تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 31 از 186 اولاول ... 212728293031323334354181131 ... آخرآخر
نمايش نتايج 301 به 310 از 1860

نام تاپيک: خواص خوراكیها

  1. #301
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض جو

    در كتب طب سنتي با نام عربي ان ( شعير ) امده است به فرانسوي Orge و ORGe Cultive و به انگليسي Barley و Common bareey گفته مي شود. گياهي است از خانواده Gramineae نام علمي ان Hordeum vulgare L. و Hordeum sativum pers مي باشد.

    مشخصات
    جو گياهي است يكساله كه ارتفاع ساقه استوانه اي ان بسته به ارقام مختلفه از 100 – 40 سانتي متر فرق مي كند. برگها سبز تيره متناوب باريك دراز و درموقع لمس كردن بخصوص در جهت بال به پايين برگ خشونتي احساس ميشود. ميوه ان به شكل سنبل كه داراي سنبله يا سنبلهاي كوچك است وهر سه سنبلك در يك محفظه جاي دارد و در هر گرهي د و محفظه و در نتيجه به طور كلي در هر رديف شش گل است و در بعضي ارقام هر شش گل تلقيح مي شود واين ارقام داراي شش رديف سنبلك مي باشند ، اين ارقام را جوشش رديفه مي نامند .
    درمواردي كه دانه هاي قسمت وسط رشد نمي كنند و دانه هاي طرفين رشد كامل مي نمايند ، خوشه مربع به نظر مي ايد زيرا چهار رديف دارد. اين ارقام را جو چهار رديفه مي نامند . در مواردي كه فقط دو رديف وسط تلقيح شده و رشد ميكند و بقيه رديفها رشد نمي كند و عقيم است ، ارقام جو با اين مشخصات را كه فقط دو رديف دارند جو دو رديفه مينامند رقم اخير نيز باز ممكن است سه جور باشدكه يكي را جو دو رديفه باد بزني و ديگري را جو دو رديفه ايستا و سرانجام جو دو رديفه خم شده نامند.
    از نظر كاشت، جو به دو نوع تقسيم مي شد جو بهاره و جو پاييزه . جو پاييزه در پاييز كاشته مي شود و احتياج به ديدن سرماي زمستانه دارد و طول زندگي ان بلند تر از جو بهاره است. ولي به هر حال زودتر از جو بهاره برداشت مي شود . جو بهاره در بهار كاشته مي شود . و احتياج به ديدن سرماي زمستانه ندارد و بدون ديدن زمستان به دانه مي نشيند . طول دوره زندگي ان كوتاهتر از جو زمستانه است و لي بعد از جو زمستانه برداشت مي شود .و در مناطقي كه بارندگي و رطوبت بهار و تابستان كم است جو زمستانه ترجيح دارد ، زيرا قبل از مواجهه بافصل خشكي گياه مي رسد و برداشت مي شود.

    تركيبات شيميايي
    از نظر تركيبات شيميايي و مواد مختلف ارقام جو بر حسب محل كاشت متفاوت هستند و مقدار مواد از يك رقم تا رقم ديگر كمي متغير است.
    جدول زير ميزان موادمختلف جو و كاه را نشان مي دهد :
    مواد مختلفه جو رقم 1 جو رقم 2 جو رقم 3 كاه جو
    اب 46/1 درصد 13 درصد 13.5 درصد 14 درصد
    مواد از ته 9 درصد 4/13 درصد 9/8 درصد 3 درصد
    مواد چرب 14/2 درصد 8/2 درصد 76/1 درصد 5/1 درصد
    مواد نشاسته اي 4/60 درصد 7/63 درصد 9/49 درصد 41 درصد
    مواد غير ازته 3/10 درصد تعيين نشده 54/18 درصد تعيين نشده
    سلولز 76/4 درصد 6/2 درصد 8/4 درصد 36 درصد
    خاكستر 83/1 درصد 5/4 درصد 45/2 درصد 4 درصد
    تغيير مواد در ارقام مختلف فوق در اثر محلو اقليم كاشت جو و درعين حال ارقام نيز مي باشد.
    از نظر نسبت وزن قسمتهاي مختلف گياه جو نسبت به كل گياه ، برري زير جالب است : در يك بوته جو به طور متوسط 50 درصد وزن بوته را دانه تشكيل ميدهدو 38 درصد را ساقه و برگ خشك شده ان و 6 درصد را ريشكها و محور خوشه ها و در اخر حدود 10 درصد را يقه و ريشه تشكيل مي دهد.
    در اثر خيس كردن جو تحت درجه حرارت خاصي جوانه ميزند و از جو جوانه زده پيش از انكه رشدش از حد معيني تجاوز نمايد مالت جو به دست مي اورند. مالت جو در داروسازي كاربرد وسيعي دارد . زيرا ماده اي است كه ضد اسكوربوت مي باشد. در موارد كمي ويتامين C بدن خيلي مفيد است. و براي تهييه شيرهاي غليظ مخلوط با مالت و تهيه غذاي اطفال و شيريني ها كاربرد فراوان دارد وبعلاوه از جوانه جو جوشانده اي تهيه ميشود به نام اب تورايون . در جوانه ج الكالوئيدي به نام هوردئين و جود دارد و سولفات هورئين خاصيت ضد عفوني كننده روده دارد. از عصاره مالت اجو نيز كه از جوشاندن مالت در اب و غليظ كردن مايع حاصل در حد عصاره به دست مي ايد در داروسازي و معالجه بيماريها استفاده وسيعي به عمل مي ايد.

    خواص – كاربرد
    جو به طور كلي در طب سنتي به سه صورت مختلف استعمال مي شود. 1. جو درست كه دانه با سبوس روي ان باشد و فقط دنباله ان را كنده باشند. 2. جو مقشر يا پوست گرفته كه عملا قسمتي از پوست ان گرفته شده است . 3. جو سفيد كرده كه تمام پوست و سبوس ان را گرفته و به صورت جو سفيد درامده باشد كه در اصطلاح به ان جو مرواريدي مي گويند . جو درست معمولا براي تهيه غرغره ها به كار مي رود و در ساير موارد از جو مقشر يا جو كاملا سفيد شده استفاده مي شود .
    مالت جو كمك به هضم غذا مي كند و مغذي است و سينه را نرم مي كند براي سقط جنين به كار ميرود. خوردن دانه جو تشنگي را فرو مي نشاند . تب را برطرف ميكند و به عنوان مقوي و تونيك عمل مي كندو مالت در هضم غذاهاي نشاسته اي خيلي كمك مي كند و براي كاهش ترشح شير كاربرد دارد.
    جو از نظر طبيعت طبق نظر حكماي طب سنتي سر و خشك است و مواد مغذي ان ا زگندم كمتر است ولي قابض و خشك كننده است . غليان صفرا و خون را تسكين مي دهد ، عطش را فرو مي نشاند و حدت تبهاي گرم و تبهاي سل را تقليل ميدهد. مضر مثانه است از اين نظر بايد با روغن و انيسون خورده شود .
    اگر جو مقشر را بپزند به حدي كه جوها شكفته وخوب پخته شود ولي ان را نمالند و انرا صاف كرده و سردش نمايند ماء الشعير به دست مي ايد. ماءالشعير سرد و تر است ، مسكن حدت خون ، صفرا ، اخلاط سوخته و تبها و امراض گرم مي باشد. حرارت باطني را تسكين مي دهد و حرارت كبد و عطش مفرط را فرو مي نشاند و براي سل ، زخمهاي ريه ، ذات الجنب ، سر درد گرم و امثال اينها نافع است. زود هضم مي شود، مولد خون صالح است و به اصطلاح خونساز مي باشد. ولي معده را سست مي كند. براي الات داخل شكم اشخاص سرد مزااج مضر است و نفاخ ، از اين نظر بايد با گل قند خورده شود و درمواردي كه شكم بسته است و يبس مي باشد خوردن ماء الشعير جايز نيست و جمع بين ماء الشعير سكنجبين نيز جايز نيست . اگر ماء الشعير با نصف وزن جو ان ، خشخاش كوبيده مخلوط و مانند حريره شود ، برا ي سرد درد گرم مفيد است . با عناب و سپستان و انجير و پر سياوشان براي درد سينه و سرفه مجرب است.
    شيره جو كه ان را كشك الشعير گويند سر د مايل به خشك است و غليظتر از ماء الشعير است وبراي اسهال صفراوي و مزاجهاي گرم مفيد استو غرغره با ان براي ورم گلو و درد گلو نافع است. ضماد ارد جو رادع است و ورمهاي سخت را تحليل مي برد ، دمل هاي گرم را سرباز مي كند و به تنهايي و يا مخلوط با هم وزن ارد جو و تخم پنيرك ، براي سل ، ذات الجنب ، ورمهاي زير بغل ، سينه ، پستان ، پشت گوش ، و ساير اعضا مفيد است. و ضماد ان با ريوند چيني براي ورمهايي كه حرارت انهاا در كمال حدت نباشد. بسيار نافع است و با سركه براي ورمهاي صفراوي و مخملك مفيد است. اگر ارد جو نباشد ، جو مقشر را با اب و يا عصاره برگهي مناسب ساييده و استفاده كنيد.
    ضماد ارد جو با اب براي نقرس گرم و با اب گشنيز تازه براي تحليل خنازير و ورمهاي گرم سفت ورم گلو نافع است. اب پخته جو اب سركه براي جرب و خارش وبا ترياكو اب برگ كاهو و نظاير ان براي سردرد ، ورم چشم ، باد سرخ و محكم كردن عضو شمسته نافع است. خوردن ارد جو با شكر غذاي خوبي براي اطفال و مسكن عطش و التهاب است. نان جو سنگين و ثقيل الهضم استو نفاخ . اگر خمير ارد جو رابگذارند كه ترش شود ودر دوغ حل كنندو يك شب بگذارند بماند و سپس بخورند براي تسكين غليان خون صفراوي ، تشنگي مفرط و قي صفراوي وتبهاي گرم و اسهال صفراوي و خارش مفيد است. جو براي سرد مزاجان مضر است . از اين نظر بايد با شكر خورده شود.

    تهيه ماءالشعير
    جو مقشرو بي پوست را گرفته خوب بشويند و ان را در اب جوش دهند و اب ان را بريزند و مجددا اب تازه در ان بريزند وان را بپزند تا دانه هاي جو شكفته و دهن انها باز شود در اين موقعا را با پارچه اي صاف و بدون انكه بمالند اب رد شده را ميگذارند كه سرد شود و مي خوردند.

    ماء الويق براي تب هاي خيلي گرم و عطش و اسهال صفراوي نافع است.
    براي تهيه ماء الويق جو مقشر راگرفته سرخ كرده و پس از ان ارد كنند و 160 گرم از ارد ان را در اب بريزند و برهم بزنند تاغليظ شود و از پارچه اي بگذرانند و با 4 گرم طباشير ساييده و 4 گرم صمغ عربي مخلوط كرده وبخورند . براي تهييه جو درحدود 20 گرم جو سفيد مقشررا در هزارگرم اب مي جوشانند تا كليه مواد نشاسته اي جو در اب حل شود. اين جوشانده را خنك كرده و يا نيم گرم مصرف كنند.

  2. #302
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض نگاهي به تحقيقات علمي جديد در مورد خواص درماني جو

    جو از روزگاران كهن هميشه به عنوان بسته اي ا زتركيبات داروييي مفيد براي بيماري هي قلبي و يبوست و ديگر اختلالات هاضمه و احتمالا سرطان شناخته شده است.

    جو به عنوان دارويي براي عروق قلبي
    جو ، به نظر ميرسد كه از چند طريق در كاهش كلسترول موثر است. يكي اين است كه شبيه داروهاي شيميايي ضد كلسترول بازار ، در مكانيسم ساخت كلسترول در كبد دخالت كرده و كلسترول را كاهش ميدهد. محققان وزارت كشارزي امريكا در مركز تحقيقات مادييسن سه تركيب جداگانه د رجو كشف كرده اندكه قابليت كبد در ساختن كلسترول نوع Ldl را مهار مي كند .ldl جزيي از كلسترول است كه مضر بوده و به رگهاي خوني سيب مي رساند و منجر به حمله هاي قلبي مي شود. درازمايشي خوراندن جو به خوك موجب شده كه كلسترول خون خوك تا 18 درصد پايين بيايد و بدون ترديد ، جو در كاهش كلسترول خون انسان نيز موثر است. تحقيقات دكتر روزماري نيومن استاد دانشگاه ايالتي مونتانا كه بر روي عده اي مردان داوطلب انجام شد ، نشان داد كه خوردن جو به صورت نان ، دانه پخته ، كيك يا ساير انواع ، كلسترول خون انها را به ميزان محسوسي پايين اورده است. اين گروه مدت 6 هفته هر روز سه بار با غذتي خوداز خوراكي هاي جو استفاده كرده اند و پس از 6 هفته كلسترول خون انها 15 درصد كاهش يافته است. ازمايشها نشان مي دهد هر چفدر كلسترول خون بيشتر باشد تاثير رژيم جو در كاهش ان بيشتر است. در ازمايش فوق گروه ديگري كه طي همان مدت 6 هفته از ارد گندم يا سبوس گندم به جاي جو استفاده كرده بودند هيچ كاهشي را در كلسترول خون نشان ندادند. به نظر دكتر نيومن خاصيت كاهش كلسترول در جو ، حداقل قسمتي مديون و جود مواد بتاگلوكان محلول در ان است. مواد بتاگلوكان الياف گياهي صمغي هستند كه بخصوص در جو و يولاف ( جو دو سر ) به صورت قابل حل در اب يافت مي شود. .اين مواد نه فقط در پوسته ناز ك خارجي جو بلكه در داخل مغز دانه جو نيز و جود دارند. دكتر نيومن در حال حاضر با همكاري گروهي از دانشمندان سوئدي دست اندر كار اجراي تحقيقاتي هستند كه معلوم كنن كدام واريته جو از اين نظر بهترين نوع مي باشند، يعني كلسترول خون را كاهش ميدهند .
    ازمايشهايي كه در دانشكده پزشكي دانشگاه ويسكانسن شده نيز نشان ميدهدكه كپسولهاي حاوي روغن جو كه محتوي عواملي براي كاهش قابليت كلسترول سازي كبد هستند ، به اشخاصي كه پس از انفاركتوس عمل جراحي قلب كرده اند داده شده و موجب كاهش كلسترول خون انها در حدود 18 – 9 درصد شده است.

    جو به عنوان ضد سرطان
    دكتر چارلز السون ، دانشمند و كارشناس تغذيه در دانشگاه ويسكانسن ، معتقد است كه در دانه هاي گياهان ، مواد شيميايي ضد سرطان وجود دارد و دكتر ترول ، يكي از صاحب نظران در رشته علوم تغذيه ، نيز اين نظريه را تاييد مي نمايد . دكتر ترول مي گويد مواد شيميايي معروف به مهار كننده هاي پروتئاز كه در دانه هاي گياهي از جمله در جو وجود دارند عوامل موجد سرطان را در بستر روده ها سركوب مي كنندو به اين دليل جو در رديف مواد ضد سرطان قرار دارد .

    جو براي رفع يبوست
    گروهي از دانشمندان معتقدند جو براي يبوست بسيار مفيد است .در ازمايشي مقداري بيسكويت را به جاي ارد گندم با ارد جو درست كرده و به 19 بيمار مبتلا به يبوست مزمن كه مرتبا از داروهاي ملين استفاده مي كردند دادند 150 نفر يعني در حدود 75 درصد افراد ان گروه كه روزانه 4 – 3 بار از اين بيسكوتها ميخوردند به كلي معالجه شدند ، يبوست انها برطرف شد ، تعداد دفعات تخليه اقزيش يافت ، نفخ و درد شكم بر طرف شد و ديگر نيازي به خوردن داروهاي ملين نداشتند وبه عنوان امتحان اثر جو ، افراد مورد ازمايش خوردن بيسكويت جو را متوقف كردند و در ظرف يك ماه تمام اعضاي گروه دوباره مبتلا به يبوست شده ناچار خوردن داروهاي ملين را از سرگرفتند.

    توجه :
    به طور كلي نظر كارشناسان اين است كه هر چه بيشتر ارد جو را تصفيه كنند يعين بيشتر سبوس ان گرفته شود اثر شفا بخشي ان كمتر مي شود.
    بهترين راه اين است كه جو با سبوس كامل به صورت ارد يا بلغور جو مصرف شود. جو سفيد كرده اغلب فروشگاهها عرضه مي شود داراي اثار شفا بخشي كمتري بخصوص در رفع يبوست مي باشد. ولي به هر حال جو پوست كنده و بدون سبوس نيز از نظر مبارزه با بيماريهاي قلبي تا حدودي مفيد است. دانشمندان دانشگاه ويسكانسن توصيه مي كنند براي اينكه از حداكثر خواص جو استفاده شودحتي الامكان ارد كامل ان تهيه و مصرف شود ، يعني سبوس ان هيچ گرفته نشود ، زيرا تركيبات ضد كلسترول جو بيشتر در پوسته خارجي يعني در سبوس جو قرار دارد .

  3. #303
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض مالت

    به فرانسوي و انگليسي Malt گفته مي شود در زبان فارسي نيز همان لغت خارجي ان مصطلح است.

    مشخصات
    به طر مطلق و اختصاصا مالت به مالت جو گفته ميشود ، ولي از نظر كلي فني در تجارت ، جوانه غلات از جمله جوانه جو ، جوانه يولاف ، جوانه گندم و جوانه ذرت را مالت نامند. براي اين كار اگر جو ، يولاف ، گندم و ذرت را خيس كرده و بگذارند جوانه بزند مالت ناميده مي شود.
    در صنعت هدف عمده از تهيه مالت توليد ماده اي به نام Mout مي باشد و ان شيره جوانه هاي غلات فوق الذكر است كه از ان براي تهيه مشروبات الكلي خصوصا اب جو ( مالت جو ) استفاده مي شود.
    نوعي از مالت جو خشك را كه ريشكهاي ان گرفته شده باشد در تجارت به فرانسوي Malt marchand گويند . در چين مرسوم است كه از برنج ، ارزن ، جو ، لوبيا ، عدس و گندم مالت درست مي كنند وبراي اين كار خيلي ساده حتي درخانه دانه هاي فوق را خيساندهو مرطوب مي كنندو ميگذارند كه جوانه بزند نظير انچچه كه در ايران در جريان عيد نوروز مرسوم است و عدس و گندم و جو را سبز مي كنند و پس از مدتي كه جوانه ها بقدر كافي سبز شد انها را در افتاب خشك مي كنند. قسمت جوانه ها سبز دشه را از بقيه جدا كرده و دانه هاي باقي مانده را براي تهيه نان يا كيك تبديل به ارد مينمايند .

    تركيبات شيميايي
    از نظر تركيبات شيميايي در هر يك صد گرم مالت خشك ( معمولا مالت جو ) مواد زير وجود دارد :
    اب 25 گرم ، انرژي غذايي 368 كالري ، پروتئين 13 گرم ، مواد چرب 9/1 گرم ، هيدراتهاي كربن 77 گرم ، خاكستر 4/2 گرم ، اهن 4 ميلي گرم ، تيامين 49/0 ميلي گرم ، رايبوفلاوين 31/0 ميلي گرم و نياسين 9 ميلي گرم .
    در هر يك صد گرم عصاره مالت خشك مواد زيير موجود است ( ماده سقزي شيريني كه از دم كرده مالت خشك به دست مي اورند. )
    اب 3 گرم ، انژي غذايي 367 كالري ، پروتيئين 6 گرم ، مواد چرب خيلي كم ، هيدراتهاي كربن 89 گرم ، خاكستر 6/1 رگرم ، كلسيم 48 ميلي گرم ، فسفر 294 ميليگرم ، اهن 7/8 ميلي گرم ، سديم 80 ميلي گرم ، پتاسيم 230 ميلي گرم ، تيامين 36/0 ميليگرم ، رايبوفلاوين 45/0 ميلي گرم ، نياسين 8/9 ميلي گرم .

    خواص – كاربرد
    مالت ارزن را به چيني Su – yra گويند و ان را به عنوان خنك كننده ، بادشكن و مقوي معده مصرف مي كنند گرد ان را با چربي مخلوط كرده براي نرمي و شفافيت پوست روي صورت مي مالند .
    مالت برنج را Tao – nieh گويند و براي تقويت معده مفيد است و ضد نفخ و بادشكن و سازنده است. مالت جو را Kung – mai – nieh نامند و در مورد خواص ان معتقدند كه گرم كننده ، مقوي معده و پيتيك است و براي سقط جنين به كار ميرود . اين مالت در موارد وبا و همچنين در اختلالات هضم روده اي كه در اثر پرخوري ايجاد شده باشد تجويز مي شود.
    از مالت جو براي ناراحتي هاي پس از زايمان و ضمنا براي قطع ترشح شير در مورد مادراني كه طفل انها پس از تولد از دست رفته باشد و يا به دلايل ديگر لارم بشد شير انها قطع شود ، استفاده مي كند .
    جوانه دانه هاي ديگر نيز داراي خواصي شبيه جوانه هاي فوق است كه از تكرار ان خودداري مي شود . كار تهيه مالت را در صنعت اصطلاحا مالتاژ نامند. هدف از اين كار اين است كه با تهيه مالت از غله مورد نظر از يك مخمر محلول يا دياستاز كه در ان وجوددارد استفاده كنند و در شرايط خاص و با درجه حرارت كافي نشاسته دانه با دكسترين و مالتوز تبديل نمايد . دياستاز يا مخمر محلول كه مالتوز را به دو مولكول گلوكز تقسيم مي كند ودر غلات و در مخمرها و در قارچها و در خون پستانداران وجود دارد ، مالتاز ناميده مي شود .
    تهيه مالت جو در پنج مرحله انجام مي شود :
    مرحله اول : پاك كردن و غربال كردن جو ،
    مرحله دوم : مرطوب كردن ان با اب و اماده ساختن ان براي جوانه زدن ،
    مرحله سوم : گستردن و پهن كردن ان در ماشين جوانه زني ،
    مرحله چهارم : خشك كردن ان را توراياژ نامند ،
    مرحله پنجم : جدا كردن باقيمانده دانه غلات از جوانه ها سبز شده .
    معمولا در كارخانجات تهيه مالت در اروپا دانه هاي باقيمانده را كه پس از تهيه مالت به صورت خشك باقي مي ماندو به شكل دانه هاي لاغر و چروكيده است . بلغور كرده براي تهيه خوراك حيوانات مصرف مي كنند ، ولي در چين به طور ي كه قبلا ذكر شد انها را ارد كرده براي تهيه انواع نان و كيك مصرف مي نمايند.
    استاد مير حيدر

  4. #304
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض گلوتن چيست ؟

    ماده چسينده و لزجي كه پس از گرفتن نشاسته از ارد باقي مي ماند گلوتن ناميده ميشود ،به اين ترتيب كه اگر مقداري ارد را با نصف وزن ان اب مخلوط كرده و خمير كنيم و گلوله خمير را زير يك جريان اب باريكي كه از شيري فرو مي ريزد در دست نگهداريم كه اب روي خمير بريزد ، اب بتدريج ماده سفيد گرد مانندي كه نشاسته است با خود ششسته و به خارج از خمير مي برد و انچه در دست مي ماند و بهصورت يك ماده لزج و چسبنده اي به انگشتان مي چسبد گلوتن است. گلوتن يك ماده شيميايي مشخص نيست و به طور كلي اگر ان را با يك محلول الكلي پتاسيم مخلوط كنيم وجود دو جز ء عمده در ان مشخص مي شود . يكي از ان اجزا گليادين است كه محلول در اب و چسبنده و لزج است و دو مي گلوتنين مي باشد كه غير محلول در اب و قابل گرد شدن و خشك اتس كه ان را گلوتن خشك نيز ميگويند. از نظر يك كارخانه نانپزي بهترين و مناسبترين نسبت براي اين دو جز ء در گلوتن اردي كه به كار مي برد ان است كه درحدود 25% گلوتنين و 75 % گليادين باشد وگلوتن ماده از ته نان مي باشد . ( درگلوتن در حدود 20 درصد ازت وجود دارد.)
    تركيب شيميايي اردي كه با راندمان 70 درصد از گندم به دست امده است به شرح زير مي باشد.:
    اب 14 درصد
    گوتن خشك و مواد از ته مختلفه 10 درصد
    مواد چرب 1 درصد
    نشاسته 72 درصد
    گلوكوز و ساكاروز 2 درصد
    مواد معدني 5/0 درصد
    ساير مواد 5/0 درصد
    اگر گلوتن به حال خود گذارده شود تجزيه ميشود و در مراحل اوليه تجزيه به صورت يك مخمر عمل مي كند و نشاسته را به دكسترني و قند تبديل مينمايد و اسيد كربينك توليد مي شود و اين دليل اصلي به كار بردن خمير ترش در پختن نان است. خمير ترش قطعه خميري است كه براي چند ساعت ان را به حال خود مي گذارند و ترش مي شودو طبق بحث فوق گلوتن موجود در ان مراحل تجزيه خود را اغاز ميكند. و اماده است كه نقش مخمر را داشته باشد. با اضافه كردن اين خمير تزش به خميري كه براي تهيه نان اماده است ، گلوكز و نشاسته ان يك نوع تخميري را اغاز مي نمايد كه درنتيجه اسيد كربنيك در خلال ذرات خمير محبوس مي ماند و با فشار و سعي براي خروج مووجب ورم خمير مي شودد ( ور امدن ) و خمير را سبك و متورم و متخلخل مي نمايد و نان پوك مطبوعي تهيه مي شود و ناني كه از خمير بدون خمير ترش و بدون ور امدن تهيه شده باشد ، سنگين و فشرده و بدون عطر خاص نان است.
    سبوس : به فرانسوي Son de ble و به انگليسي Wheat bran گفته مي شود. قسمتي از گندم شامل پوست دانه گندم كه كمي از مغز گندم نيز در موقع ارد كردن گندم به ان مي چسبد سبوس ناميده مي شود. سبوس درحدود 25 درصد وزن گندم را تشكيل ميدهد و بقيه يعني 75 درصد گندم ارد است.
    در حدود 90 درصد سبوس مواد مغذي اتس. به علاوه سبوس از نظر الياف گياهي غير قابل حل و مواد معدني و ويتامينهاي B بسيار غني است.
    بررسي هاي شيميايي كه در مورد سبوس به عمل امده اتس اين اهميت را از نظر دارويي نشان ميدهد.
    اب 5/11 درصد ، پروتئين 16 درصد ، مواد چرب 4 درصد ، هيدراتهاي كربن ( بيشتر سلولز ) 61 درصد، خاكستر 6 درصد ، كلسيم 119 ميلي گرم ، فسفر 1276 ميلي گرم ، اهن 14 ميلي گرم ، سديم 9 ميلي گرم ، پتاسيم 1121 ميليگرم ، تيامين 72/0 ميلي گرم ، رايبو فلاوين 35/0 ميلي گرم ، نياسين 21 ميلي گرم ، و انرژي غذايي 213 كالري
    جنين گندم كه به فرانسوي جرم يا امبريون و به انگليسي ويت جرم گفته ميشود از نظر مواد شفا بخش بسيار غني است و معمولا در جريان ارد كردن مخلوط با سبوس و زوايد از ارد جدا مي شود وبهوسيله غربالها خارج شده جز ء زوايد اسيا درمي ايد و تركيب ان به شرح زير است در هر يك صدگرم جرم خام تجارتي گندم مواد زير موجود است :
    اب 5/11 درصد ، پروتئين 26 درصد ، مواد چرب 10 درصد ، هيدراتهاي كربن 44 درصد ، خاكستر ¾ دردص ، كلسيم 72 ميلي گرم ، فسفر 1118 ميليگرم ، اهن 4/9 ميلي گرم ، سديم 3 ميلي گرم ، تيامين 01/2 ميلي گرم ، رايبوفلاوين 68/0 ميليگرم ، نياسين 2/4 ميليگرم ، انرژي غذايي 363 كالري
    نشاسته : به فرانسوي Ajmidon و به انگليسي Starch گفته مي شود . گرد سفيدي است كه با فاشر انگشتان خرد ميشد. بدون بو و طعم خاصي مي باشد . نشاسته به طور كلي در برگ سبز گياهان تحت تاثير اشعه خورشيد تشكيل مي شود. در اغلب گياهان پس از تشكليل بيدرنگ و بتدريج براي رشد گياهان مصرف ميشو د . ولي در برخي از گياهان در يكي از اعضاي گياه مانند دانه گياه يا در غده زير زميني يا ساقه كلفت زير زميني گياه به صورت ماده ذخيره جمعمي شود. و بر حسب اين كه نشاسته مربوط به چه گياه باشد ، اسامي مختلفي دارد . اننچه كه از دانه غلات به دست مي ايد نشاسته يا اميدون نامندو نشاسته اي كه از غده سيب زميني گرفته مي شود فكول نامند ونشاسته اي كه از غده زير زميني گياه مانيوك گرفته مي شود. در تجارت به تاپيوكا معروف است .
    مانيوك درختچه اي است داراي غده هاي زير زميني كه محتوي نوعي نشاسته است كه از ان تاپيوكا گرفته مي شود. نام علمي نوعي از اين گياه كه عده هاي ان تلخ وسمي است و معمولا پس از رفع تلخي و سميت مصرف مي شود . Manihot utilissima pohl مي باشد. در ايران ديده نشده و در مناطق حاره افريقا و امريكاي جنوبي مي رويد از تاپيو كاچون خيلي سريع الهضم است در تهيه غذاهاي كودكان استفاده مي شود . همچنين نشاسته اي كه از ريشه گياهي بهنام اروروت گرفته مي شود. نام علمي گياه Maranta arundinacea L است از اروروت نيز براي تهيه غذاي كودكان و تهيه بيسكويت و كيك و ژله و انواع شيريني استفاده ميشود.
    اروروت از ساقه زير زميني گياهان ديگري نيز گرفته مي شود. اين گياهان را به فرانسوي Arum و Gouet گويند نام علمي دو گونه ان كه بيشتر براي گرفتن اروروت مصرف دارند عبارتست از Arum italicum Mill و ديگري Arum maculatum L . است . اين دو گياه بخصوص ريشه انها سمي است براي استفاده اروروت ، ريشه انها بايد قبلا با روشهاي خاصي عاري از سميت شود.
    در حال حاضر براي تهيه اروروت در صنايع شيريني سازي بيشتر از گونه قبلي كه انرا اروروت امريكايي مي نامند استفاده مي شود.
    از نظر تركيبات شيميايي نشاسته ها يك هيدرات كربن هستند كه كربن و هيدروژن و اكسيژن به نسبت 2 و 1 وجود دارنديعني نسبتي كه تشكيل اب ميدهند به همين دليل هيدراتهاي كربن ناميده شده اند.
    نشاسته به طور كلي از دو قسمت تشكيل شده است.
    اميلاز و اميلوپكتين .
    نشاسته ها صرف نظر از اينكه از چه نوع گياهي به دست امده باشند رنگ همه انها سفيد و از نظر تركيب شيميايي مشابه هستند ولي به علت وجود اختلاف در شكل دانه هاي نشاسته هاي مختلف مي توان انها را از يكديگر تميزداد. مثلا دانه هاي فكول سيب زميني درشت و 2/0 – 1/0 ميلي متر قطر دارند. و شكل انها سه گوشه با گوشه هاي قوسي و ساختمان دانه طبقه طبقه است ، ولي دانه هاي نشاسته گندم تخم مرغي و مدور هستند و خيلي كوچك و قطر انها از يك چهلم تا يك صدم ميلي متر تغيير ميكند.
    نشاسته پس از خشك شدن درمقابل هوا فاسد نميشود . در اب سرد بكلي غير محلول و به صورت معلق در ميايد . اگر نشاسته را در مجاورت اب حرارت دهند متورم مي شود. و به يك توده چسبنده ژلاتيني تبديل مي شود.
    اسيدهاي معدني رقيق در 100 درجه حرات نشاسته را ابتدا به دكسترين و سپس به قند گلوكوز تبديل مي كنند . نشاسته جو تحت تاثير دياستازي كه در جوانه جو وجود دارد به دكسترين و يك قند به نام مالتوز تبديل مي شود. نشاسته گندم با روشهايي نشاسته را از ساير موادي كه د ركنار ان قرار دارد جدا مي نمايند.
    دكسترين را صمغ نشاسته نيز مي گويند.
    ارد گندم شامل نشاسته و گلوتن و كمي از مواد چرب است . براي به دست اوردن نشاسته از ارد گندم بايد گلوتن را حذف كرد و اين كار يا از طريق حل كردن در اب و يا به طريقه مكانيكي انجام مي گيرد .
    ارد ذرت مقدار كمي گلوتن دارد و مقدار مواد چرب ان زياد تر اتس كه خيلي زود هم فاسد مي شود و بوي نامطبوعي ميگيرد . ماده چرب يا روغن ذرت در داخل جنين يا جرم ذرت قرار دارد ، بنابر اين براي حذف ان از ارد ذرت كافي است كه جرم را جدا كنند و متعاقب ان روغن ذرت را با روش مرطوب كردن با انيدريد سولفورو از جنين بگيرند.
    ارد برنج مقدار كمي گلوتن و مقدار كمي مواد چرب دارد و چون دانه برنج خيلي سخت است براي كوبيدن وگرفتن ارد برنج ان را در يك محلول قليايي خيس مي كنند كه نرم شود كه در عين حال گلوتن ان نيز حل ميشود.محلول رقيق قليايي براي خيس كردن برنج معمولا محلول خيلي رقيق سود است .

  5. #305
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض شاهدانه

    به فارسي « شاهدانه » ، « كنب » ، « بنگ » و در كتب طب سنتي و به عربي« قنب» ، « شاهدانج » و « بنج » نا مبرده مي شود . به فرانسوي Chanvre و به انگليسي Hemp گويند.
    گياهي است ازخانواده Connabinaceae نام علمي ان : Cannabis sativa L مي باشد كه از نظر استخراج الياف ان كاشته مي شود . داراي واريته هاي مختلفي است كه معروفترين انها واريته هندي ان : Cannabis sativa var indica مي باشد كه شاخ و برگ و رزين ان به عنوان منبع استخراج بنگ و خشيش مورد توجه است.
    عده اي از گياه شناسان گونه Cannabis sativa L را مترادف با Cannabis indica Lam مي دانند و مترادف ديگر ان را نيز : Cannabis orientalis chinenses Lam مي گويند.

    مشخصات
    شاهدانه از گياهان يكساله و ليفي است و دو پايه اي مي باشد داراي ريشه عمودي و ساقه بلند 4 – 2 متر ارتفاع . برگهاي ان داراي قسمتهاي جاشده است كه تعداد برگجه هاي ان 5 – 7 و گاهي تا 9 عدد مي شود. برگچه هاي هر برگ به شكل برگهاي مستقل و همه از يك نقطه مركز مركزي كه رگبرگها مبي باششد خارج مي شودند . هر برگچه بيضي شكل باريك دراز و نوك تيز با كناره هاي داراي دندانه برز منظم است . گلهاي دو پايه اي و بدون گل برگ هستند . گلهاي نر به صورت خوشه روي پايه اي نر كه باريكتر از پايه هاي ماده است قرار دارند و گلهاي ماده به شكل سنبله در كنار برگچه ها ظاهر مي شوند. ميوه ان فندقه كوچك به رنگ خاكستري تيره بدون البومن و در دروان ان يك تخم واقع شده است.
    گياه شاهدانه به خاكهاي خيلي غني و قوي احتياج دارد. مقاومت به خشكي ان كم است به اب زياد نياز دارد تكثير ان از طريق كاشت تخم ان در فروردين ماه پس از رفع سرماي زمستان انجام مي ششود و پايه هاي ماده پس از اينكه دانه هاي قسمت پايين گياه بسته شد شروع به برداشت مي شود. در بعضي ارقام براي تسريع در لقاح و گرده گيري گياه پايه هاي نر گلدار گياه ، روي پايه هاي ماده تكان داده مي شوند.
    گونه هاي مختلف گياه شاهدانه در هندوستان وچين مي رويد و ضمنا در اين مناطق دنيا كشت مي شود. در ايران در شمال ايران در بندر گز و درخراسان و رداراك و در بلوچستان ميرويد. و در ساير نقاط اغلب كشت ميشود.
    گياه شاهدانه علاوه بر گرفتن الياف ان داراي خواص درماني متعددي است كه در بخش خواص در همين قسمت ذكر خواهد شد. ولي علاوه بر اين كاربردهاي ديگري نيز از نر خاصيت تخديري ان دارد كه براي اشنائي ، انواع اصطاحات ان به طور مختصر ذكر مي شود.
    1) بنگ : از سرشاخه هاي گلدار يا مخلوطي از برگ و سر شاخه هاي گلدار پايه ماده شاهدانه كه به حالت سبز چيده مي شود به عنوان بنگ استفاده مي شود . اين برگ و سر شاخه ها چون داراي رزين هستند به صورت توده فشرده و به هم پيوسته و چسبيده اي در مي ايد كه در بازار عرضه مي شود و از ان براي دود كردن وهمچنين براي ساختن انواع مشروبات سكر اور استفاده مي شود.
    2) گنجه : كه از بنگ قوي تر است و منحصرا از گلهاي پايه ماده گياه پس از عمل گرده گيري و لقاح استفاده ميشود. اين گلها داراي رزين بيشتري از بتگ هستند.
    3) چرس ( يا حشيش ) :از سر شاخه هاي گياه كه رزين دارد در اثر مالش روي پارچه خشني ، رزين گرفته مي شود كه ان را چرس گويند. چرس معمولا رزين خامي است كه از پايه هاي ماده و گلهاي تلقيح نشده ياه تهيه مي شود . چرس معمولا به صورت خالص در بازار عرضه نمي شود و ماده تجارتي يا چرس تجارتي مخلوطي از چرس ، كره ، عسل ، مواد معطر مانند دارچين ، كمي ارد ، گاهي گرد بعضي از گياهان خانواده سولاناسه و ... ( براي تشديد قدرت تخدير ) و در برخي موارد متاسفانه براي اينكه افزاينده نيروي جنسي و محرك باه باشد ، مقداري از ماده اي به نام كانتاريد كه گرد حشره اي است و خيلي خطر ناك ميباشد بهان اضافه مي شود.
    4) در بعضي مناطث مرسوم است كه سرشاخه هاي گلدار شاهدانه هندي را با بعضي تخمها نظير گشنيز و تخم كاهو در اب مخلوط كرده و خوب صلايه نموده مايع سكراوري به نام ( بنگ اب ) به دست مي اورندو ميخورند .
    از نظر تركيبات شيميايي درگياه شاهدانه مواد كانابينول ، پزودركانابينول ، كانابي نين و مواد ديگري نظير رزين و كانين مشخص شده است. در واريته مصري ان ووجود كانابيد يول و كانابول و كانابينول تاييد شدهاست. اثار بيولوژيك شاهدانهدر بدن اناسن مربوط به وجود تركيبات الكلي و فنلي ان است.
    به عنوان تست بيولوژيك براي نشان دادن اثار كانابينول ، 5/0 ميليگرم رزين شاهدانه در ماهي ابتدا ايجاد حساسيت شديد و هيجان نموده و متعاقب ان عوارض خواب الودگي و فلج ظاهرميوش. كانابينول خالص هيچگونه اثار فعال حشيشي ندارد و از نظر فيزيولوژيكي قسممت فعال ان يك نوع روغن قهوه اي مايل به قرمز است كه در ان وجود دارد.
    رزين شاهدانه شامل يك ماده متبلور به نام كانين است كهاگر به مقدار 1/0 ميلي گرم برايهر يك كيلو گرم وزن به سگ خورانده شود بعد از 2 ساعت اصار ناهماهنگ درحركات او ديده مي شود وا اين اثار تا 4 ساعت ادامه مي يابد. تاثير جزء قليائي و غير محلول ماده طبيعي چرس روي گربه ها خيلي قوي تر از اثر ماده نظير ساخته شده صنعتي ان يعني هوموتتراهايدروكانابينول مي باشد.
    در گزارش بررسي هي شيميايي ديگري چنين امده است : سرشاخه هاي گلدار شاهدانه داراي يك اسنس سسكي ترپن و كانابين و الكل منجمدو هيدرات كانابين مي باشد . درتخم شاهدانه پروتئين ، لاييپيدها ، كولين ، تري گونلين ، كسيلوز ،اينوزيت ، تعداد زيادي اسيد ، چند انزيم ، چند فسفات و چن فيتوسترول وجود دارد در مجله بيو شيمي امده است كه در رزين شاهدانه دو ماده فعال و عاملي به نام هاي كانابينول و كانا بيديول پيدا كرده اند كه هر دو سمي هستند.

    خواص – كاربرد.
    در مناطق خاوردور بيشترين كاربرد شاهدانه در چين و هندوچين است. { استوارت } مي نويسد كه در چين تمام قسمتهاي مختلف گايه شاهدانه در طب سنتي چين به عنوان دارو كاربرد دارد .از تخم شاهدانه به عنوان تونيك ، نيروبخش مسهل و ملين ، نرم كنده ، مدر ، مسكن و ضد جانور و انگل معده و مخدر استفاده مي شود. مصرف زايد بر حد مجاز ان خطر ناك است. يعنياز مسكنهيي است كه زكام و قي و استفراغ شديد مصرف مي شود و در استعمال خارجي روي تاولها و زخمهاو به طور كلي زخم سرو كچلي مي اندازند. مي گويند كه گياه شاهدانه ارزش زيادي براي معالجه كزاز دارد.گايه شاهدانه مسكن واقعي و موثري براي درد شكم و معالجه ميگرن و نورالژي و روماتيسم و درد اعصاب مفيد است. ( كرست و پتلو ) در شبه جزيره مالايا برگهاي ان را مي كشند و دود مي كنند براي رفع مسموميت مفيد است از تخم ان پس از اينكه به تربتيب حمل و به عنوان تب بر استفاده مي شود.
    شاهدانه طبق نظر حكماي طب سنتي از نظر طبيعت قسمتهاي مختلف ان متفاوت است. برگ ان از نظر طبيعت مركب القوي است ، يعني درعين حال كه خيلي سرد و خشك است ضمنا با حرارت لطيفو برودت كثيف مي باشد. تخم ان خيلي گرم و خشك است. پوست ان سردو خشك است و از نظرخواص معتقدند كه به علت مركب القوي بودن برگ ان در عين حال كه فرح ، سرور ، نشاط ، نيكويي رنگ رخسار و سكر مي اورد ، مخدر نيز هست. و پس از ان سستي مي اورد ، بعد از اينكه اثار قسمت گرم ان كه نشاط است زايل شد اثار قسمت سرد ان كه تخدير و سستي است ظاهر مي شود و اشتهاي غذت را از بين مي بردو نهايتا موجب غم ، تكدر ، تاريكي ديد چششم ، جنون ، ماليخوليا ، ترس بسيار و استسقا ميگردد .عصاره برگ ان براياز بين بردن شپش سر و ريختن چند قطره از عصاره برگ و روغن ان در گوش براي تسكين درد گوش نافع است. خوردن برگ ان رطوبتهاي معده را خشك مي كند و شكم ر ا ميبندد و قبض مي كند و ترشح ادرار را زياد مي كند.
    ضما د و برگ ان براي تحليل ورمهاي گرم وتسكين درد هاي عصبي مفيد است . مقدار خوراك ان تا 4 گرم واسراف درخوردنان مضر و خطر ناك است.
    تخم ان اشفتگي حال و به هم خوردگي دل را تسكين مي دهد و بادها را پراكنده مي نمايد و قابض است مضار ان اين است كه سر درد مي اورد ، ديد چشم را كم مي كند و مضر معده است . براي احتراز از اين عوارض بايد سرخ كرده ان را خورد . روغن شاهدان گرم و خشك است وبراي درد گوش ، اعصاب ، تحليل ورمهاي سفت نافع است. چند قطره درگوش ريخته مي شود و يا روي اعضا و ورم ماليده مي شود.
    استاد مير حيدر
    Last edited by Marichka; 19-05-2006 at 15:08.

  6. #306
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض ارده

    در كتب طب سنتي با نام رهشي امده است و ان عبارت است از كنجد پوست گرفته بريان كه نرم ساييده شده باشد و به صورت مايع در ايد و روغن ان را نگرفته باشند . از نظر طبيعت طبق نظر حكماي طب سنتي گرم وتز است . و از مظر خواص معتقدند كه براي تقويت نيروي جنسي و تقويت بدن مفيد است . اگر به طور غليظ خورده شود دير هضم و ثقيل است و اشتها را از بين مي برد براي رفع اين عوارض ان را بايد با عسل و سركه مخلوط كرد و خورد .
    ارده نرم كننده ي سفتي ها و ورم ها ي سفت داخلي است و دمل ها زرا نيز نرم مي كند و مسكن درد ان است هم چنين ضماد و ماليدن ان نيز همين خواص را دارد .
    در مناطق خاور دور از نظر خواص دانه ي كنجد متفق القول ايد كه مغذي و نرم كننده است { روا } . براي نرم كردن سينه مفيد است و ملين و مسهل است . { ابرت } . مدر قاعده اور است { فوكود } . دانه هاي سياه كنجو از نظر خواص ترجيح داده مي شود . اين دانه ها به عنوان پاد زهر مورد توجه است و به علاوه براي معالجه ي بي حسي ، كرختي ، فلج ، يبوشت و كاهش فشار خون بالا تجويز مي شود { هاو } هم چنين براي رقع بيماري ها ي رحم توصيه مي شود{ ابرت } مدر قاعده اور است . دانه هاي سياه كنجد از نظر خواص ترجيح داده مي شود . . اين دانه به عنوان پادزهر موردتوجه است به علاوه براي معالجه بي حسي ، فلج ، يبوست و كاهش فشار خون بابا تجويز مي شود . همچنين برايرفع بيماري هاي رحم توصيه مي شو . روغن دانه هاي كنجد جانشين برتري براي روغن زيتون است و به عنوان ظرف براي تهيه پمادها ، ماده مفيدي است و براي اين كار بايد سر را با ان مالش داد . برگهاي كنجد لعابزا مي باشد و نرم كننده و محلل است دم كرده ن براي ردشد موي سر نافع است دم كرده گياه كامل مدر است.

    تاريخ شناخت و مصرف كنجد
    كنجد يكي از قديمي ترين دانه هاي روغني است كه توسط بشر شناخته شده و براي خوراك و به عنوان دارو مصرف داشته است. كاشت كنجد در بين النهرين در دره دجله و فرات به 1600 سال قبل از ميلاد بر مي گردد.
    نام مصري كنجد Sesemt در ليست 20 متر طول گياهان دارويي Ebers papyrus مصر در 1550 سال قبل از ميلاد ثبت مي باشد.
    حفاري هاي اخير باستان شناسي در تركيه نشان مي دهد كه بين سالهاي 900 تا 700 قبل از ميلاد در امپراتوري Urartu كه در حال حاضر Armenia مي باشد بذر كنجد كاشته مي شده و كنجد توليد مي شده و از ان ورغن كنجد استخراج و براي مصرف مردم عرضه مي شده است.
    در داستان علي بابا و چهل دزد در كتاب هزار و يكشب امده است در موقعي كه دزدان براي باز كردن قفل عجيبي احتياج به يك رمز خاص براي باز شدن قفل داشتند نام ( كنجد باز كننده ) انتخاب دشه و با ذكر اين رمز درب باز شده است و اين نشان ميدهد اين رمز با نام كنجد در داستان انتخاب شده است. زيرا فكر مي كردند كه تمام خوانندگان داستان بانام كنجد اشنايي دارند و به علاوه چون كنجد به محض رسيد ن از غلاف ميوه كه به طور ناگهاني باز ميشود به بيرون پرتاب مي شود لذا اين نام را براي باز شدن ناگهاني درب انتخاب كردند.
    در حال حاضر توليد كنجد در تمام دنيا درحدود 2 ميليون تن در سال مي باشد كه قسمت عمده ان براي روغن كنجد مصرف ميشود . چين بزرگترين توليد كننده ان است پس از ان به ترتيب هندوستان ، حبشه ، نيكاراگوئه ، سودان ، مكزيكو ، گواتمالا و سرانجام امريكاي شمالي مي باشد.
    در ايران نيز مقدار محدودي كاشته مي شود كه دانه ان بيش از 90 درصد براي گرفتن روغن و تهيه ارده براي ساختن حلوا ارده و مقدار محدودي نيز به شكل دانه مصرف مي شود.
    در اروپا و امريكاي شمالي روغن كنجد بمقدار زيادي براي توليد Margarine و ساير روغنهاي خوراكي با كيفيت بالا مصرف ميشود . اشخاصي كه معتقد به مصرف روغن با كلسترول خيلي كم هستند و رژيم كاهش كلسترول دارند و روغن كنجد مصرف مي كنند و همين امر موجب شده است كه تقاضاي زيادي در دنيا براي مصرف روغن كنجد باشد ، زيرا روغن كنجد يكي از منابع غني چربي هاي اشباع نشده كه از اين نظر مورد توجه در رژيم غذايي است ، مي باشد.
    در هندوستان معمول است كه از روغن كنجد ، به عنوان مقوي و ملين و مسهل در سطح وسيعي استفاده مي شود.
    در فرانسه از روغنن كنجد در ساختن عطرها ، صابونهاي و لوازم ارايش استفاده مي شود.

  7. #307
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض ترکیبات شمیایی عسل

    ترکیبات شیمیایی عسل متنوع و پیچیده است . ترکیب عسل هایی که منشا گیاهی دارند فرق می کند. چهار پنجم وزن عسل را کربو هیدرات ( مواد قندی – نشاسته ای ) تشکیل می دهد و بقیه آن عبارتند از : پروتئین ، املاح معدنی ، عناصر معطر ، آنزیم ها ، ویتامین ها ، گرده گل ( پولن گیاهی ) و مقدار کمی آب . تا کنون 20 نوع قند در عسل شناسایی شده اند قندها ی اصلی عسل را قندهای ساده ( منو ساکاریدها) می گویند مانند گلوکز و لوولوز که به ترتیب %40 و %34 عسل را تشکیل می دهند. علاوه بر قندهای ساده فوق قندهای مرکب ( پلی ساکاریدها ) دیگری که از دو یا سه یا چند قند ساده درست شده اند در عسل وجود دارد مانند مالتوز ، ساکارز ، لاکتوز که از دو قند ساده تشکیل شده اند . مالتوز به مقدار کم و ساکارز ( قند معمولی ) با اینکه با غلظت زیاد در شهد یافت می شود ، در حدود 1 تا 2 درصد عسل را تشکیل می دهد . این قند در اثر آنزیمی به نام انورتاز که مهمترین آنزیم موجود در عسل است و از غده بزاقی زنبور ترشح می شود به قندهای ساده یعنی گلوکز و لوولوز تبدیل می شود. شایان ذکر است که شیرینی عسل عمدتا مربوط به همین دو نوع قند ساده می باشد . گلوکز و لوولوز بیشترین قندهای ساده ای هستند که در عسل یافت می شوند . میزان در صد گلوکز در نمونه های مختلف عسل بین 22 تا %40 ( متوسط %31/28 ) بوده است و در صد لوولوز بین 27 تا بیش از %44 ( بطور متوسط %38/19 ) اندازه گیری شده است . در عسل معمولا میزان فروکتوز یا لوولوز ( L ) بیش از مقدار گلوکز یا دکستروز ( D ) است و نسبت لوولوز به دکستروز L / D بالاتر از یک است . در عسل های ایران مقدار متوسط گلوکز %33/3 و مقدار متوسط فروکتوز %37/85 گزارش شده است . جداسازی کربو هیدرات های عسل کار مشکلی است و تا سال 1945 روش دقیقی برای اندازه گیری گلوکز و فروکتوز وجود نداشت . امروزه جداسازی و تعیین دقیق میزان ترکیبات قندی عسل بوسیله روش و دستگاه پیچیده) high Performance Liquid Chromatography ( HPLC امکان پذیر است . لوولوز ( قند میوه ) از شیرین ترین قندهای طبیعی است که 1/7 بار شیرین تر از ساکارز )قند نیشکر ( و 2 تا 2/5 بار شیرین تر از) گلوکز (قند انگور می باشد .

    آنزیم های عسل
    ها مواد پیچیده ای هستند که در سلولهای زنده تشکیل شده و در فعل و انفعالات حیاتی موجود نقش مهمی را بازی می کنند . عسل حاوی آنزیم های متفاوتی بوده که می تواند هر نوع قند دیگر را به قندهای مفید برای بدن تبدیل کند.

    مهمترین آنزیم های عسل عبارتند از :
    1- آنورتاز : این آنزیم از غده بزاقی زنبور ترشح و ساکارز موجود در شهد گل را به گلوکز و لوولوز تبدیل می نماید . فعالیت آنورتاز و دیاستازها که موجب تشکیل هیدروکسی متیل فورفورال ( HMF ) در عسل می شود بیانگر میزان حرارت دادن بیش از حد عسل خواهد بود . 2- آلفا و بتا آمیلاز : منشا و عمل این آنزیم مشخص نیست ولی (آمون 1946)معتقد است که این آنزیم توسط زنبور عسل تهیه می شود.
    3- گلوکز اکسیداز: این آنزیم از غده شیری زنبور عسل ترشح و باعث اکسید شدن گلوکز و تبدیل آن به اسید گلوکونیک و پراکسید ئیدروژن (2O2H) می شود.
    4– آنزیم های دیگر: مانند فسفاتاز و اینهیبین(inhibine) در عسل وجود دارند. اینهیبین خاصیت باکتری کشی دارد و از رشد باکتری در عسل جلوگیری می کند. آنزیم های عسل به مرور زمان و با درجه حرارت کاهش می یابد و ممکن است از بین بروند

  8. #308
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض عقاید و باورهای نادرست در مورد طبیعی یا مصنوعی بودن عسل

    در مورد طبیعی یا مصنوعی بودن عسل و طرز تشخیص آنها از یکدیگر عده ای عقیده دارند عسل وقتی که متبلور ، کدر و ته نشین گردد تقلبی است و عسل سالم و طبیعی همیشه صاف و شفاف باقی می ماند و وقتی که عسل خریداری شده پس از مدتی کدر و ته نشین ( شکری زده ) شد ، ناراحت شده و به فروشنده اعتراض می کنند . این هم از نظریه ها و عقاید غلطی است که در کشور ما رایج است . مصرف کننده ایرانی به ویژه تهرانی ها عسل خوب ، خالص و طبیعی را عسلی می دانند که رنگش کهربایی تیره یا همانند عقیق باشد ، سفت بوده و اصطلاحا کش بیاید ، اگر 24 ساعت در یخچال گذاشته شود ( شکرک ) نزند ، اگر قاشقی از آن برداشته شود قطراتی که سرازیر می شود به صورت باریکه ای ممتد باشد و قطع نشود . عده ای هم تکنیک های خاصی را برای شناسایی توصیه می کنند که پایه و اساس آن معلوم نیست مانند کبریت گرفتن کنار عسل ، ریختن چند قطره روی روزنامه و ... هیچ کدام از این عقاید ، نظریات و تصورات ارتباطی با عسل از نظر طبیعی یا مصنوعی بودن و همچنین شکرک زدن آن نداشته و ندارد و از نظر عسل شناسان و علم تغذیه بطور کلی مردود است . لازم به ذکر است که تشخیص عسل طبیعی و مصنوعی به کمک انگشت ، قاشق و یا مزه و غیرو غیر ممکن بوده و فقط به عهده آزمایشگاه و دستگاهی به نام رفراکتومترمی باشد .



    ملاک انتخاب عسل خوب استاد آقای دکتر اسفندیار رشید زاده عسل شناس و زنبوردار نمونه کشورمان در این باره می نویسد : برای مصرف کننده یک راه بیشتر برای تشخیص عسل وجود ندارد : آن هم استفاده از ابزارهایی است که بدن در اختیارش گذاشته است با چشمانش شکل ظاهری عسل را ارزیابی می کند ، با بینی اش آن را بو می کند ، با زبانش آن را مزه مزه می نماید اگر مجموعه باب طبعش بود ، اگر عسل بخصوص عطر و طعم گلها را داشت این عسل ، عسل واقعی ( طبیعی ) است و ارزش آن را دارد که بهای آن را در حد معقول بپردازد .


    عسل يك واژه عربي است كه در فارسي آن را انگبين مي‌گويند و عبارت است از شهد گل‌ها كه زنبور عسل توسط خرطوم كوچك خود آن را مكيده و از راه دهان به كيسه بسيار كوچك خود موسوم به كيسه عسلي وارد مي‌كند. وقتي ميزان شهد جمع‌آوري شده به حدود "40" ميلي‌گرم رسيد، گل‌ها را رها

    كرده و به سمت كندو پرواز مي‌كند. جالب اينكه براي تهيه يك كيلو عسل، زنبور بايد شهد "20" ميليون گل را جمع و به كندو حمل كند. جالب‌تر اين است كه زنبور عسل خاصيت ثابت گلي دارد، يعني تا وقتي كه مشغول جمع آوري شهد يك گل است، روي ساير گل‌ها نمي‌نشيند.

    زنبور عسل پيش از رسيدن به كندو در بين راه مقداري از آب شهد را جذب مي‌كند و چون شهد گل‌ها حاوي "50" تا "80" درصد آب است،‌ با اين عمل ميزان رطوبت عسل را به حدود 17 تا حداكثر25 درصد مي‌رساند، يعني حدودا از هر سه گرم شهدي كه زنبور عسل به كندو مي‌آورد، يك گرم عسل به دست مي‌آيد.

    البته عسل مناطق شمالي كشور به علت بالا بودن رطوبت هوا از آب بيشتري برخوردار است و لذا آبكي مي‌باشد، ولي عسل مناطق كوهستاني از آب كمتري برخوردار مي‌باشد. زنبور عسل نوعي از آنزيم دياستاز به نام انورتاز را نيز به شهد اضافه مي‌كند كه اين آنزيم به همراه مواد قندي و نشاسته‌اي كه چهار پنجم وزن عسل را تشكيل مي‌دهند، عامل اصلي متبلور شدن يا شكرك ‌زدن عسل به شمار مي‌روند. لذا اين باور كه عسل غيرطبيعي شكرك مي‌زند صحيح نيست، بلكه دليل متبلور شدن و رسوب دادن عسل طبيعي وجود دياستاز و همچنين

    كربوهيدرات ها مي‌باشد. دياستاز، ‌ذرات خيلي ريز عسل را به خود جذب كرده و باعث ته‌نشين شدن آن مي‌شود.

    مقدار گلوكز عسل هر چه بيشتر باشد، زودتر متبلور و ته‌نشين مي‌شود. اين خاصيت فقط در عسل‌هاي طبيعي و غيرتقلبي ديده مي‌شود، زيرا تنها عسل‌هاي طبيعي حاوي دياستاز هستند. مدت زمان شكرك زدن يا متبلور شدن عسل بسته به نوع گل متفاوت است و حتي در مورد عسل اقاقيا به چهار سال هم مي‌رسد. در كشورهاي اروپايي عسل سفت شده و متبلور شده را بيشتر مي‌پسندند.

    تشخيص عسل طبيعي و غيرطبيعي از طريق مزه كردن غيرممكن است. براي مصرف كننده يك را ه بيشتر وجود ندارد و آن هم استفاده از ابزارهايي است كه بدن در اختيارش گذاشته است. با چشمانش شكل ظاهري عسل را ارزيابي مي‌كند، با بيني‌اش آن را بو مي‌كند و با زبانش آن را مزه مي‌كند.

    اگر مجموعه خصوصيات باب طبعش بود و اگر عسل عطر و طعم گل‌ها را داشت، آن عسل واقعي است و ارزش آن را دارد كه بهايش را در حد معقول بپردازد. لازم به ذكر است مزه، عطر، طعم، رنگ و بوي عسل فقط مربوط به گل هر منطقه مي‌باشد و به نژاد زنبور عسل بستگي ندارد. نوع نژاد فقط در پركاري و كم‌كاري تاثير دارد.»

    همان طور كه قبلا اشاره شد چهار پنجم وزن عسل را كربوهيدرات‌ها تشكيل مي‌دهند و بقيه آن عبارت است از: پروتئين، املاح معدني، عناصر معطر، آنزيم‌ها، ويتامين‌ها، گرده گل و آب. هر 100 گرم عسل 330 كيلوكالري انرژي توليد مي‌كند. لذا عسل، غذايي مقوي و انرژي‌زاست و به كمك دياستازهايش چربي‌هاي اطراف قلب را آب مي‌كند. به همين دليل مصرف آن به سالخوردگان و بيماران قلبي توصيه مي‌شود

  9. #309
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض چگونگي اثر بخشي عسل در مقابله با عفونت ها

    بشر هزاران سال است كه از مخلوط بزاق زنبور و شهد گل كه عسل نام دارد، به عنوان دارویی برای درمان زخم ها استفاده می‌ كند . آزمايش هايی كه در سال های اخير انجام گرفته، نشان داده اند كه عسل در درمان عفونتهای برجای مانده از عمل سزارين و سوختگیهای از آنتی بيوتيكهای مرسوم كارآمدتر عمل می‌كند. اين ماده شيرين با طيف وسيعی از ميكروبهای خطرناك از جمله Helicobacter , Salmonella , E.coli به خوبی مبارزه مي كند عسل روی باكتری‌های مقاوم به آنتی بيوتيك، از جمله «ابر ميكروبی» به نام MRSA ، نيز موثر است و بر خلاف بيشتر آنتی بيوتيك ها به نحو چشمگيری باعث پيشرفت بهبودی زخم‌ها می‌شود. هنوز به درستی نمی‌دانيم عسل چگونه اين آثار را بر جای می‌گذارد اما محققان اعتقاد دارند توان بهبود زخم‌ها و مقابله با ميكروب‌های مقاوم به آنتی بيوتيك‌ كه در اين ماده بی‌نظير وجود دارد، ممكن است روزی عسل را از نوعی درمان جايگزين به يك شيوه درمانی اساسی در پزشكی تبديل كند. رمز و راز اين توانايی‌ها را بايد در شيوه تهيه عسل جست و جو كرد. زنبورهای كارگر طی بهار و تابستان شهد جمع آوری مي كنند، هنگامی كه به كندو باز میگردند، آن‌ را از معده به دهان مي آورند و در دهان دستياران خود می‌گذارند. آنها شهد را به درون حفره های شانه خالي می كنند و با بال‌هايشان آن قدر آن را باد می‌زنند كه بيشتر آب موجود در شهد تبخير شود. در همين زمان، بزاق سرشار از آنزيم‌ زنبورها، ساكاروز را به گلوكز و فروكتوز تبديل می كند كه به آب باقيمانده در شهد پيوند می‌شوند . به اين ترتيب، بيابانی بر جای می ماند كه باكتری‌ها نمی‌توانند در آن زنده بمانند. البته ، حين رسيدن عسل فرصت زيادی برای تهاجم عوامل بيماريزا وجود دارد. اما آنزيمی به نام گلوكز اكسيداز اين فرصت را از آنها می‌گيرد. اين آنزيم با تبديل كردن گلوكز به اسيد گلوكونيك، فرآورده تلاش زنبورها را اسيدی و آن را برای بيشتر باكتری ها نامطلوب مي سازد .

    اغلب افراد عقيده دارند كه اسيدی بودن، تنها سلاح عسل در برابر باكتری‌هاست. اما مطالعات نشان داده اند تقريبا همه عسل ها سلاحی سری دارند كه حتی اگر رقيق شوند، آنها را برای ميكروب‌ها مرگبار می‌سازد: پراكسيد هيدروژن. اين ماده زمانی در بيمارستان‌ها به عنوان ضدعفونی كننده مصرف می‌شد. از تجزيه اين ماده راديكال های آزاد تشكيل می شوند كه باكتریها را از بين میبرند. چون اين واكنشها خيلی سريع رخ میدهد، پراكسيد هيدروژن را بايد در غلظتهای بالا بر زخم‌ها استعمال كرد. البته ، اين ماده در اين غلظتها به بافت سالم آسيب مي زساند . در عسل، پراكسيد هيدروژن به كمك آنزيم گلوكز اكسيداز توليد می‌شود. اما ميزان آن هزار بار كمتر از مقداری است كه در گذشته روی زخمها استعمال می‌شد. در نتيجه ، گذاشتن عسل روی زخمها، ضمن جلوگيری از تهاجم و تخريب ميكروب‌ها ، با آسيب بافتی همراه نيست. علاوه بر اين، همين طور كه پراكسيد هيدروژن تجزيه میشود ، گلوكز اكسيداز با تسهيل ساختن آن از گلوكز، پيوسته آن را جايگزين می‌كند. جالبتر اين كه ، به دلايل ناشناخته وقتی عسل رقيق میشود، فعاليت اين آنزيم افزايش می‌يابد. . به همين خاطر، عسل حتی وقتی 7 تا 14 برابر رقيق شود، میتواند از رشد باكتریهايی مانند MRSA جلوگيری كند. خلاصه ، زمانی كه عسل روی زخم قرار می گيرد و در اثر تراوش پلاسما از زخم رقيق مي شود ، در مبارزه با ميكروبها پرتوانتر شود .
    يكی ديگر از خصوصيات جالب عسل كه آن را از داروهای ضد باكتری مرسوم مجزا می‌سازد، تقويت بهبود يافتن زخم هاست . داروها ی ضد باكتری علاوه بر نابودی باكتری‌ها به سلول‌های انسان نيز آسيب می‌رسانند . از طرف ديگر، آنها فقط با مهار كردن رشد ميكروب‌ها به بهبودی زخم‌ها كمك می‌كنند. اما عسل به طور مستقيم در بهبودی زخم‌ها دخالت می‌كند. عسل محيط ويژه اي را می آفريند كه برای رشد بافت مناسب است و در عين حال باميكروب‌ها نيز مبارزه می‌كند. به علاوه، رطوبت عسل از درد وتخريب سلولها حين تعويض پانسمانهای خشك شده جلوگيری مي كند .عسل دست كم بخشی از توان ترميمی خود را مديون پراكسيد هيدروژن است. اين ماده، رشد رگ‌های خونی را تحريك می‌‌كند. اين رگها اكسيژن، مواد غذايی و سلول‌هايی به نام فيبروپلاست ( كه بافت پيوندی جديدی را می‌سازند) را به موضع زخم هدايت می‌كنند. به علاوه، تركيب ناشناختهای دسته ای از سلول‌های ايمنی به نام منو سيت رافعال می‌كند. اين سلولها عامل رشدی را آزاد می‌كنند كه سلول‌های پوششی را تحريك می‌كنند تا تقسيم شوند و زخم را ببندند. منوسیت‌ها به نوع ديگری از سلول‌های ايمنی به نام ماكروفاژ نيز تبديل می‌‌شوند. اين سلولها، ميكروبها و سلولهای مرده را میبلعند و آنها را هضم مي كنند .
    عسل در بهبود يافتن زخم معده نيز موثر است. يك قاشق چای خوری عسل طبيعی در معده خالی ميتواند مانع رشد باكتری خطرناكی به نام Helicubacter شود كه باعث اغلب زخم‌‌های معده می‌شود. عسل، باكتری‌ مقاوم به آنتی بيوتيكی را كه باعث عفونت ريوی در بيماران مبتلا به فيبروز سيستيك میشود ، Burkholderia cepacia ، در محيط كشت از پا در آورده است.
    به هر حال، همه عسلها از خواصی كه برشمرده شد به يك اندازه بهره‌مند نيستند. شهد بعضی گل‌ها مقدار زيادی كاتالاز دارد . اين آنزيم پراكسيد هيدروژن را تخريب می‌كند. بعضی شهدها، گلوكز اكسيد از را به گرما و نور حساس می‌كنند. با وجود اين، توان ضد ميكروبی بعضی عسلها حتی با جوشاندن آنها از بين نمی‌رود. از اين رو، به نظر میرسد، عسل علاوه بر مولكولهايی كه تاكنون شناخته شده است، مواد ضد ميكروب ديگری دارد كه به دما مقاوم ا ند.
    از زمان مصريان باستان، عسل برای درمان زخم‌ استفاده می‌شده است و به نظر می‌رسد كه باكتری‌ها هنوز توان مقابله با مواد ضد ميكروب آن را پيدا نكرده‌اند. از اين رو، تلاش برای شناخت كامل تر اين ماده ، ما را در مقابله به ابر باكترها كه به آنتی بيوتيك‌های مرسوم مقاوم شده‌اند، ياری خواهد رساند. به هر حال، اين ماده دارويی را همانند ساير داروها بايد با مشورت متخصصان استفاده كرد. زيرا دانه‌های گرده موجود در عسل طبيعی می‌توانند خود باعث عفونت شوند. خوشبختانه، گرده‌ها را با پرتو گاما می‌توان از بين برد، بدون آن كه به خواص دارويی عسل آسيبی برسد. اميد است با تلاش‌های محققان راه برای يك شيوه درمانی جديد يعنی «عسل درمانی» هموار شود

  10. #310
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض درمان بيماريها با عسل

    درمان بيماري هاي کليوي با عسل

    عسل به عنوان يک مدر در درمان ناراحتي هاي کليوي سودمند است

    عسل و تحريكات گلو


    عسل بواسطه وجود آنزيمها واملاح معدني خود در كاهش وحتي درمان التهاب گلو وسرفه هاي مزمن شده بسيار مفيد گزارش شده بنابراين توسيه مي شود كه مقداري عسل را در دهان گذاشته تا به آرامي آب شود و يا مقداري ازعسل را درآب ولرم جوشيده ( بهتراست از دم كرده گل پونه در آب چوش به همرا يك ليمواستفاده كرد )، حل كرده وآنرا قرقره كنيد و همچنين ميتوانيد به تركيب فوق مقداري آبليموي تازه اضافه كرده و در رژيم غذايي روزانه خود قرار داده و ميل نمائيد .
    بقراط نوشته شربت عسل براي ازبين بردن سرفه و خلط سينه مسلول نافع است .
    مصرف عسل با مكمل كاكوتي در درمان سرفه و عفونتهاي ريوي بسيار مفيد گزارش شده است .

    عسل و بيماري قلبي وروده و اعصاب و ..


    عسل به علت تركيبات قندي به خصوص وجود گلوكز زياد تاثير بسيار مهمي روي عضلات قلبي و تحريك وتقويت آن داشته ، باعث گشاد شدن رگها ، فشار خون را تنظيم و از سكته قلبي جلوگيري ميكند ؛ به واسطه وجود دياستاز ( آنزيمها) باعث هضم چربي هاي اطراف قلب ميشود . بنابراين توسيه ميشود افراد ميانسال به بالا كه دچار بيماري ديابت نيستند هر روزهنگام بيدار شدن ، يك قاشق چاي خوري پر،عسل را با نصف استكان آب چوشيدهء ولرم مخلوط نموده و بنوشند. افزودن عرق بادرنگبويه نيز توسيه شده است .

    عسل و بيماري روده

    عسل به علت دارا بودن اسيد فرميك دردهاي روده را به خوبي تسكين داده و همچنين به جهت وجود اسانسهاي فرار ( عطرگياهان مختلف ) نارسايي هاي ناگوار روده را برطرف مكند ؛ بنابراين توسيه ميشود تمام افراد در هر سني مصرف عسل به صورت شربت با افزودن مقداري عرقيات گياهي مثل آويشن (كاكوتي ) ، شاه اسپرهم، ويا آبليمورا در رژيم غذائي هفتگي خود داشته باشند.

    عسل و درمان ضعف اعصاب
    مصرف روزانه عسل به طبيعي بودن خواب كمك ميكند سر درد را كاهش داده و حالت ناتواني و عصبي را در افرادي كه عدم تعادل عصبي دارند، كاهش ميدهد

    عسل و بيماران ديابتي
    اكثر بيماران ديابتي اين سؤال را درذهن خود دارند ، براي جواب تا اين حد مي توان گفت كه د رمورد ديابت شيرين مصرف عسل همان قدر مضّر است كه مصرف قند ضرر دارد ولي با توجه به خواص جانبي عسل و همچنين وجود فركتوزكه جهت جذب به سلولها نيازي به انسلين ندارد ، ميتوانند عسل را جايگزين مقدار قند مصرف روزانه خود قرار دهند و بايد توجه داشته باشند كه مصرف عسل به عنوان قند اضافي در رژيم غذايي آنها مجاز نيست چرا كه عسل علاوه بر فروكتوز به همان نسبت هم گلوكز دارد.

    عسل و بيماريهاي گوارشي
    تمام افرادي كه دچار بيماريهاي گوارشي هستند به نفعشان است كه عسل را جايگزين قند وشكر قرار دهند .
    توصيه مي شود مبتلايان به زخم معده عسل را در رژيم غذايي خود داشته باشند .
    عسل خاصيت مليني ملايني دارد بنابراين افراد مبتلا به يبوست با يك رژيم غذايي مناسب ازعسل وضعيت بهتري خواهند داشت .

    عسل سر چشمه حيات

    عسل روند فيزيولوژيكي پيري را كند ساخته و از ضعف زودرس اعمال حياتي جلوگيري مي كند .

    عسل و ترميم زخم ( سوختگي ، التهاب ، گزيدگي ، ترك و شقاق)
    استفاده از عسل به عنوان مرحم در درمان سوختگي ها كه حتي از دير باز رايج بوده ودر طب سنتي نيز به آن اشاره شده است ، در ترميم بافتي و جلوگيري ازافزايش عفونت از طريق استعمال خارجي بسيار مفيد ميباشد . عسل به واسطه آنزيم كاتالاز ترميم پوست را سرعت بخشيده ، از شدت درد مي كاهد و از تاول زدن جلوگيري ميكند .
    در رابطه با التهاب ، گزيدگي ، ترك و شقاق ميتوان به صورت ماساژ آرام موضع ، از عسل استفده نمود .
    عسل از خون ريزي زخم جلوگيري مي كند و موجب انعقاد خون مي شود.
    عسل به علت خواص جذب آني كه دارد ترشحات پوستي را جذب و به بافتهاي پوششي غذا مي رساند و باعث شادابي آن مي گردد.
    عسل و دندان :
    عسل به واسطه داشتن مواد ضد باكتريايي در جايگزيني قند براي دندانها نتنها مضر نمي باشد بلكه باعث فعال شدن ماده فلورين چاي شده كه يك ماده ضد فساد دندان ميباشد اين در حالي است كه مصرف چاي با قند براي دندان بسيار مضر ميباشد .
    تركيب يك قاشق عسل با يك قاشق سركه انگور خانگي براي ماساژ لثه ها جهت محكم نمودن بافت لثه بسيار مفيد گزارش شده است
    عسل و كودكان :
    مصرف عسل براي كودكان زير يك سال ممنوع ا ستضد كم خوني ايست،عسل باعث افزايش هموگلوبين خون شده ، به علت داشتن ويتامين B در رشد ونمو آنان تاثير مي گذارد .
    مستقيماً جذب شده و بنابراين يك منبع انرژي آماده براي كودك است .

    زهر زنبور عسل‎ ضدالتهاب‎، ضد باكتري‎ و ضد قارچ‎ است
    درباره‎ فوايد محصولات‎ زنبـور عسـل‎ تحقيقات‎‎ بسياري‎ انجام‎ شده‎‎ اسـت كـه از آن‎ جمله‎‎‎ مي‎توان‎ به استفاده از زهر زنبور عسل‎ اشاره‎ كرد.
    استفاده‎ درماني‎ از زهر يا نيش‎ زنبور عسل‎‎‎ حدود دو هزار سال قبل دراروپا و آسيا آغاز شد.
    در اين خصوص نوشته شده است: زهر زنبور عسل‎ ضدالتهاب‎ , ضد باكتري‎ و ضد قارچ‎ است‎ و به‎‎ علاوه پس‎ از مـصـرف‎ در بدن‎ مـوجـب‎ آزادسـازي‎ تـركـيبـات‎ طبيـعـي‎ ضدالتهابي‎ به‎‎ ويژه كورتيـزول‎ و آزادسـازي‎ هورمون‎ پيش‎ ساز كورتيزول‎ مي‎ شود.
    آسيب‎‌هاي‎ ليگامان‎‌ها , تاندونـيـت‎ , بورسيت‎‎‎ , فيبروزيت و ديگر تروماهاي‎ بافـت نرم‎ از جمله‎‎ بيماريهايي‎ است‎ كه بـا نـيـش‎ زنبور عسل‎ به‎ خوبي‎‎ درمان‎ مي شوند.
    همچنين‎ استفاده‎ از نيش‎ زنبور عسل‎ در تخفيف‎ سردردهاي‎ ميگرني‎‎ و پلـي نـوريـت‎ در حال‎ بررسي‎ است‎ .
    استفاده‎ از زهـر زنبـور عسـل‎ مـوجـب‎ تاخير در انعقاد خون‎ به‎‎ ويـژه در رگـهـاي‎ كوچك‎ مي‎‎ شود و مي تـوان‎‎ از آن در بهـبـود جريان‎‎ خون بهره‎ برد.
    مداركي نيز وجود دارد كه‎ زهر زنبـور عسل‎‎ در كاهش‎ كلستـرول و تحـريـك‎ دسـتگـاه‎ ايمني‎ بدن‎ موثر است‎ .
    اسـتفـاده‎ از زهـر زنبـور عـســل‎ در بـيمـارانـي‎ كـه‎‎ بـه هيـچيـك‎ از روشـهـاي‎ درماني‎‎ غيراستـروئيـدي‎ و ضـدالـتهـابـي و كورتيكو استروئيدها و داروهـاي‎ كـاهـنـده‎ ايمني‎ پاسخ‎ نداده‎اند , ممكـن‎ اسـت‎ مفـيـد باشد.
    محققان‎ توصيه‎‎ مي‎ كنند كه بهتـر اسـت‎ همزمان‎ با استفاده‎ از زهر زنبور عـسـل‎ از ديگر محصولات‎ زنبور عسل‎ نيز استفـاده‎ شـود تا دستگاه‎‎ ايمني‎ بدن‎‎ پاسخ‎ بهتري‎ به درمان نشان‎ دهد .

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •