تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 31 از 37 اولاول ... 21272829303132333435 ... آخرآخر
نمايش نتايج 301 به 310 از 368

نام تاپيک: .:: تاریخچه و اطلاعات شهر های ایران ::.

  1. #301
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    درياچه پريشان


    اين درياچه بزرگترين درياچه آب شيرين ايران است كه يكي از بهترين زيستگاه هاي پرندگان مهاجر در ‌فصل زمستان مي‌باشد. منابع آبي درياچه عمدتاً باران و چشمه هاي اطراف است

    دریاچه پریشان یکی از زیباترین دریاچه های آب شیرین جهان بر اثر آنچه فقدان مدیریت منابع آبی عنوان می شود کاملا خشک شده است.
    به گزارش مهر، دریاچه پریشان که در چند سال اخیر دچار کمبود شدید ذخیره های آبی شده بود در حالی کاملا خشک شده است که پیش از این 80 درصد ذخیره آب خود را به سبب خشکسالی و فقدان مدیریت کارآمد از دست داده بود.
    پیش از این و در زمانی که دریاچه همچنان اندک ذخیره آبی داشت، سازمان آب منطقه ای شهرستان کازرون با طرح شکایتی به دادستان این شهر، موتورهای مکنده آب با وجود 277 چاه مجرم و غیر مجاز و همین طور 672 چاه دارای مجوز را عامل خشکی و در نهایت نابودی دریاچه پریشان اعلام کرده بود.
    از مجموع 239 شکایت از چاههای غیر مجاز دریاچه پریشان که از طریق موتورهای پمپاژ آب را به زمینهای کشاورزی و مزارع حاشیه دریاچه هدایت می کنند 120 چاه از دادگستری رای اولیه گرفته و حکم صادره در این خصوص قابل تجدید نظر است.
    با این حال دریاچه پریشان طی چند سال گذشته بارها مورد هجوم راهسازان و تخریب چشمه های تامین کننده منابع آبی و همین آتش سوزیهای گسترده در آن شده بودند.

  2. #302
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض


    نمایی زیبا از دریاچه پریشان و پلیکانها




    نمایی از نیزارهای دریاچه پریشان که محل تخم گذاری و اختفای پرندگان می باشد




    نمایی از تفرجگاه زیبای دریاچه پریشان




    نمایی دیگر از تفرجگاه زیبای در یاچه پریشان




    پرواز پرندگان مهاجر



    پرندگان مهاجر که هر ساله به این دریاچه پناه می آورند

  3. #303
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    چشمه جوشك


    این چشمه در محدوده شمال غربی شیراز، در كنار روستای " قصرقمشه" قرار دارد. این چشمه بزرگ، سرچشمه رودخانه اعظم است كه باغ های تمام روستاهای مسیر خود مانند قصر قمشه ، منصورآباد و قصر دشت و ... را آبیاری می كند. مظهر چشمه جوشك و كناره های رودخانه ، گردشگاه مفرحی است.



    منطقه بَمو
    منطقه بمو در برابر كوه بمو، در 19 كیلومتری شیراز و درست مقابل تنگه الله اكبر، در جاده شیراز- آباده واقع است. منطقه بمو دارای گونه های نادر جانوران به ویژه آهو و گونه های مختلف گیاهی است. این منطقه حفاظت شده چشم انداز زیبایی دارد. در این پارك چشمه بیدی، چشمه صادقی، چشمه فیلی، چشمه گردو و چشمه چنار با آب صاف و گوارا در دره های زیبا جریان دارند. دو قنات ركن آباد و آب زنگی در همین منطقه قرار دارند.


    روستای قلات
    در جاده شیراز- سپیدان، روستای ییلاقی قلات با خانه ها، باغ ها و چشمه های زیبا در دامنه كوه واقع است.


    پیربناب
    پیربناب كه در زبان محاوره " پیربنو" نامیده می شود، چشمه بسیار بزرگی در 15 كیلومتری جنوب شیراز است. در اطراف این چشمه محیط با صفایی با درختان چنار وجود دارد كه دشت برابر خود را سیراب می كند. آرامگاه مخروبه ای نیز در كنار چشمه وجود دارد كه معروف به " شیخ اقطع " است


    آبشار كوهمره سرخی
    در جاده شیراز- كازرون، به فاصله 50 كیلومتر، جاده كوهمره سرخی جدا می شود. با گذر از چند روستا، منطقه ای پدیدار می شود كه دارای آبشارهای كوچك متعدد و جنگل طبیعی كم درختی است.


    دریاچه مهارلو
    اطراف دریاچه مهارلو نقاط بسیار زیبا و دیدنی پدید آمده كه مردم بسیاری را به خود جلب می كند. آب معدنی دریاچه در روستای مهارلو، برای بیماری های پوستی مفید است


    برم دلك
    تالاب زیبایی در 4 كیلومتری روستای برم دلك است


    دریاچه دشت ارژن
    دریاچه ای است با آب شیرین و با فضای سبز. روستای دشت ارژن و چشمه سلمان در56 كیلومتری جاده شیراز- كازرون قرار دارد. این دریاچه زیستگاه پرندگان مهاجر است.


    تفرجگاه میان كتل
    در فاصله 20 كیلومتری دریاچه دشت ارژن، با چشم اندازی زیبا، محل نگه داری گونه های نایاب گوزن زرد است.


    اطراف رودخانه قره آغاج
    به ویژه اطراف بند بهمن نزدیك شهر كوار در 45 كیلومتری شیراز ، منطقه ای زیبا و خرم است. چشمه خارگان نیز با جنگل بلوط زیبا در مجاورت این رودخانه واقع است




    ركن آباد
    در 12 كیلومتری شمال شیراز، سرچشمه این آب قرار دارد كه در سال 338هـ. ق توسط ركن الدوله دیلمی احداث شد. آب ركن آباد ضمن آبیاری روستای اكبرآباد ، از دروازه قرآن وارد شیراز می شد و محلات متعدد از جمله هفت تنان ، چهل تنان و حافظیه را مشروب می كرد.

    سبزپوشان
    در فاصله چهار كیلومتری پیربناب ، كوه سبزپوشان قرار دارد. غاری زیبا در این كوه وجود دارد كه بقعه متبركه یكی از امامزادگان را در دل خود جای داده است.

    پارك قلعه بندر
    بر فراز كوه قلعه بندر در محله سعدی ، پارك جنگلی به مساحت 10 هكتار وجود دارد كه از آنجا منظره زیبای شیراز دیده می شود.

  4. #304
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    آرامگاه حافظ


    حافظ شیرازی از مشهورترین شاعران ایران وجهان، در قرن هفتم هجری قمری در شهرشیرازمی زیسته است.مقبره این شاعر بزرگ درشهرشیراز قرار دارد ، این آرامگاه زیبا دردوره پهلوی اول بازسازی وتکمیل گردید.


    پیش از هر سخنی باید دانست که سروده های حافظ ، همه سرشار از عشق است! آنگاه که سرراست از شیفتگی خویش سخن می گوید ، پیداست که چه مایه ، توان عشق ورزیدن و بیان کردن این والایی را دارد! و چه آنگاه که بر ریاکارانِ زمانه می تازد ، خوارداشت و نکوهش او از سر عشق است. در پس زبان تند حافظ ، روانی بدخواه و خشمگین نیست. او به نیکی ، این آموزه ی بزرگ را دریافته است که: « با خنده می کُشند نه با خشم! ». حافظ ،‌ آشکارگی روانها را خوش می دارد! او چون آفتاب و باران بر هر کسی می تابد و می بارد. اگر کسی پرورده ی آفتاب و باران نباشد ، این دست نوازش و مهر ، برای او تازیانه ای خواهد شد. گناه از حافظ نیست اگر نوش او برای کسی نیش است. باید در چیستی خویش بیاندیشیم نه در چیستی آنچه که به سوی ما آمده است. اگر ما چنین نبودیم ، چنین چیزهای را فرا نمی خواندیم. عشق زمینی و فرازمینی
    سروده های حافظ را دو پاره کردن و نام « عشق زمینی » و « عشق عرفانی » بر این پاره ها نهادن و پرچین کشیدن میان این دو بخش ، کار درست و برازنده ای نیست. با اینکه سخن حافظ ، گاه به عشق زمینی ، بسیار نزدیک می شود و گاه به عشق عرفانی اما هیچگاه یکسره و بی چون و چرا نمی توان او را از اهل عرفان دانست. و از سویی حافظ را عاشق فلان دختر و یا دختران شیرازی دانستن ،‌ فرو کاستن ارزش هنری اوست. نه اینکه در نهفت عشق جنسی ، گوهری نباشد. سخن این است که حافظ از همین عشق زمینی ، عشقی فرازمینی می آفریند. او به هر چه که دست می زند ، آن چیز را جامه ی والایی و زیبایی می پوشاند. در کلام اوست که چیزی مقدس و شکوهمند می شود. بیرون از زبان و اندیشه ی او ، چیزی نیست که او در پی اش بدود! همه ی چیزها چون رود از پی او روان می شوند. او همه چیز را به سوی خود می کشاند و هر چه که به او برسد ، زیبا و گرانمایه می گردد. هنر حافظ در همین است. او یک اسطوره آفرین بزرگ است. او انسانها و چیزها را از بند زمان و مکان می رهاند و از درونشان انسانها و چیزهایی فرازمانی و فرامکانی پدید می آورد. راز شاهکارهای جاودانه در همین است. که می گوید: عشق زمینی یا عشق جنسی یا هر چه که دوست دارند بنامندش ، خوارمایه و تباه است؟!! کسی که چنین چیزی بگوید ، پرده از روانِ خوارمایه و تباه خویش برداشته است. عشق زمینی در زبان و اندیشه و زندگی حافظ به چنان بلندایی می رسد که مرزهای خدایی را نیز در می نوردد. ما نیز باید چنان زندگی کنیم که با دست زدن به هر چیز ، آن چیز را والایی و نشانه های خدایی ببخشیم. دیوان حافظ را بنگرید. مگر همه ی فارسی زبانان به این واژه ها دسترسی ندارند؟! مگر این واژه ها از آسمان بر او فرود آمده اند؟! چگونه است که حافظ می تواند این واژه ها را به گونه ای در کنار هم بنشاند که والاترین سخنان از پیوندشان بزاید؟! پاسخ این پرسش ،‌ چه آسان و چه سخت است! حافظ ، بیش از هر فارسی زبانی ، توان آوایی و معنایی هر واژه را در زبان فارسی دریافته و راز در کنار هم نشاندن آنها و شاهکار آفریدن از سخن را دانسته است! و این بدان معناست که کمتر کسی چون او به نهفت ایرانی و همه ی گوشه و کنارهای زندگی او راه برده است. یک شاعر راستین باید چنین باشد. پیشتر از همه و پیشتاز! شور و شیدایی(فراق) شور و شیدایی را اگر درد بدانیم ، باید آگاه باشیم که این درد ، دردی همگانی نیست و از این روی ، درخور بیشترین پاسداشت است! برای این درد نباید در پی درمان بود! این درد ، درمان را در خود دارد! نباید از آن گریخت! « درد دوری » را بسیاری از هنرمندان ، دستمایه ی کارهای هنری خود کرده و چه بسیار زیبایی و فر و شکوه از آن آفریده اند! باباطاهر ــ چندان که باید ــ نتوانست سخن را به اوج برساند و از درونمایه ی « فراق » ، شاهکاری پدید بیاورد! اما حافظ بزرگ ، سخن از دوری را تا مرزهای خدایی ، برکشیده و بر بلندترین بلندا نشانده است! ببینید در اینجا چه اندوه جانگداز و شورانگیزی را از دریای خروشان درونش به جهانیان ارزانی می دارد:

    فـراق را بـه فـراق تـو مبتـلا سـازم
    چنانکه خون بچکانم ز دیدگان فراق

    در سخن باباطاهر ،‌ هرگز چنین نمایی از شور و شیدایی را نمی بینیم! کلام باباطاهر ، چندان که انسان را در خود فرو می برد و نومید و وازده رها می کند ، برانگیزاننده و برپادارنده نیست! به دید من: درد و اندوه بر باباطاهر ، چیره است! اما حافظ ، سوار بر درد و اندوه است! او چنان سایه گستر و والاست که غم در پناه او به سر می برد! او بزرگوارانه دردها را که سرگشته به سوی او آمده اند ، می پذیرد! حافظ هر چه را که به میان می آورد ، خود ،‌ میزبان اوست! چیرگی بر چیزها را می توان در سروده های او آشکارا دید! بنگرید در اینجا چه شهسوارانه بر اسب سخن می تازد:
    چـرخ بـر هـم زنـم ار غـیـر مـرادم گـردد
    من نه آنم که زبونی کشم از چـرخ فلک

    دردهای حافظ ، بزرگترین و ارزشمندترین داشته های اوست! شما نیز اگر درد خود را ــ برای خویش ــ گرامی و بزرگ می دانید ، هرگز نباید در پی درمان و از دست دادن این سرمایه ی گران باشید! این به معنای سوختن و ساختن نیست! این در باور من ، پخته شدن و چیره گشتن است! بکوشید که از شور و شیدایی خود ،‌ چنان عظمتی بیافرینید که راهگشای انسان و خورشید تیرگیها و سرمازدگیهایش در این روزگار تیرگی و سردی باشد! مبادا که سر به نومیدی بسپارید و با فسردگی خود ، انسان را به سراشیب تباهی بکشانید! ما نباید تنها در اندیشه ی خویش باشیم! چشم انسان به ماست!کمتر شاعری چون حافظ توانسته است ، زبان مردم یک کشور بزرگ باشد! کمتر شاعری توانسته است چون او دردها و نیازها و آرزوها و هراسها و فرازها و فرودهای اینهمه جان را دریابد و باز بتاباند! این مردم ، غزلهای حافظ را بیش از شعر هر شاعر دیگری خوانده و با آن احساس نزدیکی کرده اند! وهیچ جای شگفتی نیست که بگوییم: با اینهمه ، چه کم به ژرفنای سخنش راه برده اند! حافظ ، آشناترین و بیگانه ترین شاعر است برای مردم این سرزمین! او نزدیکترین و دورترین سخنور ایرانی است. هر کسی در او چیزی می بیند! هر کسی از ظن خود ، یار او می شود!

    آرامگاه حافظ جایگاه دلدادگان
    آنچه ما نام « پیش بینی » بر آن نهاده ایم ، از گونه ی پیشگوییها و لافزنیهای دل بهم زن اهل تصوف و عرفان نیست که همه و همه از سر خودنمایی و خودپسندی بیجاست! حافظ ، به سرشت می داند که سرنوشتش چیست! او چیرگی سخن خود را می شناسد! او فردا را می بیند چرا که خود ، آن را ساخته است!
    بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
    که زیـارتگه رنــدان جهـان خواهـد بـود

  5. #305
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    آرامگاه سعدی


    سعدی از شاعران و متفکران بزرگ ایران در قرن هفتم هجری قمری است. آرامگاه این مرد بزرگ در شمال شرقی شهر شیراز قرار دارد ،بنای جدید آرامگاه سعدی با اقتباس از چهل ستون اصفهان در سال 1331هجری شمسی ساخته شد.





    آرامگاه سعدی یا سعدیه؛ آرامگاه یکی از بزرگترین شاعران قرن هفتم و تاریخ ادبیات فارسی، افصح المتکلمین، ابو محمد شیخ مشرف الدین بن مصلح الدین سعدی شیرازی است؛ كه در شمال شرقی شیراز، در انتهای خیابان بوستان و در مجاورت باغ دلگشا واقع شده است. این مكان در ابتدا خانقاه شیخ بوده كه وی اواخر عمر خود را در آنجا می گذرانیده است. جایی که از ذره ذره خاک آن بوی عشق می آید؛ مشرف الدین سعدی شیرازی، آموزگار زبان پارسی و یکی از پیامبران شعر ایران است. شیخ سعدی شیرازی چنان تاثیر شگرفی بر زبان و ادبیات پارسی گذارده است که امروزه بسیاری از ضرب المثلهای زبان فارسی از اشعار و جملات اوست؛ و ما کمابیش به همان گونه ای سخن می گوییم که سعدی به ما آموخته است. این نابغه بی نظیر در سال 606 ه. ق. در خانواده ای سرشناس و دیندار که به گفته خودش همگی از علمای دینی بودند، دیده به جهان گشود. در کودکی سایه پدر از سرش برفت و در دامان نیای مادری پرورش یافت. وی نخست مقدمات علوم ادبی و شرعی را نزد دانشمندان و سخنوران نامی در شیراز آموخت و سپس به نظامیه بغداد که از معتبرترین مراکز علمی آن روزگار بود رفت. پس از پایان دوره تحصیلات در نظامیه بغداد به سیر آفاق و انفس پرداخت که حاصل سفر طولانی قریب چهل ساله وی؛ دیدار از بین النهرین، شام، حجاز و شمال آفریقا است. تخلص او به سعدی به دلیل زندگانی وی در روزگار سعد بن زنگی و سعد بن ابی بکر بن سعد زنگی، می باشد که به آنها بارها در اشعارش ابراز ارادت کرده و ستوده است. سعدی به آفرینش آثاری پرداخت که پیش از او نظیر نداشت و نقطه کمالی در شیوه شعر و نثر پارسی است. مهمترین اثر منثور او کتاب گلستان است؛ که شامل قطعات فارسی و عربی می باشد و شاهکاری ادبی-اخلاقی است؛ که نه تنها در ایران بلکه در اکثر ممالک اسلامی تا سالها تدریس می گردید. در رأس آثار منظوم وی می توان از کتاب بوستان یا سعدی نامه وی یاد کرد؛ که موضوع آن عرفان، اخلاق، تربیت، وعظ و اصول زندگی است. در مجموع، کلیات سعدی شامل: گلستان، بوستان، غزلیات، مواعظ، مراثی، قصاید عربی، رباعیات، مثنویها، رسائل، مجالس، تقریرات، صاحبیه و خبیثات (هزلیات) است. سعدی غزل عاشقانه فارسی را به اوج کمال خود رسانده و زیباترین عاشقانه های فارسی را در قالب غزل از خود به یادگار گذاشته است. او علاوه بر عرفان و اخلاق که به توانایی در آنها شهره است طنز پردازی بسیار هنرمند و تواناست. سخنان مطایبه آمیز را می توان در جای جای آثار او مشاهده کرد؛ اما اوج طنز او در حکایات گلستان و به شکلی متفاوت در هزلیات قابل مشاهده است. این شاعر و نویسنده عارف، ادیب و متفکر بزرگ ایرانی پس از بازگشت از سفر، در زادگاه خود شیراز، در ذی الحجه سال 690 ه. ق. وفات یافت و پیکرش در خانقاهی که اکنون آرامگاه وی می باشد و در گذشته محل زندگی او بود، به خاک سپرده شد. بنا بر تحقیق آنوبانینی برای اولین بار در قرن هفتم؛ توسط خواجه شمس الدین محمد صاحبدیوانی، مقبره ای بر فراز قبر سعدی ساخته شد. در سال 998 ه. ق. به حكم یعقوب ذوالقدر، حكمران فارس، خانقاه شیخ ویران گردید و اثری از آن باقی نماند. تا این كه در سال 1187 ه. ق. به دستور كریمخان زند، عمارتی ملوكانه از گچ و آجر بر فراز مزار شیخ بنا شد كه شامل 2 طبقه می شد. طبقه زیرین دارای راهروی بود كه پلكان طبقه دوم از آنجا شروع می شد. در دو طرف راهرو دو اطاق كرسی دار ساخته شده بود. در اطاقی كه سمت شرق راهرو بود، قبر سعدی قرار داشت و معجری چوبین آنرا احاطه كره بود. قسمت غربی راهرو نیز به موازات قسمت شرقی، شامل دو اطاق می شد، كه بعدها شوریده (فصیح الملك) شاعر نابینای شیرازی در اطاق غربی این قسمت مدفون شد. طبقه بالای ساختمان نیز همانند طبقه زیرین بود، با این تفاوت كه بر روی اطاق شرقی كه قبر سعدی در آنجا بود، به احترام شیخ اطاقی ساخته نشده بود و سقف آن به اندازه دو طبقه ارتفاع داشت. بنای فعلی آرامگاه سعدی از طرف انجمن آثار ملی در سال 1331 ه. ش. با تلفیقی از معماری قدیم و جدید ایرانی در میان عمارتی هشت ضلعی با سقفی بلند و کاشیکاری شده ساخته و بازگشایی گردید.

  6. #306
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    آرامگاه خواجوی کرمانی

    کمال‌الدین ابوالعطاء محمودبن علی‌بن محمود، معروف به «خواجوی کرمانی» (زاده: ۶۸۹ - درگذشت: ۷۵۳ ه.ق.) یکی از شاعران بزرگ سدۀ هشتم است.مقبره او در تنگ‌الله اکبر شیراز است. او در قصیده، مثنوی، و غزل طبعی توانا داشته، به طوری که گرایش حافظ به شیوۀ سخن پردازی خواجو و شباهت شیوۀ سخنش با او مشهور است.




    بیوگرافی و زندگینامه
    آرامگاه خواجو در شمال شيراز، در دامنه كوه صبوي و در ابتداي جاده شيراز - اصفهان، در تنگ الله اكبر قرار گرفته است. قبر وي مشرف بر دروازه قرآن مي باشد. آب چشمه معروف ركناباد نيز از كنار مقبره خواجو مي گذرد.
    اين آرامگاه در سال 1315 شمسي با اعتبارات اداره فرهنگ فارس ساخته شد. محل آرامگاه در محوطه اي بدون سقف قرار دارد. در وسط صفه آن سنگ قبري است كه بالاي آن محدب و داراي برآمدگي است. روي اين سنگ كتيبه اي كه بيانگر قبر خواجو باشد وجود ندارد. فقط بالاي سنگ عبارت: كل من عليها فان و يبقي وجه ربك ذوالجلال و الاكرام به خط ثلث نوشته شده است.
    در بالا و پايين قبر نيز دو ستون سنگي كوتاه قرار دارد كه طبق رسم آن زمان در بالا و پايين قبور عرفا و شعرا وجود داشته است. در سال 1337 شمسي اداره باستان شناسي فارس اقدام به ساخت يك اطاق در قسمت شمالي محوطه آرامگاه كرد. در پيشاني اين اطاق دو غزل از غزليات خواجو به خط نستعليق بر روي كاشي هاي آنجا نوشته شده است. با اين مطلع:
    دوش مي كردم سؤال از جان كه آن جانانه كو؟ گفت: بگذر زان بت پيمان شكن پيمانه كو؟ ...
    و ديگر به مطلع
    صبحدم دل را مقيم خلوت جان يافتم از نسيم صبح بوي زلف جانان يافتم ...
    كه هم اينك اين اتاق تبديل به فرهنگسراي خواجو گرديده است.
    كمي بالاتر از مقبره خواجو 3 غار به چشم مي خورد. يكي از آنها غاري است كه محل عبادت و رياضت زهاد و مشايخ بوده و خواجو نيز مدتي در آن جا به عبادت مشغول بوده است.
    غار ديگر كه در دهانه آن طاقي ضربي از نوع طاق كجاوه اي از سنگ و آجر زده شده محل قبر خواجه عمادالدين محمود، وزير معروف شاه شيخ ابواسحاق اينجو است.
    در كنار اين غار نقش برجسته اي از جنگ رستم و شير ديده مي شود كه به دستور حسينعلي ميرزا فرمانفرماي فارس در سال 1218 ه.ق ساخته شده است. در كنار آن نيز نقش برجسته ناتمامي از فتحعلي شاه قاجار و دو تن از پسرانش به چشم مي خورد. در دو طرف اين نقش برجسته دو نيم ستون به سبك ستون هاي دوره زنديه در درون كوه كار شده است.
    در سال 1370 به همت دانشكده ادبيات دانشگاه كرمان، كنگره بزرگداشت خواجو در كرمان برگزار شد و مراسم اختتاميه اين كنگره در شيراز انجام شد. با همين انگيزه به همت شهرداري شيراز و استانداري فارس، آرامگاه خواجو مرمت و بازسازي شده كه شامل بازسازي كف و بدنه و ايجاد يك سري ديواره هاي عمودي با مصالح سنگ است. هم چنين مجسمه اي از سر و صورت خواجه از سنگ تراشيده شده، در اين مكان قرار گرفته است. بناي آرامگاه خواجوي كرماني به شماره 916 در فهرست آثار تاريخي به ثبت رسيد.

  7. #307
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    موزه پارس


    شيراز به داشتن بناهاي فراوان از دوران قبل از اسلام و عصراسلام شهرت دارد. بخشي از اين بناها امروزه به موزه هايي تبديل شده اند که آثار گرانبهاي تاريخي مکشوفه در استان فارس را به نمايش گذاشته اند. از جمله اين بناهاي زيبا که به موزه تبديل شده اند مي توان از عمارت کلاه فرنگي نام برد.
    عمارت کلاه فرنگي در ميان باغ زيبايي به نام باغ نظر بنا شده است و در روزگار وکيل اين عمارت باشکوه محل پذيرائي ميهمانان و سفيران خارجي و مراسم رسمي و اعياد مختلف بوده است . بنا به وصيت کريم خان زند جسد وي را در شاه نشين شرقي عمارت دفن کردند و آن را آرامگاه وکيل ناميدند.
    اين عمارت مشتمل بر هشت ضلع است که بوسيله ازاره هاي سنگي يکپارچه و تزيينات کاشي کاري با نقوش اسليمي گل ومرغ ، مناظر شکارگاه و صحنه هاي الهام گرفته از قصه ها و داستان هاي قديمي تزيين شده است . داخل بنا شامل يک تالار مرکزي گنبد دار و چهار شاه نشين جانبي است که حد فاصل آنها يک اتاق قرار دارد.
    سطوح داخلي عمارت شامل طاق ها، ميان طاق ها، مقرنس کاري ها و طاقچه ها مي باشد که تمامي نقوش داخل عمارت مشتمل بر طرح هاي اسليمي و گل و مرغ مي باشد و در ميان تالار يک حوض يکپارچه از سنگ مرمر است.
    اين عمارت از سال 1315 شمسي به موزه تبديل و عنوان پارس بر آن نهاده شده . آثار و اشيا موجود در آن شامل اشيا ماقبل تاريخ ، تاريخي و دوران اسلامي است . از جمله اين آثار ظروف سفالي ، مفرغي ، کتب خطي ، تابلوهاي نقاشي و آثار لاکي مربوط به ادوار مختلف مي باشد.


    موزه پارس ، شیراز ، آرامگاه کریم خان زند

    بیوگرافی و زندگینامه
    كريم خان زند ( 1193 – 1163 ه.ق. ) : از سوابق زندگي خان زند تا سال 1163 ه.ق. كه جنگهاي خانگي بازماندگان نادر شاه بي كفايتي آنان را براي مملكتداري آشكار ساخت و به تبع آن عرصه را براي ظهور قدرتهاي جديد مستعد گردانيد ، خبري در دست نيست . به دنبال اغتشاشات گسترده و عمومي اين ايام خان زند به همراه علي مردان خان و ابوالفتح خان بختياري اتحاد مثلثي تشكيل داد و چون هيچ يك از آنان خود را از ديگري كمتر نمي شمرد ، ناچار به نزاعهاي داخلي روي آوردند . سرانجام كريم خان توانست پس از شانزده سال مبارزه دائمي بر تمامي حريفان خود از جمله محمد حسن خان قاجار و آزاد خان افغان غلبه كند و صفحات مركزي و شمالي و غربي و جنوبي ايران را در اختيار بگيرد . برادر وي ، صادق خان ، نيز موفق شد در سال 1189 ه.ق. بصره را از حكومت عثماني منتزع نمايد و به اين ترتيب ، نفاذ اوامر دولت ايران را بر سراسر اروند رود و بحرين و جزاير جنوبي خليج فارس مسلم گرداند . بعد از در گذشت خان زند دگرباره جانشيانان او به جان هم افتادند و با جنگ و نزاعهاي مستمر ،‌زمينه تقويت و كسب اقتدار آقا محمد خان و سلسله قاجار را فراهم آوردند .

  8. #308
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    موزه هفت تنان


    شيراز مرکز استان فارس به داشتن مصفاترين باغ هاي پرگل و ريحان شهرت جهاني دارد اين شهرت برگرفته از تاريخ و ادبيات کهن ايران است که مديون شاعران بلند پايه شيرازي همچون حافظ و سعدي است اما بدون ترديد بخش مهمي از ديدني هاي شيراز ميراث بازمانده از دوراه حکومت زنديه است که باعث شد شيراز به پايتختي برگزيده شود.
    تکيه هفت تنان که يکي ديگر از بناهاي کريم خان زند مي باشد ،باغ مصفايي است که درشمال آرامگاه حافظ در دامنه کوه تخت ضرابي (کوه چهل مقام ) قرار گرفته و علت نامگذاري اين بنا به هفت تنان ، وجود هفت قبر از هفت عارف در اين باغ است ، که کريم خان زند روي هر کدام سنگ بزرگ بدون کتيبه اي نصب کرده است.
    قسمت جالب و تاريخي اين بنا تالاري است که سقف آن بر دو ستون بزرگ يکپارچه استوار گرديده است و در طاقچه هاي بالايي اين تالار 5 مجلس با رنگ و روغن بر روي گچ نقاشي شده و به سهم خود از شاهکارهاي نقاشي دوران زنديه است که در سال هاي 1336و 1337 هجري شمسي توسط نقاش و هنرمند فقيد شادروان محمد باقر جهانميري به همان طرح و نقش قديميش تعمير و تجديد گرديد.
    اين 5 مجلس به ترتيب عبارتند از : اول درويشي با تبرزين و کشکول و محاسن سفيد ، دوم حضرت موسي در حال شباني ، سوم منظره شيخ صنعان و دختر ترسا، چهارم مجلس حضرت ابراهيم و پنجم که درويش جواني را نشان مي دهد.
    غير از اين 5 مجلس بر در و ديوار تالار نامبرده نقش و نگارهاي ظريف با رنگ هاي مطبوع و ملايمي نقاشي شده که حکايت از تزئينات عالي سقف و ديوار تالار را مي نمايد ازاره هاي تالار با سنگ هاي مرمر ليمويي رنگ پوشانده است .
    بر روي سنگي بزرگ و يکپارچه دو ستون نظير ستون هاي آرامگاه حافظ قرار گرفته که با طرح و رنگ ملايم و مطبوعي گل و برگ هايي نقاشي گرديده است . دو اطاق در طرفين تالار قرار دارد که آن نيز داراي نقاشي هاي قديمي است که به تدريج محو شده ، نقاشي تالار بزرگ هفت تنان در همان زمان کريم خان زند مرمت شده است .
    حوض بزرگي در وسط عمارت اصلي به چشم مي خورد که در گذشته از آب رکن آباد پر مي شده است . اطراف تکيه هفت تنان گورستاني بوده که هم اکنون سنگ قبر چند شخصيت معروف عرفاني در آنجا ديده مي شود.
    در حال حاضر از اين عمارت و باغ به عنوان گنجينه سنگ هاي تاريخي استفاده مي شود. سنگ هاي موجود در اين گنجينه متعلق به قرون سوم تا يازدهم هجري قمري است که با انواع خطوط کوفي ، ثلث ، نستعليق ، ديواني ،توقيع، تعليق – نسخ و غيره به طرز زيبايي تزئين شده اند.




    این بار که طبق معمول همه‌ی شیرازگردی‌ها سری هم به هفت تنان زدم، خیلی ذوق کردم از دیدن اینکه موزه‌ی سنگ شیراز سر و سامانی گرفته و کار مرمت هم تقریبا تمام شده.

    قبلا سنگ‌های تاریخی وسط حیاط و کنار دیوارها رها شده بودند و کل ساختمان را هم داربست زده بودند برای مرمت.
    این دفعه دیدم که برای سنگ‌ها پایه‌های فلزی شکیلی درست کرده‌اند و فکرهایی هم برای نورپردازی کرده‌اند و کلا فضای حیاط خیلی دلپذیر و چشم‌نواز شده است.

    البته هنوز مرمت چند نقاشی دیواری باقی مانده و اتیکت بعضی سنگ‌ها هم افتاده یا پاک شده. بعضی سنگ‌ها هم هنوز وسط باغچه هستند و احتمالا در انتظار اینکه پایه‌شان آماده شود.

    مدیر قبلی موزه آقای کشاورز نام داشت و خیلی به کارش و به هفت تنان علاقه داشت. یکبار من درباره‌ی محل کشف یکی از سنگ‌ها سوال کردم و تمام پرونده‌های موزه را زیر و رو کرد تا سنگ مورد نظر من را پیدا کند. بعد هم خیلی با ذوق و شوق برایم تعریف می‌کرد که قرار است برای سنگ‌ها پایه درست کنیم و محوطه را نورپردازی کنیم و چه و چه. حالا نمی‌دانم به چه دلیل از موزه رفته است و امیدوارم بدون دلخوری بوده باشد. حیف که آن دفعه اجازه نداد عکسش را بگیرم و الان برای تقدیر اینجا بگذارم.

  9. #309
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    پاسارگاد


    پاسارگاد در 70 کیلومتری جاده شیراز به اصفهان در دشت مرغاب قرار دارد .پاسارگاد نخستین پایتخت امپراتوری هخامنشی بود .این شهر توسط کوروش کبیر ساخته شد و تا اواخر حکومت هخامنشیان تاج گذاری پادشاهان این سلسله در این شهر انجام می شد.از مهمترین آثا رپاسارگاد مقبره کوروش ، کاخ ها و زندان سلیمان است این اثر ازبناهای ثبت شده در فهرست میراث جهانی به شمار می آید.


     پاسارگاد
    پاسارگاد يا دشت مرغاب جلگه مرتفعي است در شمال غربي استان فارس كه در دامنه تپه ها و كوه هاي منشعب از جبال زاگرس واقع شده است.شكل آن به مستطيلي مي ماند كه در شمال 12-10 كياومتر عرض دارد و در شرق و غرب حدود 25 كيلومتر طول دارد و قسمت پاييني آن (در واقع در جنوب غرب) نوك تيز مي شود. و به تنگي منتهي مي گردد كه 12 كيلومتر طول و 200 تا500 متر عرض دارد و « تنگ بلاغي» خوانده مي شود و پاسارگاد را از كوتاهترين راه به جلگه سيوند مي رساند.
    موقعيت جغرافيايي پاسارگاد در كشور ايران .

    دشت مرغاب يا جلگه پاسارگاد را رودخانه پلوار سيراب مي كند . بخاطر همين رودخانه پلوار ، جلگه پاسارگاد هميشه بارور و نشيمنگاه اقوام بوده است.
    محوطه باستانی پاسارگاد در 138 كيلومتري شيراز،در فاصله سه كيلومتري جاده آسفالته شيراز به آباده قرار دارد.دشتي كه پاسارگاد در آن واقع شده، همانطور که اشاره شد ، به نام دشت مرغاب ناميده مي شود و مساحتي تقريباً 20*15 كياومتر و ارتفاعی حدود 1200 متر از سطح دريا دارد.
    موقعيت قرارگيري پاسارگاد نسبت به روستاهاي اطراف و نسبت به جاده اصلي شيراز به آباده
    ماخذ : سازمان نقشه برداري كل كشور .


    پاسارگاد را راهي شاهي به تخت جمشيد و شوش پيوند داده، هرتسفلد و ديگران آثار اين راه را در جلگه مرغاب يافته اند كه از شمال وارد مي شده و از مغرب تل تخت مي گذشته و به كنار آرامگاه كورش مي آمده و سپس يكراست به تنگ بلاغي مي رسيده. بعدها اين راه به طرف شرق كشانده شده است، به گونه اي كه جادة شاهي اصفهان- شيراز از سمت شمال،از دو سه كيلومتري مشرق رودخانة پلوار به جنوب و جنوب شرقي سرازير مي شده و در جنوب شرقي به تنگ بلاغي مي رسيده است. از ميان اين راه ، جاده اي عمومي به دهكده مادر سليمان يا مرغاب مي رسد كه اكنون به روستای به نام پاسارگاد معروف است و پس از گذر از پلي فلزي ( تازه احداث ) ، يكراست به سوي آرامگاه كوروش مي رود تا از آن جا به شمال و شرق پيچيده و آثار ديگر را دور زند.

  10. #310
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    بناي منسوب به فرته‌دارا
    در سيصد متري شمال غربي تختگاه تخت‌جمشيد، بنايي واقع شده است كه اصطلاحاً به معبد «فرته‌دارا»Faratadara مشهور شده است. ارنست هرتسفلد در كاوش‌هاي باستان‌شناسي سال 1932، براي نخستين بار اين مجموعه را شناسايي و كاوش نمود.
    اين بنا داراي يك تالار مركزي چهارگوش و ايوانهايي ستوندار در سه طرف است. در انتهاي تالار مركزي يك سكوي چهارگوش قرار دارد كه با توجه به كاربري بخش‌هاي مختلف بنا، به سكوي نيايش معروف است. انتساب اين بنا و تعيين كاربري آن به عنوان يك معبد به دليل وجود نقش فردي است (احتمالاً يك زن) كه برسم در دست دارد و در جرز پيشخوان ورودي اين بنا حجاري شده است. ترسيم عمل نيايش در آستانه ورودي اين معبد و همچنين وجود سكوي نيايش در انتهاي اتاق مركزي از جمله دلايلي است كه اين بنا را به عنوان يك معبد مطرح نموده است.
    اما آنچه كه در خصوص انتساب استفاده از اين بنا به دوره هخامنشي يا پس از اين دوره اهميت دارد، پرسش‌هاي متعددي را در مورد زمان ساخت و استفاده از آن مطرح نموده است.

    هرتسفلد و اشميت اين بنا را به دليل تكنيك تنزل يافته سبك كنده‌كاري نقش برجسته‌هاي موجود در اين بنا و همچنين يافت شدن اشياء متعلق به پس از دوره هخامنشي، آن را به دوره حكومت‌هاي محلي ناحيه فارس يعني «فرته‌داران» يا به نقل از پاول نستر (Paul Naster) «نگهبانان آتش» منسب نموده‌اند. اما پس از كاوش‌هاي باستان‌شناسي علي‌اكبر تجويدي در برزن جنوبي تختگاه تخت‌جمشيد مشخص شد كه نسبت مشخص و تعريف شده محور بناهاي تخت‌جمشيد (20 درجه به طرف غرب) به طور ثابت هم در بناهاي بخش جنوبي پايين تختگاه و هم در بناهاي روي تختگاه و در اين بنا در يك محور قرار دارد. تحقيقات جديد نشان مي‌دهد كه اين بنا در روزگار هخامنشيان و همزمان با دوره خشيارشاه در مجموعه شهر پارسه بنا شده است اما پس از روزگار هخامنشي مجدداً مورد استفاده حكومت‌هاي محلي ناحيه فارس واقع شده است.


    میراث تاريخی
    " مقام تخت جمشید در تاریخ" بسیار والا است.نه تنها یکی از تخت گاه های دوره هخامنشی و مرکزی تشریفاتی و اداری و اقتصادی بشمار می رفته است بلکه سر مشقی برای هنر ملل بعدی هم گشته است .خاطره " گنج خانه نبشته های آن – که در آتش سوزی اسکندری به سختی گزند دید- تا قرنها در ذهن ایرانیان ماند و بعد استخر و نقش رستم را به تبعیت از آن ساختند و پرداختند. پادشاهان محلی فارس از تخت جمشید برای رهایی از یوغ مقدونیان الهام می جستند. ساسانیان بدان احترام می نهادند وپاپک و دو پسرش اردشیر و شاپور نقش خود را با سوزن در دیوار شمالی تالار حرمسرا کندند وشاپور سکانشاه دو کتیبه از خود درتـَچَرَ باقی گذارد . معماران و هنرمندان ساسانی تزئینات و خصایص هنری و معماری تخت جمشید را تقلید کرده اند ( مثلا ً در درگاه های فیروزآباد، درپلکان کنگاور، درنقش هدیه پردازان و نجبای سنگتراشی بزرگ شاپوریکم در بیشاپور، در ستونهای سنگی کاخی در بیشارپور در شیار ستونهای گچی شیز ( تخت سلیمان آذربایجان ). اینگونه تقلید در خارج از ایران هم راه یافته است و حتی در تزئینات و طرحهای آلروپل آتن ها هم رد پایش مشخص است. در هنر تاکسیلا وهندِ و بلخ در دوره یونانگرائی تأ ثیر مستقیم ستونها و تزئینات تخت جمشیدی روشن است چنانکه حتی مظهر ملت و دولت هند، که ستون سرنات باشد، نیز تقلیدی از ستونهای تخت جمشیدی است. در دوره اسلامی توجه خاصی به تخت جمشید داشته اند و بایکسان دانستن جمشید وسلیمان، بناهایش را به سلیمان هم نسبت داده و حالت تقدسی برایشان قایل بوده اند، چنانکه خاک تخت جمشید را توتیای چشم می دانستند و مردم خاکها را می شستند تا " درمیان آن توتیاء هندی یابند کی داروی چشم راشاید ". در دوره اول اسلامی مقداری از ستونها و زیر ستونها و درگاه های تخت جمشید را به استخر بردند تا با آنها مسجد جامع استخر را بسازند که مسعودی به دقت توصیف کرده است و آثارش هنوز بر جاست. دیلمیان تخت جمشید را ساخته نیاکان خود می دانستند و عضدوالدوله در قصری که بنام پسرش ابو نصر در شیراز ساخت، مقداری از درو ارگاه های کاخ داریوش بزرگ ( تـَچَرَ ) را بدانجا برد و کارگذارد. هم چنین تخت جمشید با جلب توجه مسافران اروپائی از ۱۴۷۰به بعد و شرح و قرحهای آنها از آن، خیلی زود شهرتی عالمگیر برای ایران باستان در جهان غرب به ارمغان آورد و نوشته های بسیاری وقف توصیف آن آثار وشناخت هنر ایرانی گردید. از راه همین توصیفات بود که خط میخی شناخته شد وراز خواندنش کشف گردید. نفوذ تخت جمشید در معماری چهل ستون ( که حتی نامش را هم از تخت جمشید آن زمان ــ" چهل منار" ــ گرفته است ) بخوبی آشکاراست، و نیز در آثار دوره قاجاریه – حتی در قالی و پرده بافی – بخوبی راه یافته است. در دوره معاصر، ساختمانهائی چون بانک ملی ایران و اداره کل شهربانی کشور را مستقیما ً به تقلید تخت جمشید ساخته اند و نقوش تخت جمشیدی آراینده قالی ها، پرده ها، ظروف فلزی، نقاشی و معماری گشته است.



Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •