تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 324 از 640 اولاول ... 224274314320321322323324325326327328334374424 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,231 به 3,240 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #3231
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    دلتنگ خواهم ماند

    همیشه

    نه برای با تو بودن

    برای

    آمیزش عشق و طعم خوش لیمو

    برای عاشقی هایم

    برای

    همه آن چیزهایی که ندیدی

  2. 4 کاربر از Consul 141 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #3232
    آخر فروم باز farryad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,084

    پيش فرض

    نه صداي آبي جويي
    نه آرامي گفتگويي
    آدمي تنهايي بزرگي ست
    از اينهمه ست که گاهي گريه اش مي گيرد
    و اندوهش را به آسمان مي سپارد
    گاهي که مي بيند آسمان
    با ابرهاي سياهي که دارد
    شانه اي براي گريستن ندارد
    آسمان تنهايي بزرگي ست

    عبدالرضايي

  4. 2 کاربر از farryad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3233
    داره خودمونی میشه tara12's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    دار ملک آشنايي
    پست ها
    129

    پيش فرض مرگ و ايثار

    من آمدم تا بگذرم چون قصه اي تلخ
    در خاطر هيچ آدميزادي نمانم
    اينجا نيم تا جاي کس را تنگ سازم
    من ميروم تا شاخه اي ديگر برويد
    هستي مرا اين بخشش مردانه آموخت

  6. 3 کاربر از tara12 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #3234
    آخر فروم باز محمد88's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    1,602

    11

    وقتی تو نیستی
    نه هست های ما
    چونانکه بایدند
    نه باید ها...
    مثل همیشه آخر حرفم
    و حرف آخرم را
    با بغض میخورم
    عمریست
    لبخند های لاغر خود را
    در دل دخیره میکنم:
    باشد برای روز مبادا

  8. 5 کاربر از محمد88 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #3235
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    در را پشت سرت ببند
    پنجره را باز گذاشته ام
    چقدر به هوا محتاجم
    هوا در سرنگی کوچک

    +

    دلم گرفته و
    باز نمی شود
    در این قوطی

    سرانجام
    قرص ها را خواهم خورد..

    " گروس عبدالملکیان"

  10. 3 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #3236
    آخر فروم باز farryad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,084

    پيش فرض

    سكوت صدای گامهايم را باز پس می دهد
    با شب خلوت به خانه می روم
    گله ای كوچك ازسگها برلاشهء سياه خيابان می دوند
    خلوت شب آنها را دنبال می كند
    و سكوت نجوای گامهاشان را می شنود
    من او را به جای همه بر می گزينم
    و او می داند كه من راست می گويم
    او همه را به جای من بر می گزيند
    و من می دانم كه همه دروغ می گويند
    چه می ترسد از راستی و دوست داشته شدن ، سنگدل
    بر گزيننده ء دروغها
    صدای گامهای سكوت را می شنوم
    خلوتها از با همی سگها به دروغ و درندگی بهترند
    سكوت گريه كرد ديشب
    سكوت به خانه ام آمد
    سكوت سرزنشم داد
    و سكوت ساكت ماند
    و سرانجام
    چشمانم را اشك پركرده است.

    اخوان

  12. 2 کاربر از farryad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #3237
    در آغاز فعالیت The Ball Of Fire's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    پست ها
    9

    پيش فرض

    این شب ها
    چشم های من خسته است
    گاهی اشک ، گاهی انتظار
    این سهم چشم های من است

  14. 3 کاربر از The Ball Of Fire بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #3238
    در آغاز فعالیت The Ball Of Fire's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    پست ها
    9

    پيش فرض

    صدای جیر جیرک ها به گوش می رسد
    سکوت را نوازش می دهند
    و جای خالی آدم های شب نشین را
    با نگاهی معصومانه پر می کنند

  16. این کاربر از The Ball Of Fire بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #3239
    آخر فروم باز محمد88's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    1,602

    11

    ای داد !
    تند باد
    توفان و سیل و صاعقه هر سوی ره گشاد
    دیگر به اعتمادِ که باید بود ؟
    دیوار اعتماد فرو ریخت
    و کسوتِ بلند تمنا
    بر قامت بلند تو کوتاه تر نمود
    پایان آشنایی
    آغاز رنجِ تفرقه ای سخت دردناک
    هر سوی سیل
    سنگین و سهمناک
    من از کدام نقطه
    آغاز می کنم ؟
    توفان و سیل و صاعقه
    اینک دریچه را
    من با کدام جرات
    سوی ستاره ی سحری باز می کنم ؟

    حمید مصدق

  18. 2 کاربر از محمد88 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #3240
    آخر فروم باز farryad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,084

    پيش فرض

    بزن به سينه به سر (جيغ مي كشد: سيگار)
    -بكش-!نميكشم آقا! (نميكشد انگار)
    گلوله جاي قشنگي نشسته...اما...كات
    مدير صحنه!گلت را از اين جلو بردار!
    و باز منشي صحنه كه صورتش زخمي ست
    تمام زخمهاي خودش را شمرد،سيصد بار
    پلان هفصد و هفتاد و هشت مردي كه
    نشست،خون خودش را كشيد رو ديوار
    و بعد رفت،همينطور رفت، تا اينكه
    زنش برايش نوشت: ببين علي اين كار
    تو را شكسته قسم ميخورم كه من هرشب
    شبيه عكس تو بي قاب ميشوم ،بيدار
    نشسته ام كه تو از راه، فيلم هايت كو؟
    علي تو گيج،علي تو گنگ يا علي بيمار!
    تمام بوي تنت مرگ،زخم،بي عرق است
    تنت تمام تنم را تكانده در گيتار
    ...و سكته كرد در اين قسمتي كه خوكارش
    شكست.شايعه شد مرد ميكشد سيگار
    و اين لوكيشن نحس آخرش فقط مرگ است
    -بكش(نمي نفسد!)ها!نمي كشد انگار!


    محسن ابوالحسني

  20. این کاربر از farryad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •