این یک واقعیت تلخه که متأسفانه نظام آموزشی ما با این وضع فعلی از ابتدا تا انتها به هیچ دردی نخورده و نخواهد خورد. نه یک ایرانی متخصص ماهر تحویل جامعه داده و نه آیین رفتار در خانواده و همسرداری و بچه داری رو به کسی یاد داده.
هر کی هر چی شده با تلاش و مطالعه و کسب تجربیات شخصی بوده.
حتی این نظام آموزشی و به تبع، رسانه های بی فایده ی ما امور پایه ای تر مثل اینکه تغذیه ی خوب دارای چه مؤلفه ها و ویژگیهایی هست رو بما یاد نداده. 95 درصد ایرانیها به جرئت میشه گفت از ابتدایی ترین نکات تغذیه ای کاملاً بی اطلاعند و هیچی نمیدونند.
شاید در بهترین حالت بتونند چند تا اصطلاح گنگ رو نام ببرند بی اونکه خودشون بدونند در اصل یعنی چی.
یکی از شبکه های فارسی زبان خارجی چند سال قبل با خانمی ایرانی عامی مقیم آلمان مصاحبه میکرد. اون خانم میگفت تا وقتی در ایران بودم همه ی هم و غمم در آشپزی این بود که ته دیگ زعفرانی و چرب و خوراک هر چه خوش طعم تر آماده کنم!
اما از وقتی ساکن آلمان شدم اونقدر رسانه ها آموزش میدند که به سطح کالری، مواد معدنی، میزان تک تک ویتامینها و نوع اسیدهای آمینه در آشپزیم بدقت توجه میکنم! تا وقتی در ایران بود چه میدونست کالری چیه خوردنیه یا پوشیدنی!
حالا شما از خانمهای خانه دار ایرانی که نه، از این قشر به اصطلاح تحصیلکرده ی ما بپرسید این چیزها که این خانم اسم برده چی چی هست؟ جوابشون از قبل معلومه! همینه که بیشتر ایرانیها هر کدوم به یک یا چند مرض عجیب و غریب مبتلا هستند!
شما می بینید مردم چقدر دقت دارند که چی توی باک فولادی ماشین می ریزند تا یوقت موتور خراب نشه! ولی یک صدم دقیق نیستند که داخل این جدار نازک و حساس معده رو با چی دارند انباشته میکنند!
من همیشه به دوستانم میگم که ریشه ی تمام بیماریهای غیرواگیرتون رو برید در آشپزی خانم خانه پیدا کنید!
اتفاقاً تهیه ی خوراک باکیفیت وقت کمی میبره. اون تهیه ی خوراک بی کیفیت اما خوش طعم هست که چند ساعت وقت میبره.
انتخاب با شماست!