تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 317 از 859 اولاول ... 217267307313314315316317318319320321327367417817 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,161 به 3,170 از 8586

نام تاپيک: تر جمه -- Translation 2

  1. #3161
    حـــــرفـه ای ALt3rnA's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    محل سكونت
    Politziea
    پست ها
    4,748

    پيش فرض

    اگر تو هم همان مدت که من او را در حال انجام آن کار نگاه میکردم، نگاه می کردی، متوجه آن موضوع می شدی.
    دوست عزيز ميدونم معنيش ميشه اين
    خواستم ايشون ترجمشو ويرايش كنه

    ممنون

  2. #3162
    آخر فروم باز denzelmovie's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    1,006

    پيش فرض

    سلام
    دوستان شرمنده دوباره مزاحم میشم
    این چند جمله رو بی زحمت ترجمه کنید
    خیلی خیلی ممنون

    Wonder how you change the ringer on this thing

    Couple years back they moved the dumpster across the road in the trailer park

    You're doing one thing and bam

    ou're really kicking a s s

    Bon Scott was doing around the time that he died

    who flick nickels at my a s s

    So long as we're looking under rocks

    when you go to Hallmark to get a card to make up for it
    you're not gonna find one because it is too specific

    cause I had that tingly feeling in my gut

    I used to get before breaking into a house

    I just feel like I've been punched in the gut

  3. #3163
    آخر فروم باز amintnt's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    1,872

    پيش فرض

    grand essentials the to happiness in this life are something to do to love something are something to hope far
    ...
    با تشکر مفهومش رو میخواستم ببینم دقیق چی میشه..؟
    جمله پس و پیش نشده؟
    چیزی که من متوجه شدم این بود:

    الزامات برای شادی در زندگی عبارت اند از داشتن کارهایی برای انجام، عشق ورزیدن به چیزی و امید برای به دست آوردن چیزی

  4. 2 کاربر از amintnt بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3164
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی brain's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    2,201

    پيش فرض

    سلام ...

    معادل این لغت در انگلیسی چی میشه :

    خودمونیما یه حرفی زدی که نباید می زدی .....

    اصلا همچین لغتی داریم که یه همچین حسی بده !!!؟

    تشکر

  6. #3165
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    Somewhere I don't belong
    پست ها
    603

    پيش فرض

    فکر کنم between us بد نباشه

  7. این کاربر از m007007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #3166
    حـــــرفـه ای ALt3rnA's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    محل سكونت
    Politziea
    پست ها
    4,748

    پيش فرض

    سلام ...

    معادل این لغت در انگلیسی چی میشه :

    خودمونیما یه حرفی زدی که نباید می زدی .....

    اصلا همچین لغتی داریم که یه همچین حسی بده !!!؟

    تشکر
    خودم براي القاي چنين مفهومي از ComeOn استفاده ميكنم . ولي معناش همون نميشه .

  9. این کاربر از ALt3rnA بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #3167
    آخر فروم باز Gamemaster's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    4,141

    پيش فرض

    تو اخراجي ديگه اينجا نيا يا ديگه بر نگردد
    چي ميشه؟

  11. #3168
    آخر فروم باز JEFF_HARDY's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    SHZ
    پست ها
    999

    پيش فرض

    تو اخراجي ديگه اينجا نيا يا ديگه بر نگردد
    چي ميشه؟
    your fired. don`t come back around again

  12. این کاربر از JEFF_HARDY بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #3169
    حـــــرفـه ای ALt3rnA's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    محل سكونت
    Politziea
    پست ها
    4,748

    پيش فرض

    تو اخراجي ديگه اينجا نيا يا ديگه بر نگردد
    چي ميشه؟
    اگر بخواي براي انجمن يا محيط هاي مجازي استفاده كني كلمه ي Banned رو به كار ميبرن به معناي مسدود شده
    ولي براي ادارات و شغل ها ميشه Fired

  14. #3170
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی brain's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    2,201

    پيش فرض

    سلام ...

    اینا ینی چی :

    the blade was so keen
    keen interest
    keen knife
    keen sense
    keen mind
    vacant lot
    the bank robbery
    tact(این کلمه رو تو جمله چه جوری استفاده میکنن؟)
    a man of tact and good breeding
    unaccustomed
    Unaccustomed to being kept waiting
    not used to something
    On account of hardship
    Coming from Alaska
    (میخوام بدونم یه فعل با Ing اول جمله بیاد چه معنی ای میگیره)
    she can't carry a tune
    I really don't deserve myself to it
    my brother was impressed by that anecdote and thought he might demonstrate his excellent upbringing in parallel situation.

    Being jealous,Mona would not let her boyfriend dance with any of the cheerleaders.
    کلا کلمه being ینی چی ؟؟؟ ینی بودن ؟؟ پس میشه "حسود بودن" ؟


    پیشاپیش ممنون

    Last edited by brain; 08-07-2009 at 17:32.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •