تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 308 از 934 اولاول ... 208258298304305306307308309310311312318358408808 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,071 به 3,080 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #3071
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    زندگی رو دوست دارم با تمام بد بیاریش

    عاشقی رو دوست دارم با تمام بیقراریش

    من میخوام اشکو بفهمم وقتی از چشام میریزه

    اما این درد چه کشندست واسه من خیلی عزیزه

    تو کتاب نوشته عاشق خیلی تنها خیلی خسته اس

    جای بارون بهاری روی چترای شکسته اس

    اما من میگم یه عاشق همه دنیا رو داره

    همه چترارو باید بست وقتی آسمون می باره

    نون عشقو می خورم منت نونوا ندارم

    سینه سوخته عاشقم با کسی دعوا ندارم

    پای بیداری باشه ما همه جوره چاکریم

    پای عاشقی باشه دیگه ما کم نمیاریم

  2. 3 کاربر از bidastar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #3072
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    آمـــدم تا در آسمان کبـــــود
    پـر گشــايم بســـــوي آزادي
    خـانـه ســازم بر آن خرابهء دل
    تا بــــگيرم دوبــــاره آبـادي
    ره گشـايم به شـادي ؛بودن ؛
    تا بــــخندم دوباره با شــادي
    آه اي خداي عشق و اميد
    در باورم نیست فراموش شدن
    در باورم نیست ز خاطر رفتن
    شاید در نگاه تو ..!!!!
    شاید در نگاه او..!!!
    اما نه هرگز در نگاه خدواند!!!!

  4. این کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #3073
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    در من ترانه های قشنگی نشسته اند

    انگار از نشستن ِ بیهوده خسته اند

    انگا ر سالهای زیادی ست بی جهت

    امید خود به این دل ِ دیوانه بسته اند

    ازشور و مستی ِ پدران ِ گذ شته مان

    حالا به من رسیده و در من نشسته اند ...

    من باز گیج می شوم از موج واژه ها

    این بغضهای تازه که در من شکسته اند


    من گیج گیج گیج ، تورا شعر می پرم


    اما تمام پنــــجره ها ی تــو بستـــه اند

  6. 2 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #3074
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    وقتی اندر سر کویی گذری بود مرا

    وندران کوی نهانی نظری بود مرا

    جان بجایست ولی زنده نیم من زیرا

    مایه‌ی عمر بجز جان دگری بود مرا


  8. 3 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #3075
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    شب بخير اي آخرين اميد من
    نذار تاريكي تو قلبت بنشينه
    چشاتو بروي شهر شب ببند
    تا چشاي كوچيكت خواب ببينه...
    ميدونم خواب ستاره مي بيني
    خنده هات براي من غريبه نيست
    با مداد نقره اي رو تن ماه
    همه ي آرزوهاتو بنويس
    غروبا تو سرزمين خواب تو
    بوي تنهايي و غربت نمياد
    توي كوچه هاي سبز اون بجز
    صداي پاي محبت نمياد
    فرصت موندن تو شهر خواب كمه
    دلتو به آسمون گره بزن
    پا بزار تو جاده هاي كهكشون
    شب بخير اي آخرين اميد من.


  10. 3 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #3076
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    وقتی که نگاهم به نگاهت خیره میشه

    دوست دارم زمان بایسته واسه ی همیشه

    چشمامونو ببندیمو بریم تا تهِ رویا

    اونجایی که هیچ وقت گلی پژمرده نمیشه

    هر چی غم داری از دل نازکت بگیرم

    اگه اشک از چشات جاری بشه برات بمیرم

    سر رو شونه هام بزاری و برات بخونم

    یاد تو و عشق تو باشه وردِ زبوونم

    مهربونم

  12. 3 کاربر از bidastar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #3077
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    گر غرق کنی مرا به دریای دو چشمت

    انجا که کنم جان به فدای تو همینجاست

  14. 3 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #3078
    داره خودمونی میشه BAZY MARG's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    پست ها
    90

    پيش فرض

    ز گرمی بی نصیب افتاده ام چون شمع خاموشی
    ز دلها رفته ام چون یاد از خاطر فراموشی
    منم با ناله دمسازی به مرخ شب هم آوازی
    منم بی باده مدهوشی ز خون دل قدح نوشی
    ز آرامم جدا از فتنه روی دلارامی
    سیه روزم چو شب در حسرت صبح بناگوشی
    بدانالم ز نکامی که تسکین می دهم دل را
    بهداغی از گل رویی به نیشی از لب نوشی
    به دشواری توان ددین وجود ناتوانم را
    بتار پرنیان مانم ز عشق پرنیان پوشی
    به چشمت خیره گشتم کز دلت آگه شوم اما
    چه رزی می توان خواند از نگاه سرد خاموشی
    چه می پرسی رهی از داغ و درد سینه سوز من ؟
    که روز و شب هم آغوش تبم با یاد آغوشی

  16. #3079
    داره خودمونی میشه BAZY MARG's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    پست ها
    90

    پيش فرض

    نزدیکترین نفسهایم با دورتزین آرزوهایت گره خورد
    آن هنگام که در حریم ناب دلتنگی ات قدم زدم
    و چشمهایم برای غصه دل مهربانت ترانه سر داد.
    ای تمنای غریب دل بیا تا به سردی فاصله ها عادت نکنیم

  17. این کاربر از BAZY MARG بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  18. #3080
    داره خودمونی میشه BAZY MARG's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    پست ها
    90

    پيش فرض

    معلمت همه شوخی ودلبری آموخت/
    جفا و ناز وعتاب و ستمگری آموخت/
    همه قبیله ی من عالمان دین بودند/
    مرا معلم عشق تو شاعری آموخت/

  19. 2 کاربر از BAZY MARG بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •