مگه اسم خواهر اکرم افسر نیست؟ ....
مگه اسم خواهر اکرم افسر نیست؟ ....
این خانم دکتره چرا با این داوود ازدواج کرده بود ؟! آخه دختر اینقدر احمق میشه ؟!
تو این سریال چقدر این سرایدار ها دارن نقش کلیدی بازی می کنن ! یجورایی نشون می دون همه کارهایه پولدار ها رو سریایدارهاشون انجام میدن حتی ساپورت معنوی !
آره دیگه میخوان بگن اگه دوست دارید برید بهشت باید قید پول رو بزنیدسریایدارهاشون انجام میدن حتی ساپورت معنوی
پول کثیفه
بگذزیم...
داستان داره جالب میشه
منم اگه جای پسر کامیار بودم همین کار رو میکردم اصلا طرف رو میکشتم چون نمیتونم ببینم کی به پدرم چپ نگاه کنه
حالا اون سرایداره هم که مرده داستان کمی پیچیده تر میشه
امیر حفظ هم کم کم داره نقشش بهتره میشه
داوود بعد از اينكه ازدواج كردن معتاد شده .
صدا و سيما ايران بالاخره هرچيش كه جديدا خوشم نمياد . سريالهاش در حد تيم ملي هستند .
جراحت يكي از اونا
آتنه واقعا عين ديوونه ها بازي كرد...خيلي رون ميره نقششو
من خودم 50تا مردم،50تا زنم...
من فكرميكنم قضيه هوشي لو بره...بعد نهايتا خانواده سرايداره (كه به احتمال زياد بزرگ پادرميوني ميكنه) رضايت بدند و اسماعيل هم كه قسمت دوم قضيه هست كوتاه بياد و اتفاقا به بزرگ كمك كنه كه از سرايداره رضايت بگيره...بعد اينجوري كاميار هم كينه اش ميخوابه....البته فقط يه حدسه!چون فكرميكنم اين بهترين راهه كه بخواد قضيه بين كاميارو اسماعيل به خيرو خوشي بگذره....
اگه به رضایت دادن باشه، من فکر کنم خود اسماعیل بره رضایت بگیره... چون کامیار جریان اعدام خواهرزادش رو از چشم اسماعیل میبینه نه بزرگ!من فكرميكنم قضيه هوشي لو بره...بعد نهايتا خانواده سرايداره (كه به احتمال زياد بزرگ پادرميوني ميكنه) رضايت بدند![]()
قشنگي بازي اين خانوم از اينجاس . خودتو بزار جا انسي . چي ميشه . بعضي ميگن داره تضريب به كار ميبره . دو به هم زني ميكنه .آتنه واقعا عين ديوونه ها بازي كرد...خيلي رون ميره نقششو
من ميگم انسي الان از بس احساساتش بهش غلبه كرده . از بس تو مشكل بزرگي گير كرده بحساب نميدونه راه كجاست . تنها كسي هم كه همفكر خودش ميدونه اسماعيله .
خوب درحقيقت حرف منم همين بود...ولي مطمئنا بزرگ تنهاش نميزاره چون در درجه اول1.هوشي دامادشه و اگه بره بالاي دار دختر خودش بيوه ميشه 2.بزرگ هميشه پشت اسماعيله..من فکر کنم خود اسماعیل بره رضایت بگیره... چون کامیار جریان اعدام خواهرزادش رو از چشم اسماعیل میبینه نه بزرگ
منم هينو گفتم كهقشنگي بازي اين خانوم از اينجاس
ولي من ميگم كلا اين شخصيت انسي واقعا مشكل اساسي داره...شما يه دوره بكن ببين از اول فيلم هر مشكلي كه بوده اين خانم چه برخوردي داشته؟مثلا وقتي اميرحافظ دوستشو هول داد...سريع خواست اميرحافظو فراري بده و حتي به امير حافظ تاكييد كرد كه جواب تلفن هيچ كسي رو بغير من نميدي خاله عمو دايي...مشكل بعدي وقتي فهميدن اكرم حامله هست...سريع رفت توآينه نگاه به جوش صورتش كرد....وقتي فهميد اكرم و امير حافظ مشكل ژنتيكي دارن،اميرحافظو ازنو فراري داد...وقتي فهميد اميرحافظ نميخواد فرار كنه،پيت نفتو رو خودش ريخت(اين ديگه endش بود) ...و هزاران هزار مثال ديگه....نه انسي مشكل رواني دارهمن ميگم انسي الان از بس احساساتش بهش غلبه كرده . از بس تو مشكل بزرگي گير كرده
خوشبختانه از معدود سريالهايي رو دارم مي بينم كه شخصيتها از حالت شعار زدگي خارج شدن و تازه ميشه يه مقداري باهاشون
همذات پنداري كرد ( البته هنوز جاي كار داره ) . تقابل آدمها باهمديگه و حرفهاشون – تصميمهاشون – احساساتشون و
برخوردهاشون خيلي طبيعي تر و بهتر شكل گرفته . كلا كمتر سريال ايراني رو ديده بودم كه شخصيت پردازي خوبي داشته
باشه ولي انصافا اين جراحت تا ايجا نمره ي قبولي ميگيره . فيلمنامه هم داره از دل جامعه حكايت ميكنه . سريالي هست كه
ارزش نقد و بحث رو داره . چون داره زمونه و آدمهاشو واقعا مي بينه و عصر زندگيمونو كه عصر بلاتكليفيه رو خيلي خوب
نشون ميده .
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)