تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 313 از 469 اولاول ... 213263303309310311312313314315316317323363413 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,121 به 3,130 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #3121
    پروفشنال آرسـام's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    شما کجاست؟
    پست ها
    932

    پيش فرض

    وووووااااااااااای !

    آبروم رفت.

    رفیق مامانم اومده بود خونمون بعدش که داشت میرفت به من گفت :
    - ببخشید آقا مجید مزاحم شدیم ... اشاالله دیگه مزاحم نمیشیم.
    منم نمیدونم چی شد یه دفعه گفتم :
    - اشاالله !
    به این میگن جواب دندان شکن

  2. #3122
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Majid_17_206's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    Khorasan
    پست ها
    332

    پيش فرض

    با معاون مدرسه داشتم میز رو جابه جا میکردم....معاون مدرسمون خواست بگه :میز رو هل بده جلو که یه دفعه گفت میز رو جل بده هلو

  3. #3123
    پروفشنال آرسـام's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    شما کجاست؟
    پست ها
    932

    پيش فرض

    با معاون مدرسه داشتم میز رو جابه جا میکردم....معاون مدرسمون خواست بگه :میز رو هل بده جلو که یه دفعه گفت میز رو جل بده هلو
    ببین! این دیگه از اون حرفا بود ها

  4. #3124
    کـاربـر بـاسـابـقـه befermatooo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    4,188

    پيش فرض

    یک بار داشتم پیچ میـبـستم . پیچ گوشتی را که چرخوندم دیدم پیخ نمیچرخه اما پیچگوشتی گردش 360 درجه داشته تازه فهمیدم این پیچگوشتی نبود که 360 درجه چرخید بلکه تو دستم سور میخور فکر میکردم پیچگوشتی میچرخه

    Last edited by befermatooo; 10-07-2008 at 18:09.

  5. #3125
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    با معاون مدرسه داشتم میز رو جابه جا میکردم....معاون مدرسمون خواست بگه :میز رو هل بده جلو که یه دفعه گفت میز رو جل بده هلو

    خیلی باحال بووود

  6. #3126
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    Ceaf.ir
    پست ها
    2,661

    پيش فرض

    چندتاتون سوتی موتی باهال داده بودین ها!

  7. #3127
    کـاربـر بـاسـابـقـه Alireza.M67's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    من مال یه دنیای کوچیکم
    پست ها
    3,313

    پيش فرض

    این الآن شد سوتی اگه اینجوریه تو خونواده ما هر روز سوتی داده میشه مثلاً اگه آبجی یه چیزی بهم میگه منم میگم داداشته!
    پس چه خنده بازاریه خونه ی شما ، یه بار دعوتمون کن بیایم یخورده بخندیم
    شوخی بود

  8. #3128
    آخر فروم باز pouria007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    NeverLand
    پست ها
    1,474

    پيش فرض

    پس چه خنده بازاریه خونه ی شما ، یه بار دعوتمون کن بیایم یخورده بخندیم
    شوخی بود
    از خنده بازار هم يه چيز اونورتر دقيقه اي يه اتفاق جالب يا سوتي داريم
    من هم شوخي شوخي دعوتت ميکنم يه سر بياي

  9. #3129
    آخر فروم باز reza3600's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    این دنیا
    پست ها
    1,044

    پيش فرض

    فکر میکردم که مکانیک تحلیلی 2 رو می افتم. ترسیدم! و گفتم بهتره ریاضی فیزیک رو حذف کنم گرچه اگر ریاضی فیزیک رو هم میافتادم مشروط نمیشدم و فقط معدلم کم میشد. خلاصه مکانیک رو با 10 قبول شدم ولی ریاضی فیزیک رو که به عقیده خود دوستام اگه امتحان میدادم یکی از بالاترین نمره های کلاس میشدم رو حذف کردم! وقتی سوالاتی رو که داده بود رو پرسیدم دییدم راحت توی 15 دقیقه اول 10 نمره میگرفتم!!!
    بزرگترین اشتباه زندگی تا این لحظه حذف این درس بود. بعدیش هم احتمالا زن گرفته!

  10. #3130
    داره خودمونی میشه NΣVΣRHOOD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    ماداکتو
    پست ها
    158

    پيش فرض یه سوتی باحال...

    درود...یه سوتی داشتم که می خواستم خدمتتون عرض کنم. یک ماه پیش با بابام رفتیم بیمارستان که اونو بستری کنن ( به قول خودش میخواستن رگای قلبشو سیخ بزنن).از اون جایی که همراه کسیو راه نمیدادن این بود که توی لاوی بیمارستان منتظر شدم که بابامو بیارن توی بخش بعدا برم بالای سرش.چند دقیقه ای نشستم یهویی احساس دست به آب بهم دست داد.ناگزیر به سمت توالت بیمارستان راهی شدم.وختی رسیدم دیدم دوتا توالت داره بالای هر دوتاشم نوشته W.c منم که دیگه چشمام جایی رو نمیدید رفتم توی یکی از این توالتا و درم بستم. با خیال راحت کارمو انجام دادم و اومدم توی دستشویی که دستتامو بشورم یهویی دیدم در باز شد و یه زن نسبتا میان سال خواست بیاد تو که یهویی با دیدن من نزدیک بود بیهوش بشه، سریع با جیغ پرید بیرونو درو بست.منو میگی؟؟؟یه نیگاه تو آینه به خودم کردن گفتم شاید قیافم ترسناک شده باشه ولی تغییری حس نکردم. از زیپ شلوارمم که مطمئن شدم درو باز کردم که بیام بیرون که دیدم یه دختره تی به دست پشت در ایستاده.اولش فکرکردم میخواد تی رو روی سر من حروم کنه ولی بعدا متوجه شدم مستخدم اونجا بوده.با عصبانیت بهم گفت : آقا شما اینجا چی کار میکنین؟ با خونسردی گفتم مگه شما میرین دستشویی چه کار میکنین؟ بهم گفت : یعنی شما تابلوی بالای درو ندیدین؟یه نیگا که به بالای در کردم اینجا بود که ترانه زیبای پت و مت توی ذهنم شروع به نواختن کرد. روی یکی از تابلوها عکس یه آدم کشیده بود که فیگورش شبیه یه مرد، اون یکی تابلو هم عکس یه آدم بود که با دامنی که پاش بود فیگورش شبیه یه زن بود. یه نیگاه به دختره کردم و با پر رویی تمام گفتم توی ولایت ما وختی میخوای بری دست به آب خیلی واضح و خوانا با اسپری مشکی بزرگ روی دستشوییا نوشتن (مردونه) ، ( زنونه) تازه وقتیم داری کارتو میکنی با اشعار زیبایی که روی در توالت نوشته سرگرم میشی. اینو گفتم و در حالی که صدای جیر جیر دندونای دختر رو که از عصبانیت به هم فشار میداد میشنیدم صحنه رو ترک کردم.
    Last edited by NΣVΣRHOOD; 11-07-2008 at 13:03. دليل: کرم داشتم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •