مشاعره سنتی

[*IN*]

دلا از دست تنهایی بجانم

ز آه و نالهٔ خود در فغانم


شبان تار از درد جدایی

کند فریاد مغز استخوانم

[Dew Drop]

ما رنــد و خراباتی و دیوانه و مستیم
پوشیده چه گوییم همینیم که هستیم


زان باده که از روز ازل قسمت ما شد
پیداست که تاشام ابد سرخوش و مستیم

[هشت بهشت]

من در غم تو تو در وفای دگری
دلتنگتر من تو دلگشای دگری
در محفل عاشقان روا کی باشد
من دست تو بوسم و تو پای دگری

[*IN*]

یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟

با او که شد حریف و کنون همعنان کیست ؟


ماهی که چرخ ساخت به دستان ز من جدا

تا با که ، دوست گشته و همداستان کیست ؟

[Help118]

با سلام من اهل ادب شعر و ادبیاتم البته در پیشگاه و رواق منظر شما اساتید چاره ای جز سر تعظیم و تسلیم فرود آوردن نیست مرا! اولین ابیات رو با کسب اجازه به رشته تحریر در می آورم!


تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی

که شادی جهان گیری غم لشکر نمی ارزد


چو حافظ در قناعت کوش و از دونی دون بگذر

که یک جو منت دونان دو صد من زر نمی ارزد

[water_lily_2012]

دوش مرا حال خوشي دست داد
سينه ما را عطشي دست داد

[4MaRyAm]

دشمن به غلط گفت من فلسفیم
ایزد داند که آنچه او گفت نیم

لیکن چو در این غم آشیان آمده‌ام
آخر کم از آنکه من بدانم که کیم

خیام

[water_lily_2012]

مرا به غير عشق به نامي صدا مكن
غم را دوباره وارد اين ماجرا نكن

[4MaRyAm]

نه من چاره خویش دانم نه کس
تو دانی چنان کن که دانی و بس

نظامی

[knight 07]

سنگ ريزه گر نبودى ديده ور
چون گواهى دادى اندر مشت در