    گوشی منو رو میز دیدبه دوستش گفت این همون گوشی نیست که دیروز ما خرابش کردیم؟؟
    حالا اون پسره میگه نه ما که گوشی خراب نمیکنیم پسره زد زیر خنده گفت چرا خودم خرابش کردم دیگه
    بعد نگام کرد گفت امر شما چی بووود خانوم؟؟؟ و من فقط لبخند زدم

    دومی باحال بود اولی غیر قابل باور

  6. #3236
    در آغاز فعالیت baktash's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    11

    پيش فرض

    سلام عزیزان خواننده
    می خوام از خودم یه سوتی بگم که فکر کنم دست همروتوسوتی از پشت ببنده
    یه شب تو حیاطمون که چراغ هم روشن بود داشتم همینطوری ماه رو نگاه می کردم یکدفعه که خواستم برم تو دستمو بسمت کلید لامپ بردم در همین حال هم باز به ماه نگاه می کردم
    کلید رو فشار دادم بعد با خودم گفتم پس چرا ماه خاموش نمیشه؟!!!!!!

    البته این اتفاق رو به حساب عجله ی من در محونور واثرات زیاد نگاه کردن به ماه بذارید
    متشکرم

  7. #3237
    حـــــرفـه ای piremard's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    پست ها
    6,618

    پيش فرض

    در آسانسور امپایر استیت "یکی از همشهری ها !"
    در حالیکه 20 نفر سوار هستند :

    ببخشید آقا این آسانسور داره بسمت " دوست دختر" gf می ره ؟
    --- نخیر این داره به طبقه ی همکف می ره
    توضیح :
    ground floor = girl friend = GF علامت صفحه ی آسانسور

  8. #3238
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    توضیح :
    ground floor = girl friend = GF علامت صفحه ی آسانسور
    بسیار ممنون

    سلام عزیزان خواننده
    می خوام از خودم یه سوتی بگم که فکر کنم دست همروتوسوتی از پشت ببنده
    یه شب تو حیاطمون که چراغ هم روشن بود داشتم همینطوری ماه رو نگاه می کردم یکدفعه که خواستم برم تو دستمو بسمت کلید لامپ بردم در همین حال هم باز به ماه نگاه می کردم
    کلید رو فشار دادم بعد با خودم گفتم پس چرا ماه خاموش نمیشه؟!!!!!!

    البته این اتفاق رو به حساب عجله ی من در محونور واثرات زیاد نگاه کردن به ماه بذارید
    متشکرم
    شما هم؟؟؟
    فکر نمیکنید این یکم فراتر از سوتی بووود

    دومی باحال بود اولی غیر قابل باور
    راست میگی عروس هم عروسای قدیم
    فکرر کنم تو فیلم دیده بووودی

    براي اينكه خنديده باشيم.
    خدایی خیلی باحال بووود تا میتونستم خندیدم

    ه روز تلفون زنگ زد منم رفتم ور داشتم.طرف یکی از اون ادمایی بود که نه من از اون خوشم میومد نه اون از من!خلاصه ورداشتم گوشیو ولی نشناختمش! گفت:الو گفتم:بله بفرمایید امرتون گفت:سلام .منم گفتم:سلام ممنون!!!!(طبق عادت همیشگی که بعد سلام میگن خوبی منم میگم ممنون) حالا اون طرف اصلا نگفته بود خوبی!!این سوتی با وجود اینکه بسی بی مزه بود ولی وقت خودش حال مارو بسی گرفت.حالا شمام واسه اینکه من بسی ناراحت نشم بسی بخندید
    فکر کنم خودش نفهمید بعدش چیکار کرد بهت خندید؟؟؟

  9. #3239
    آخر فروم باز sabasistem_co's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    اینجا !
    پست ها
    1,212

    پيش فرض

    به به!با این دو تا بسی حال نمودیم!
    یه روز تلفون زنگ زد منم رفتم ور داشتم.طرف یکی از اون ادمایی بود که نه من از اون خوشم میومد نه اون از من!خلاصه ورداشتم گوشیو ولی نشناختمش! گفت:الو گفتم:بله بفرمایید امرتون گفت:سلام .منم گفتم:سلام ممنون!!!!(طبق عادت همیشگی که بعد سلام میگن خوبی منم میگم ممنون) حالا اون طرف اصلا نگفته بود خوبی!!این سوتی با وجود اینکه بسی بی مزه بود ولی وقت خودش حال مارو بسی گرفت.حالا شمام واسه اینکه من بسی ناراحت نشم بسی بخندید!
    اول................
    هر کاری کنم این پست اسپمی بیش نیست بذار یکم فکر کنم یه سوتی ببیمزه بنویسم
    آها
    یه روووز زن داداشم گوشیمو گرفت به شوهرش (داداشم) مسج بده داستانو نوشت اومد سند کنه رفت تو مخاطبین شماره رو پیدا کنه اولی دومی سومی.... انقد شماره پسر دید هل کرد گفت واسه کی بفرستم؟؟؟
    منم چون ضایع شده بووودم گفتم شماره شوهرتم بلد نیستی؟؟

    یه روزم رفته بووودم خونه دوستم اینا خواهرش دستمو کشید گفت مونا یه دقیقه بیا مامانم هر چی با کولر ور میره ... نمیاد ببین تو میتونی کاری کنی؟؟؟ منم جو گرفت محکم با پشت همون دستم زدم تو دهنش بعدشم انقد خجالت کشیدم

    یه روووز سوار یه ماشین شدم راننده ازم پووول نگرفت وقتی هم رسیدیم گیر داد میرسونمت دم خونتوون حالا هی من میگم آقا نگهه دار اون میگه نه میبرمت تا خونتون منم حرصم گرفت کییفمو محکم کوبیدم به شیشه ماشین گفتم میگم تو محل خوبیت نداره مرده هم گفت بخدا منظوری نداشتم نگه داشت پیاده شم اما بگو کجا؟؟؟ جلوی پای بابام

    دیروووز رفتم گوشیمو بگیرم مرده میگه دوربینش هم خراب بووود هی بهش میگم آقا فقط میکروفنش بووود پول همونو حساب کن من برم مگه حالیش میشده هی میگفت نه دوربینشم بووود تو همون لحظه اون یکی پسره که خودش کار تعمیره گوشی رو میکنه درو باز کرد از بیرون اومد تو
    گوشی منو رو میز دیدبه دوستش گفت این همون گوشی نیست که دیروز ما خرابش کردیم؟؟
    حالا اون پسره میگه نه ما که گوشی خراب نمیکنیم پسره زد زیر خنده گفت چرا خودم خرابش کردم دیگه
    بعد نگام کرد گفت امر شما چی بووود خانوم؟؟؟ و من فقط لبخند زدم
    سلام عزیزان خواننده
    می خوام از خودم یه سوتی بگم که فکر کنم دست همروتوسوتی از پشت ببنده
    یه شب تو حیاطمون که چراغ هم روشن بود داشتم همینطوری ماه رو نگاه می کردم یکدفعه که خواستم برم تو دستمو بسمت کلید لامپ بردم در همین حال هم باز به ماه نگاه می کردم
    کلید رو فشار دادم بعد با خودم گفتم پس چرا ماه خاموش نمیشه؟!!!!!!

    البته این اتفاق رو به حساب عجله ی من در محونور واثرات زیاد نگاه کردن به ماه بذارید
    متشکرم
    توضیح :
    ground floor = girl friend = GF علامت صفحه ی آسانسور
    بسی خندیدیم

    ممنونم

  10. #3240
    حـــــرفـه ای Mojtaba N87's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    مشهد (Hometown : شیراز)
    پست ها
    5,015

    پيش فرض

    اینجا به جای سوتی بازار شده تشکر بازار

    بچه ها سوتی زیاد بدین. تاپیک از دوران اوجش دور شده. wookman کجایییییییییی؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •