يه روز يه ترکه معامله شو از سوراخ جيبش در آورده بود بيرون و به هر کي ميرسيد معاملشو نشون ميداد و مي گفت : ببخشيد پونصد تومن خورد دارين؟! همين طور که ميرفته به يه عربه ميرسه و همون سوال رو تکرار ميکنه عربه هم معامله شو از پاچه شلوارش در مياره و ميگه : نه ولک مال من هزاريه!!!




