دین راهگشا بود و تو گم گشته دینی
تردید کن ای زاهد اگر اهل یقینی
اهو نگران است بزن تیر خطا را
صیاد دل از کف شده تا کی به کمینی
فاضل نظری
دین راهگشا بود و تو گم گشته دینی
تردید کن ای زاهد اگر اهل یقینی
اهو نگران است بزن تیر خطا را
صیاد دل از کف شده تا کی به کمینی
فاضل نظری
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت
خاک ره آن یار سفرکرده بیارید
تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت
حافظ
Last edited by babelirani; 08-04-2010 at 07:49.
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
هر آنکه روی چو ماهت به چشم بد بیند
بر آتش تو بجز چشم او سپند مباد
در آفتاب سبز نگاه او
تکرار نور بود و گریز رنگ
سودای جان و همهمه ی دل بود
یدالله رویایی
دم بدم ما بستهی دام نویم
هر یکی گر باز و سیمرغی شویم
میرهانی هر دمی ما را و باز
سوی دامی میرویم ای بینیاز
مولانا
ز حیرت تحمل نیارد بسی
ز بیننده گل می کند دلبری
به هر برگ صد گونه صورتگری
هوا سبز و سرتاسر بیشه سبز
درخت ارغوانی ولی ریشه سبز
مهدی سهیلی
ز شبهاي دگر دارم تب غم بيشتر امشب
وصيت ميکنم باشيد از من با خبر امشب
مباشيد اي رفيقان امشب ديگر ز من غافل
که از بزم شما خواهيم بردن درد سر امشب
مگر در من نشان مرگ ظاهر شد که ميبينم
رفيقان را نهاني آستين بر چشم تر امشب
مکن دوري خدا را از سر بالينم اي همدم
که من خود را نميبينم چو شبهاي دگر امشب
شرر در جان وحشي زد غم آن يار سيمين تن
ز وي غافل مباشيد اي رفيقان تا سحر امشب
وحشي بافقي
با عشق حسین(ع) جنگ تا پیروزی
این تازه ترین پیام حزب الله است
در هر گذری مزارها می بینند
خون دل لاله زار ها می بینند
نعش زن و کودک است بر دوش نسیم
چیزی که خبرنگارها می بینند
ای غزه ! تو را عشق رها خواهد کرد
خون ، خاک تو را کرب و بلا خواهد کرد
در بی نهایت خواب سبزش آن دو خط موازی را پیوند می زند
و
آن گاه
برج بلند و محتشم مد سبز را
بر نقطه ی تقاطع بر پای می کند .
ای ارتفاع سبز
ای منطق وسیع ریاضی
با حشمت بلیغ اعداد
تفسیر کن
تفسیر کن مرا
فرخ تمیمی
Last edited by Big-Boss; 08-04-2010 at 13:22.
این قلعه ی بسته حیدری میخواهد
عباس صفت ، دلاوری میخواهد
امروز که غزه کربلایی دگر است
اسلام ، حسینِ دیگری میخواهد
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)