قزويني يه بچه اي راتوي بمبست گير مي اندازه . بچه که مي بينه راه فرار نداره شروع ميکنه به داد زدن و کمک خواستن. قزويني يه ميگه : اگه بيان ، مي آن کمک من. نه کمک تو!!!
قزويني يه بچه اي راتوي بمبست گير مي اندازه . بچه که مي بينه راه فرار نداره شروع ميکنه به داد زدن و کمک خواستن. قزويني يه ميگه : اگه بيان ، مي آن کمک من. نه کمک تو!!!
فرداي شب عروسی رشتي يه پدر زن ميگه : حالا شب عروسی هم تموم شد ولي دختر شما پرده نداشت ها پدر زن ناراحت مي شه و مي گه پرده نداشت، اجاق که داشت.... تلويزيون که داشت... داماد مي گه : نه بابا منظورم پرده ...است پدر زن مي گه : آهان منظور اون پرده است. خب اون پرده را مادرش هم شب عروسی اش نداشت!!!
در زايشگاه پدر بچه به خانم پرستار گفت : به نظرم اين بچه خيلي شبيه من است. پرستار گفت : اشکالي نداره بچه ها همه شون اولش خيلي زشت و بد ترکيب هستند.
زن ترکه از شوهرش مي پرسه: اگه من مردم تو چکار مي کني؟ ترکه با حالت رومانتيکي مي گه : هيچي ديوونه مي شم. زن ترکه مي گه : نه بابا مطمئنم که يه زن ديگه ميگيري. ترکه مي گه : نه بابا ديگه اينقدر ديوونه نمي شم!!!
مامان جون اون ميمون را ببين چقدر شبيه دايي مسعوده - اين چه حرفيه که مي زني ؟ به گوشش مي رسه و دلخور مي شه. - ولي مامان جون من که يواش گفتم . ميمونه نشنيد!!!!
يه روزي به يك تركه ميگن تاحالاتواتوبان چپ كردي ميگه نه ......ولي يه بارتوي خيابان راست كردم آبروم رفت
مامور آمار درخانه رشتي يه را مي زنه و مي گه : ببخشين خانم شما تعدادتون چند نفر است؟ زن رشتي يه مي گه : من يه نفرم شما چند نفريد ؟!!!
يه روز 1 كاميون جوك داشته مي امده تركه نارنجك مي بنده ميره زير كاميون
يك بار داريوش تواستاديو ازادي كنسرت ميزاره برااينكه يه هالي به مردم بده ميگه چي مي خاين براتون بخونم تركه دادميزنه ابي بخون ابي بخون
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)